تو دهنش ارضا شدم

1400/12/15

داستانی که میخام تعریف کنم جدی جدی واقعیه چندسال پیش بچه بودم کلاس چهارم یا پنجم یکی از دوستای بچگیم زود بالغ شده بود و همه چی و کامل میدونست و میومد داخل مثلا خاله بازی و کلا بازی هایی که میکردیم یجوری ازم لب می‌گرفت یا میگف باید سینه هاتو بوس کنم مثلا زخمی شده از این حرکات زیاد میزد تا گذشت و دیگه از اون کارارو نکردیم چون ما اومدیم طهران و اونا شهرستان موندن مثلا شاید ۱۰ سال بعد اون قضیه بزرگ بودیم نزدیک ۱۸ سالمون بود و همو که دیدیم یجوری رفتار کردیم که اصلا به روی هم نیوردیم ولی من یادم بود کامل همه چی گذشت و صحبت کردیم و باز صمیمی شدیم و حس کردم هر لحظه که میگذره رابطش بام کلوز تر میشه منم بدم نمیومد اعتنایی نمیکردم قرار بود چند شب خونمون باشن شب شد خوابیدیم و خب شب اول هیچ اتفاقی نیوفتاد ولی شب دوم قبل خواب گفت ژینا بیا بند سوتینمو باز کن منم خیلی عادی این کارو کردم و بعد گف توهم باز کن بعد بخواب سرطان میگیری بیا برات باز کنم گقتم اوکی ولی تردید داشتم باز کرد اومد از جلو در بیاره که سوتین و در آورد هم زمان دستشم رو سینه هام کشید من یهو انگا بدنم لرزید و با تعجب نگاه کردم و خب روم باز شده بود و گف ببخشید دست خودم نبود ۲مین بود چیزی نگفتم یهو پاشدم در اتاق بستم به مامانم اینام گفتم چون هلیا راحت می‌خوابه حواست باشه کسی نیاد تو اتاق لباسش مناسب نیست و خب هلیا فک کرده بود ازش ناراحتم که از اتاق رفتم بیرون اما اومدم تو اتاق و چراغ رو خاموش کردم درم بستم بهش گفتم بیا بالا بغل تختم بخواب اونم اومد و گفتم حالا که شروع کردی بخورشون اونم یلحظه استوپ کرد و شروع کرد مالوندن و خوردن و اه اه ریز میکردم که صدا بیرون نره منم آروم سینه هاشو می‌مالوندم سرشو آوردم بالا که ببوسم لباشو با ولع لبامو می‌خورد اومد دستشو بکنه تو شرتم که گفتم نه این و اجازه نداری فعلا فقط میتونی بخوریش که گفتم خیلی آروم بخواب رو تخت میخام بیام رو صورتت صداتم در نیاد میفهن سرشو تکون داد و خیلی آروم رفتم رو صورتش کصمو گذاشتم رو لبش و برداشتم هی میزاشتم و برمی‌داشتم حشری میشد ولی اجازه اعتراض نداشت کمرمو سفت گرف و شروع کرد زبون زدن زبون و میکرد داخل خیلی خوب می‌خورد با دستاشم نوک سینه هاموومیگرف هات شده بودم خودمو عقب جلو میکردم یهو استوپ دادم گفتم بخواب آروم بغلم پاهاتو باز کن شروع کردم ور رفتن با رونش آروم آروم سمت کسش رفتم انگشت میکشیدم آروم آروم و اما نمی‌مالوندم میخاستم فقط حشری شه خیس شدن انگشتمو حس میکردم خیلی ترشح زیادی داشت حرکت دستمو تند و تند کردم اونم سعی می‌کرد لباشو به سینه هام برسونه که بزارم دهنش و آروم دستمو برداشتم و کردم تو دهنش و اشاره کردم انگشتمو ساک بزنه و نزاشتم ارضا شه حالش واقعا بد بود همش تکون میداد خودشو خواهش می‌کرد ازم اجازه بدم ارضا شه گفتم نه اشاره کردم که بخوره کصمو اومد بین پاهام زبون می‌کشید و می‌خورد و با انگشتش ور میرفت زبون میزد دقیقا روی چوچولم و حشری میشدم و بوس می‌کرد کصمو اشاره کردم که میخام ارضا شم بخوابه بیام رو صورتش و…
پارت دو داره :)

نوشته: ژینا


👍 15
👎 13
37301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

862405
2022-03-06 01:59:07 +0330 +0330

اوووفف ادامه بده

2 ❤️

862617
2022-03-07 00:40:27 +0330 +0330

hey suach a faler
خیلی دوسدارم لز دو تا دختر لاغر و نازک رو ببینم پول خوبی میدم بالاش… دخترا بهش فکر کنید بالای چند میلیون واس هر کدوم

0 ❤️