جنده کردن همسرم سارا
سلام تا حالا نویسندگی نکردم همیشه نمره انشا م کمتر از پانزده بوده ولی شما منو تحمل کنید دیگه
من سامی 27 ساله چهره معمولی و تقریبا چاق که با دختر خالم نوزده سالشه ازدواج کردم. اسمش میزاریم سارا فنج تشریف دارن کوتا و لاغر ولی چهره زیبا و سفید با کون درشت و گرد. من از بس داستانای شهوانی رو خونده بودم بد جور روم تاثیر گذاشته بود وقتی که عقد کردیم زنم چادری بود ولی من همش اسرار میکردم که لباس باز و سکسی بپوشه اونم موافقت میکرد یه سفر رفته بودیم جنوب بخاطر گرم بودن هوا بش گفتم لباس نازک بپوش یه پیرهن نازک که براش قبلا گرفته بودم رو پوشید با شلوار تنگ استریج کلاه هم سرش کرد رو سذی نپوشید وقتی رفتیم بیرون از همون دم در همه مردا چش دوخته بودن بهش( راستی یادم رفت بگم سوتین هم نپوشیده بود ب اسرار من) ،منم خیلی خوشم میومد همه تپ کف زن فنج من هستن بجای اینکه دستش بگیرم دست انداختم دور کمرش و گهگاهی تو حیابون کونش رو میمالیدم اونم میگفت زشته میبینن گفت ببینن گفت دوست داری لخت شم همینجا بکونیم با عشوه و ناز حرف میزد اونم خوشش میومد. بش گفتم نه دوست ندارم بکنمت ولی دوست دارم یه کیر کلفت بکنتت. اخم کرد گفت خیلی بی غیرتی بش گفتم شوخی کردم ناراحت نشو . تو این بحثا بودیم رسیدیم یه مغازه لباس زیر زنانه ولباس خاب داشت رفتیم تو دیدم پسر دختری هم سن حودمون میچرخوننش. یه لباس خاب که پسندیده بودیم ب فروشنده گفتم میشه پروش کنه خانمم که قبول کردن خانمم رفت پرو کرد و ب لباس خاب اومد بیرون از پرو من خوشکم زد یه لباس خواب نازک که چون سوتین هم نداشت نوک سینش معلوم بود اون مرده هم چهار چشمی نگاش میکرد گفت نظرت چیه گفتم خوبه یه دور بزن ببینم ک وقتی دور میزد رون لختش و کونش خود نمایی میکرد رفتم جفتش در گوشش گفتم جرا لخت اومدی بیرون. گفت مگه دوست نداشتی ببینی چطوری منو میکنن این بنده خدا که داره دید میزنه فقط. منم لبخندی زدم گفتم خیلی دوست دارم خانم فروشنده یهو گوشیش زنگ خورد رفت بیرون ب اقا گفتم چیز بهتر نداری اونم که زوم کرده بود رو بدن لخت سارا زنم بخودش اومد و جنس دیگه نشونم داد گفت این خوبه سارا گفت این سلیقش خوب نیست میخام ب سلیقه شما ببرم . ف گفت چشم برا خانمای نازی مثل شما جنسای عالی دارم و کیرش که زیر شلوارش باد کرده بود با دستش جابجاش کرد که معلوم نشه. یه لباس خواب سفید خوشگل اورد دیگه منو حساب نمیکرد خودش بردش اتاق پرو داد دستش گفت بپوشین ببینم تنتون میاد منم که داشتم نگاه میکردم زنم کامل لخت شد سینه های لیموییش افتاد بیرون کامل تو دید فروشنده بود. فروشنده نگاهی ب من کرد دید که بی غیرتم به سارا گفت چطوره عروسک. س گفت سینه هام اذیت میکنه خیلی تنگه. فروشنده گفت احازه بدید درستش کنم و بدون معطلی دست برد یکی از سینه های زنم گرفت کمی اوردش بالا و اون یکی رو هم درست کرد و داشت میمالید. یهو زنم چشاش بست و اهی کشید فروشنده دید همه چی وفق مرادشه لباش برد سمت سارا و لباش داشت میمکید و یه دستش سینه و دست دیگش کس زنمو داشت ماساژ میداد. و زنمم یواش یواش شل شد و رفت پایین شلوار پسره رو بتز کرد کشید پایین یهو کیرش افتاد بیرون یع جیغ کوتاهی کشید گفت سامی من میترسم این خیلی کلفته جر میخورم. اخه کیرش کوتاه و خیلی کبفت بود . کمی براش ساک زد و گفت بهم مگه خودت امادم کنی و کسمو باز کنی . منم گفتم ای ب چشم تو دستور بده . زمنم براش خوردمو و با انگشت براش بازش کردم تقریبا امادش کرده بودم که هرکاری کرد تو نمیرفت بهم گفت تف بزن به کیرش تا سر شه بره داخل منم تف زدم به کیر پسره و با دست براش مالیدم و تنظیمش کردم رو کس سارا کمی رفت داخل ولی خیلی دردش داشت منم رفتم ازش لب میگرفتم و سینه هاش ماساژ میدادم که اروم شه گفت توروخدا کمی خیسش کن دوباره دارم میمیرم براش ساک بزن خوب خیس شه. منم دلم براش سوخت اخه خیلی درد داشت که منم برا پسره ساک زدم اونم که خوشش اومد دستش کرد تو موهام و فشار میداد ته خلقم داشتم خفه میشدم سارا بهم میخندید و گفت مث اینکه بار اولت نیست چه خوب ساک میزنی .منم گفتم زر زر نکن و کیرو کردم تو کسش و همزمان گفتم فعلا تو بینم میتونی اینو جا بدی که خوشبختانه تا اخر جا شد . پنج دقه محکم تلمبه میزد که ابش اومد و انداخت رو زمین و سارا هم لباساش پوشید یه لباس خواب و شرت و سوتین ست هم بهمون داد هرکاری کردم پولشم نگرفت .
این خاطره من بود ولی ادامه داره اگه بازدید زیاد داشته بقیش هم براتون میزارم
نوشته: سامی
تو که ساک زدی، چرا خودتو از اون پسره محروم کردی؟ خودت بهش میدادی دیگه :))
اینا رو از کجاتون در میارین؟
مال همون عرب حواله اعماقت.
ای جقی ولی من واقعی میخوام زنم جنده باشه پیدا نمیشه خیلی گشتم نیست
حرف خاصی ندارم فقط…
اخه کسکش لاشی تخم حروم!الان داری به این گه بودنت افتخار هم میکنی؟کیر تک تک بازدید کننده های شهوانی تو مغز نداشته تو و امثال تو…حتما میخوای بچه دار هم بشی،براش هم از غیرت ستودنی خودت تعریف کنی نه؟اخه الاغی که تو سرت جز گه نیست!اخه چرا همچین کسشعرایی رو توی کسکش و امثال تو باس بنویسن؟کم مشکل داریم که این مزخرفات رو هم اینجا و در اینده ای محتمل،بیرون از اینجا تحمل کنیم؟عنوانتو گاییدم!افتخار هم میکنی به گه بودنت نه؟اخه کونی!به تخمم که واسه اون مادرجنده ساک زدی!کونی لاشی عوضی…دیگه کم اوردم!حتی نمیدونم در مقابل این حجم از وقاحت و بیشعوری چی باس بگم!خودتو و ننت و کل خاندانت رو میسپرم به بقیه،بجز مریضای کسکشی مثل خودت که میان و کونتم برات میلیسن…
ببخشیدا ، ممه لیمویی؟ بعد لباس ممشو اذیت کرد؟نکنه لباس کودک میخواستی بخری؟ :)) حالا باز جای شکرش باقیه انشا ۱۵ میگرفتی وگرنه باید میرفتم توو فرهنگ لغت دنبال معنی کلماتت میگشتم آلت پریش… و یه چیزه مهم به دوستان دست به آلت مغز تهی که این مدل داستانارو مینویسن، یکم خلاقیت ب خرج بدید یه سوژه بهتر پیدا کنید ، قبل از نوشتن داستان هم لطفا اسپری تاخیری بزنید زوود آبتون نیاد برینید توو داستان :))))))
تراوشات یک مغز معیوب و بیمار…
کونده لاشی دوست داری زنت جنده باشه بحثی توش نیس ولی خاضرم قسم بخورم تو اصلا زن نداری کسکش.
زنت چادری بود اونوقت تو اولین سفرت گاییدنش و مثل جنده ها تو اتاق پروو داد؟؟ کسکش جنده های خیابونی هم اونجوری نمیدن.
زن فروشنده گوشیش زنگ خورد رفت بیرون بعد پسره خیلی راحت گروپ سکس راه انداخت تو مغازه؟؟
آخه کسمغز یه چیزی بگو بگنجه مادر قبه.
کییرر تو ناموست کسکشش لاشی مادرر جندده
کیییرر تمام قبایل افریقایی به کووس خواهرر مادرت
حرومززاده بی همه چیز
چندین دقیقست دارم فکر میکنم چی بهت بگم ک واقعا لایق خودتو داستانت باشه باور کن برای اولین بار چیزی ک لایقش باشی ب ذهنم نرسید پس میسپرمت ب بقیه ک شاید چیزی ک لایقش باشی لابلای کامنتاشون نثارت کنن
دختر فروشنده یه زنگ بهش زدن دیگه برنگشت…تا تو لباس خواب تن زنت کنی و مرده بیاد زنتو بماله و بکنتش و تو واسش ساک بزنیو ابشو بپاشه رو زمینو…کوص ننت با این همه کوصشعرات
برو دوش بگیر کف اتاقو کثیف کردی مگه مامانت نگفته بود کمتر توهم بزن که مجبور به جق زدن نکنی.
دو تا نکته:1.یحتمل انشاتو با کون دادن 15شدی و معلمتون کلی خدمتت رسیده که حاضر شده شرو وراتو پاس کنه2.برو جقتو بزن اینقدم چرتو پرت ننویس حالمونو بهم زدی نصفه شبی
همه این اتفاقا تو اتاق پرو ۱در۱ افتاد؟؟؟؟
اون دختره هم رفت و دیگ برنگشت انگار
این خانم فروشنده هنوز داشت با تلفنش حرف میزد؟
بعدشم داستانت از فیلمای brazzers تخیلی تر بود
لامصب تو دارى به شعور و شخصيت ما توهين ميكنى خر فرض مون كردى اولن تو مغازه لباس زير و لباس خواب زنونه هيچ وقت مرد فروشنده نداريم دومن حالا لامصب بى غيرتى بازم مشكلى نداريم ولى ساك هم زدى خيلى خجالت آوره خداوكيلى ننويسين من هرچى داستان خوندم تو اين چند وقت افتظاح بود حيف وقت واقعاً متاسفم فوش نميدم چون مثل تو بى شخصيت نيستم ولى اين بدون خر خودتى افسوس (dash)
کس کشی و دیوسی هم شده فانتزی برا خیلیا جلل خالق :) خو الان بتون بگم کس کش موندم فحش محسوب میشه یا نه :D
خیلی چرت بوود خاک توسرت بااین داستان تخیلیت ادم جقی
یعنی توی تایلند م همچی سناریویی نمیشه پیاده کرد ملجوق …
این احمق زن خودشو جنده کرد ولی دوستان خواهر و مادرشو هم فرستادن زیر این و اون
مال همه غولای داستان جک و لوبیای سحر آمیز تو کونت
اگه داستانت واقعیه وفیک نیستی به اکانتم پیام بده کیرمن هم کلفته هم دراز میتونم زنتو ارضا کنم
من واقعی این اتفاق رو تجربه کردم ولی تو خیلی افتضاح و بد و دروغ نوشتی
اولا از دوستان متشکرم که حسابی از خجالته تو در اومدن
ثانیا تو واقعا زن داری یا خودت میدی؟
ثالثا دستتو از تو شورتت در بیار
رابعا صابونتو عوض کن
خامسا کمتر برو حموم
و حرف اخر کمتر کسشعر بنویس
با تشکر ???
ما میشینیم خاطراتمونو مینویسم بعد دو قرن طول میکشه چاپ میشه یا کلا چاپ نمیشه بعد باید بیایم این کسشعرا بخونیم، چرا آخه(T_T)
باز هم رمانی پر شکوه از نویسنده کونی عصر ما
جق الجقوق شهوانی
من پیشنهاد میکنم با این ساکی که تو زدی برای فروشنده به زنت
هم یه دیدلو میدادی که از کون میکردت
اینجوری از عقب و جلو یه دل سیر کیر میخوردی که اینقدر جق نزنی کونی
داداش نوش جونتش براي منم اتفاق افتاده ❤️❤️❤️كسي كه جقي هست باور نداره
و باز هم یک جقی حماسه آفرید :)
حداقل یکم خلاقیت به خرج بده جقی جان،این فانتزی های مغز تورو هزارن جقی قبل خودت به رشته تحریر درآوردن
در جواب همه دوستانی ک میگن تخیلات یه جقی هستش. عرض کنم که. کاملا واقعی هستش.
فقط من نویسنده نیستم. خاطرم گفتم. و بازم ادامه داره
در ضمن از بستن در مغازه و برنگشتن دختره فروشنده . چیزا ننوشتم چون حوصله نداشتم. برا جق زدن شما چ فرقی داره اون دختره چی شد کجا رفت. بعدشم تو داستان بعدی مینویسم. چون تو عمرم نویسندگی نکردم شما راضی نبودید. با تشکر
این که کس شعره
ولی ایا واقعا مردی هست که از دادن زنش توروش خوشش بیا؟؟؟
کیرم کلفته خاست پیام بده زنش بگام
اولأ خاک تو سرت دومأ بیارش کردستان من و داداش کوچیکم برات میکنیمش پول هم بهت میدیم خواستی برامون ساکم بزن تا ته میکنم تو حلفت راستی خرج سفرت هم میدم.
حروم زاده بی ناموس این کسشرا رو به خورد مردم نده
یعنی هر فحشی بهت بدم تو حشرت میزنه بالا ، چی بگم اخه ، ادم انقد بی وجوووووود ؟
ووای وای ادامه بده من عاشق همچین مردایی هستم عاشقشونم
نظر شما چیه؟آخه مگه کونتون گذاشتن که بایدحتما بنویسید اونم اینقدر کوس وشعر
چندتا بچه 14.15 ساله میان تجسم تخیلی ایندشونو اینجا میگن
ناموسا فازت چیه آخه این چه کاریه بر فرض این که خاطرت واقعی باشه یا بیمار جنسی هستی والله من اگه دوس دختر هم داشته باشم دلم نمیخواد کسی بهش به چشم بد نگاه کنه چه رسد به اینکه بخواد باهاش رابطه برقرار کنه اونم جلو روم ???
اولا کسشعر بود.دوما فقط خدا به داد همسرت برس.از الان من میدونم اخر وعاقبت زندگی مشترکت چی میشه.
کث و شر ب این نـــابـــی فقط از مغز ی جقی سابقه داری مث تو درمیاد
WTF DID I READ :|
رفتی مغازه زنتو دادی طرف بکنه خودتم براش ساک زدی(اینجا پشمام ریخت واقعا)
با این وضعیت حتما نمره انشات رو هم با ساک زدن گرفتی.داستان فیلمای برازرز اینجوری نیست باو
علاوه بر زنت خودتم جنده شدی
خوب نبود. سعی کن بهتر بنویسی
بااین حال ممنون خسته نباشی
کسکش لاشی جقول صابونت را عوض کن
درختای امام زاده داوود تو کونت
حیف که اسلام دستم را بسته است
خوش به حالتون چه حالی کردین ! یه فروشنده خوشگل پیدا نمیشه من وزنم بریم چند تا لباس سکسی پرو کنیم بعد پسره بیاد میزونش کنه وزنمو دستمالی کنه!??
آخه چرا این گی ها زن می گیرند قشنگ برو و یک کیر کافت کون کن را برای خودت پیدا کن دختر مردم را هم اینقدر تو کف گذاشته که به درخت هم میده
پس فروشنده فهمید بی غیرتی به سارا گفت چطوری عروسک.چه فروشنده خوب و با انصافی بوده پول شورت و سوتینو نگرفته ازتون.اینجور که ضرر میکنه.به زنت تو اتاق پرو شربت نداد؟خدایا نسل چنین بی غیرت ها را از روی کره زمین محو و نابود کن.خودت کو.نی زنت جن.ده سعی کنید از کاندوم استفاده کنید و بچه به دنیا نیارید.دستتو میبوسم بچه به دنیا نیار
دوستان آروم نشدم میخوام بازم فحش بدم.آخه من هر فحشی بهت بدم تو لذت میبری.کی.ر تمام حیوانات جهان مخصوصا خر تو تمام سوراخهای خودت و خانواده ات و خواهر و مادر و سایر اعضای خانواده ات.تو یه کسکش و بی غیرت و لاشی و نجس واقعی هستی.ریدم تو چشمات.بی ناموس ننویس این چرت و پرتارو.تو رو خدا خودت به خودت فش بده چون من نمیدونم چه فشی بدم که توهین به شعور فش نباشه.خدایا تو رو خدا ظهور کن
کیر برنده ی بهترین بازیکن سال اسیا که یک عربه تو کون فک و فامیلت
عجب بیغیرتایی پیدا میشنا
کیرم تو خودتو داستانت?
(dash)کیرم تو کون این بیغیرتا خدایش حیف دخترا که زن این ادما میشن زن خیلیهاشونو گاییدم ولی ادم درک نمیکنه اینا چجوری با دیدن زنشون زیر ادم لذت میبرن
نظرات جدید داستان‌ها
- خیلی جیگری جیگر
- از این بی غیرت ها گیر ما نمیاد
- کص تو قطار عالیه
- خیلی زیبا بود
- بابا کمتر بزن پسرجون🤣🤣کدوم پادگان زن توش هست که واسه شما دوت...
- چند بار یه داستان میگذاری؟ دوست داری فحشت میدن؟ عن مغز...
- داستان حرفه ای و واقعی بود. صحنه سازی فوق العاده بود. مرسی ...
- عالی بود. ادامه بده
- با کوبوندن سرت به کیبورد تایپ کردی؟ عن مغز جمله ها ناقصن. دو...
- گلزار اگه داستان سکسی مینوشت طبیعی تر بود😂🗿...
- مطمئنی زنش بود فکر کنم جنده اورده بوده میخاسته پولشو دونگی ب...
- نویسندگیت خوبه ولی فانتزی و دنیای ذهنیت خیلی حال بهم زنه...
- سوووپر تابلو بود
- رفتی زاهدان یه. دوری زدین رفتین چابهار کردکه جقی کس ندیده کو...
- دمت گرم رها جون.بااینکه کمی طولانی بود ولی اصلا خسته کننده ن...
- دمت گرم مسعود جون به موضوع قشنگی اشاره کردی.خب این مالیدنهاب...
داستان‌های تازه
- زن داداش باحال
- چهار گناه، رولت روسی
- ارباب جوان (۲)
- سکس با برادر شوهر
- اسممو صدا کن (۲)
- ماساژ خاله نرگس
- فقط یک شب
- شمس الله و دختر دانشجو
- عمه منیر
- دوست نامرد من (۲)
- سکس بعد از جدایی از همسرم
- مرگ تدریجی یک رویا
- از شمال به جنوب (۱)
- عطر ژاله (۱)
- کس سفید خاله سوسن
- بالاخره سکس اما یهویی
- ساعت یازده و نیم (۱)
- هما مستاجر من (۱)
- سکس با دوست دختر رفیقم
- ممه های سارا
- خورشید عشق
ای خاک تو سر جلقیت بکنن با این ذهن مریضت
جنده هم اینطوریه خودشو در اختیار دیگران نمی ذاره
یکم کمتر بزن تا مغزت کار کنه