خاطرات حسین در روستا

1398/01/17

سلام به همه شهوانی ها. اسمم حسینه تپل وسفید.
سیزده سالم بود تابستون رفتیم روستایی که دخترعمه ام اونجا زندگی میکرد.دخترعمه ام یه پسرداشت به اسم حبیب که بامن هم سن بود.عموی کوچک حبیب اسمش رسول بودتازه از سربازی اومده بودوقتی مارسیدیم اونجا خیلی ما رو تحویل گرفتن من و حبیب زودباهم رفیق شدیم. شب اول موقع خوابیدن حبیب گفت بریم خونه پدربزرگش بخوابیم اونجا به غیر از من و حبیب و رسول عموی کوچکش کسی نبود رسول تشک ها رو پهن کرد من وسط خوابیدم چون جام عوض شده بودخوابم نمیبرد نصفه های شب بودتو جام هی غلت میزدم حبیب مست خواب بود من به شکم خوابیده بودم رسول به پشت خواب بودچشمم افتاد به کیرش ازروی شلواربرجستگیش معلوم بودمیخواستم بهش دست بزنم ولی ترسیدم بیدارشه نمیدونم کی خوابم برد.
صبح با صدای رسول بیدارشدم گفت بیا بریم صبحانه گفتم خوابم میاد چرخیدم پشتمو کردم بهش اومد شروع کرد شانه هامو ماساژ دادن گفت خسته ای بزار ماساژت بدم من خودمو دمر کردم اومد نشست روی رونام دستاشو برد زیر تیشرتم شروع کرد کمرمو مالیدن احساس کردم کیرش داره بلند میشه همینجور که کمرمومیمالید دستاشو میاوردپایین تر منم ساکت بودم دوتا انگشت شصتشو انداخت زیر کش زیر شلواریم شروع کردزیرشلواریمو دراوردن صورتمو برگردوندم سمتش گفتم حبیب نیاد گفت نه رفته خونشون خیالت تخت. کونمو دادم بالا تا زیرشلواریم راحت تر در بیاد. رسول کون لختم کرد دستامو گرفت گذاشت رو کپلام گفت لاشو باز کن منم لالی چاکمو باز کردم تف انداخت توسوراخم گفتم رسول توشی درد داره گفت فقط سرشو میکنم توش کیرشم تفی کرد سرشو گذاشت دم سوراخم فشار دادگفتم اییییییی رسول جان مادرت بیخال دردم میاد. شروع کرد درمالی کردن گفت سوراخت باز نیست گفتم چرا ولی کیرت خیلی بزرگه. خوابیدبالام شروع کردتلمبه زدن کیرش رفت لای پام منم پاهاموچفت کردم تاابش زودتربیادگفت چی کون چاقی داری پسرمیخوام بکنم توش گفتم باروغن لیزش کن ازروم بلندشدمنم یه بالشت گذاشتم زیر شکمم دیدم بایه پیاله اومدشروع کردلای چاکم روروغن مالی کردن گفت بازش کن منم کپلامو بادست کشیدم تاخوب باز شه رسول یه بالشت گذاشت جلوی دهنم گفت درت اومدجیغ نزن بالشتوگازبگیر.سرشو تنظیم کردیه کم درمالی کردیهو فروکرد.کیرش بادردزیادی رفت توکونم منم بالشتو گاز گرفتم چشام پراشک شدرسول شروع کردتلمبه زدن بهم گفت دستاتوبردارخودشم دست انداخت زیرتیشرتم سینه هاموگرفت تودستاش کونم زیرش مثل ژله میلرزید.دردم کمترشده بودبالشتو ول کردم رد دندونام روبالشت بوداشکامم یه کم خیسش کرده بودیواش اه وناله میکردم رسولم قربون صدقم میشد تابالاخره ابش اومدتوکونم ابشو خالی کرد بالام بودتا کیرش شل شدازکونم لغزیدبیرون شلوار و شورتمو پام کردمنم همون طوربه شکم دراز کشیده بودم بعدازچنددقیقه حبیب اومدگفت هنوزخوابی بیابریم صبحانه بخوریم بادردوسوزش ازجام بلند شدم به حبیب گفتم توبرومن میام حبیب رفت رسول اومدگفت میتونی بری گفتم اره ولی درددارم دست انداختم کیرشو گرفتم گفتم جرم دادرسول خندید گفت بعدازاین باکونت کاردارم .بعدازاون رسول چندباردیگه کونموکرد طوری که سوراخم قلاف کیرش شده بودبه غیراز رسول یکی ازبچهای روستابه اسم مجیدکونمو کرد مجیدصفرزن حبیب بود که منم با کون چاقم یه حالی بهش دادم .

ادامه…

نوشته: حسین


👍 4
👎 16
47893 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

759090
2019-04-06 20:10:56 +0430 +0430

کس کش اسم منو خراب نکن.
میخواید کون بدید با اسم من کون ندید.
ما حسینا هممون بکنیم.


759097
2019-04-06 20:16:03 +0430 +0430

من موندم بالشتتون از چه جنسی بود که رد دندونات روش موند؟ خمیری بود؟!
من که هر چی گاز میزنم ردش نمیمونه!

5 ❤️

759135
2019-04-06 21:32:54 +0430 +0430

کونتم نصیب ما کن . پیام بده

0 ❤️

759189
2019-04-07 03:32:00 +0430 +0430

ی مسافرت رفتی اونم کونی شدی…

0 ❤️

759197
2019-04-07 03:56:33 +0430 +0430

شرم بر امثال آدم های بی همه چیزی که جنین داستان هایی رو نگارش می کنند ! یک پسر سیزده ساله چرا باید کونی باشد ! اون هم این طور حرفه ای ! سکس بدون کاندوم ! ریختن آب در سوراخ ! سکس یهویی ! سکس با کودکان ! خدا لعنتت کنه که چنین داستان هایی رو نگارش می کنی!

2 ❤️

759226
2019-04-07 08:19:16 +0430 +0430

بچه ۱۳ ساله ندیده بودیم بده ک اونم دیدم افرین کونی

0 ❤️

759238
2019-04-07 10:46:23 +0430 +0430
NA

کس و شر نوشتی بچه کونی

0 ❤️

759247
2019-04-07 11:26:15 +0430 +0430

کوتاه ،مفید، مختصر، اما چه حیف آبکی

0 ❤️

759250
2019-04-07 11:58:43 +0430 +0430

سکس بدون کاندوم خطر داره…در ضمن در سوراختو واسه هرکسی اومد شب پیشت خوابید باز نکن…اون موقع که میخواستی بری خونه پدربزرگه ننه بابات نگفتن کجا میری؟؟سه تا پسر اونم تنهایی…دیس لایک واست نمیزنم چون به نظرم داستانت واقعی بود ولی در کل خیلی حال نکردم

1 ❤️

759289
2019-04-07 17:16:42 +0430 +0430

كونيا چقد زياد شدن /:

0 ❤️

759291
2019-04-07 17:22:39 +0430 +0430
NA

کیرم تو کونت داداش

0 ❤️

768725
2019-05-21 21:36:02 +0430 +0430

لایک عالی بود

0 ❤️