تنها در خانه با پسردایی

1400/12/21

سلام ، اسم من مهرشاده و ۱۹ سالمه ، بخوام از خودم بگم ، قد بلند و لاغر ، پوستم روشنه ، با اینکه ورزش خاصی انجام نمیدم ولی هیکل مناسبی دارم ، خب میریم سراغ اصل داستان.
قضیه مربوط میشه به دو هفته ی پیش ، من یه پسر دایی دارم به اسم عرفان ، عرفان دو سال از من کوچیک تره ، تقریبا خصوصیاتش مثل منه ، هم اخلاقی ، هم هیکلش ، کلا خیلی باهم اوکییم ، همیشه باهم میریم بیرون یا خونه ی همدیگه پلاسیم ، یه روز که رفته بودم خونشون و اون روز تنها بود ، نشسته بودیم داشتیم باهم صحبت میکردیم ، از همین حرفای معمولی که مثلا روزمون چطوری بود و اینا ، یخرده که صحبت کردیم ، من بلند شدم و رفتم اشپزخونه تا اب بخورم ، داشتم اب میخوردم یهو عرفان یه اسپنک زد در کونم ، باهم زیاد از این شوخیا میکنیم ، منم یدونه اروم زدم در کونش و جفتمون خندیدیم ، رفتیم دوباره نشستیم ، سرمون تو گوشی بود و مشغول اینترنت گردی بودیم ، بعد از نیم ساعت دیدم داره کونمو نوازش میکنه ، گفتم چیزی شده؟ چرا امروز به کون من گیر دادی؟ گفت نه چیز خاصی نشده ، فقط یخرده شلوارت کثیف شده بود خواستم تمیزش کنم ، گفتم اره جون خودت ، من که کلا پیش تو بودم چرا اصلا باید کثیف بشه؟ خندید و ساکت شد ، دیدم که کیرش داره کم کم سیخ میشه و از روی شلوارش مشخص بود ، گفتم به به ، میبینم که سالار بیدار شده ، یخرده صورتش سرخ شد و خجالت کشید ، منم نه گذاشتم و نه برداشتم ، دستمو بردم سمت کیرش و از روی شلوار یخرده براش مالوندم ، دیدم داره حالش خراب میشه و مثل اینکه خوشش اومده ، بهش گفتم چیه؟ چرا اینطوری شدی؟ چرا حالت صورتت عوض شده؟ همزمان که اینو گفتم داشتم براش میمالوندم ، کیرشم هی سیخ تر از قبل میشد ، با همون حال خرابش گفت اخه خیلی لذت داره ، گفتم اعع اینطوریه؟ دستمو اروم بردم زیر شرتش و کیرشو براش میمالوندم ، کیرش حسابی داغ بود و سیخ کرده بود ، معلوم بود که واقعا داره لذت میبره ، بهش گفتم الان چی؟ بازم لذت میبری؟ گفت خیلیی خوبه ، چه دستای نرمی داری ، گفتم شاید دستام نرم باشه ولی کیر سفتی دارم ، دستمو از شرتش کشیدم بیرون و افتادم به جون لباش ، حسابی لباشو مکیدم ، واقعا لب نرم و سکسی داشت ، کلی همو بوسیدیم ، زبونمون دور هم میچرخید و اب دهنمون داشت چکه میکرد ، صدای بوسیدنمون کل خونه رو برداشته بود ، اینو مطمئن بودم که زندایی تا شب نمیاد و حسابی خیالمون راحت بود و میتونستیم کارمونو انجام بدیم ، بعد از بوسیدن لباش ، افتادم به جون گردنش ، حسابی لیسش میزدم و بوس میکردم ، کلی حشری شده بود دیگه طاقتش تموم شده بود ، منم همینو میخواستم ، میخواستم حالشو خراب کنم ، میخواستم حشری و داغ بشه و به هدفم رسیدم ، بهش گفتم لباساتو در بیار و منم داشتم لباسای خودمو در میاوردم ، بدنشو که دیدم اصن دگرگون شدم ، چه هیکل سکسی داشت ، اون لحظه انگار یه فرشته جلوم وایساده ، یخرده کونشو نوازش کردم و شرتشو کشیدم پایین ، لای کونشو باز کردم ، چه کونی هم بود ، تمیز و سفید ، کامل شیو کرده بود ، هیچ موی اضافه ای نداشت ، خیلیی با دیدن کونش حال کردم ، دماغمو بردم سمت سوراخ صورتیش و بو کشیدم ، نفس عمیق ، چقدر لذت داشت ، انگار بوی گل میداد ، چند باری اینکارو تکرار کردم ، زبونمو فرو کردم تو سوراخش ، حسابی داشتم لیس میزدم ، جفتمون توی اوج لذت بودیم ، یه ده دقیقه ای سوراخشو لیسیدم بعدش انگشتمو اروم فرو کردم تو کونش ، میخواستم سوراخشو گشاد کنم ، گفت نکن دردم میگیره ، گفتم نگران نباش ، اروم انجام میدم و واقعا هم اروم انجام دادم ، کلی با سوراخش ور رفتم ، دیدم داره هی گشاد تر میشه ، انگشت دومو فرو کردم هی عقب جلو میکردم ، عرفانم از روی شهوت اه میکشید ، گفت دیگه طاقت ندارم ، کونمو بکن ، جرم بده ، میخوام امروز پاره ام کنی ، منم که از خدا خواسته ، شرتمو کشیدم پایین و کیرم افتاد بیرون ، کیرم حدود ۱۷ سانتی میشه و تقریبا کلفته ، سوراخشو یه تف انداختم و کیرم میمالیدم به سوراخش ، بعد از چند دقیقه اروم فرو کردم تو کونش ، اولش یه اه کشید و گفت میسوزه ، گفتم یخرده تحمل کن الان اوکی میشه ، کم کم سرعت تلمبه زدنمو بیشتر کردم و عرفانم حسابی داشت لذت میبرد ، دیگه هیچ دردی نداشت و فقط میخواست کونشو فتح کنم ، منم سرعتو بیشتر کردم ، گردنشو محکم گرفته بودم ، حرفای سکسی میزدیم که باعث میشد وحشی تر بشم ، میگفتم این کون مال کیه؟ میگفت مال خودته عشقم ، حسابی منو بکن ، منم که دیگه از خود بی خود شده بودم ، سرعتمو به حداکثر رسوندم ، سوراخش حسابی باز شده بود و کیرم تا ته رفته بود تو سوراخش تا حدی که تخمام میخورد به کونش ، کلی عرق کرده بودم و انرژیم داشت تموم میشد ولی کوتاه نیومدم ، حدود بیست دقیقه داشتم کونشو میگاییدم و احساس کردم آبم داره میاد ، میخواستم بکشم بیرون که گفت نه ، همونجا خودتو خالی کن ، میخوام بریزی داخل ، منم مشکلی با این قضیه نداشتم ، یهویی احساس کردم عضله های پام شل شد ، تمام آبمو خالی کردم تو کونش ، حدود شیش یا هفت تا شلیک منی داشتم ، بهترین ارضای عمرم بود ، با تمام وجودم تو کونش خالی کردم ، تا اخرین قطره ، بعد از چند دقیقه که کیرم شل شد ، اروم کشیدم بیرون ، چند قطره از ابم ریخت پایین ، گفتم چطور بود؟ گفت عالی بود ، خیلییی لذت بردم ولی من هنوز ارضا نشدم که ، گفتم اره راست میگی ، میخواستم پوزیشن داگی بشم و بهش بدم که گفت نه ، من پاهاتو میخوام ، گفتم چی؟ گفت میخوام پاهاتو بلیسم ، گفتم فتیش داری؟ گفت اره ، گفتم اوکی ، من دراز کشیدم و اومد سمت پاهام ، انصافا پاهای خوشگلی هم داشتم ، همیشه تر تمیز بودم ، با پای راستم شروع کرد ، جوراب مچی رو دراورد و حسابی میبوسید و بو میکرد ، معلوم بود که حسابی داره کیف میکنه ، یهو شروع کرد کف پامو لیس زدن ، خیلی حس جالبی داشت ، یخرده هم حس قلقلک داشتم ، انگشتای پامو حسابی ساک میزد ، تک تک انگشتای پامو ساک زد ، همین کارو با پای چپمم انجام داد ، بعد از حدود نیم ساعت ، پاهامو جفت کرد و کیرشو انداخت لای پاهام ، داشت تلمبه میزد و غرق شهوت شده بود ، منم راستش خوشم اومده بود از این کار ، دیدم داره ناله هاش شدید تر میشه ، یهویی کیرشو گرفت تو دستش ، ابشو با تمام شدت پاشید روی پاهام ، حسابی خودشو خالی کرد ، اونم تقریبا به اندازه ی من ارضا شد ، تمام منی که توی تخماش جمع شده بود رو ریخت روی پاهام و انگشتام ، حسابی حالش جا اومد ، گفتم راضی شدی؟ گفت اره مرسی ، همه چی عالی بود ، منم پاهامو تمیز کردم ، خودمونو جمع و جور کردیم و رفتیم دوش گرفتیم ، اینم داستان سکس من با پسر داییم ، اگه خوشتون اومد بگین که بازم کلی اتفاق جالب بینمون افتاده ، مرسی که وقت گذاشتین

نوشته: مهرشاد


👍 37
👎 2
71101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

863525
2022-03-12 01:30:14 +0330 +0330

خوبه بنویس

2 ❤️

863567
2022-03-12 03:06:28 +0330 +0330

قشنگ بود

1 ❤️

863583
2022-03-12 05:08:37 +0330 +0330

ولی واقعا کونش بو گل میداد؟😐

2 ❤️

863696
2022-03-12 18:20:41 +0330 +0330

فوت فتیش میخام ولی نیست

1 ❤️

863719
2022-03-13 00:01:00 +0330 +0330

این حرکات تو پورن هاپ و ایکس همستر هم قفله هنوز ایول 😐👌

1 ❤️

863993
2022-03-14 11:11:26 +0330 +0330

آخه کون که پر گوهه چطور بوی گل میده ؟! 😐😑

0 ❤️

945711
2023-09-04 14:32:39 +0330 +0330

خوب بود منتظر داستانای بعدی هستیم 🥲

0 ❤️