تو اتاقم وقتی خانوادم خونه بودن...

1399/09/25

سلام من الان که دارم مینویسم ۱۹ سالمه اسمم متینه و اسم دوستی که پارتنرمه مهدیه.
مشخصات من خب سنم دوباره میگم ۱۹، قدم ۱۷۵ و وزنم هم ۷۰ دوستم مهدی هم هم سن منه قدش ۱۸۰ و وزنشم ۶۵
خب ما خیلی وقت بود که با هم دوست بودیم چندین سال شاید…
اولش از به شوخی انگشت کردن شروع شد و فحش دادنو کونی گفتن و این چیزا که خودتون بهتر میدونین اما حاشیه نمیرم و داستان اصلی رو شروع میکنم.
چون خونمون نزدیک به هم بود معمولا خونه هم میرفتیم اون روز مهدی اومده بود خونمون تو اتاق داشتیم game بازی میکردیم که نوبت اون بود منم داشتم نگاه میکردم بعد رفتم پشتش نشستم شروع کردم به اذیت کردنش دستاشو ناز میکردم یا گردنشو میبوسیدم یا دستمو میاوردم از رو شکمش شروع میکردم به مالیدن تا روی کیرش اونم هی میگفت حواسمو پرت نکن دیگه اما من ول کن نبودم تا اینکه بازیو استپ زدو برگشت پرید روم منو دراز کشم کرده خودشم اومد روم کامل بدنشو بهم چسبوند شروع کرد لبامو خوردن جوری که دیگه نفسم بند اومده بود از شهوت تو اوج شهوت بودیم که زنگ خونمون و زدن رفتم درو باز کردم دیدم مامانمه با زن عمو هام اومدن اینجا دور هم باشن مهدی هم داشت اماده میشد که بره که با اصرار منو مامانم بالاخره راضی شد که بمونه گفتم ما تو اتاقیم کاری نداریم با اینا که قبول کرد، بعد سلام و احوالپرسی برگشتیم تو اتاقو هر دو دپرس شده بودیم خونه اونا هم نمیتونستیم بریم چون شب مهمان داشتم خونشون شلوغ بود خیلی بچه های کوچیکم بودن از الان رفته بودن که کمک کنن به مامان مهدی واسه اشپزی بچه هاشونم برده بودن.
خلاصه که موندیمو ناراحت رو تخت بودیم برای اینکه سر حال شه رفتم درو بستمو به مامانم گفتم ما تو اتاقیم دیگه در بزن اگه میای اونم گفت باشه من درو بستمو رفتم کنارس نشستم خودمو براش لوس کردم انداختم خودمو تو بغلش گفتم مهدی جونم ناراحت نباش دیگه من که مال توام حالا الان نشد عیب نداره بالاخره که بدنم فقط مال توعه اونم یکم خودشو لوس کردو گفت نه الان میخواستمو این حرفا که گفتم دراز بکش گفت چرا گفتم حرفمو گوش کن عزیزم دراز کشیدو منم موبایلو پتو بردم دراز کشیدم کنارش پتو دادم رومون موبایلم دادم بهش رفتم رو یه فیلم سینمایی که مثلا داریم فیلم میبینیم خب اینکه زیر پتو باشیم مشکلی نداشت تقریبا طبیعی بود چون زمستون بود، گفتم تظاهر میکنیم که داریم فیلم میبینیم اگه کسی اومد در زد درجا پتو میکشم رومون توام گوشیو بیار که گفت اوکی.
چرخیدم رو بهشو بغلش کردم اونم همینکارو کردو شروع کردیم بغل کردن هم و بوسیدن هم که دست میکشید بدنمو کونمو ماساژ میداد با دستش منم همینطور که لباشو گردنشو میخوردم باهاش حرف میزدم میگفتم مهدیه من عشق منی من فقط مال توام بدنم ففط مال توعه هر کاری دوس داری باهام بکن که اونم حشری تر میشد بلند شدم نشستم رو تخت شورتو شلوارشو تو رونش کشیدم پایین و یهو تموم کیرشو کردم تو دهنم و شروع کردم به خوردن با ولع تمام میخوردم از بالاش تف میریختم روش اونم فقط داشت لذت میبرد یه چند دقیقه ای خوردم براش که حسابی حشری شده بود که گفت بسه گفتم چرا گفت میخوام بکنمش توت گفتم مهدی الان نمیشه که ببین اینهمه ادم هستن گفت میخوام دیگه کسی نمیاد بدو کاندوم بیار ازش خواهش کردم مهدی اقای من نمیشه بخدا میفهمن صدا میره گفت اروم میکنم نگران نباش سرتونو درد نیارم یه چن مینی اصرار کرد که راضی شدم رفتم کاندوم اوردم گزاشتم رو کیرش خودمم شلوارو شورتمو تا زانو اوردم پایین پشت بهش خوابیدمو دستمو بردم پشت کیرشو میمالیدم که نخوابه تا اون یکم انگشتم کنه یکم باز شه سوراخم( اینم بگم که خب تمیز کرده بودم خودمو چون قرار بود بکنه دیگه که مامانم اینا اومدن ولی خب بالاخره که کرد) چن دقیقه ای سوراخمو باز کرد حسابی با تفش اینکارو کرد چون با تف دوس دارم من و خب کونمم که کیرش عادت داشت دیگه انچنان دردی نداشت بعد دو سال خانومش بودن، دستشو اورد زیر تی شرتم سینمو چنگ زدو کیرشو تنطیم کرد روی سوراخم منم کونمو دادم عقب تر که راحت بکنه اروم اروم کرد تو که دستشو از سینم برداشت گزاشت جلو دهنم که صدام بلند نشه اروم اروم برد تو و یکم صبر کرد تا جا باز کنه تو همین حالم میومد گردنمو میخورد و سرمو میچرخوندم یکم که لبمم ببوسه بعد که دیگه حسابی جا باز کرد شروع کرد به عقب جلو کردن وای که چه لذتی میبردم از دادن به عشقم داشتم میمردم برای کیرش اروم اروم جوری که صدام نره بیرون براش اه میکشیدم باهاس حرف میزدم میگفتم اقایی عاشق کیرتم من به قربون اون هیکلت برم بکن خانومتو بکنش من مال توام که اونم حشری میشدو تند تر میکرد دیگه داشتم میمردم از شهوت که شروع کرد برام جق زدن هم از استرس داشتم میمردم هم از شهوت اگه یکی میومد تو بگا میرفتم یه ۱۰ دقیقه ای منو کرد تا اینکه گفت متین ابم داره میاد گفتم صبر کن کیرشو در اوردم از کونم کاندوم هم در اوردمو گفتم پاشو پاشو گفت عه تو که میگفتی یکی میاد میترسیدی گفتم زود باش فقط بدو پا شدم نشستم جلوش شروع کردم به خوردن وحشیانه میخوردم که ابش یهو اومدو تموم ابشو خالی کرد تو دهنمو همشو خوردم تا ته… بعدش سریع لباسامونو مرتب کردیمو دوباره همون حالت خوابیدیم رو تخت رفتم تو بغلشو دستشو برد تو شلوارم از روی شرت کیرمو اینقدر مالیدکه منم تو بغلش ارضا شدم و اون روز به خیر گذشت.

نوشته: متین…


👍 30
👎 9
57601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

781816
2020-12-15 03:17:33 +0330 +0330

من وقتی مادرم خونه بود دوست دخترمو بردم‌زیر زمین کردم که آخرش فهمید 😂

2 ❤️

781817
2020-12-15 03:22:13 +0330 +0330

لذت بخش بود
خوشمان آمد
بده بکنیم دعات کنیم
یکمی احساس قاطیش بود که همین خوبش کرده بود
لایکت میکنم رنگین کمونی جان 🤗🤗🤗🌸

3 ❤️

781868
2020-12-15 16:35:54 +0330 +0330

موندم اینجور ادما که مثل زن خودشونو لوس میکنن و می اندازن بغل بقیه بعدا چجوری زن میگیرن و خودشونو مرداون زن حساب میکنن . و اکثرا هم برا زنشون غیرت بازی در میارن . واقعا در تعجبم 😒 اولین بار بود گی خوندم

1 ❤️

781881
2020-12-15 19:01:05 +0330 +0330

ریدی بابا

2 ❤️

782026
2020-12-16 14:40:41 +0330 +0330

انقدر با افتخار از دادنشون تعریف میکنن من فکر میکنم ما ضرر کردیم تا حالت

0 ❤️

782858
2020-12-22 19:05:04 +0330 +0330

وسطش گفتی مامانم اومد گفتم اکشن شد دوتاتون رو میکنه اما حال گیری کردی

0 ❤️

783144
2020-12-24 05:30:47 +0330 +0330

واقعالذت داره ولی نه باهم سن حتمابایدخیلی بزرگترباشه مثلاپنجاه شصت

0 ❤️

784867
2021-01-05 10:00:50 +0330 +0330

همی رفته بودن خونه مهدی اینا غذا درست کنن چون مهمون داشتن؟بچه شونم برده بودن؟بعد مادر تو خونه مونده بود و برای کمک نرفته بود؟
به مامانت گفتی ما تو اتاق ایم خواستی بیایی تو اتاق در بزن؟،،،،اونم که اصلا نمیفهمه،،،فک میکنه رو سری دوستت میخواد از سرش بیافته خوب نیست نامحرمه،یه وقت موی اقا مهدی رو میبینه
رفتین زیر پتو فیلم ببینین؟هنوز موقع خواب هم نشده؟افرین به شما که درجه بخاری رو کم میکنید و با پتو خودتون رو گرم نگه میدارین
خلاصه که خیلی ها شبیه این اتفاقات رو تجربه کردن اما سعی کنید زیاد به کس شعر نزدیکش نکنید،،،داستان ریده میشه توش،،،،،،بعد طرف میاد ناسزا میگه،،،شما میگین چرا فحش میدین

0 ❤️

794529
2021-03-01 17:13:44 +0330 +0330

الکی نوشتی کونی لاشی انتظار داری جرت بدن

0 ❤️