خاطرات نوجوانی محمد

1399/11/10

سلام محمد هستم (اسم مستعار) ۱۷ سالمه قد ۱۷۰ وزنم ۵۵ رنگ پوستم سفیده و قیافمم خیلی معمولیه سه ماهی هست که تو شهوانی هستم و داستان هاشو میخونم خواستم منم یکی از خاطراتم و براتون بنویسم شاید خوشتون بیاد
خاطره‌ای که میخوام براتوبراتون تعریف کنم برای سه سال پیشه یعنی وقتی ۱۴ سالم بود کلاس هفتم بودم و چون تازه وارد دبیرستان شده بودم دوستی نداشتم و با کسی هم زیاد هم صحبت نمیشد به جز یکی از بچه‌ها که اسمش مهران بود و همسایه‌ی خالم بود مهران یه پسر تپل و بد هیکل بود ولی در عوض پوست سفیدی داشت راستی یادم رفت بگم چون فاصله‌ی خونه‌ی ما از مدرسه دور بود من بعد از مدرسه میرفتم خونه‌ی خالم تا ساعت ۷ که بابام از اداره تعطیل میشد و میومد دنبالم که برگردیم خونه اون وقتا تازه سایت معروف xnxx.com و کشف کرده بودم و وقتی خونه‌ی خالم بودم بعد از انجام تکلیف به بهونه‌ی درس خوندن با مهران میرفتم طبقه‌ی بالا و باهم تو گوشی مهران فیلم سوپر میدیدیم و جق میزدیم با اینکه گوشی صفحه‌ی کوچیکی داشت ولی از هیچی بهتر بود بعضی وقتا موقع جق زدم مهران خودشو انگشت میکرد ولی من زیاد بهش توجه نمی کردم چون خداوکیلی به جز پوست سفیدش هیچیش تحریکم نمیکرد خلاصه گذشت تای اواخر بهمن ماه بود که مامان مهران به خاطر درد زانوی مادرش رفته بود اونجا پدرشم که طبق معمول سرکار بود من مهران داشتیم جق میزدیم که مهران گفت داداش یه چیزی پیدا کردم گفتم چی یهو دیدم یه کاندوم کثیف و خاکی که توش یکم اب کیر هست و از زیر تخت در آورد و گفت این یهو گرخیدم گفتم این و از کجا گیر آوردی گفت دیشب رفته بودم خرید کنم داشتم برمی گشتم دید این رو زمین افتاده برداشتم آوردم گفتم شاید بتونیم ازش استفاده کنیم من یهو سرش داد زدم و گفتم اسکل برو بندازش دور تا دوتامون و به کشتن ندادی (چون اون موقع داداش بزرگترم از کاندوم استفاده میکرد و منم باهاش صمیمی بودم یه چیزایی از ایدز و … میدونستم) سریع رفت کاندوم و از پنجره انداخت بیرون و با خنده گفت داداش داداش مگه تفنگ گفتم اسکل تو نمیدونی اینجور چیزا رو ممکنه طرف ایدز داشته باشه خلاصه یه ساعت نشستم هرچی از داداشم شنیده بودم و سه چهارتا کس شعر از خودم در آوردم تحویلش دادم خلاصه اون روز چون مامان مهران نبود دو سه بار جق زدیم و بعدش بابام اومد دنبالم رفتیم خونه تا اینکه امتحانای پایان ترم فرا رسید یعنی صبح ساعت ۹ میرفتیم امتحان میدادیم بعد از امتحان برمیگشتیم دیگه سر کلاس درس نمیشستیم خلاصه روز دوم امتحانات بود که مامان مهران با دوستاش رفت بود بیرون و من و مهران طبق معمول داشتیم جق میزدیم که یهو مهران گفتم داداش یه چیزی جدید پیدا کردم گفتم نکنه نوار بهداشتی از تو خیابون برداشتی آوردی قبل از اینکه یه کتک سیر بخوری خودت برو بندازش بیرون گفت نه داداش از اون چیزا نه یه چیزی تو سایت پیدا کردم گفتم چی پیدا کردی ناقلا یهو رفت زد اون بال گوشه‌ی سایت که عکس کوچیک یه زن بود کلیک کرد سه تا گذینه آورد زد رو اونیکه عکس پرچم همجنس گرایی داشت و یه ویدیو که یه پسر جوون لاغر داشت یه پسر تپل میکرد من که ویدیو رو دیدم فهمیدم کونش میخواره ولی قیافه‌ و هیکلش چنگی به دل نمی زد برای همین یهو فاز رفاقت برداشتم و گفتم بشکن کیری که رو رفیق شق بشه و اینجور کسشعرا که یهو مامان مهران زنگ در و زد ماهم سر شلوارامون و پامون کردیمو تاریخچه‌ی جست وجو رو حذف کردیم و رفتیم تو اتاق مهران ادای درس خوندن و در آوردیم

گذشت تا روز آخر امتحانات که رسید قرار شد داداش بزرگم بیاد دنبالمون و من و مهران ببر بیرون بگردونه از اونجا بریم خونه‌ی ما ps4 بازی کنیم تا ساعت ۵ که بابای مهران بیاد دنبالشو ببرتش خونه منم که از جق زدن خسته شده بودم با خودم گفتم کس خوارش سوراخ باشه دیوار باشه فرقی نمیکنه امروز باید ترتیب مهران و بدم هیچی دیگه رفتیم با داداشم دور دور تا ساعت ۱ که ما رو رسوند خونه خودش رفت دانشگاه منو مهرانم فرست و غنیمت شمردیم و رفتیم نشستیم پای لپ تاب و شروع کردیم زدن من منتظر بودم مهران دوباره خودش بگه که دیدم دهنشو بسته گفتم داداش بیا از اون کارا که تو اون فیلمه بود انجام بدیم اونم گفت باشه خلاصه رفتم از تو کشو جاساز داداشم یه کاندوم برداشتم کشیدم سرش و گذاشتم جلوی سوراخ مهران هرکاری کردم تو نرفت منم تا اون موقع سکس نداشتم نمیدونستم باید اول انگشت کنم تا جا باز کنه که هرچی هول دادم نرفت تو یهو مهران که از رنگ قرمزش معلوم بود چی کشیده گفت داداش بسه دیگه نمیخوام منم که با خودم احد بسته بودم ترتیبشو بدم گفتم صبر کن چربی کنم خلاصه شبیه اسکلا رفتم از تو آشپز خونه روغن زیتون برداشتم ریختم رو سوراخ کونش و با یه فشار کل کیرم و کردم تو کونش یهو صدای داد مهران رفت بالا هی میگفت داداش جون من بکش بیرون پاره شدم منم هی میگفتم صبر کن خوب میشه هیچی دیگه ۶ یا ۷ دقیقه تلبمه زدم که آب اومد کیرمو که در آوردم دید کون ش یکم خونیه روی کاندومم ان چسبیده هیچی کاندوم و انداختم از پنجره بیرون بعدش به مهران گفتم هیچیت نشده برو خودت بشور تا ps4 بازی کنیم هیچی دیگه اونروز گذشت و این شد شروع کونی شدن مهران اگر خوشتان اومد داستان سکس با دختر خاله‌ی مهرانم براتون میزارم

نوشته: محمد


👍 0
👎 5
9501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

788858
2021-01-29 00:27:34 +0330 +0330

اسکل اون از اولم کونی بوده تو شوت بودی نفهمیدی!

4 ❤️

788892
2021-01-29 02:00:00 +0330 +0330

به تخم چپ اسب زرو

0 ❤️

788972
2021-01-29 14:08:36 +0330 +0330

درسته ، با اینکه مستعار بود
ولی یه ممد همیشه میکنه ، به عنوان یه ممد تشکر که پرچم ممدارو بالا بردی
ولی عجب جقی ای بودی تو خخخ

0 ❤️

789015
2021-01-29 23:09:31 +0330 +0330

چ داداش داداشیم گذاشتن😂

0 ❤️

789220
2021-01-30 23:31:59 +0330 +0330

ممدا همیشه بکن هستن همه جا 😎

0 ❤️