تا سه نشه بازی نشه (۲)

1400/08/25

...قسمت قبل

بعد از کص و کونی که از دوست دختر علی پاره کردیم،فکر کردیم صدسال دیگه نمی بینیمش.ولی بعد از چند روز که به علی زنگ زدو گفت اون روز خیلی خوب گاییدیمش و دوباره هوس کیر کرده جنپه بودنشو ثابت کرد.ما هم از خدا خاسته،برنامه کردیم اینبار ببریمش جنگل،هم یه دل سیر بکنیمش و هم تو اون گرمای تابستون یه هوایی به کلمون بخوره.صبح زود راه افتادیم،علی پشت فرمون نشست،من جلو،حمیدم پشت،رفتیم دنبال فاطمه‌.جنده خانم یه تاپ تنگ پوشیده بود که سینه هاش داشت جرش میداد و چاک سینه اش قشنگ دلبری میکرد.زیر دامنش شلوار نپوشیده بودو قشنگ تا ساق پای تپل و سفیدش مشخص‌ بود،روی تاپ هم یه چیزی شبیه مانتو یا کت که به زور تا زیر کونش میرسید.ظاهرش داد میزد که دارم میرم بدم.حمید تا دیدتش آب از لب و لوچه اش آویزون شد.گفت اووووف،جنده انگار خیلی کصت میخاره،بیا بشین عقب پیش خودم.
راه افتادیم سمت جنگل.حمید فائزه رو نشونده بود رو پاهاش،دامنشو داده بود بالا و داشت روناشو میمالید: جوووون دلت واسه کیرم تنگ شده بود نه؟؟؟زیپ شلوارشو باز کرد و کیرشو درآورد،شورت فائزه رو داد کنار: بشین روش جنده خانم،میخام خشک خشک بکنمت.چند دقیقه از پشت فاطمه رو بغل کرده بودو اونم رو کیرش بالا پایین میرفت.
حمید:حالا پاشو دراز بکش رو صندلی،زیاد کیر سواری کردی،وقتشه بخوابی زیرش،میخام صورتتو بگام.نشست رو صورت فاطمه و کیرشو کرد دهنش و شروع کرد تلمبه زدن.تو اون پوزیشن بیشتر از نصف کیرش نمیرفت تو دهنش.چند تا تلمبه میزد بعد کیرشو درمیاورد و همونجور که پر از تف و آب دهن بود میگرفت و باهاش به صورت فائزه سیلی میزد.کیرشو میکرد تو چشش و میمالید به صورتش،کس کلک بازی در میاورد و میخندید.علی گفت حمید ریدی تو آرایشش بابا، لااقل آبتو نریز رو صورتش همین اول کار.حمید یه تف از بالا ریخت رو صورت فاطمه و با دست صورتشو مالید و با خنده جواب جواب داد نه،میخام بدم بخوره آبمو،پروتئین داره،باید بخوره جوون بگیره.قراره رسشو بکشیم)))) تخماشو یکی یکی میذاشت دهن فاطمه و میگفت جووون، خوب بخور دختر،آبمو از کمرم بکش تو تخمام.یه هفته کص نکردم که یه آب کیر غلیظ بدم بخوری جون بگیری…اوفففف،آرررره.بهش میگفت لباتو محکم غنچه کن تا به زور کله کیرمو تو غنچه ات فرو کنم،یه نگاه به من کرد و گفت امتحان کن خیلی حال میده، انگار دارم بهش تجاوز میکنم.خخخ. آخ و اوخ حمید شدت گرفت و یهو با یه نعره همه آبشو تو دهن فاطمه خالی کرد.بعد همونطور که کله کیرشو تو دهنش نگه داشته بود از بالا کیرشو میکشید پایینو تا قطره آخر آبشو به خورد فاطمه میداد.بخور همشو لاشی،یه قطرشم نباید حروم شه،زبون بکش رو سوراخ کیرم خوب تمیزش کن.اوفففف تخمامو خالی کردی جنده.
رسیدیم جنگلو پیاده شدیم.وسایلو برداشتیمو رفتیم که یه جای دنج دور از ماشین پیدا کنیم.علی و حمیدم پشت فاطمه راه افتاده بودن،از پشت میچسبیدن بهش،کمرشو میگرفتن و از رو لباس تقه میزدن،سینه هاشو میمالیدن،انگشتش میکردنو کرکر خندشون به راه بود.یه جای دنج پیدا کردیم و چون صبح اول هفته بود پرنده پر نمیزد. به فاطمه گفتم دستاتو بذار رو درخت،دفعه قبل فرصت نشد از کون بگامت، میخوام سرپا همونطور که لباس تنته بکنمت کونی.دامنشو دادم بالا،انگشتامو خیس کردم و اول یه انگشتی،بعد دو انگشتیو سه انگشتی سولاخشو باز کردم.میخاستم تنگ بمونه و کیرم گشادش کنه.دستاشو گذاشت رو درخت،کمرشو فشار دادم پایین تا بیشتر قمبل کنه و کونش بیاد بالا.سر کیرمو کردم تو و یهو با یه تقه تا خایه کردم تو کونش.موهاشو جمع کردم و کشیدم و شروع کردم تلمبه زدن…آخخخخخ جوووون‌‌… قربون اون کون تنگت برم جنده خانووم،بلرزون اون کونو،برقص رو کیرم.میخام قد اون چینای سوراخ کونت بگامت،اووووه.علی و حمیدم لخت شدن اومدن کنار ما و کیرشونو به تن و بدن فاطمه میمالیدن و به کونو سینه هاش چنگ میزدن.نوبتی جا عوض میکردیمو تو همون پوزیشن فاطمه رو از کص و کون میگاییدیم.بعد رفتیم رو تشکچه ای که آورده بودیم.علی خوابید زیر و فاطمه سوار کیرش شد،منم از پشت از کون میکردمش.بعد از چند دقیقه حمید گفت بیاید دو تا کیر کنیم تو کصش))) از پشت اومد منو هلم داد سمت بالا،جوری که تقریبا واستادم،زانوهامو خم کردم و از پشت سوار فاطمه شدم تا کیرم بیشتر بره تو کونش،حمیدم پشت سر من زانو زدو کیرشو کنار کیر علی کرد تو کصش.کیر حمید به تنهایی اینقد کلفت بود که کص فاطی رو جر بده،دیگه وقتی کصش دو کیره شد ناله هاش بلند شد و تو سکوت جنگل میپیچید.علی گفت حمید داش این کص دیگه به درد نمیخوره که))) با یه کیر ارضا نمیشه)))) همه آه و اوهمون درومده بودو تو فضا بودیم.بیشتر از همه حمید داشت حال میکرد،عاشق این بود که تو سکس حرف بزنه،پشت هم حرف میزد و از فاطی سوال میپرسید و وختیم اون دیر جواب میداد یه سیلی محکم به کون گندش میزد. حمید: تا حالا زیر چند نفر خابیدی کصده،ها؟ فاطمه: صد نفر…حمید:آآآآه، الان رو کیر کی سوار شدی؟ فاطمه: سوار کیر علی… حمید:دیگه کیر کی تو کصته؟ فائزه:حمید…. حمید:اوووف،بگو زیرخاب حمیدم،بگو جنده منی…یه دونه خابوند دم کونش…یالا جواب بده کصکش…فائزه:زیرخابتم،جندتم،آااااااخخ جرم دادی…حمید: جووون چه جنده ای ازت ساختم.کیرم تا خایه تو کصته، داره میسابه به کیر علی.اون ننت کجاست که ببینه چه کصی پس انداخته.اووف، دفعه بعد ننتم کنار دستت دراز میکنیم مادرجنده)))))جووون، کص بده،بگیر که اومد و شدید تلمبه میزد…
چند دقیقه گذشت.من چشامو میبستمو تو حال خودم بودم،و حرفای حمید و فاطمه گوش‌ میکردم،یه آن سر بلند کردم دیدم یه پیرمرد چوپون با چوب دستش روبه رومون واستاده و داره با گوشیش ازمون عکس یا فیلم میگیره.خایه چسبوندم و کیرمو سریع از کون فاطمه کشیدم بیرون و افتادم عقب طوری که کونم خورد تو صورت حمید))).بقیه هم که خیلی به جلو دید نداشتن با حرکت من نگاهمو دنبال کردنو متوجه پیرمرده شدن.اومد جلو گفت نترسید کسی غیر من این اطراف نیست.همینجور که حرف میزد نگاهم افتاد به کیر بزرگش که زیر شلوار کردیش مشخص بود و همونطور که حدس میزنید اون هم فقط یه چیز میخاست: کص!
تصمیم گرفتیم واسه اینکه بیشتر از این شر نشه بزاریم یه حالیم این بکنه.حتمن تا دستش بخوره به فاطی آبش میاد.
نزدیک شد و با همون لهجه محلیش گفت من فقط تنهایی میکنمش، واستین کنار تا کارم تموم بشه.چوب دستشو تکیه داد به درخت،پیرهن چرکشو دراورد،شلوار و شرتشو با هم کشید تا زیر زانوش،تا چشمون به کیرش افتاد چهارتا شد.یه کیر خییلی کلفت و گوشتی و سیاه با رگای متورم. شکم گندش هم نمیتونست اون کیر کلفت و بزرگشو کوچیک نشون بده.کلی هم پشم و پیل‌ داشت که معلوم نبود آخرین بار کی زده.اومد رو تشک و به فاطمه گفت زانو بزن جلوم.کیر کلفتشو که به قول علی مث بطری نوشابه خانواده بود))) گذاشت دهن فاطی که کله اش به زور تو دهنش جا میشد.رو سر فاطی دست میکشید و گردنشو میمالید. دستشو گزاشت زیر چونه اش و سرشو آورد بالا. با همون لهجه محلی به فاطمه گفت اگه تو دهنت جا نمیشه لیسش بزن.بعد رو به ما پرسید این دختر چند سالشه؟ که گفتیم ۲۵ ۲۶…یه آهی از سر لذت و رضایت کشید و گفت تو این شصت سال کص به این خوشگلی و تر تمیزی زیرم نبوده،امروز به تلافی این شصت سال هرجور دلم بخواد میکنمش.سر فاطمه رو با دستای بزرگش گرفت و هدایتش کرد لای پاهاش و گفت خایه هامو لیس بزن و بخور.بین خایه ها و سوراخ کونمم لیس‌ بزن.دوباره نشست رو زمین و گردن فاطی رو گرفت و شروع کرد ازش لب گرفتن،زبونشو میکرد تو دهنش و میچرخوند و صورتشو لیس میزد.پاشد سرشو گرفت و برگردوند زیر تخماش.صروت فاطمه زیر اون حجم از پشم و پیل و کیر و تخمای بزرگ گم شده بود.یهو یه نعره بلند کشید،موهای فاطی رو گرفت کشید عقب و آبشو ریخت رو سر و مو و صورتش.یه آب کیر غلیظ و زرد که همینجوری از سر و صورت فائزه کش میومد و میریخت رو سینه هاش.بی حال شد و نشست رو زمین.پرسیدم تموم شد عمو؟گفت نه،آبم خیلی زود اومد،هنوز کارم تموم نشده،بزار یه نفسی بگیرم…بعد یکی دو دقیقه صورت فاطیو تمیز کرد و رو به پشت خابوندش رو تشک،جفت پاهاشو آورد بالا و گزاشت دو طرف گردنش، خم شد و پاهای فاطی رو هم فشار داد عقبو کیرشو یه ضرب تو کصش جا کرد. سوارش شدو شروع کرد تلمبه زدن.با اون وزن و شکم گندش تند و محکم تقه میزد،همزمان از فاطمه لب میگرفتو با لهجه محلی قربون صدقه کصش میرفت:جااااان چه کصی داری،چقد تنگه،اگه زن من بودی روزی ده راه میکردمت.اینقد کصتو شخم میزدم و آبیاری میکردم که هر ۹ ماه برام بچه های خوشگل مث خودت بزایی.کصکش خایه هاش هرکدوم قد سه تا خایه بود و برخوردش با کون فاطمه سرو صدایی راه انداخته بود.بالاخره به نفس نفس افتاد و کیرشو تا آخر چسبوند ته کص فاطی و نگه داشت.آبشو خالی کرد اون تو.بعد کیرشو درآورد و آبش که از کص فاطمه میریخت بیرونو با لذت و لبخند تماشا میکرد.ما هم هر کدوم یه گوشه دست به کیر داشتیم نگاه میکردیم.عرقش درومده بود.پرسیدم تموم شد عمو؟ دوباره یه لبخندی زدو گفت هنوز نه.ما جوون قدیمیم.شیر و کره محلی خوردیم.هنوز آب تو کمرم هست.
حمید گفت سکته نکنی عمو.علی هم گفت لابد میخوای کونشم بکنی.با اون قیافه کیریش گفت نه،از کون بدم میاد،خیلی کص تنگ و خوبیه.علی گفت کصش اونقدام تنگ نیست،کیر تو خیلی کلفته)))خخخ.دوباره کیرشو تو همون پوزیشن کرد تو کص فاطمه و از سر شروع کرد کردن.آب کیر خودشو آب کص فاطمه رو کیر سیاهش جمع شده بود و یه حالت کف مانندی درست کرده بود.بعد به پهلو خابید و فاطمه رو هم به پهلو چسبوند به خودش، شروع کرد تلمبه های محکم زدن که بازم صدای شالاپ شلوپش سکوت جنگلو به هم میزد.از پشت همچین فاطی رو سفت بغلش کرد.با دستی که زیر بود سینه هاشو میمالید و با دست دیگه هم روناشو میمالید و به کونش سیلی میزد،صورت فاطمه رو هم کرده بود سمت خودشو لباشو میخورد.کیر ما داشت از دیدن اون صحنه ها و دیدن کص دادن فاطی به یه پیرمرد کیر کلفت چاق میترکید.آخرین تلمبه هاشو سنگین تر و کندتر زد و کیرشو دوباره چسبوند ته کص و نگه داشت.نبض کیرش زد و رگاش تکون خورد و ما فهمیدیم که آخرین قطره های آب کیر پیرمرد تو کص فاطمه خالی میشه.دوباره اون لبخند کیری از لذت و رضایت رو صورتش نشست.واسه آخرین بار صورت ولبای فاطمه رو بوسید.پا شد کیرشو با دستمال کثیف تر از کیرش تمیز کرد و لباساشو پوشید و همینطور که میرفت با خنده گفت بازم بیاین اینجاها.
فاطمه رو که دیگه جونی نداشت بردیم قسمت کم عمق رودخونه…همونجا تو آب نشستو نوبتی برامون ساک زد و آخرش باهم آبمونو ریختیم تو دهنش و بعدم شاشیدیم روش.دیگه نزدیکای ظهر شده بود…من و علی رفتیم سراغ منقل و کبابا…حمید و فاطی هم داشتن آبتنی میکردن.بعد از چند دقیقه صدای شالاپ شلوپ تلمبه های حمید تو آب نظرمو جلب کرد. سرمو برگردوندم دیدم حمید و فاطمه تا زانو تو آبن،حمید از پشت بغلش کرده و سرپا داره میکندش.گفتم حمید دهنت سرویس این همه انرژیو از کجا میاری)))))؟؟که جواب داد داش هنوز آقا حمیدو نشناختی؟ از قدیم گفتن تا سه نشه بازی نشه!!خخخ

نوشته: Elena


👍 20
👎 7
50501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

842752
2021-11-16 01:24:14 +0330 +0330

این چی بود دیگه این موقع شب😂

0 ❤️

842781
2021-11-16 04:41:43 +0330 +0330

حالا کاری به فاطمه یا فائزه بودنش نداریم. ولی ببین کسایی که همچین کیسایی دارند که حاضره باهاشون سکس گروهی بکنه آدمایی هولی نیستند که هنوز دختر تو ماشین نیومده بپرند به جونش و بقوله خودت تو راه رفتن بکشه واست پایین و کون بده.

3 ❤️

842843
2021-11-16 11:24:50 +0330 +0330

معلومه تاحالا خیلی 3نفری بهت تجاوز کزدن که همچین کص شری تو ذهنت ایجاد میشه
توی فیلم های پورنم اینجوری دختره وا نمیده خداییش😂😂

1 ❤️

842844
2021-11-16 11:26:46 +0330 +0330

بعدشم مگه دختری که بخواد با رلش کات کنه میاد بهش بده خب 😂

0 ❤️

842969
2021-11-16 21:30:16 +0330 +0330

از اخر فاطی یا فاعزه ؟ ! والا سر تا پا داستان بو گوه دوروغ میده !!! ریدی داییی دیس

1 ❤️

843025
2021-11-17 02:48:41 +0330 +0330

عالی بود بازم بنویس

0 ❤️

843091
2021-11-17 16:46:56 +0330 +0330

اولیش خوب بود ولی بازم خیلی سومر بود. اینم که فیلم هندیه

0 ❤️

843326
2021-11-18 23:32:31 +0330 +0330

فیلم سوپر زیاد میبینی

0 ❤️

862295
2022-03-05 10:27:59 +0330 +0330

با اینکه لایک کردم ولی خیلییییی سوپر بود
فائزه کی بود این وسط

0 ❤️