خاطرات یک زن پوش (۲)

1396/06/08

…قسمت قبل

سلام خدمت تمام خواننده های عزیز که قسمت اول داستانمو خوندن و یا بعدا میخونن و الان هم قسمت دوم رو براتون مینویسم.
آره بعد از اون شب که اون اتفاق افتاد و توی خیابونها چرخ زدم اینقدر این قضیه بهم حال داد که چند دفعه دیگه تکرارش کردم ولی همیشه مثل همون شب بدون اینکه اتفاقی بیفته تموم میشد تا این که ی شب دوباره ی مشروب خیلی درجه یک گیرم اومد و ایندفعه پاتیل پاتیل شدم و دوباره راه افتادم ی مقدار که توی کوچه ها رفتم و کسی رو ندیدم رفتم به سمت جاده و ی کم ی کم کاپشنم رو هم در آوردم و با ی لباس سکسی خواب خشگل قرمز ی شرت قرمز با ی ساپورت طوری مشکی به تنم لخت شدم چند تا ماشین از کنارم رد شدن ولی هیچکدوم منو ندیدن تو حس و حال خودم بودم که ی هو ی موتوری کنارم آروم رد شد کامل منو بر انداز کرد و ی کم جلوتر زد رو ترمز من سریع کاپشنمو پوشیدم همونجا وایسادم اون دور زد و برگشت و گفت کجا میری گفتم هر جا تو بری اونم گفت بپر بالا سوار شدم پشتش و سفت کمرشو گرفتم خیلی با سرعت میرفت چون ساپورت طوری پام بود پام یخ زد تو راه اون خیلی رفت من فقط چشمامو بسته بودم و مست و پاتیل حالیم نبود کجا میره تا اینکه در ی ساختمون ایستاد و از موتور پیاده شد و در و باز کرد و گفت صبر کن تا سگا رو ببندم و بیا تو من انقد مست بودم که اصلن نمیفهمیدم چی شده تو حال و هوای خودم بودم که ی هو صدام زد بیا تو منم رفتم اون جلوی من از پله ها رفت بالا و منم به دنبالش کاپشن که تنم بود پیدا نبود چی پوشیدم با هم رفتیم تو اتاق اتاق هم تاریک بود اونجا ب ق نداشت ی کم نشستیم خودمونو گرم کردیم و من گفتم میخوام برم دستشویی ی چراغ قوه بهم داد به سختی و با مستی رفتم و برگشتم وقتی برگشتم دم در اتاق اصلن حواسم نبود که وقتی رفتم دستشویی کاپشنمو در آوردم و همونجا گذاشتمش و اصلن هواسم نبود که چی تنمه و رفتم تو اتاق وارد که شدم چون اتاق تاریک بود اون چیزی ندید ولی وقتی نزدیکش شدم اون که ی شمع روشن کرده بود تا سرشو از رو گوشیش بلند کرد چشماش سیخ شد و گفت وای تو دختری یا پسر من که تازه متوجه شدم چه خبره سرمو انداختم پایین هیچی نگفتمو نشستم که اون گوشی رو گذاشت کنارو اومد نزدیکم دستشو انداخت دور گردنمو شروع کرد با لبش سر و گردنمو بخوره و هی قربون صدقم میرفت و هی سوال میپرسید خیلی یادم نیست چی میپرسید ولی اینکه کجا بودی و چرا اینارو پوشیدی و دوجنسه ای و غیره و همینطور بام حال میکرد مخصوصا با نوک سینه هام که من خیلی بهش حساسم که دیگه تقریبا از اوج شهوت از حال خودم خارج شدم و ول شدم تو بقلش اون که سبیلای گندش خیلی اذیتم میکرد تمام سر و صورت و بدنمو با لبش میخورد و من تو اوج لذت بودم مخصوصا وقتی با نوک سینه هام ور میرفت دیوونه میشدم و یواش یواش دستمو بردم سمت کیرش و شروع کردم به بازی کردن باش تو همین حین گوشیشو در آورد و ی فیلم سوپر هم گذاشت که شهوت جفتمون چند برابر شد تو همین حس و حال بودیم که ی هو با ی حرکت منو به سمت پشتم کرد و ساپورتو پاره کرد مثل فیلمهای پورن wild و بعد شروع کرد با سوراخ کونم بازی کردن و انگشتاشو یکی یکی میداد داخل من عقبم از بچگی اپن بود بود و خودمم گه گداری با ی چیزی ی کم راهشو باز نگه میداشتم یواش یواش ی کم سوراخمو خیس کرد و هل داد داخل کیرش تقریبا بیست سانتی میشد و ی کم هم کلفت بود اونشب حسابی با من حال کرد شاید تا صبح پنج دفعه منو کرد البته منم که تو حال مستی بودم مثل فیلمای سوپر بهش حال دادم کلی براش ساک زدم و خیلی مثل حرفه ای های فیلمای پورن زیر و روی کیرش بهش حال میدادم تا اینکه نزدیکهای صبح که هوا داشت روشن میشد و منم داشت مستی از سرم می افتاد ازش خواهش کردم که منو برسونه اون خیلی اصرار کرد که پیشم بمون من مثل ی شوهر بهت میرسمو همینجا باش و غیره ولی نمیشد بالاخره بلند شدیم که بریم ولی چون هوا روشن شده بود نمیشد با اون وضع کاپشنمو پوشیدم ولی ساپورت چی تازه ساپورت پاره شده بعد ی شلوار هم بهم داد و منو رسوند همونجا که پیادم کرده بود وقتی پیاده شدیم ی ماچ سفت ازم گرفت و هی اصرار میکرد که شماره تماستو بده ولی من همینطور قسمش میدادم که بی خیال شو و کلا امشبو نادیده بگیر تا اینکه راضی شد و رفت… ادامه در قسمت بعد.

نوشته: هستی زنپوش


👍 11
👎 1
3923 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

648691
2017-08-30 20:59:50 +0430 +0430

اولین لایک :) تو این موضوع داستان‌های کمی خوندم…بنظرم بد نبود…قسمتِ اول بهتر بود و این قسمت یکم بزرگنمایی داشت… ?

1 ❤️

648694
2017-08-30 21:03:19 +0430 +0430

عامو بالاخره کونو دادی ?
خوبه تو فاز مستی بودی و مو به مو رو یاد داشتی :/

1 ❤️

648800
2017-08-31 08:43:12 +0430 +0430
NA

زئوس خدا خفت نکنه

0 ❤️

648811
2017-08-31 09:16:40 +0430 +0430

تک تک ریشای علی خامنه ای تو کیونت با این فانتزی تخمیت اصلا بلد نیستی تعریف کنی پس ننویس کیونی

0 ❤️

648876
2017-08-31 20:07:50 +0430 +0430

خوب بود منتظر ادامه داستانم

1 ❤️

650399
2017-09-07 13:39:41 +0430 +0430

واقعی نما بود. یعنی سعتو کرده بودی واقعی نشونش بدی

1 ❤️