تو روستا با دختر عموی سفیدم تانیا

1396/01/06

سلام دوستان خسته نباشید
نمیدونم از کجا شروع کنمو چطور بگم ولی خب میگم
اسمم امید هست الان نوزده سالمه خوشتیپمو قد بلند کیرمم ١۵ سانته
این جریان برمیگرده به دو سه سال پیش که تابستان بود یه دختر عمو دارم اسمش تانیا قدش تقریبا ١٧۵ و وزنش بنظرم شصت میشه و سفید سفید خیلی هم خوشگل واقعا هر چی بگم کم گفتم دو سال ازم بزرگتره خونمون دیوار به دیوار همه
میرم سر اصل مطلب ما با هم خیلی راحتیم همیشه با هم تنها ک میشدیم موهامو نوازش میکرد بدنمو لمس میکرد پیشم با لباس راحتی بود منم چیزی نمیگفتمو خودمو ب نفهمی میزدم واقعتش میترسیدم یجورایی
تا اینکه یروز عروسی یکی از اقوام مامانش شد که میخواستن برن روستا یادم نیست دقیقا چطور شد ک منم باهاشون رفتم خلاصه رسیدیم روستا و من نشستم پای تلوزیون اخه چیز دیگه نداشتن ایرانسلم انتن نمیداد!! یکمی نگاه کردم که زن عموم بهم تعارف زد تو نمیای عروسی؟ گفتم نه کسیو نمیشناسمو اینا خلاصه گفت باشه بعد نیم ساعت ک اماده شدن رفتن منم نشستم پای فیلم سوپرام داشتم نگاه میکردم که صدای پا اومد منم قطع کردم دیدم تانیاس پرسیدم مگه نرفتی عروسی گفت ازشون خوشم نمیادو اینا خلاصه چند دقیقه ای پیش هم نشستیم و نوازشم میکرد تا بعد شب شدو رفت تو اتاق بعد مدتی یجوری با عشقوه صدام زد
_ امیییید؟؟
-چیه؟؟
_ فیلم داری؟؟
-کلیپ دارم چ مدلی میخوای
_ آموزشی داری؟؟
-نه آموزشی ندارم
_ آموزش مسائل زناشویی میخوام
-با کمی مکث گفتم نه ندارم
_ باشه
میفهمیدم منظورشو ولی خب اخه میترسیدم
دیه حرفی نشد تا خونوادش اومدنو خوابیدیم روز بعدشم نزدیک عصر خونوادش رفتن تانیا هم رفت خونه همسایه که دختر همسن خودش داشتن شب بود اومد رفت تو اتاق منم رفتم دم در اتاق نشستم
-تانیا؟؟
_ جاااان
-تو بهم اعتماد داری؟؟
_ خب اره معلومه
-برو تو زاپیا اولیو بزن
_ باش
فیلم سوپرا همشون رو فرستادم براش
-حله؟
_ اره دستت درد نکنه
بعد مدتی هم اومدم که دیه کم کم بخوابم تو حال، چون دوتا اتاق بود یکی خونواده تانیا یکی مادربزرگش میخوابیدن منم تو حال دراز کشیده بودم دیدم صدای اههههه و اووووی از تو اتاق میاد سرک کشیدم تاریک بود کمی ولی دیدم داره با خودش ور میره یجوری شدم دوباره برگشتم تو حال دراز کشیدم بعد ده دقیقه ای صدام زد امییید؟ گفتم چیه؟؟ اومد تو حال کنارم دراز کشید گفت خوابم نمیبره گفتم باشه پ بشین همینجا خم شد کنارم چی نگاه میکنی منم الکی کس چرخی میکردم نشونش دادم داشت نوازشم میکرد دستشو بهم میزد ولی خیلی گرم بود بدنش ازم سوال میپرسید که دوست دختر داری گفتم نه گفت تاحالا با کسی سکس کردی با کمی مکث گفتم نه توچی؟؟ گفت نه ولی دوست دارم
منم تو همین سوال های سکسیش کیر بی محلم راست شده بود
دستشو برد از رو شلوارم کیرمو دستش گرفت گفت توام دوست داریااااا من هیچی نمیگفتم دستشو کرد تو شلوارم کیرمو میمالید دیه چشمامو بسته بودم و تو فضا بودم اومد شلوارمو کشید پایین واسم جلق میزد توف انداخت رو دستشو دوباره ادامه داد دیه منم راه افتاده بودم دستمو میکشیدم رو بدنش بدنشو لمس میکردم تاپشو در آوردم بدنش خیلی سفید بود سوتینشو در اوردم سینه هاش گرد و ناز اندازه پرتقال بزرگ بود شروع کردم به خوردن جوری میخوردم و میمکیدم که بچه شیرشو اینجوری نمیخوره انقدر خوردم کل سینه اش قرمز شد خیلی سفید بود رگ هاشم معلوم میشد اونم داشت کیرمو میمالوند شلوارکشو در آورم دیه فقط با یه شرت صورتی ناز جلوم بود گفتم واسم بخور گفت خوشم نمیاد خیلی اصرار کردم گفت یجوریه، بشور بیا گفتم باشه رفتم تو آشپز خونه چون نزدیکتر بود شستم اومدم واسم میخورد نفسم تند تند شده بود تو اوج بودم خیلی حال میداد با دستم سرشو گرفتم عقبو جلو میکردم موهاشو از جلو صورتش کنار میزدم پیرهنمو در آوردم واسم تند تند میخورد گاهی تا ته توی حلقش نگه میداشت میاورد بیرون کیرم داغ شده بود داشت آبم میومد گفتم داره میاد دیدم توجه ای نکرد همونجوری تو حلقش ریختم همشو خورد بیحال دراز کشیدم کیرم کم کم خوابید گفت چرا دراز کشیدی ، نفس زنون یه خنده کوچیک زدم گفت بیا نوبت توئه گفتم باشه عزیزم رفتم شورتشو زدم پایین یه کس ناز سفید تر از همه جای بدنش دیدم انگار شکاف یه تبره ک خورده بهش کنارشم رگو مویرگهاشم معلوم بود انگشت اشارمو گذاشتم لاش انگشت کشیدم خیس بود کسش گفتم جووون گفت بخور دیگه طاقت ندارم سرمو بردم جلو کسشو خوردم که صورتی شد دیگه اهو اوهش بلند شده بود کس نازشو دور تا دورشو لیس میزدم دستامم یکی ب کمرش یکی هم سینه هاشو میمالوندم کسشو باز کردم زبون میزدم داخلش کلشو لیس زدم چپو راست بالا پایین دادش دیه یه ناله و جیغ های کوچیکه با عشوه تبدیل شده بود یه ده دقیقه ای خوردم یه اه بلند کشیدو حس کردم کسش خیلی خیس شده نشستم جلوش گفتم پرده داری گفت اره گفتم دمر بخواب پس دمر خوابیدو کونشو باز کردمو سوراخ کونشو لیس میزدم دیگه تو حال هوای خودم نبودم گفتم سگی بشین نمیفهمید که متوجهش کردم چجوریه و بازم کونشو میخوردم از بس که سفید بود سیر نمیشدم با دستمم کسشو میمالوندم سر کیرمو گرفتم گذاشتم دم کونش فشار دادم تا سرش رفت تو خودشو انداخت جلو دوباره در اومد گفت ک خیلی دردم اومدو… دوباره راضیش کردم سگی نشست و کم کم انگشت کردمو گشادترش کردم دوباره کیرم یواش کردم توش تا سرش رفت اهو اووه میکرد کم کم عقبو جلو کردم همینجوری کسشو میمالوندمو با اهو ناله هاش یواش یواش تا ته عقبو جلو کردم اخرم سرعتو تند کردم جیغو اهو ناله هاش تو خونه میپیچید صدا به هم خوردن بدنامونم قشنگ بلند شده بود دیه کونش گشاد شده بود چند دقیقه ای کردمش و بلندش کردم خودم خوابیدم گفتم بشینه رو کیرم نشست کیرشو تنظیم کرد تو سوراخ کونش بازم یواش یواش بالا پایی میکرد تا کم کم سرعتشو زیاد کرد خیلی دوس داشتم اینجوری دستامم به سینهاش میزدمو سعی میکردم بمالونم اونم اهو اوههه میکرد گفتم آبم داره میاد کیرمو از کونش در آورد نشست برام جلق زد تا ابم ریخ رو بدن خودم اب زیادی نبود ولی خب، اومد جلو بوسیدیم همدیگه رو دستمال اورد پاک کردم خودمو بعد برام تعریف کرد که با دختر همسایشون نقشه کشیده بودن ک چطور باهام رابطه برقرار کنه و اینجوری شد امیدوارم خوشتون اومده باشه.

نوشته: امید


👍 5
👎 13
101836 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

585809
2017-03-26 20:51:11 +0430 +0430

کیرشو تنظیم کرد تو کونش؟؟ یاللعجب…با خودتون چیکار میکنین برو پیکتو حل کن برو خجالت بکش

3 ❤️

585813
2017-03-26 21:02:28 +0430 +0430

تا مويرگ خوندم
اين چه كسشعري نوشتي
چطور تو اون تاريكي مويرگ رو ديدي
عجب!!

3 ❤️

585838
2017-03-26 21:58:32 +0430 +0430

سلام امید عالی بود.

0 ❤️

585839
2017-03-26 22:02:33 +0430 +0430

عزیزم کیرم دهنت، به تخمم که به خودت رحم نمیکنی ما گناهمون چیه؟؟
کسکش خان، من زیدیمو میارم خونه با اینکه کسی خونه نیستو میدونیم نماد کسیم اما باز مراعات میکنیم صدامونو کسی نشنوه…
حالا یه سوال؟ خانواده زن عموت کر مادر زادن یا اون شب کر شدن؟؟ یا نکنه میدونستن وخترشونو میخوای بگایی شرم حضور داشتنو تو کوچه خوابیدن؟؟

6 ❤️

585856
2017-03-26 22:37:16 +0430 +0430

امید دیه ننویس باشه جیگرررم خودتی صد رحمت ب دروغای آقوی همساده

1 ❤️

585880
2017-03-27 00:07:42 +0430 +0430
NA

اولا که کیرم دهنت دوما کسکش مگه کسش افتاب پرسته که تغییر رنگ بده کیرم تو بطن چپ قلبت کسکش ریدی آبم قطعه دیگه ننویسی که کیرمو میدم بخوری رنگت عوض بشه

2 ❤️

585883
2017-03-27 00:30:34 +0430 +0430

؟؟!!

0 ❤️

585951
2017-03-27 11:12:38 +0430 +0430

دقت کردین فقط تو داستانای سایته که در عرض چند دقیقه کون،گشاد میشه و دختر به آه و اووه و حال کردن میفته! جالبه واقعا!!!

2 ❤️

585962
2017-03-27 12:16:41 +0430 +0430

با خوندن اینجور داستانا " دیه " واقعا ایمان آوردم که احمدی نژاد سال ۸۸ رای آورده بود و هیچ تقلبی در کار نبود .
قسمت اعظم ملت ایران از قبیل همین افراد هستن " دیه " .

2 ❤️

585993
2017-03-27 15:46:04 +0430 +0430
NA

boro doqto bnosh bache naya inja vasmon az krdn hrf nzn

0 ❤️

586074
2017-03-27 22:38:41 +0430 +0430

حیف سایت نمیزاره انواع فحشها رو بدم وگرنه الان ی حالی بهت میدادم آخه دیوث تو ی اتاق خانواده طرف بودن بعد تو هم تو حال میکردی طرفم آخ و اوخ میکرد چزور تو اتاق آخ اوخ میکرد تو میشنیدی ولی تو میکردی کسی نمیشنید . دهنتو گ ا ییدم . کلا ۱۲ سالت نشده اینقدر فیلم دیدی اینجوری شدی

0 ❤️

586089
2017-03-28 00:55:39 +0430 +0430

امكمككييييييدددددد كم بزن هميشه بزن باصابونم نزن كه كيرسوزميششي اخه احمق بااين كس شعرت توهين كردي به شعورخواننده كس مغز (dash)

0 ❤️

586090
2017-03-28 01:07:07 +0430 +0430
NA

سلام دوستان
داستانم واقعایه جواب تک تکتونم میدم که میگین دروغ میگم
M1a3h7s5a
خخخ اشتباه تایپیه دیه

Saeee66eeed
داداش شب بعدشم خونوادش که فقط زن عمو و عموم و پسر عموم و مادر بزرگش بودن رفتن عروسی، ینی دو شب عروسی بودن، هر دو شب هم رفتن

Don_nimo
کاکا من کی گفتن کسش تغییر رنک داد :/

ﺁﺋﻮﺭﺕ
خو عزیز، من کی گفتم در عرض چند دقیقه گشاد شد؟
اگه خوب بخونی نوشتم یواش یواش با کلی کس لیسی کم کم کردم تا باز شد و دیه راحت میکردم

من ناراحت نمیشم از نظراتتون
ولی واقعا نمیدونم چرا فکر میکنین کسشعر گفتم
اینم اولین داستانیه ک نوشتم

1 ❤️

586103
2017-03-28 03:38:42 +0430 +0430
NA

اینکه هی چپ و راست رنگش عوض میشده کصخل داشتی آفتاب پرست میکردی

0 ❤️

586199
2017-03-28 12:06:03 +0430 +0430

کیرم تو سر در روستاتون ?

0 ❤️

861010
2022-02-25 23:32:03 +0330 +0330

عالی

0 ❤️

862169
2022-03-04 20:46:43 +0330 +0330

بد نبود

0 ❤️