تجاوز به سامان در کودکی

1399/10/11

سلام دوستان شهوانی
گاهی اوقات یکسری اتفاقات باعث میشه روح آدم ضربه بخوره و خدشه دار بشه و مسیر زندگی کلا عوض بشه.
اسمم سامان ۲۵ سالمه لیسانس مدیریت بازرگانی دارم میرم سراصل مطلب.
وقتی من ۹ ساله بودم تو یه محله خیلی داغون زندگی میکردیم.‌یک روز تو کوچه بازی میکردم خودم تنها بودم ظهر تابستون بود هوا گرم همه دوستان خونه بودن من زودتر اومدم تو کوچه سرگرم بودم که یکی از عیاش و لاتای محلمون اومد کنارم گفت:
_چطوری سامان؟
_ممنون خوبم
_ماهی دوست داری؟
از بچگی عاشق ماهی زینتی بودم و آکواریم داشتم
_اره چطور؟
_چند تا ماهی خوشگل گرفتم بیا بریم بهت نشون بدم اگه دوست داشتی میتونی هر کدوم رو خواستی برداری واس خودت
_نه ممنون خودم ماهی دارم
_حالا بیا ببین شاید خوشت اومد
_نه بابام اجازه نمیده
_اجازه نمیخواد که خونه ما سر کوچه راهی نیست
تو دلم گفتم بدم نمیگه میرم میبینم اگه خوب بودن میارم واس خودم
دنبالش راه افتادم رفتیم درخونشون محله خلوت بود رفتیم تو خونه،‌ اولین بارم بود تو اون خونه رفته بودم خونه کثیف و داغونی بود رفتیم تو اتاق خوابش برقا خاموش بود و فقط مهتابی آکواریوم روشن بود محو تماشای ماهی شدم یه مبل ۳ نفره زواردررفته رو کشید جلو آکواریم
_سامان دراز بکش روی مبل راحت تماشا کن
همچنان که محو آکواریم بودم نشستم رو مبل
_میگم دراز بکش
_به خودم اومدم گفتم راحتم چرا دراز بکشم
_چند تا بچه ماهی هست اون پایین آکواریوم باید دراز بکشی تا ببینی
ناچار به شکم خوابیدم رو مبل دوباره محو تماشا شدم حس کردم یکی شلوارمو میکشه پایین برگشتم دیدم شلوار و شورتم تا زانو پایینه ترسیدم
_چیکار میکنی آقا جواد
_هیچی سامان جان نگا اون ماهی قرمز چقد خوشگله
توی تاریکی اتاق دیدم جواد لخت مادرزاد خیلی ترسیدم اومدم بلند شم اجازه نداد گفت دراز بکش میخوام دکتر بازی بکنیم گفتم نمیخوام
از میز بغل دستش یه ژل برداشت زد به کونم و سوراخمو مالید هر چی تقلا کردم نشد کیرشو گذاشت اول سوراخ کونم یواش هل داد تو
دنیا دور سرم چرخید چشمام سیاهی رفت بغضم ترکید
_توروخدا نکن آقا جواد با گریه التماسش میکردم ولی فایده نداشت
بلاخره با تکون خوردنام کیرش از سوراخم بیرون اومد یه سیلی زد تو گوشم یه چاقو از جیبش دراورد گفت دوباره مزاحم کارم بشی گوشاتو میبرم از ترس حرف نزدم گفت برگرد اصلا تکون نخور دوباره سر کیرشو گذاشت روی سوراخم با یه هل تا نصف رفت داخل ، دسته مبل رو گاز زدم و از ترس حرفی نمیزدم و فقط گریه میکردم بی وجدان باقی کیرشو تا آخر کرد داخل دیگه چیزی نمی دیدم و نمی شنیدم شاید ۲۰ دقیقه گذشت حس کردم کیرشو کشید بیرون آروم آروم داشتم به خودم میومدم که فهمیدم جواد تو اتاق نیست پاشدم خودمو جمع و جور کنم دیدم در باز شد داداش جواد اومد داخل اتاق، نای حرف زدن و حرکت کردن نداشتم داداش جواد همون جا لخت شد اومد سمتم جثه نحیفم رو بلند کرد تو بغلش گرفت و از زیر کیرشو فرو کرد تو کونم سوزش و درد عجیبی پیچید تو بدنم کیرش از جواد کلفت تر و دراز تر بود به روش های مختلف کونم گذاشت جواد اومد تو اتاق گفت اگه به کسی چیزی بگی مامانتو میکشیم بدون اینکه حرفی بزنم پاشدم زدم بیرون حس میکردم دنیا به اخر رسیده وارد خونه شدم مستقیم رفتم داخل انباری ۳ روز خودمو حبس کردم و تو این ۳ روز به فکر انتقام از جواد و داداشش بودم که بعدا هم اتفاق افتاد که اگه دوست داشتین براتون مینویسم.
بعداز اون اتفاق گوشه گیر شدم و خیلی کم حرف میزدم و زخم تجاوز رو بدنم برای همیشه حک شد.
به امید روزی که شاهد هیچ تجاوزی‌در سرتاسر جهان نباشیم.

نوشته: پسرک بیچاره


👍 8
👎 3
25701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

784135
2020-12-31 00:46:31 +0330 +0330

امیدوارم انتقامت از نوع انتقام سخت رهبری نباشه!! وگرنه حدس من اینه که برای تلافی رفتی به باباشونم دادی!! 😁


784166
2020-12-31 02:13:12 +0330 +0330

بابامم به من‌ تجاوز کرد:|

3 ❤️

784173
2020-12-31 02:37:56 +0330 +0330

خاطره یتلخت رو خوندم و سخت به فکر فرو رفته بودم که رسیدم به کامنت شاه ایکس عزیز …غرق فکر انتقام و…بودم که از بس خندیدم از انتقام سخت و خشتکش(هشتکش)با کله اومدم بیرون! 😂 😂 😂

3 ❤️

784207
2020-12-31 10:37:18 +0330 +0330

Shahx-1
ترو آخر همين نويسنده ها ترور میکنند، با قلم رسا و پرمحتوا خود هاهاها.
وای اینقدر خندیدم که ی لحظه حس کردم چشمم سیاهی رفت 😂

2 ❤️

784260
2020-12-31 20:19:07 +0330 +0330

منم بهم تجاوز شد بچگی

0 ❤️

784281
2020-12-31 23:50:03 +0330 +0330

آخی. فقط اونجا ک نوشتی جثه نحیفم رو…

انتقام کمه برا ایطو آدما ک با زندگی کسی بازی میکنن

0 ❤️

798787
2021-03-22 19:46:52 +0430 +0430

عین فیلم هندیا بود
🤣🤣🤣🤣🤣

0 ❤️

840992
2021-11-05 17:09:31 +0330 +0330

وقتی این داستان هارو میخونم و میبینم که توی ایران هم همچین آدم های کثیف و پدوفیل پیدا میشن اشک گوشه چشمام رو میگیره.
متاسفم برای خودم که توی کشوری به دنیا اومدم که یکسری آدم حروم زاده بچه باز و تجاوز گر توش زندگی میکنن
خاطرات تجاوز تا آخر عمر توی ذهن آدم میمونه و باعث افسردگی شدید و در مواقع شدید تر خود کشی میشه

0 ❤️