تجاوز در تاریکی محض

1401/02/19

گفت حسین امانته پیش خودم باید بخوابه به ردیف توی اتاق بزرگی به اندازه یک سالن خوابیدیم شاید ۶ نفری میشدیم من هرگز پیش نیومده بود که تنها از خونه بیرون باشم و الان وسط یه روستای دور افتاده بودم با پسر دایی که ۱۰ سال از خودم بزرگتر بود.دقیقا پشت دیوار اتاق سایبونی بود که برای گوسفندا درست کرده بودن و حتی صدای نفس کشیدنسون رو هم میشد شنید .یک اتاق دراز با سنگ چینی که در هیچ طرفی از دیوار پلاستر نشده بوده و هیچ گونه عایقی نبود.چراغها که تنها به یک لامپ ۲۰۰ که بصورت ناشیانه ای از سقف چوبی اویزان بود خاموش شد و ظلماتی تو اتاق حاکم شد که تو کل عمرم ندیده بودم صدای ممتد گوسفند،گاو الاغ و بدتر از همه صدای زوزه گله ای سگها بیشتر از همه چیز منو میترسوند .دستم رو گرفت و اروم فشار میداد و منم صداش میزدم و دیگه هیچ عکس العملی نشون نمیداد و چند دقیقه بعد در حالتی بین خواب و بیداری بود که دیگه هیچ حرکتی از خودم بروز ندادم همین کافی بود که منو به رختخواب خودش بکشونه و من در ۱۲ سالگی زیر پتوی اون و توی رختخوابش باشم.با این حرکت خوابم از کله ام پرید و حس کردم برای اینکه نترسم من رو به آغوش خودش برده .روی شکم خوابیده بودم و دستش رو روی کونم گذاشت .مثل ادمی که به کما رفته از هر حرکتی عاجز بودم .تمام کونم رو میمالید و با انگشت درز اون رو از بالا تا پایین ماساژ میداد .یه گرمکن ورزشی پام بود که حالت کشی داشت و براحتی پایین میومد و این کار رو کرد الان کون من بود و دستاش در یک تاریکی مطلق. به صورت بیحرمانه ای داشتم طعم تلخ تجاوز رو میچشیدم.صدای نفساش که از ریتم عادی خارج بود و اب دهنش رو مدام قورت میداد رو کاملا میشنیدم بعد از مالیدن کونم سعی داشت با یک دست هم کونم رو از هم باز کنه و هم سوراخم رو بماله ولی چندان موفق نبود .چند دقیقه ای به همین منوال گذشت تا اینکه حس کردم چاک کونم کاملا خیس شد با اب دهانش کاملا چاک کونم رو پر کرده بود و بوسه هاش شروع شد. به حالت مشمئز کننده و وحشیانه ای شروع کردن به خوردن کمر گردن و بدنم .خوردن بدنم رو ادامه داد تا به کونم رسید و اونم از دستش در امان نبود.متوجه شده بود که بیدار هستم منو به پهلو برگردوند و کشوند تو آغوش خودش .پاهام رو طوری تنظیم کرد و کونم رو دقیقا مقابل کیرش باشه و برای باز کردنش از هم هیچ زحمتی متوجهش نباشه.هرگز تجربه چنین چیزی رو نداشتم حتی این تاریکی مطلق رو.کیر بزرگ و کلفتی داشت وقتی اون رو دم سوراخ کونم گذاشت بزرگیش برام محسوس بود کاملا سوراخ کونم رو خیس کرد و منم بدون هیچ دفاعی کونم در تسلطش بود شروع کرد به تلمبه زدن اروم و اروم کیرش رو برمیداشت و دوباره روی سوراخم فشار میداد .به هیچ عنوان امکان نداشت اون کیر تو کون من جا بشه با هر فشار کیرش سعی میکردم اجازه ندم کیرش وارد کونم بشه ولی باز منو سمت خودش میکشید چند دقیقه ای به همین منوال گذشت و بالاخره یه بخش کوچکی از کیرش توی کونم فرو رفت و دردی بی حد رو احساس کردم در همین بدو ورود ارضا شد و کل اب داغش رو توی خودم روی سوراخم حس کردم و با یه نفس عمیق انگار از حرکت ایستاد با یه ملحفه ای منو پاک کرد و مدت کمی بی حرکت بود و بلند شد رفت بیرون دستشویی و این رفتن و اومدن پنج دقیقه ای طول کشید.من گیج و مبهوت مثل یک مرده رو تشکش بودم وقتی از دستشویی برگشت منو کامل تو بغل خودش برد سرم رو گذاشت روی بازوش و شروع کرد به خوردن صورتم چنان با حرص و ولع میخورد ک اشکم سرازیر شد .وقتی خوردن چونه و گردنم تموم شد من برگردوند سمت خودش و کیرش رو کاملا خیس کرد و گذاشت لای رونام .و کیر بزرگش رو لای رونام اروم اروم حرکت میداد وقتی کیرش حسابی سفت شده بود منو برگردوند و کیرش رو از پشت لای رونام گذاشت و با شدت تندتری تلمبه میزد طوری ک داشت صداش درمیومد الان کاملا اماده بود که با یه کیر کلفتش ک حسابی سفت شده بود به جون کونم بیفته منم بی صدا فقط اشک میریختم.خودش متوجه شده بود که ممکن نیست حتی ب صورت نصف و نیمه کیرش رو وارد کونم بکنه بخاطر همین بیخال شد و کیرش رو لای چاک کونم با تف زیاد بالا و پایین میکرد وقتی برای بار دوم تمام ابش رو روی توی چاک کونم خالی کرد دست از کار کشید .من رو با حالت رضایتمندانه ای بوسید و شلوارم رو کشید بالا و تو بغلش اورد وقتی چشم باز کردم تنها توی رختخواب بودم و جز پسرداییم که کمی اونور تر خوابیده بود کسی نبود و این قصه به مدت چند شب متوالی ادامه داشت تا اینکه یکی از اقوامم اونجا اومد و موفق شدم باهاش به خونه برگردم و این سزای جا دادن به پسری بودی که برای خوابگاه جا نداشت و خونه عمه ساکن شد و با تجاوز چند شبه از لطفشون تشکر کرد ولی کاملا اطمینان دارم یک روز تسویه حساب سنگینی باهاش انجام میدم

نوشته: محسن


👍 13
👎 8
43901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

872996
2022-05-09 01:39:43 +0430 +0430

از جهت تجاوز جز حرف همیشگی و نثار هزاران لعنت بر متجاوز چیزی ندارم جز همان هزاران لعنت اما توصیه به نویسنده:شتری که در خونه همه میخوابه

0 ❤️

873012
2022-05-09 02:56:18 +0430 +0430

نوشتارت خوب بود و رسا متاسفانه بعضی از بزرگترا درک از اعتماد بی جا رو ندارن

1 ❤️

873070
2022-05-09 12:25:56 +0430 +0430

قلم خوبی بود
انصافا فضا رو خوب تصویر کرده بود
ولی یکم سریع از همه چیز عبور کرد

0 ❤️

873078
2022-05-09 14:53:51 +0430 +0430

انتقام تاریخ انقضا نداره👌👌👌

1 ❤️

873090
2022-05-09 16:36:47 +0430 +0430

متاسفم برات دوست عزیز و کاملا درکت میکنم این بلا سرمنم اومده منتها ب ی طریق دیگه ای وخاطره تلخش تااخر عمر فراموش نمیشه

0 ❤️

873139
2022-05-09 23:43:34 +0430 +0430
0 ❤️

873146
2022-05-10 01:06:18 +0430 +0430

😞

0 ❤️

873205
2022-05-10 04:57:02 +0430 +0430

تکراری نفرست عنتر

قبلا خونده بودم

0 ❤️

873284
2022-05-10 16:40:46 +0430 +0430

اوه حالا چقد سخت گرفتی یه کون که نه فقط یه لاپایی دادی
پیچیدش نکن

0 ❤️

873299
2022-05-10 19:48:26 +0430 +0430

اکه بازم هست یا اون چند شب هم با جزییات بگو ممنون میشم

0 ❤️

873305
2022-05-10 20:42:19 +0430 +0430

طفلکی

0 ❤️

873596
2022-05-12 07:08:34 +0430 +0430

باید ننه اش رو بگائی

0 ❤️

874147
2022-05-15 11:15:07 +0430 +0430

خیلی از پسر اینطوری تو رختخواب پسر خاله عمه دایی عمو بزرگتر از خودشون کونی شدن و خوب نوشته بودی

0 ❤️

975623
2024-03-18 06:42:16 +0330 +0330

کاش کرده بود تو اون کیر کلفت .نوش جون کونت

0 ❤️