تجاوز پدرشوهرم به من

1390/09/07

وقت همگی به خیر. می خوام براتون از یه سکس جالب و عجیب بگم که با پدر شوهرم داشتم. من 23 سالم بود که ازدواج کردم و شوهرم هم 26 ساله بود. مادر شوهرم هم 7 سال پیش در اثر تصادف فوت کرده بود. پدرش هم یک مرد 52 ساله بود که بدون اغراق می تونم بگم از پسرش ( شوهرم) جذاب تر بود و خیلی هم خوب مونده بود. من بعد از عروسی متوجه بعضی نگاه های عجیب اون به خودم میشدم و اوایل خیال میکردم که از طرز لباس پوشیدن من بدش میاد یا تعجب میکنه. اما کم کم این نگاه ها بیشتر شد و من در اون شهوت رو می دیدم. نمی دونستم باید چی کار کنم. به پدرام هم نمی تونستم بگم پدرت منو بد نگاه میکنه.

خلاصه اینا گذشت و پدرام از طرف اداره به یک ماموریت یک هفته ای رفت.منم چون کار زیاد داشتم ترجیح دادم خونه ی خودم بمونم و پیش مامانم اینا نرم. یه روز صبح که تازه از خواب بیدار شده بودم زنگ در خورد از آیفون جواب دادم و فهمیدم که بابای پدرامه. درو باز کردم با دو تا نون سنگک اومد بالا. سلام و احوالپرسی کرد و من سخت در آغوش گرفت و بوسید. هیچ وقت جلوی پدرام منو این جوری نمی بوسید. رفتم به آشپزخونه که چای بیارم و دیدم که دنبالم اومد. از این به بعد رو به صورت محاوره بخونید: - خب خانوم خانوما چه خبرا؟ حالی از ما نمیپرسی : اختیار دارید. من که همیشه مزاحم شما هستم. - چرا از وقتی پدی رفته نیومدی پیش من؟ : والله یه کم کار عقب افتاده داشتم که گفتم این چند روز انجام بدم. - به هر حال میومدی خوشحال میشدم : چشم مزاحمتون میشم. … - خب ببینم از نی نی خبری نیست؟ : چی بگم نه هنوز . فکر کنم زود باشه.پدارم که میگه حالا حالا ها حرفشو نزن - خب حقم داره. دلش می خواد همش با زنش باشه.نمی خواد شباشو اسير بچه داری کنه! به نظر من حیفه این هیکل خوشگل که با حاملگی خراب بشه. مادر پدی هم زن خوشگلی بود. بدنش مثل برف بود. صاف و سفيد. سینه هاش که دیگه نگو. دو تا توپ گرد و ناز که وقتی راه میرفت لرزشش منو مست میکرد. همه جاش خوشگل بود و… ( از اینکه انقدر راحت از تن و بدن زنش میگفت هم تعجب کردم هم خجالت کشیدم) : خدا رحمتشون کنه - می دونی تو رو میبینم یاد اون میوفتم. تو هم مثل اون خوشگل و نازی. خوش به حال پدی چه هلویی هر شب تو بغلشه. : !!! - کاش حتی شده یه ساعت بغل من می خوابیدی : بابا این چه حرفیه که میزنید؟؟؟ - مگه چیه عزیزم؟ مگه من دل ندارم؟ حالا اگه یه کامی از تو بگیرم مگه آسمون به زمین میاد؟ : من نمی فهمم. من عروس شمام. زن پسرتون. شما می خواید به پسرتون خیانت کنم؟ - خیانت چیه…اون از وجود منه. من نبودم اون نبود ( عجب استدلالی!!) دیگه منتظر من نشد و اومد محکم بغلم کرد و لباشو سفت گذاشت رو لبم. من هیچ تکونی نمی تونستم بخورم. هیچ حرفی هم نمی تونستم بزنم. همین جوری منو خوابوند کف آشپز خونه. لبامو دیگه ول نمی کرد. محکم مک میزد و گاز می گرفت. با دستاشم سینه هامو میمالوند. منم دیدم چاره ای ندارم. خودمو سپردم به دستای شهوت بارش. اونم سریع لباسامو در آورد. حالا شروع کرده بود به خوردن سینه هام. همه ی سینمو می خواست بکنه تو دهنش. نوک سینمو محکم گاز گرفت که جیغ زدم ولش کرد. من فکر میکردم که کار به همین جا ختم میشه. اما دیدم که شلوارشو درآورد و کیرشو انداخت بیرون. دیگه وحشت کردم. یعنی اون می خواست با من… کیرش خیلی زود راست شده بود. سرشو چسبوند به دهنم گفت بخور. منم امتناع کردم. که یهو با انگشتش نوک سینمو نیشگون گرفت گفت بخور وگرنه میکنمش. منم از شدت درد مجبور شدم بذارمش دهنم. ولی همین جور گریه هم میکردم…ادامه ی ماجرای پدر شوهر : وقتی دید که با بی میلی کیرش تو دهنمه بی خیالش شد و گفت ولش کن. رفت پایین با دستش لبای کسمو باز کرد و حسابی بر اندازش کرد و گفت: چه کس نازی داری. نکنه هنوز پدی نکردتت که انقدر تنگ و تر تمیزه؟ شایدم لوست کرده آروم میکنتت؟ من که مامانشو جر میدادم. این پسره به من نرفته.حالا من جرت میدم تا بفهمی کردن یعنی چی! منم هی فریاد میزدم نه تو رو خدا ولم کنید… با خنده بلند گفت تو دیگه الان زیر منی. کاری نمی تونی بکنی. حداقل سعی کن لذت ببری. پاهامو گذاشت رو شونشو یه کم با کیرش رو کسم بازی بازی کرد. با نوک کیرش چوچولمو می مالوند.این باعث شد که منم تحریک بشمو به نفس نفس بیوفتم.خلاصه چند دقیقه ای این کار و کرد و یک مرتبه با فشار زیاد کیرشو هل داد تو که تا مغز سرم درد گرفت.حتی شب زفافم هم انقدر درد نکشیده بودم. یه چند تا جلو عقب که کرد کیرشو درآورد و دوباره مالید رو چوچولمو باز با همون فشار یک مرتبه داد تو. چند بار این کار و تکرار کرد تا اینکه آبش یهو اومد و همه رو خالی کرد اون تو. منم دیه رمقی نداشتم. نه واسه داد زدن نه واسه اعتراض که چرا آبشو تو ریخته… بعد از اینکه کارش تموم شد منو بوسید و با ملایمت گفت قول میدم دفعه بعد بهتر باشه.ايندفعه خیلی حالم بد بود!!! … تا سر ماه بشه و من همش اضطراب داشتم که مبادا حامله شده باشم.آخه من قرص نمی خوردم و از کاندوم استفاده میکردیم. خوشبختانه پریودم نشون از این داشت اتفاقی نیوفتاده. بعد از اون ماجرا دیگه سعی کردم هیچ وقت موقعیتی پیش نیاد که با پدرشوهرم تنها جایی باشم

نوشته:‌ باران 011


👍 11
👎 6
425689 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

305695
2011-11-28 00:56:32 +0330 +0330
NA

حالا خوشت اومده که اومدی تعریف کردی یا گفتی که همه خودشونو از پدر شوهر زن مرده دور کنن؟
در اینجا ذکر یه ضرب المثل خارج از لطف نیست! زاپونی ها میگن اگه دیدی داره بهت تجاوز میشه و هیچ کاری هم نمیتونی بکنی سعی کن لذت ببری!

0 ❤️

305696
2011-11-28 01:44:31 +0330 +0330
NA

خودت ميخاستي وگرنه به اين راحتي که نميدادي

0 ❤️

305697
2011-11-28 02:51:20 +0330 +0330
NA

khodet ham mesl khar kief karde.movazeb koset bash ke dobare jer nare.

0 ❤️

305698
2011-11-28 04:52:04 +0330 +0330
NA

ولی کیر کلفتی بود تناول کردی
منم بیام بکنمت؟

0 ❤️

305699
2011-11-28 05:43:18 +0330 +0330
NA

مكس ماهونى درست ميگه اين داستان را قبلا جاى ديگه خونده بودم تكراريه

0 ❤️

305700
2011-11-28 08:01:29 +0330 +0330
NA

خوب كاري بود ولي من ياد گرفتم بدي رو با بدي ج ندم …البته سكسي هم بود اي ول

0 ❤️

305701
2011-11-28 08:20:32 +0330 +0330
NA

البته خودت هم خوشت اومده والا اگه میل نداشته باشی شوهر خودت هم نمیتونه بکنتت

0 ❤️

305702
2011-11-28 15:26:12 +0330 +0330
NA

بعضی ها واقعا حیوان هستند

0 ❤️

305703
2011-11-28 15:56:32 +0330 +0330
NA

یه دختر باحال و با عشق از مازندران میخوام

لطفا اد کنید و پی ام بدید

aali_mahm

0 ❤️

305704
2011-11-30 01:46:04 +0330 +0330
NA

تو اگه خودت میلی ه دادن نداشتی نمیتونست هیچ غلطی بکنه؟

0 ❤️

305705
2011-12-01 03:28:56 +0330 +0330
NA

عجب پدرشوهر باحالی داری!!
حالا انصافا بدت که نیامد از اینکه کردت…

0 ❤️

305706
2011-12-01 21:33:01 +0330 +0330
NA

واقعيت اينه كه وقتي متوجه شدي باچشاي هيزش داره نگات ميكنه وقتي شوهرت رفت ماموريت ميرفتي پيش مادرت .اما خودمونيم تو هم بدت نمي اومد با هاش يه حالي بكني …از خود درخته .

0 ❤️

305707
2011-12-02 08:38:04 +0330 +0330
NA

hamash mozakhrafe

0 ❤️

305708
2011-12-02 09:36:18 +0330 +0330
NA

فدای سر کیرم :D :D :D

0 ❤️

305709
2011-12-02 18:08:49 +0330 +0330
NA

jaleb boud
manam mikham

0 ❤️

305710
2011-12-14 17:02:53 +0330 +0330
NA

منم میخوام اگه امکان داره میل بزن بهم.

0 ❤️

305712
2012-01-13 17:17:34 +0330 +0330
NA

کاش من جای پدر شوهرت بودم.
جووووووووووووووووووووووووووووووون.

0 ❤️

305713
2012-01-20 16:45:10 +0330 +0330

کاش پدر شوهرت منو میکرد.

0 ❤️

305715
2012-02-06 04:21:16 +0330 +0330
NA

X( همه خیانتا از ماموریت شروع میشه…
اصلا نخوندمش خاک بر سر تو و پدر شوهر جاکشت

0 ❤️

305716
2012-02-10 06:33:56 +0330 +0330
NA

چه ایرادی داره بعد اینهمه گوشت گاو خوردن یک بار گوشت خر هم میچسبه

0 ❤️

305717
2012-03-06 08:48:42 +0330 +0330
NA

اول داستان گفتی پدر شوهرت جذاب تره شوهره بی کیرو خایته !
همون بهتر که زور کنت کرد وگرنه خودت که روت نمیشد بش بگی کیر میخوای !

0 ❤️

305719
2012-09-11 10:05:08 +0430 +0430
NA

kash on rooz man pedar shoharet mishodam

0 ❤️

305720
2014-08-26 19:50:04 +0430 +0430
NA

ههه خودت خواستی وکرنه میتونستی جلوشو بگیری

0 ❤️

305721
2014-08-26 19:57:10 +0430 +0430
NA

زهرا جوون اگه دوست داری بهت گوشت بدم خصوصی بده…

0 ❤️

538109
2016-04-21 17:00:50 +0430 +0430
NA

نظر شما چیه؟ن
تو گوه خوردی کونی خان.بیا کونتو بده و کس شعر ننویس

0 ❤️

555458
2016-09-08 05:49:09 +0430 +0430

مگه بده یه کوس دادی

0 ❤️

564707
2016-11-16 23:27:13 +0330 +0330
NA

کس اگه اعتماد بنفس تو رو داشت الان شکوفه میداد!!!

0 ❤️

641066
2017-07-21 11:53:01 +0430 +0430

پس کسو تقدیم کردی هان ? ?

0 ❤️

672419
2018-02-06 00:51:12 +0330 +0330

دروغ محض بچه کون بسه سولاخی

0 ❤️

699927
2018-07-06 11:48:25 +0430 +0430
NA

بابا ملت هم کم کسخول نیستن ها… یارو خودش از اول گفته کرم داشته و با دامن بدون شرت رفته پیش ش که تحریکش کنه ولی خیلیها نوشتن ناقلا خودتم انگار دلت میخاست… چه کشفی کردن…یا بعضی نوشتن میرفتی پیش مادرت ،کص مشنگ یارو خودش دوست داشته پدر شوهره بکنش

0 ❤️

721053
2018-10-01 12:41:07 +0330 +0330
NA

نوش جون کوست

0 ❤️

763529
2019-04-24 20:10:17 +0430 +0430
NA

نظر شما چیه؟از خیانت متنفرم

0 ❤️