سلام
من ساسانم این خاطره بر میگرده به پنج سال پیش
اون موقع کلا تو مدرسه ما همه بچه ها سکس و این چیزا بیس چاری رو زبونشون بود خب منم از این بحث جدا نبودم
من 16 سالم بود تو مدرسه که میچرخیدم یهو بغل دستیمو دیدم که وایساده بود و منم که خار انگشت کردن بودم انگشی که الان بهش میگن فاک رو تا نصفه کردم وای که چه کونی
برگش گفت تو که خایه نداری بکشی پایین گه میخوری انگش میکنی
بهم برخورد رفتیم سر کلاس بهش گفتم من خایه ندارم وایسا ببین ،گفتم اگه کشیدم باید برام جق بزنی گفت باشه سر زنگ عربی بود نشستیم (نیمکت بغل پنجره بود ) بعد یه ربع که اصلا پسره یادش نبود زیپمو باز کردم کیرم رو در اوردم (16س) بعد بهش تف زدم ؛زدم تو پهلوش و گفتم مگه نگفتی برات جق میزنم خندید گفت برو باو منم گفتم اگه نزنی به همه میگم فلانی
بهم داده قبول نکرد بعد چند دقیقه که گذشت نوبت جواب دادن اون بود کتابم رو بش دادم اونم از روش خوند بعد (اخه ننوشته بود سوالا رو) بعد بش گفتم اگه نزنی به اقا میگم چون وضع تحصیلیش خوب نبود و چن بار تا سقف اخراج رفته بود(تو مدرسه نمونه اگه نمره ای زیر 17 بیاری اخراجی واین چند بار اورده بود وبهش گفته بودن اگه یه باردیگه حتی تذکرم بگیری اخراجی)قبول کرد اندفه خودش تف زد بهش و شروع کرد به جق زدن( نمیدونم چرا هیچکس متوجه ما نبود ) بعد چند دقیقه ابم اومد و ریختم تو دستش و مجبورش کردم بخورتش ابم رو اونم خورد بعد چن هفته جلو مدرسه از کون کردمش و منم بهش دادم که داستان اون رو بعدن مینویسم

نوشته: ساسان