روبروی هم نشستیم،شراب نابی که امشب زده بودیم دست جمعی داغ داغم کرده، تو جمع مردا نشسته و ورق بازی میکنه و حواسش نیست، ولی من تمام هوش و حواسم پی صدای خنده هاش و تو دلم قربون صدقه اش میرم. سرم رو روی شونه دوستم میزارم نگاهش تو نگاهم میوفته و چشمک و بوسه ایی حواله اش میکنم. حواسش پرت میشه از بازی برای چند ثانیه و با دادو هوار پسرا به خودش میاد،لبم شکل لبخند میگیره از شوخی خرکیاشون، جمع هشت نفریمون رو دوست دارم ولی خب دیگه خیلی موندن خونمون، چرا نمیرن؟دلم بغل عشقم رو میخواد!
پنج شنبه اس دیگه!اینا پنج شنبه شبا برنامه ندارن مگه؟
حس میکنم تب کردم از داغی و هر لحظه بیشتر میخوام جیغ بزنم که برید خونه هاتون خب،تنهامون بزارید!
وای خداروشکر بلخره دو نصف شبه که از شرشون خلاص میشیم من تا دم راه پله مشایعت میکنم،اما برای بدرقه دوستاش تا پایین میره.تو این فاصله من به اتاق میرم و بلوز شلوارم رو درمیارم و سوتین نرم و راحتی میپوشم با شرت ستش،گرممه خیلی هم گرممه، روی تخت دراز میشم و زیر ملحفه میرم،میاد تو اتاق و لخت میشه،دلم بدتر میره و قدو بالاتو قربون نفس من،روی تخت و زیر ملحفه میاد درحالیکه شلوارکش رو پوشیده، بلند میشم و خودم رو روی تنش میندازم و سرمو تو گودی گردنش میبرم و بوش میکنم.
-چقد بدنت داغ دختر،حتی چشماتم تب کرده
خمار و هوس آلود نگاهش میکنم
-تورو میخوام
-جووووووووووونمممممممم
پنجه ی دست راستم توی پنجه دست چپش قفل میشه و میبرتش پشت سرم و به سمتم میاد،بوسه اول نرم و لطیفه
لباش رو از روی لبام برمیداره:چقدر میخوامت خدا میدونه
-من بیشتر میخوامت
بوسه دوم شدت داره، انگار داغ کرده مث من
-میمیرم واسه تب چشمات
-واسه عطر تنت من
بوسه سوم حریصانه اس لبامو تو دهنش کرده بشدت مک میزنه و زبونش تو دهنم چرخ میخوره
-ی جا ازت سالم نمیذارم امشب
-جووووووووونمممممممم،میخووااااامتتتتت
گردنم رو لیس میزنه و خیسی زبونش که به گردنم میخوره هیییییییی بلند و طولانی جوابشو میدم،لمس بعدیش روی سینه امه و بعدی نوک سینه ام.دیگه نفس نمیکشم،مک میزنه انگار میخوام خالی شم و
-آهههه گازش بگیر بکنش،قربونت برم من
دست راستش رو اینبار گره میده به دست راستی که از من تو کمرمه و دست چپش رو آزاد میکنه و از بغل شرت چهار انگشتشو از سوراخ کونم میکشه تا روی چوچولم که به لطف آبی که ازم سرازیره همش خیسه خیس شده و انقدر بدنم اماده اس که خیلی خفیف میلرزم
-جووووون عززززیززززممممم،ارضات کنم؟میخوای ارضا بشی؟؟ها؟؟
حینی که این حرفارو میزنه با دستش روی چوچولم بازی میکنه و منی که کمرم رو صاف نمیتونم نگه دارم و بجز ناله هام که اتاق رو پر کرده،چیزی برای گفتن ندارم
کم کم مالشارو محکمتر میکنه و سینه هام همچنان تو دهنشه
ارادی نیست وقتی سرش رو با دست آزادم به سینه ام فشار میدم و لبام رو به گوشش نزدیگ میکنم و میگم توروخدا محکم تر دارم دیوونه میشم سه تا انگشتش رو روی چوچولم میزاره و مالش میده و به جنونم میکشه و به خودم که میام زانوهام میلرزه و کتفش رو برای اینکه صدام بیرون نره گاز میگیرم، بیحال شدم و نمیتونم تکون بخورم.
چشمام رو باز میکنم، کنارم دراز کشیده و دستش رو زیر سرش زده و نگاهم میکنه:
چه خوشگل شده امشب
لبخندی بهش جواب میدم و میچسبم بهش خودشو روم میندازه،میدونم که الان این منم‌که باید شروع کنم
دستمو رو سینه اش میذارم و چنگ میزنم و میارم پایین و نوک سینه اش رو به دندون میگیرم و مک میزنم،یکم پایین تر شکمش رو میبوسم،منتظرش نمیذارم شلوارکش رو میکشم پایین،کیر سیخ شده اش بیرون میوفته،وقتشه که ساک درست و حسابی مهمونش کنم. میکنمش تو دهنم و سرش دهنم رو پر میکنه،مک حسابی میزنم که میگه:اذیت نکن کثافط
تخماش رو توی دهنم میکنم و مک میزنم صدای آه کشیدنش بیشتر راغبم میکنه به اینکه بهش حال بدم،زبونم رو پایین تا بالا میکشم و دوباره سرش رو براش مک میزنم و بازم تکرارش میکنم، دستم رو دورش حلقه میکنم و با دهنم تنظیمش میکنم و براش تلمبه میزنم،میدونم که خوشش میاد تا جایی که میتونم تو دهنم بکنمش و خودش فشارش میده و بقول خودش دهنم رو میگاد،خفه میشم اما هنوز مقاومت میکنم، دیگه طاقت ندارم میخوام تو خودم حسش کنم بلند میشم شرتم رو درمیارم و انقدر خیسم دوباره که وقتی میشینم روش به راحتی فرو میره و من از سفتیش و اون از داغیم آه میکشیم،دستام رو روی سینه اش گذاشتم و روش بازی میکنم اروم و دورانی
اووووووف چقد خوبه لعنتی!
تو چشمام زل زده و لبامو به دهن میگیره و سینه هامو میماله و من از پایین میگامش،دستام رو کنار سرش میزارم سینه هام رو میکنه تو دهنش و گاز میگیره و مک میزنه دلم از حال میره کمرمو میگیره روش میوفتم وتلمبه میزنه کسم حال میاد،خودمم حال میام ،ناله هام بلند و همه سعی ام اینه خودمو کنترل کنم.دستاش دورمه میچرخه و اینبار جامون عوض میشه عملا درحال جر دادنمه چون حشر جلو چشمش رو گرفته،پاهام رو از دو طرف به سمت شکمم اورده و دستش رو پشت رونم گذاشته و فشار میده ،رفت و برگشتای تند،تندو تندتر و بازم تندتر به حدی که بازم من تمام بدنم داره میلرزه و کسم دل دل میزنه، هنوز آروم نشدم که دل دل زدنای کیرش اضافه میشه و خودشو روم میندازه.

نوشته: عاشق