سلام من حمیدم 25 سالمه . داستانی که می‌خوام براتون تعریف کنم کاملا واقعیه … من حدود سه سال پیش با همسرم مهتاب که الان 23 سالشه ازدواج کردم . خیلی عاشقش بودم و به همین دلیل بعد از چندبار خواستگاری موفق شدم راضی به ازدواجش کنم . از همسرم بگم قدش 160 وزن 52 کیلو بدن سفید و لیمویی داره با باسن گرد و سایز 85 که واقعا با این سن کم و بدن بدون شکم ممه های خیلی سکسی داره . من یک سال بعد ازدواج فانتزی کاکولدی رو با همسرم مطرح کردم اون موقع هنوز سر خونه خودمون نرفته بودیم همسرم اول کاملا مخالف بود حتی گریه کرد و خیلی ناراحت شد بعد از چند ماه دوباره مطرح کردم چ باز هم مخالفت و کم کم راضی شد تو سکس در موردش حرف بزنیم در ضمن من سه ماه بعد از عقدمون پردشو زدم و سکس کامل داشتیم البته فقط از جلو چون از عقب درد داشت نمیتونست بده . کم کم همسرمو راضی به نفر سوم کردم خیلی دنبال مورد گشتیم که در آخر زنم گفت من نمی‌خوام کسی از اول برا سکس با من باشه می‌خوام اول یه رابطه دوستی داشته باشیم و اگه خوشم اومد بعد سکس . خلاصه بعد یک سال از مطرح کردن فانتزیم موفق شدیم با چند نفر چت کنیم ولی زنم به دلایل مختلف موافقت نکرد تا تقریبا بی خیال شدیم و سال پیش اومدیم سر خونه خودمون . تو این یک سال خیلی در مورد این فانتزی حرف میزدیم توی سکس طوری که زنم اگه از نفر سوم نمیگفتم حشری نمیشد . راستی من سایز کیرم 9 سانته سایزم کوچیکه ولی سکسم طولانیه و همسرم راضی بود ولی من همیشه میگفتم تو با این اندام باید با یه کیر گنده تر سکس کنی تا حال کنی . بعد از یک سال ازین که اومدیم سر خونمون تقریبا دوماه پیش چند وقت خیلی پا‌پیچ همسرم شدم
که با یکی دوست شو و منو نمی‌خواد قاطی کنی چون همسرم می‌گفت من با کسی اشناشم دوس ندارم بدونه تو کاکولدی و بدون تو سکس میکنم و براهمین من گفتم حاضرم همه جوره باهات راه بیام فقط تو با یکی دوست شو و بعد سکس کن خلاصه یه شب بهم گفت حمید می‌خوام یه چیزی بهت بگم گفتم چی گفت من تقریبا هفت هشت ماهه با یه پسر تو اینستا دوست شدم ولی هنوز همو ندیدیم من خیلی تعجب کردم و خیلی حال خوبی داشتم گفتم خب چجوری گفت من دنبال یاد گرفتن ادیت و این چیزا بودم پیجشو دیدم چندبار پیام دادم و سوال پرسیدم تا کم کم چت کردیم ولی هنوز همو ندیدیم خلاصه عکس طرفو نشونم داد و همه چتاشونو هم خوندم خیلی حس خوبی داشتم زنم گفت من از تو مطمان نبودم حس میکردم واقعا راضی نیستی و من همه جوره بهش اوکی دادم و گفتم کمکت میکنم تا لذت ببری تو این رابطه و با اینم دوس داشتی سکس کن و ترغیبش کردم که قراری اره با طرف واسه اولین قرارشون خودم رسوندمش و چند کوچه پایین تر پیادش کردم و اون رفت و بعد دوساعت اومد قرارشون تو کافی شاپ بود بهم گفت پسر خوبی بود راستی از پسره بگم کیوان 24 سالش بود و پسر خوبی معلوم میشد و اینم بگم که همسرم بهش گفته بود که متاهله و گفته بود ما ازدواجمون روابط بازه ولی نگفته بود من کاکولدم در صورتی که شرط زنم این بود من با کسی نباشم. خلاصه بعد اون چندبار دیگه باهم قرار گزاشتن و بیرون رفتن و همسرم از پسره خوشش اومد و بعد هرقرار برامن همه چیو تعریف میکرد که بعد چندبار بوسش کرده دستشو گرفته و بغلش کرده و من خیلی لذت میبردم و همه چت هاشونم می‌خوندم . زنم هم با پسره دیگه اوکی بودن و اون دوس پسرش بود اونم پسر شوخ و خوش هیکلی بود همون طور که زنم دوس داشت قد بلندی داشت و بدن خوبی هم داشت یعنی شکم نداشت . خلاصه بالاخره برا آموزش ادیت قرار شد جلسه اولو برگزار کنن پسره خواسته بود خونه یکی از فامیلاش بزارن ولی زنم واسه اینکه راحت باشم گفت بیا خونه خودمون و به من گفت که اون شب نرم خونه . زنم بعد هر رابطش همه سکسشونو واسم تعریف می‌کنه پس ازینجا به بعدشم از زبون همسرم میگم ولی زنم نمیدونه من دارم این خاطر و مینویسم . من یه تاپ مشکی پوشیده بودم که یکم از ممه هام بیرون بود با یه شلوار لی تنگ که قد 90 بود و سفیدی پاهام دی ه میشد با یه ست توری سرمه ای زیرش . کیوان رسید درو باز گزاشتم اومد تو خونه کلی ازم تعریف کرد و بغلم کرد و بوسم کرد بعد براش چایی آوردم و خوردیمو همش نگام میکرد تا اینکه گفت بریم کلاسو شروع کنیم لپ تاپشو آورد و مال منم باز کردو چندتا نرم افزار ریخت و بهم آموزش داد و حین کلاس هم هی بوسم میکرد. کلاس تموم شد همونجا بغلم کرد و شروع کرد خوردن گردنم ولبام من خیلی حشری شده بودم طوری که کسم خیسه خیسه بود بعد کیوان منو دراز کرد و خودش پاشد تیشرتشو در اورد اونجا دیدم از رو شلوار راس کرده و معلوم بود کیر بزرگی داره اومد روم و کلی لبام و گردنمو خوردو بعد تاپمو از تنم در اورد و بندسوتینمو باز کرد و خیلی حشری شد وقتی ممه هامو دید دوبارع شروع کرد به خوردن و بعد شلوارمو شرتمو کشید پایین و خودشم لخت شد کل تنمو لیس میزد تا رسید به کسم . چنان کسمو میخورد که من که زیاد دوس نداشتم حمید کسمو بخوره خیلی حالم خراب شده بود و خیلی خیس بودم طوری که حمیدتا حالا انقد منو حشری نکرده بود . بعدش اومد بالا و باز گردنمو گوشامو میخورد چون فهمیده بود من رو گردنم و گوشم حساسم همزمان کیرش که تازه فهمیدم چقدر بزرگع به کسم و چوچولم مالیده میشد سر کیرش خیلی کلفت بود و خیلی بزرگتر از کیر حمید بود بعداً خودش گفت 18 سانته وقتی آروم کیرشو کرد تو انگار تازه پردمو زده باشه کسم پر پر شد و احساس درد عجیبی داشتم که خیلی هم لذت بخش بود . آروم شروع کرد تلمبه زدن و خیلی داشتم لذت میبردم و همزمان گردنمو لبامو ممه هامو میخورد و قربون صدقم می‌رفت تا اینکه بعد ده دفه گفت نمیتونم مهتاب میشه ارضاشم و من گفتم آره با اینکه میخواستم و کشید بیرون و ارضاشد رو شکمم و پر آب شد شکمم و خودش پاک شد کلی عذرخواهی کرد و گفت تو انقد تنگ و سکسی نتونستم خودمو کنترل کنم بغلم کرد و یکم حرف زدیم تا دوباره بعد نیم ساعت دوباره شروع کرد به خوردن من و اومد روم این دفعه راحت تر کیرش رفت تو و تقریبا نیم ساعت این مدلی کردتا گفت ارضا بشم ؟ منم گفت نه بکن خیلی حشری بودم گفت جووون منم ارضا نمیشم دیگه تا تورو ارضا نکنم میخواستم از زبون خودت بشنوم منم خیلی حال میکردم و هیچ کدوم از سکسام با حمید انقد بهم حال نداده بود . بعدش نشست رو تخت و من نشستم روی کیرش و دستام سر شونش بود اونم ممه هامو میخورد با اینکه درد داشتم ولی خیلی حس خوبی بود یکم اینحوری کرد دوباره اومد روبرو یکم که تلمبه زد من بدون اینکه به کسم دست بزنم ارضا شدم اولین بارم بود قبلا من با حمید همیشه حین سکس خودمو میمالیدم تا ارضا میشدم ولی اینبار بدون مالیدن کسم ارضا شدم و خیلی حال داد بعدش کیوانم روم ارضا شد و منو پاک کرد تقریبا ساعت ۱۰ شب بود یکم بغلو بوسم کرد و من دوباره خیس شدم اولین بار بود انقد حشری میشدم من همیشه بعد یه راند سکس نمی‌خواستم ولی این دفعه خیلی حشری بودم راند سومم رفتیم و ارضا شدم ولی اون ارضا نشد . تا ساعت ۱۲ کیوان رفت و زنگ زدم به حمید بیاد خونه . خب دوستان ازینجا به بعد از زبون خودم میگم رسی م خونه دیدم زنم خسته ولو شده رو تخت و لباساش پرت شدن یه ور و خستس گفتم خوش گذشت گفت خیلییی و ازم تشکر کرد بابت اینکه اجازه دادم این حسو تجربه کنه بعدش ماجرای سکسشونو واسم تعریف کرد و منم حسابی حشری شدم می‌گفت کیرش کسمو پر کرده بود خیلیییی حال داد گفتم میشه بکنمت می‌خوام ببینم گشاد شدی گفت نه خیلی درد دارم ممه هاشم کبود شده بود منم یه جق زدم و کلی آب اومد ازم زنم می‌گفت آب تو یک سوم کیوانم نیس خلاصه خیلی حال کرده بود و لذت برده بود منم حسابی با تعریفاش حال کردم . این اولین سکس همسرم بود تا الان چندبار دیگه زنمو کرده و شبم پیشش خوابیده که بعداً براتون تعریف میکنم . این داستانم واقعی بود فقط همسرم نمیدونه نوشتم و من قسمتایی که از طرف اون گفتم رو با توجه به تعریفاش گفتم براتون . امیدوارم لذت برده باشین و اگه استقبال کنین سکس های بعدیشم تعریف میکنم .

نوشته: Hamid