توی مخ زنی صفرم

1400/12/29

سلام به همه
این داستان تقریبا مال پارساله
اشتباه تایپی داشتم ب بزرگواری خودتون ببخشید
نظراتتون یادتون نره، خوب و بد
و اما
من اسمم شاهرخ و قیافه معمولی و لاغر و ۱۷۰ قد و ۵۰ وزن
توی مخ زنی صفرم یعنی هیچ نمیدونم
توی یه گروهی بودم توی روبیکا
روبیکا کلش بچه و همشونم شاخ ی کم سخته مخ زدن مخصوصا برا من که بلد نیستم
اینم بگم همیشه میگم ۱۸ سالمه توی گپ ها چون قیافم کوچیک نشون میده ولی ۲۸ سالمه
توی گپ دنبال دختر خاصی نبودم جز اینکه بتونم دوستش بشم
بعد مدتی با کسی آشنا شدم و عکس رد و بدل شد و پسندید منو ، جلل خالق خخخ من مخ زدم
شهرشون ۴۵ دیقه فاصله داشت با ما
کل ماجرا رو نمیگم که چه جور چی شد اومد و اینا، فقط اومد ب درخواست من ، چون واقعا خرش کردم در حد اینکه خانوادشو ول کنه خر شده بود
خونه ما که همیشه پره آدمه و رفتم خونه مجردی پسر عموم کلیداشو گرفتم ۴۰ سالشه ولی زن نداره جالبه مهندس پتروشیمی با کلی دوس دختر، ولی زن نچ
باهاش راحتم کلیدارو بهم داد
ساعت ۱ ظهر دختر حرکت کرد و ۱ و ۴۵ و این حدودا پیاده شد ب آدرس ک دادم منم دم در
اومد مثل مشکوکا عجله ای رفتیم داخل
ماسکش دراورد سیر نگاش کردم جالب بود مثل خودم قیافه معمولی قد کوتاهتر از من و چاقتر
اینم بگم ۱۵ سالش بود
شرو کردیم ب لب گرفتن آروم میبردمش عقب و درازش کردم روی پتو ک پهن کرده بودم روی قالی
نزدیک ی رب لبا همو میخوردیم و همدیگرو میمالیدیم
بعد لباساشو یکی یکی دراوردم مانتوی مشکیشو دراوردم و بلوز قرمزش سوتینش ولی گفت شلوارم خودم درمیارم و رفت توی اتاق
بعد چند دیقه اومد شروع کردم مالیدن کوسش و خوردن سینه هاش
میمالیدم کوس و سینه هاش و لباش میخوردم و گردنش میخوردم و بهش گفتم میخوام کبود کنم همه جاتو گفت باشه ولی لبام نه چون میبینن و میکشنم
اینقد گردن و سینه هاش میک زدم و دندون گازشون گرفتم ک همشون کبود میشدن اونم عاشق این کار بود و کیف میکرد
گفتم به پشت بخواب ک کونت بکنم
برعکس شد و خوابید و هر کار کردم نمیتونستم کیرم بکنم شاید بلد نبودم شاید خیلی تنگ بود
خلاصه گفتم چکار کنم اروم آروم کوسش میمالیدم
پیش خودم گفتم جهنم و ضرر فوقش ازدواج کنی باهاش پردشو بزنم
گفتم پاتو باز کن میخوام کوست بکنم تو مال خودمی
الان ک کونت نمیشه میخوام کوست بکنم
گفت پرده دارم و دخترم
گفتم ازدواج میکنیم نگران نباش
ی انگشت کردم تا ته توی کوسش پرده ای نبود ولی دستم خونی شد
گفتم پس کو پردت
گفت خودم بازی بازی زدمش بخدا خودم بودم اینا
دیگه برام مهم نبود فقط گفتم پس این خونه پریودته؟
که گفت اره آخراشه زیاد خون نمیاد
ی بسته ۱۵ تومنی کاندوم که ۳ تا بودن یکیشون باز کردم زدم روی کیرم و رفتم وسط پاهاش و کیرم کردم تا ته کوسش
اولین سکس و اولین صحنه ای ک دختر لذت میبرد و گفت تند تند تلمبه بزن منم اولش آروم میکردم بعدش دستام دور گردنش حلقه کردم و با نهایت سرعتی ک میتونستم تلمبه میزدم اونم فقط آخ اوه میکرد
اصلا جز تلمبه چیزی توی اون لحظه نمیتونستم انجام بدم حتی لب گرفتن فقط تلمبه میزدم
کل کاندوم خونی شده بود و بعد سه دیقه کل آبم خالی شد توی کاندومم
کیرم دراوردم و و رفتم حموم و کاندوم رو دراوردم اومدم بیرون دراز کشیدیم بغل همدیگه و حرف میزدیم و لب میگرفتیم
بعد ۱۰ دیقه کیرم بلند شد و کاندوم زدم روش و بردمش حموم
سر پا ی لنگاشو بنلد کردم سنگین بود ولی بزور گرفتمش و کیرم کردم توش تلمبه میزدم اون تکیش ب دیوار بود و منم میزدم ولی خب کیف نمیداد
گفتم دراز بکشه کف حموم و رفتم وسط پاهاش ب روش قبلی کیرم کردم کوسش و دو دستم حلقه کردم دور گردنش و تلمبه میزدم تلمبه اینبار محکم تر محکم تر جوری ک باهر تلمبه آخ آخ میکرد
تند تند این دفعه بعد ۷ یا ۸ دیقه آبم اومد ریخت توی کاندوم
کاندم دراوردم کل اطرف کیرم و پاهام و کل اطراف کوس و پاهاش روناش خونی شده بودن
خودمون شستیم و رفتیم نشستیم لباساش تنش کرد و حدود نیم ساعت بغل هم چرند میگفتیم و دیگه خدافظی کرد و رفت


دوستان اگه بد نوشتم ببخشید دوس داشتم با جزئیات باشه ولی بلد نیستم گفتم حالا ی جوری بنویسمش
برخلاف خیلیا کیر من با متر و خط کش و پرگار و اینا به ۱۵ سانت نمیرسه ولی خوشگله خخخ

نوشته: شاهرخ


👍 2
👎 12
13001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

864618
2022-03-20 01:24:47 +0330 +0330

موقع نوشتن،شاهرخی ولی موقع مخ زدن،صَفَر؟
عجیب نیست؟ قاعدتا بایست برعکس باشه.
نخوندم. یه نگاه انداختم و جز توهّم و آرزو، چیزی نیست.
تمام میز و صندلی‌های اداره‌ی کلّ آب و فاضلاب استان کهگیلویه و بویراحمد حواله‌ت بادا بی‌سواد ابله داغون متوّهم!

3 ❤️

864630
2022-03-20 01:53:34 +0330 +0330

Sefr نوشته کودن نه safar
اصلاً کاری به خوب بودن یا نبودن داستانش ندارم، ولی بعضیا به جز گوهخوری هیچ کاری بلد نیستن
در انتها بگم لاکغلطگیر، به قبر اول و آخرت ریدم کسکش، امثال تو حال منو بهم میزنن

1 ❤️

864681
2022-03-20 08:06:30 +0330 +0330

با سی سال سن تو روبیکا دنبال مخ زدنی پشمام

0 ❤️

864695
2022-03-20 11:00:52 +0330 +0330

چاقاااال

1 ❤️

864706
2022-03-20 13:31:50 +0330 +0330

دختره چقدر بی سیاست یا خیلی صادق بوده که همون پریودی رو نگفت خونِ بکارته
برای احمق بودنش تاسف خوردم.

گرفتیش؟

0 ❤️

864725
2022-03-20 16:25:07 +0330 +0330

نظرتاتون خوندم دوس داشتم داستان حذف کنم ولی بلد نیستم شایدم نشه آخه وقتی کسی فرق واقعی و دروغ نمیفهمه من چ کنم
بعدشم من گفتم پرده نداشت
خب ببخشید شما انگشت کن توی یکی تا آخر بره پردا داره؟
متاسفم که نخونده نظر دادید و اینقد داستان خوندید فرق اصل و چینیو تشخیص نمیدید

0 ❤️