تصادف

1396/11/28

این خاطره برمیگرده ب چندین سال پیش ک من 12 سالم بود.
ی روز ک بارون شدیدی داشت میومد من و مامان و عمه و با 2تا دخترعمه هام داشتیم از جایی برمیگشتیم ب خونه ک تو راه تصادف میکنیم من ک صندلی عقب بین دخترعمه هام نشسته بودم پای چپم از دو جا شکست ک تا بالای زانوم رو گچ گرفتن ک تو این تصادف بیشترین صدمه رو من دیدم و بقیه یا کوفتگی داشتن یا خراش برداشتن.
من اونموقع چون برای دستشویی مشکل داشتم شورت و شلوار نمیپوشیدم فقط ی دامن میپوشیدم ک تا زانوم بود و برام جلوی تلویزیون ی جا درست کردن ک من هم حوصلم سر نره و هم زیاد رفت و امد نکنم و همونجا میخوابیدم.
ی روز یکی از دوستای مامانم و دخترش ک دانشجو بود و حدود 20 . 21 سنش بود اومدن عیادت.
بعد از ی 20 دقیقه احوالپرسی و اینا. مامانم گفت با خاله (دوست مامانم) میریم تا خونه همسایه یک ساعت کار داریم و برمیگردیم تا اونموقع هم الهام (بچه دوست مامانم) برات رو پات نقاشی میکشه و رفت خودکار و مدادرنگی اورد داد دست الهام و خودشون رفتن.
الهام اومد کنارم نشست و گفت کجارو نقاشی بکشم؟گفتم فرقی نمیکنه هر جا دوس داری.
گفت باشه پس میرم کف پاتو نقاشی میکشم بعد رفت روبروم نسشت منم زیر پام ی بالش گذاشته بودم گفت اشکال نداره ی بالش دیگه بذارم زیر پات ک یکم پات بیاد بالاتر ک راحتر نقاشی کنم؟ منم گفتم نه اشکالی نداره بذار.
حواسم هم نبود ک شورت پام نیس و اون میتونه خیلی راحت لاپامو ببینه خلاصه درگیر نقاشی کشیدن شد منم داشتم تلویزیون نگاه میکردم.
بعد از ده دقیقه کارش تموم شد و گفت یکی هم میخوام بالای زانوت بکشم بعد اومد کنارم نشستو دامنم رو تا رونم ینی ی تا مقدار بالاتر از جایی ک گچ گرفته بودم برد بالا.
خودش چپ دست بود شروع ب کشیدن کرد و اون یکی دستشو گذاشت رونم.
منم فکر نمیکردم منظور خاصی داشته باشه و برای اینکه رو نقاشی مسلط باشه اینکارو کرده.
موقع نقاشی کشیدن هی دستشو رو رونم تکون میداد و یواش یواش میومد بالاتر.
بعد یهو دستشو محکم چسبوند ب کسم.منم تازه یادم افتاد ک شورت پام نیس.گفتم معلوم هس چیکار میکنی؟اونم کسم رو مالوند و با مکث گفت دو ساعته کس تو جلوم باز کردی بعد میگی چیکار میکنی؟بعد تازه فهمیدم ک داشته دید میزده گفتم من برا اینکه کمتر اذیت بشم شورت پام نکردم و حواسم نبوده و همیجوری ک براش توضیح میدادم اونم کسم رو میمالوند گفت میخواست حواست باشه.بعد دستشو گرفتم و گفتم نکن زشته اونم با اون یکی دستش محکم زد رو دستم و گفت نه ک بدت میاد.دوباره گفتم نکن زشته (اون موقع واقعا بجز این جمله چیز دیگه ای ب ذهنم نمیرسید) اونم گفت تا من کارم تموم بشه تو هم بهتره تلویزیون تو نگاه کنی.
من ک هم خوشم اومده بود هم واقعا نمیدونستم باید چیکار کنم با خودم گفتم حتما زود تمومش میکنه و بهتره خودمو بزنم ب بیخیالی.
اونم ک دید من تسلیم شدم ی چن دقیقه همونجوری مالوند بعد اون یکی پامو تا جایی ک میشد باز کرد اومد روبروم وسط پاهام نشست تا اومدم دوباره بهش اعتراض کنم انگشتشو ب حالت هیس گذاشت رو لبم و گفت بجای حرف زدن بهتره ک لذت ببری.
بعد دستاشو گذاشت رو سینم ی چن تا فشار کوچیک داد بعد دست برد ک تیشرتم رو بده بالا دوباره من دستشو گرفتم ی نگاهی با اخم و عصبانیت ب من کرد و من فهمیدم ک منظورش چیه دستمو برداشتم اونم تیشرتم رو داد بالا و سینه هام رو از زیر تاپ نیم تنه ای ک داشتم اورد بیرون(اونموقع سینه هام کوچیک بودن و راحت تو دستاش جا میشدن). ی بوس رو نوک سینه هام زد و شروع کرد ب لیس زدن کل سینم بعد اومد سر سینم میک میزد با دستش دور سینمو میگرفت و نصف سینمو میکرد تو دهنش.
منم ک دیگه اه و نالم دراومده بود و هیچی نمیگفتم. بعد از اینکه از سینم خسته شد رفت سراغ کسم و شروع کرد ب لیس زدن و زبونش رو کسم عقب و جلو میکرد بعد از ی چن دقیقه اون پام ک سالم بود رو برد بالا و ایندفعه سوراخ کونم لیس میزد ی چن دقیقه ای هم اینکارو کرد بعد اروم ی انگشتشو فرو کرد تو کونم ک من گفتم اخ اونم گفت جووون بعدش کم کم کل انگشتشو تو کونم جا داد و عقب و جلو میکرد و همزمان کسم رو لیس میزد اینقدر همیجوری ادامه داد تا من ابم اومد اونم همشو لیس میزد و قورت میداد.
بعد ی دقیقه صبر کرد تا حالم یکم جا اومد و گفت حالا نوبت منه.اومد کنارمو منو نشوند خودشم اومد کنارم نسشت اول سینه هاشو از زیر لباسش بیرون اورد بعد شلوار و شورتش رو تا پایین زانوهاش کشید پایین.
سینه هاش خیلی خوش فرم و گرد بودن من خیلی از سینه هاش خوشم اومده بود.بعد سرمو ب سمت سینه هاش اورد ک براش بخورم و دستمو گرفت گذاشت رو کسش.اولش یکم خودش با دستم خودشو مالوند بعد گفت ایجوری بمال.
من ک از سینه هاش خیلی خوشم اومده بود با ولع خیلی زیاد سینه هاشو میخوردم اونم خیلی خوشش اومد و همزمان کسش رو میمالیدم اینقدر اینکارارو انجام دادم تا ابش اومد.
بعد رفت دستمال کاغذی اورد خیسی هامونو خشک کرد بعد لباس هاشو درست کرد و منم لباسامو مرتب کردم.
بهم گفت چطور بود؟منم تو چشاش نگاه کردمو ی لبخندی از رضایت بهش زدم.اونم صورتشو اورد نزدیکو ی لب طولانی ازم گرفت بعد گفت دفعه بعد ک پات خوب شد بیشتر حال میکنیم.بعد دوباره اومد ازم لب گرفت و ایندفعه منم همراهیش میکردم زبونشو تو دهنم میچرخوند و تا قبل ازینکه صدای زنگ خونه بهمون بگه ک مامانامون اومدن ما لب تو لب بودیم.

اینم از اولین رابطه جنسی من.
لطفا راجع ب خاطرم نظر بدید

نوشته: 0102


👍 1
👎 5
3547 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

674072
2018-02-17 22:15:46 +0330 +0330

فوش بدبد میداد،سایت بی ادب

0 ❤️

674102
2018-02-18 00:19:20 +0330 +0330

دخترمیره کوس لیسی دختروپسراهم کون هم میزارن.بدرستی که کوس وکیررابرای اهداف مهمتری ساخته اندباشدکه به راه راست هدایت شوید

0 ❤️

674186
2018-02-18 19:06:02 +0330 +0330

جالب بود بازم بنویس.

0 ❤️

674317
2018-02-19 13:55:27 +0330 +0330

افرین خوب کاری کردی .

0 ❤️