تجاوز پسرعموم به من (۲‌و پایانی)

1399/11/25

...قسمت قبل

این داستان ادامه داستان قبله که به همین اسم نوشته شده
این قسمت هیچ مسئله سکسی نداره و صرفا برای تکمیل قسمت قبل نوشته شده
و اما حالا میخوام اول در یه مواردی برای دوستان منتقد شفاف سازی کنم
اون دوستایی که داستان رو خوندن و اونو از پایه و اساس دروغ خطاب کردن اینو بدونن که این داستان کاملا واقعی و هر فجشی که دلشون میخواد بدن اگه این داستان رو از قصد بدای تخریب یه قومیت یا خیال پردازی نوشته باشم
دوما من این داستان رو از زبون اون دختر نوشتم واگه یه ذره مغز داشتید میدونستید نویسنده برای انتقال احساسات داستان از زاویه اول شخص داستان رو مینویسه
البته که برای بهتر بودن یه جزئیاتی بهش اضافه کردم ولی
چارچوب داستان کاملا واقعیه
البته نباید این چیزا رو میگفتم ولی انقدر داستان ها دروغ زیاد شدن که دوستان دیگه نمیتونن فرق بینشون رو تشخیص بدن والبته بهشون حق هم میدم
خوب بریم سراغ ادامه داستان که به اونجا رسیدیم که زینب ماسه رو فشار داد…
ولی خوشبختانه گلوله گیر کرد و تفنگ شلیک نکرد حسن که از ترس چشم هاشو بسته بود وقتی متوجه موضوع شد مثل برق پرید و تفنگ رو از دست زینب گرفت و با صدای بلند التماس آلودی مامان و عموش رو صدا کرد
اونا هم سراسیمه اومدن داخل و وقتی از فضا و اتفاقات باخبر شدن سریع رفتن و زینب رو که بعد اون اتفاق سر جای خودش خشکش زده بود رو گرفتن و از اتاق بیرون آوردن
و به یه اتق دیگه بردن لباس تنش کردن و با حالتی ناراحت و پشیمون از کاری که کرده بودن به اون نگاه میکردن
زینب کاملا شوک بود و واقعا انگار از مرگ برگشته بود
مغزش قفل بود و فقط تصاویر تجاوزز وحشتناکی که چند دیقه پیش بهش شده رود جلوی روش بود و اتفاقاتی که افتاده بود رو چندین و چند بار توی ذهنش مرور میکرد وگاهی قطره اشکی از چشمش بیرون میزد و البته بغض سنگینی توی گلوش بود و واقعا نفس کشیدن رو براش سخت میکرد
یه ساعتی گذشت و همه چیز همین طور یخ زده بود و کوچک ترین حرکت یا صدایی ایجاد نشد
بالاخره مغز زینب اتفاقات رخ داده رو هضم کرد و زینب باز به آینده فکر کرد
اما به چی فکر میکرد اون لحظه؟
خودکشی دوباره! یا تن دادن به خواسته های حسن ؟
شایدم هیچ کدوم !
زینب با فشردن اون ماشه از بین نرفت ولی کاملا عوض شد شاید اگه اون زینب یکی دو ساعت قبل بود تصمیم دیگه ای میگرفت
ولی اون توی چند لحطه تصمیم خودشو گرفت اون دیگه به خود کشی فکرنمی کرد اون قصد داشت اتفاقاتی که افتاده رو به پدرش بگه و از اونا شکایت کنه
شاید بهترین راه انتقام از کسی اینه که اونو با دادگاه و پاسگاه و … گیز بندازی اکسایی که تجربشو دارن میدونن که عذاب آور ترین شکنجه ممکنه
زینب از سر جاش بلند شد عمو و زن عمو (مادر حسن) با نا امیدی به حرکاتش چشم دوختن ولی واقعا روی نگاه کردن توی چشم هاش رو نداشتن زینب بدون هیچ حرفی با نگاهی تحقیر آمیز بهشون نگاه کرد چادرش رو سرش کرد و راهش رو گرفت و به سمت خونه رفت و افکارش رو تو مغزش برسی میکرد
تصمیم اون فقط انتقام نبود !
دیگه به انتقام براش اهمیت نداشت و بیشتر به فکر آینده خودش بود و اونا رو به دست خدا سپرده بود ولی این به معنی نبود که موضوع رو به باباش نگه و ازشون شکایت نکنه
ولی نگرانی زینب از جای دیگه ای بود
اگه بابا یا برادراش این قضیه رو میفهمیدن معلوم نبود چه اتفاقی بیوفته احتمالش زیاد بود که با شنیدن این خبر یه جنگ خیلی بزرگ بیوفته و یکی یا چند تا از خوانواده عموش رو میکشتن والبته اونا هم قطعا بی جواب نمیذاشتن و این یعنی عمیق تر شدن فاجعه .
بهترین را این بود که باباش رو به یه بهانه ای به پاسگاه بکشونه و موضوع رو اونجا براش بگه
به خونه که رسید به بابا گفت که توی شهر که رفتیم کیفم رو دزد برد بیا بریم تا یه شکایت نامه تنظیم کنیم
رفتن به اون پاسگاه محل و اونجا بود که زینب میخواست در حضور پلیس ها موضوع رو به باباش و پلیس ها بگه و از خطر های عکس العمل احتمالی باباش کم کنه
خلاصه همه داستان رو برای باباش تعریف کرد ولی ازش خواهش کرد که قضیه رو از طریق پلیس پیش ببرن.
بابایی زینب که واقعا تو شوک بود و اونا رو به شهر فرستادن و یه روانشناس کاملا سعی داشت بابای زینب رو قانع کنه تا کار رو از طریق قانون پیش ببرن و از روش های سنتی پیش نرن و از قتل های زنجیره ای جلو گیری کنن چون عرب ها توی این مسائل خیلی متعصب هستن و این جور جنگ ها اگه پیش بیاد کشته های زیادی از دو طرف میده
حسن و عموش و مادرش رو فورا دستکیر کردن و دادگاه ها در جریانه(دادگاه های ایران رو که در جریان هستین چه قدر لفتش میدن و کند پیش میره )ولی چیزی که قطعیه اینه که زینب به هیچ وجه رضایت نخواهد داد .

نوشته: زینب


👍 7
👎 4
25801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

791643
2021-02-13 00:38:19 +0330 +0330

اون جنگ خیلی بزرگ!!! که میفرمایید بین دو تا طایفه یا عشیره است! نه یک خونواده!! وقتی کسی به دختری از یک طایفه دیگه تجاوز میکنه یا ریش سفید ها ی دو عشیره به توافق میرسن و با ازدواج و تاوان دادن ننگ پاک میشه یا همون جنگ طایفه ای که فرمودید! بین خانواده شما و خانواده عموت یعنی دو برادر یک جنگ بزرگ!!! نمیتونه اتفاق بیوفته! پدر و برادر زینب متجاوز رو میکشتن عموش یا رضایت میداد یا دیه میخواست یا خون میریخت در هر حالت تعداد کشته ها بیشتر از سه چهار نفر نمیشد…

پی نوشت: در خوزستان و مناطق عرب نشین ایران قدرت ریش سفیدهای طایفه از قانون و دولت خیلی بیشتره پاسگاه میتونه بازداشت کنه و به زندان انتقال بده ولی به دلیل قانون کیری ایران تا دیه رو ندی اجازه اعدام نداری یعنی برای متجاوز در رو از مرگ گذاشتن ولی چون قومیت های ایران به شدت ناموس پرستن معمولا قانون رو به طور پنهانی خودشون اجرا میکنن که البته درستش هم همینه…

2 ❤️

791660
2021-02-13 01:02:25 +0330 +0330

زینب جون رضایت بده جون من،نزار کشتو کشتار راه بیفته کاریه که شده…

0 ❤️

791677
2021-02-13 01:45:33 +0330 +0330

دوست عزیز! تجاوز به عنف و اجبار زیر مجموعه ی باب حدود و در مورد مذکور شامل اعدام و پرداخت مهرالمثل و ارش البکاره به عنوان دیه ی بکارت! و با توجه به اوضاع و قرائن با قاعده ی دراء قابل دفع نیست چون امر محرزه برای دادگاه 😀
مهم تر از این! من باب اطلاعات عمومی حقوقی عرض میکنم؛ دقیقاً تفاوت اعدام و قصاص در این مورده که قصاص زیر مجموعه ی جرایم قابل گذشت ( اعم از جنایات و تعزیرات) قرار میگیره و با گذشت شاکی قصاص منتفی میشه
اما اعدام زیر مجموعه ی باب حدود قانون مجازات قرار میگیره ( اصطلاحاً جرایم حق اللهی) و حتی با گذشت شاکی هم از بین نمیره و به عبارتی آش کشک خاله اس!
یا نیا الکی بگو داستان واقعیه یا اگرم اصرار داری با علم پیش برو کبوتر!
پ.ن: شاه ایکس عزیز بحث پرداخت تفاضل دیه شامل مورد تجاوز جنسی نمیشه 😉

2 ❤️

791695
2021-02-13 03:19:08 +0330 +0330

خوبه دیگه جناب وکیل توضیحات لازم رو دادن برای اینبار بصورت رایگان بود
جهت مشاوره و اخذ نوبت لطفا درخواست خود را به صورت مکتوب ارسال فرمایید
مشاوره و وکالت در موارد طلاق و تجاوز و دادگاه خانواده .و همچنین ملک و چک برگشتی پذیرفته میشود
گرفتن طلاق توافقی بدون حضور موکل و بدون رفتن به کلاسهای مشاوره در کوتاهترین زمان
دکتر فردی کویین،،🤭🤗

0 ❤️

791699
2021-02-13 04:51:03 +0330 +0330

عالی بود

0 ❤️

791712
2021-02-13 08:07:12 +0330 +0330

تاحالا میگفت من زینبم حالا که ریدن بهش دیگه باقیش رو از زبون زینب گفت. کلا کمتر گوه بخور برای سلامتیت خوب نیس پسربچه جقی عزیز

0 ❤️

791720
2021-02-13 09:41:52 +0330 +0330

افسانه جون با نمک و طناز بودنت دهن ما رو صاف کرده
خودتو اذیت نمیکنه عزیزم؟! 😂

0 ❤️

791767
2021-02-13 18:08:47 +0330 +0330

دوست دارم داستان ادامه داشته باشه و نتیجه دادگاه رو قدم ب قدم و اتفاقات زندگی زینب رو بدونم…
ممنون از نویسنده عزیز

0 ❤️

791781
2021-02-13 23:31:46 +0330 +0330

Queenعزیز نه اتفاقا منو که اذیت نمیکنه حالا اگه شما رو ناراحت کرده شرمنده
البته بیشتر داشتم برای شما مشتری جور میکردم تا حالا بعد از اتمام درست بتونی خودتو جمع و جور کنی
ولی جدا از شوخی برای کار خودم دنبال وکیل می‌گشتم اگه کسی رو مطمئن می‌شناسی یه پیام بده ممنون

0 ❤️

791819
2021-02-14 01:36:47 +0330 +0330

Afsanehjon دشمنت شرمنده باشه عزیزم، این قضیه پیش پا افتاده تر از چیزی بود که بتونه من رو ناراحت کنه و خیلی مچکرم از اینکه به فکر منی اما من درسم خیلی وقته که تموم شده و نیازی به تبلیغات کاذب هم ندارم 😅😘 ولی خدایی دیگه هرکسی اینو میدونه که طرف حساب وکلا اسمشون موکله نه مشتری 😅 ( مگه سوپر مارکته؟!)
خارج از مبحث شوخی و طنز شیوای شما داخل شخصی بهم پیام بده موردت رو مطرح کن اگر از دستم بر بیاد خوشحال میشم کمک کنم دوست خوبم 😉🙏🏻

0 ❤️

791898
2021-02-14 12:03:48 +0330 +0330

حرف دوست عزیزمون queen کاملا درسته و بحث جرم تجاوز در صورت اثبات اعدامه و گذشت شاکی هبچ تاثیری در اجرای حکم نداره و حکم اجرا میشه ولی اینکه بتونی شما وقوع جرم را ثابت کنی و قضات محاکم را به وقوع جرم قانع کنی خیلی سخته و در اکثر موارد شخص قربانی تجاوز به دلیل اینکه شواهد و مستندات موثری نداشته متجاوز تبریه شده

1 ❤️