داستان ها برای خواندن ولذت بردن هستند ، شاید خاطره نباشند اما کم و بیش از خاطرات شکل می گیرند . مهم اینه که شما لذت ببرید!
اسمم احسانه ، تجربه اولین سکس ام رو وقتی 27 سالم بود داشتم ، با مردی به نام محمد حدود 40 ساله که اهل کرج بود و هر از گاهی می رفتم پیشش ، رابطه ما یه دوستی معمولی بود و ارضا کردن نیازهای جنسی امون . از نظر هیکل و قد و قواره ، کمی درشت هستم و چاق ، بخاطر همین زیاد شانسی در جلب توجه مردها ندارم . بعد از مدتی ، محمد مهاجرت کرد و من موندم و کلی حس و نیاز به سکس و ادمی نبود که با هم سکس کنیم . همیشه اینستاگرام و … برای من جواب نداده ، چون غالبا یا سن اشون سنی نبود که من دلم بخواد یا اصلا تیپی نبودند که مناسب باشه . ترجیح ام یه مرد با هیکلی درشت و البته سن بالاتر از خودم بود و خب شرایط رو سخت تر می کرد .
خونه و محل کارم غرب تهرانه و مسیر سرکار رفتن من همیشه از کنار یه پارک بزرگ سمت خیابون بهنام بود ، همیشه با ماشین از کنارش رد می شدم ولی هیچوقت توجهی نکرده بودم ، یک روز که پیاده بودم از داخل پارک رد شدم و شاید این جرقه ای بود برای من که بیشتر پارک بیام شاید شانسی باشه . چند بار اول که تقریبا ناامید شده بودم . سعی می کردم شلوار تنگ بپوشم و کمی خودم رو نشون بدم شاید توجه مردی رو جلب کنم اما خب تقریبا احتمالات ضعیفی هست . چند باری این کار رو کردم ولی خب نتیجه ای نداشت . مدتها بود که از خیرش گذشته بودم . تا اینکه ظهر یک روز جمعه ، که داشتم از اون مسیر رد می شدم ، خیلی اتفاقی برای خوردن ناهار با یکی از همکارا نزدیک اون پارک بودیم .
بعد از ناهار از همکارم خداحافظی کردم و گفتم کمی قدم بزنم ، داخل پارک تقریبا خلوت بود و غیر از چند نفر کسی نبود . چند بار که مسیر های مختلف پارک رو قدم می زدم متوجه یه مرد با شلوار جین و پیرهن مردونه شدم که قد بلندی داشت و موهای جوگندمی ، حدود 50 شاید هم کمتر می خورد . آدم خوشرویی بود و با موبایل اش حرف می زد ، روبروش نشستم یه کم بهش نگاه کردم و البته کمی هم به لای پاش ، به من نگاه می کرد و من هم خوشبختانه تیپ بدی نداشتم و قابل قبول بودم براش. بعد از قطع کردن موبایل اش ازم پرسید آتیش داری ؟ منم که سیگاری نبودم گفتم نه و سر صحبت باز شد و الکی از زمین و آسمون حرف می زدیم . انگار هیچکدوم جرات نداشتیم حرف رو پیش بکشیم ولی می دونستیم طرف مقابل اوکی هست . به بهانه کارش که دفتر معماری داشت شماره رد و بدل کردیم اسمش احمد بود ،خلاصه بعد از چند بار تماس و حرف الکی و رفتن به دفترشون به بهانه نرم افزار ، بالاخره اوکی شدیم و قرار شد هر کدوم که مکان داشت خبر بده . احمد اونقدری آدم امنی بود که هر چقدر چک می کردم و غیر مستقیم سوال می پرسیدم باز هم اوکی بود و می شد بهش اعتماد کرد و خوشبختانه دنبال کسی بود که خیلی بی تجربه نباشه و از نظر هیکل هم مثل من باشه .
یکی دو هفته ای گذشت ، گاهی حرف می زدیم ولی موقعیت نبود ، یه چهارشنبه اوایل اسفند ماه بود که زنگ زد چون سرکار بود ، گفت واتس آپ ات رو چک کن ، پیام داده بود و من حواسم نبود که چک کنم ، دیدم می گه فردا غروب اوکی هستم ؟ چون می خواست مادرش که باهاش زندگی می کرد رو بفرسته خونه خواهرش . گفتم اوکی ام .
بدنم بی مو نیست و همیشه برای سکس شیو می کنم ، پنج شنبه که ظهر از کار اومدم ، سریع رفتم حسابی شیو کردم و لوسیون زدم که نرم و باحال باشه . قرار بود ساعت 6 برم پیشش ، رفتم سرویس و خودم رو آماده کردم برای سکس ، یه شورت فانتزی داشتم که پشت نداشت و فقط بندکشی داشت . اماده شدم و زدم بیرون ، زودتر رسیدم ، پایین ساختمون بهش زنگ زدم و رفتم بالا . دم در به استقبالم اومد و با دستی دور کمر من تا پذیرایی رفتیم . یه کم کنارش بودم و دستاش روی بدنم می چرخید . یه کم پذیرایی کرد و بهم گفت : احسان جان ، آماده ای ؟ گفتم آره خونه انجام دادم . یه شلوارک پارچه ای با یه زیرپیرهن تنش بود و یه پیرهن مردونه با دکمه های باز روش . روی مبل تیشرتم رو درآورد و بعد بلندم کرد ، از پشت یه جورایی بغلم کرده بود و دستاش روی سینه هام بود . هیکل زنونه ای دارم و کون و رونهای تپل و بزرگی دارم . سینه هام هم خب کمی گوشتی هستش و به دست می آد . به سمت اتاق رفتیم . یه تخت یه نفره بود که بین دیوار و تخت رختخواب و پتو و اینها چیده شده بود و همسطح تخت بود . نشستم لبه تخت و احمد شروع کرد به درآوردن لباسهاش و بهم گفت : شلوارتم دربیار . هیکل خوبی داشت ، بدنش پر از مو بود و غیر از کمی شکم اش تقریبا ورزیده حساب می شد ، لخت شد و فقط یه شورت سفید پاش بود ، کنار تخت ایستاده بود و یه کم دست کشید به کیرش و با لبخند گفت : احسان جون وقتشه بیدارش کنی . کیر نیمه شق اش از زیر شورت معلوم بود . کنار تخت جلوش نشستم و اول کمی با دست از روی شورت کیرش رو مالیدم . دستاش رو آروم روی شونه هام گذاشته بود . آروم شورتش رو کشیدم پایین و کیرش افتاد بیرون و خب بهتر از عکسهایی بود که برام فرستاده بود .
با دست شروع کردم مالیدن ، بدن احمد از من داغتر بود انگار ، سر کیرش رو گذاشتم توی دهنم و یه کم آب دهنم رو روی کیرش ریختم و شروع کردم کیرش رو داخل دهنم کردن . با زبونم سعی می کردم زیر کیرش رو زبون بزنم ، شروع کردم به ساک زدن ، با دستام بدنش رو نوازش می کردم پاهاش و شکم اش رو و به صورت اش که بهم نگاه می کرد . یه کم ساک زدم و بعد کیرش رو رد آوردم و کمی مالوندم به صورتم و چند بار باهاش آروم به صورتم زدم و دوباره ساک زدن رو ادامه دادم . احمد همونجوری که کیرش دهنم بود چرخید و آروم روی لبه تخت نشست و پاهاش رو باز کرد و من دستم حالا به سینه ی پر از مو اش می رسید . همینجوری که من ساک می زدم و سعی می کردم با لیسیدن کلاهک کیرش ، کیرش رو شق تر کنم از روی میز کنار تخت ژل برداشت و بهم گفت : شورتت خوبه ، دیگه لازم نیست دربیارم ، کمی بندش رو کشید پایین و شروع کرد با انگشت سوراخم رو آماده کردن و باز کردن . سعی می کرد انگشتش رو عمیق تر فرو کنه و خوب بازم کنه و بخاطر همین وقتی انگشت وسطی رو داخل می کرد و فشار م داد ناخودآگاه جلوتر می رفتم و کیرش تقریبا تا حلقم داخل می رفت .
حسابی باز شده بود و احمد دیگه دو تا انگشت اش رو داخل می کرد و گاهی کمی می چرخوند . در حین باز کردن چند تا سیلی به کونم زد که خب من عاق اسپنک زدن هستم و این کارش برام لذت بخش بود . ازم پرسید : اذیت که نمی شی ؟ منظورش سیلی ها بود . کیرش رو درنیارودم و با سر گفتم نه . چند تا سیلی محکم تر زد که قشنگ داغ شدم . سرم رو گرفت و کمی عقب برد و کیرش رو گرفت دستش و شروع کرد داخل لپ ام فشار دادن و بعد درآورد و روی صورتم مالید و چند تا با کیرش روی لپ هام زد و بعد سر کیرش رو روی لبهام می مالید . گفت : دهنت رو باز نکن . لبهام رو غنچه کردم و اون سرم رو نگه داشته بود و سرکیرش رو روی لبهام گذاشته بودو آروم حرکت می داد . کیرش دیگه شق شق شده بود .
همه چی آماده بود برای گاییده شدن من ، بهم گفت : داگی بشین لب تخت ، منم اطاعت کردم و پشتم ایستاده بود ، یه کم پاهام رو بازتر کرد که کونم پایینتر بیاد . یه کم کیرش رو روی سوراخم کشید و با کیرش روی کونم و سوراخم ضربه می زد . فهمیدم که کاندوم یادش رفته . برگشتم و بهش گفتم . اصلا حواسش نبود . از یکی از کمد ها کاندوم آورد و داد بهم .کیرش رو با دستمال تمیز کردم و کاندوم رو روی کیرش کشیدم و چند بار با دهنم کیرش رو خیس کردم و دوباره برگشتم . کیرش رو دوباره چند بار روی سوراخم کشید و یه کم با انگشت شست اش سوراخم رو انگشت کرد و بندهای شورتم رو کمی کشید پایینتر که سوراخم کامل در دسترس باشه و کیرش رو کمی فشار داد روی سوراخم . کیرش برای من هنوز کمی کلفت بود . سر کلاهکش رو داخل کرد و کمرم رو گرفت . بهم گفت : خودت آروم آروم فشار بده و دستاش رو روی شونه هام گذاشت . خودم رو باز کردم و کمی خودم رو عقب کشیدم و احمد هم کمی فشار داد و یه کم از کیر داخل رفت . درد خیلی کمی داشت ولی خب فشار می اومد .
دستش رو گذاشت روی کمرم که سرم رو بیارم پایین و روی دستام نباشم . بعد یه کم دیگه فشار داد . درد داشتم ولی خب لذت بخش بود . دوباره کمرم رو گرفت و گفت : تحمل کن احسان جون و فشار داد و بدون توقف کیرش تا ته داخل شد . انتهای سوراخم خب تنگ تر بود و اونقدر باز نشده بود و درد داشتم . دستم رو به نشانه اینکه کار دیگه ای نکنه ، عقب بردم . دستم رو نگاه داشت و کمی خم شد و آروم شدیم هر دو . یه کم نگه داشت و کمی بیرون کشید و آروم داخل کرد . دستم رو ول کرد و چند دقیقه ای طول کشید که سوراخم عادت کنه و بازتر بشه . و تلمبه های آروم احمد شروع شد و کم کم سرعت گرفت . سرم به بغل بود و بدنش که پشتم عقب و جلو می شد رو کمی می دیدم . دستاش روی کمر و پشتم کشیده می شد و گاهی روی کونم می اومد و فشارشون می داد .
دوست داشتم موقع کردن ، به کونم هم سیلی بزنه . بهش گفتم : سیلی بزن بهشون . انگار تو اون پوزیشن بهش حال نمی داد .همونجوری که کیرش داخلم بود ، مچ پاهام رو گرفت و از زیرم آروم کشید و من رو به پهلو روی لبه تخت خوابوند . یه پام رو جمع کرده بود داخل که لپ کونم بالا باشه و دستاش رو پهلوم و کونم بود و شروع کرد به تلمبه زدن و هر چند تایی که کونم رو می گایید یکی دو تا سیلی به کونم می زد و با جوون گفتن و این کون رو باید خوب گایید منو تشویق می کرد و من هم که توی سکس دوست دارم اه و ناله حشری کنم ، با هر تلمبه و سیلی حشری تر از قبل ناله می کردم ، یه کم کیرش رو تا ته فشار داد و خم شد روم و بهم نگاه کرد و گفت : الان خوب شد ؟ گفتم : عالی . شروع کرد به باز کردن لپای کونم از هم و تلمبه های عمیقتر و محکم تر . داغ داغ بودم و کونم از سیلی های احمد کمی پوستش می سوخت . دستاش بزرگ بود و عالی بود برای اسپنک زدن . کمی که اینطرفی منو گایید . گفت : حالا باید اونطرفش رو سرخ کنم . کیرش رو درآورد و جابجا کرد و شروع به گاییدن کرد . ایندفعه همه چی محکمتر و عمیق تر بود . خم شده بود و سینه ام رو توی دستش گرفته بود و بدنم رو باهاش نگه داشته بود . سینه ام زیر دستش حسابی سرخ شده بود . فقط گاهی که می خواست یه کم کونم رو باز کنه یا جابجا بشه سینه ام استراحت می کرد . تو اوج لذت و درد کون دادن بودم .چند تا تلمبه محکم و ضربه ای زد و کیرش رو درآورد . نفس نفس می زد و خیس عرق بود .
نشست لبه تخت و منو هدایت کرد که برم پایین و همونجوری که جلوش ایستادم شورتم رو در آورد و کیرم که نیمه شق بود رو کمی مالید و خودش بلند شد و منو دولا کرد که لبه میز و کمد رو بگیرم و خودش از پشت کیرش رو داخل کرد و در حالی که کیرم توی دستش بود شروع به کردن کرد . لذت بخش ترین پوزیش بود . گاهی منو صاف می کرد و چند تا تلمبه سرپایی می زد و دوباره ادامه می داد . خیلی داغ شده بودم و می دونستم که اینجوری ادامه بده آبم میاد و دوست نداشتم حس ام بره . دستش رو از کیرم کشیدم و اونهم کیرش رو کشید بیرون و رفت سمت یه نشیمن چرمی که گوشه اتاق بود و نشست روش و گفت بیا سواری آخر . پاهام رو دوطرف پاهاش گرفتم و کمک کرد که روبروش بشینم روی کیرش . تو این حالت انگار کیر بیشتری داخل می شد و تا انتها که می خورد به پروستاتم دیونه می شدم . دستاش روی کونم بود و از هم بازشون می کرد و من هم دستام روی شونه هاش بود و بالا و پایین می کردم . خسته شدم بود و پاهام توی اون حالت درد گرفته بود . با کند شدن حرکت من ، احمد فهمید که خودش باید گاییدن رو ادامه بده و دستش رو دورم گرفت و خم کرد سمت خودش . موهای بدنش و بدن داغ اش که به سینه ها و بدن لختم می خورد حشری ام کرده بود . احمد شروع کرد تو اون حالت منو کردن . یکی دو تا سیلی هم زد ، ولی وقتی کیرش رو کمی درآورد و کنارش انگشت اش رو کمی داخل کرد من ارضا شدم و بی جون افتادم توی بغل احمد و احمد هم که می دونست باید زودتر تموم اش کنه شروع کرد به تلمبه های عمیق و محکم با ناله های من تلمبه ها سریعتر شد و بالاخره ارضا شد . فضای مبل کم بود و اونجوری نمی شد آروم شد . کیرش رو از داخلم کشید بیرون و کمک کرد که بلند شم . کیرش هنوز کمی شق بود . آروم منو برد سمت تخت کمی کیر و بدن خودش و من رو که آبم ریخته شده بود رو تمیز کرد و به شکم خوابوند و کیرش رو که هنوز جونی داشت داخل کرد و همونجوری روم دراز کشید . بهش قبلا گفته بودم که دوست دارم بعد سکس کسی روم بخوابه . کیرش داشت کم کم می خوابید و از کونم دراورد ولی خب هنوز بدنم توی بغلش بود و دستاش دورم حلقه شده بود و سینه ها و شکم ام رو نوازش می کرد .
چند دقیقه ای انگار بی هوش بودیم ، یه کم که خودمون رو تمیز کردیم و دوباره روی تخت دراز کشیدیم و توی بغل گرم و پشمالوی احمد بودم . احمد گفت خیلی دوست داشتم آبم رو روی بدنت بریزم ولی نشد دیگه . اینقدر بهم حال داده بود که دوست داشتم سکس و حال کردن و لذت بردن از بدن من براش کامل بشه . آروم شروع کردم با دست کیرش رو مالیدن و یه کم بعد احمد به پشت دراز کشیده بود و من داشتم براش ساک می زدم . کیرش حسابی شق شده بود . جامون رو عوض کردیم و احمد روی پاهاش که دو طرف من بود نشست و در حالی که کیرش جلوی صورتم بود شروع کردم به ساک زدن . گاهی کیرش رو در می آورد و کمی به صورتم می مالید و ضربه های آروم می زد به لپ ها و دوباره داخل می کرد و گاهی خودش دهنم رو می گایید . کمی عقب تر رفت و نزدیک شکمم نشسته بود . روی زانو هاش بود و من دستم روی پاهاش و گاهی هم بجای خودش کیرش رو می مالیدم و براش جق می زدم که آبش بیاد . کیرش رو نگه داشت پایین سینه ام و آبش بالاخره با چند بار جق زدن خودش اومد و ریخته شد وسط سینه ام . احمد بی حال کنارم نیمه خیز دراز کشید و آروم صورتم رو می بوسید و من با دستم آبش رو روی سینه ها و شکم و نوک سینه هام پخش می کردم . یه کم که اوکی شدیم . احمد کیرم رو گرفت داخل دستش و گفت برات بزنم ؟ گفتم نه . گفت پس بریم دوش بگیریم .
بعد از حمام که خب برای من عالی بود چون توی بغل احمد بودم و حسابی با همه بدنم بازی کرد ، کمی غذا گرم کرد و خوردیم و من اومدم خونه . بالاخره بعد از مدتها یه مرد عالی پیدا شده بود و من از اینکه از بدنم لذت می بره راضی بودم و از هر فرصتی برای سکس استفاده می کردیم .
نوشته: mehrdad94y
من چند بار به اونپارک اول بهنام تو کاشانی رفتم، ولی کسل بهم کونش رو پیشنهاد نداده متأسفانه…
عه از این به بعد منم هی میرم همون پارکه که رفتی (تربیت) که منم بگیرن بکنن
اووف عالی بود.کون دادن یه پسر نوجوون تپلی و سفید وبی مو با لباس خواب توری به مرد حشری پشمالو و ارضا شدن زیر کیر معرکه است.تشنه یه مرد کچل و کون کن حشری و کاربلدم.یه مرد ۴۰ سال به بالا که اینقدر سوراخمو لیس بزنه تا آبم بپاشه بیرون
نخوندم خواستم بگم خودتو درمان کن کونی❤️