سلام اسم من مهرابه یه پسر حدودا خوش اندام 187 قدمه و 80 کیلو وزن این داستانی که میخوام براتون بگم مربوط یه دو سال پیشه و اگه تا آخر بخونین میفهمین که کاملا واقعی هست.
حدود دو سال پیش بود که من با چند تا از دوستام توی یه موسسه فرهنگی ورزشی ثبت نام کردیم تا تابستونمونو پر کنیم. من اون موقع 17 سالم بود.
یکی از دوستام که اسمش امیره یه پسر سفید پوست بود،قد کوتاهی داشت و یه کون واقعا بزرک و گوشتی و یه خونواده خیلی مذهبی داشت و چشم گوشش بسته بود.منم از این موقعیت سوءاستفاده کردم وخودمو کم کم بهش نزدیک کردم.
اونم اصلا تو فاز کیر کون و اینا نبود،منم برا همین هر روز چند تا عکس و فیلم سکسی نشونش میدادم اونم چون تا حالا ندیده بود براش تازگی داشت و هر روز بیشتر جذب میشد و بیشتر با من راحت میشد،تا اینکه کم کم بحث کردن و اینارو پیش کشیدم و دستمو میمالیدم رو بدنش اونم خوشش میومد و هیچی نمیگفت و استقبال میکرد
تا یه شب که از کلاس برگشتیم گفتم میخوام یه کاری کنم گفت چی کار؟گفتم بریم تو این ساختمون نیمه کاره بهت میگم
وقتی رسیدیم دستمو کردم تو شلوارش اونم هیچی نگفت فقط گفت یکم آروم
کونش شبیه کوره آجر پزی بود و البته خیلی هم نرم.انگار دستمو کرده بودم لای چند کیلو پنبه ی داغ. یکم مالیدمش و رفتیم و اونم گفت خیلی خوش بود
چند روز به همین منوال گذشت تا یه روز گفتم که بریم پشت ساختمون که خلوته(ما توی مجتمع زندگی میکنیم)اونم گفت باشه،رفتیم اون جا و بهش گفتم شلوارتو در بیار اولش یکم مخالفت کرد ولی بعدش راضی شد
وقتی شلوارشو درآورد کونش مثل یه الماس می درخشید،حتی کونش از خیلی دخترا خوشگل تر و سفید تر بود
یکم کونشو مالیدم و سر کیرمو گذاشتم رو کونش.اول هرکاری کردم نمی رفت تو و فقط با کیرم سوراخشو می مالیدم
در گوشش فحش به مادرش میدادم یادمه میگفتم فک کن الان کیرم هست تو کون اون مادر جندت و اونم حال میکرد
در همین حین که بهش فحش میدادم کیرمو آروم آروم تو کونش جا کردم و تا آخر کردم تو کونش.اونم هی قسم میداد تورو خدا آروم تر دردم گرفت
منم رفته بودم فضا انگار کیرمو گذاشته بودم لای آتیش ولی خیلی موقعیت نبود بتونم تند تند تلمبه بزنم
وقتی کیرمو میکشیدم بیرون نرمی کونش به کیرم برخورد میکرد و بیشتر حشری میشدم.انقدر کیرمو تو کونش تکون دادم که آبم اومد و یادم رفت بکشم بیرون و همشو تو اعماق کونش خالی کردم
اونم فحش میداد که چرا این کارو کردی سوختم و همه شلوارم کثیف شد منم عذر خواهی کردم
بعد این ماجرا یه بار دیگه یه شب تو یه کوچه خلوت دستمالیش کردم و گذاشتم کونش ولی بعد اون ماجرا دیگه باهم رابطه ای نداشتیم و الان هم هروقت همو میبینیم هیچ بحثی در مورد اون ماجرا نمیکنیم
شاید خاطرم شبیه داستانهای دیگه نبود چون خاطره بود نه داستان ِِ غیر واقعی.
امیدوارم خوشتون اومده باشه
حــتــما نــظــر بــدیــن
نوشته: مهراب 7
مشتی کون وپروندی به شما میگن کون حروم کن نعمت خدارو خراب کردی اگر کسی دیگه نتونه بکنش گناهش فقط کردن توس سوره شهوت آیه حرام کردن سوراخ
ازاینا گذشته کثافت کاندوم میذاشتی
آفرین آفرین
خلقت یه چی کم داره
اونم حامله شدن پسرا از پشت
که اگه اونم اوکی بود
خیلی از بکنای اینجا الان مامانی بودن…
گمونم اوبشو فعال کردی. اون دیگه تا آخر عمر میخاره
بنظرم بازم برو تو کارش. نه نمیگه.
فقط اگه دوباره راضی شد بخاطر راهنمایی که کردم واسه منم جورش کن
اندر مزایای مجازی برای یک سری از دوستان اینه که اونایی که تا دیروز چاقال شخصی بودن امروز واسه ما لات بازی در میارن…باشد که خداوند متعال شهوانی را برای نویسندگان کسمغز فارسی زبان در جای جای دنیا حفظ نماید…
چون خودت گفتی نظر میدم.کیر آرانگوتان افریقایی وسط قاااشت با این کستانت.یه کم خلاقیت بد نیست
ما اینجا اومدیم داستان بخونیم ن خاطره بشنویم،خاطره ات خیلی شنیدنی نبود
تا اخرش خوندم و قطعا واقعیه
یعنی مو لا درز واقعیتش نمیرفت
خشک خشک کون اکبندو وا کردی یارو اوفم نگفت
ادمین چرا به این چرت پرتای جقی ها توجه نمیکنه؟
تا کص ننه همتون پاره بشه جنده ماشینی ها خاطره جقی خودشه دوست داره
کون, اونم کون بی غیرتو حروم کردی و فراریش دادی, بعدم اومدی خاطرشو میگی؟
چی بهت بگم آخه؟
هر کی دیگه بود تا الان داشت می کردش که هیچی, کونده صلواتیشم کرده بود.
برو لاشی
زور گیر شدی ابنه ایی
کونش شبیه کوره آجرپزی بود معلومه اونجا ترتیبتو دادن