خاطره ای که دختر داییم برام گفت

1400/10/02

خب من اسمارو عوض میکنم
بعد جوری توصیف میکنم ک مثلا منم
یعنی در حالت گوینده
که اون هست توضیح میدم
اسم عسل
یه دوست پسر دارع هزار بار عکسشو دیدم
والا کیریه هم اخلاقش هم خودش
این عسل خانوم ما بدجور حشریه
اما بروی خودش نمیارع
بهم گفت دوست پسرشو با دوستش اشنا کردع
دیگه رل معمولی بودن
اما این نازی خانوم فضولیش گل میکنع
میگه عسل تاحالا سکس کردین
بعد از یکم بد بیرا گفتن به نازی جون میگه نه
نازی میگع چرا دیوته
اینارو خودم جا زدم😅اخه نمیدونم چی گفت بعضی جاهاش علامت میزنم یعنی از خودم در میارم
“خب چرا باهاش سکس نمیکنی اخ جنده خوبی میشی خخ”
خب من دوس دارم باهاش سکس کنم اما خب نمیشه
چرا؟
چون خیلیییییی خجالت میکشم تازه باید اون بیاد سمت من
والا من اونی دیدم گاو بود
مثلا این عسل رو مث خاهرش میدونست انگار
یجوری باهاش حرف میزد انگار ابجیش یوده😂
خب بسه حاشیه
بعد این نازی کصخل میره به عسل میگه مربا جون شماره دوستتو میدی
میگخ کی
میگه رلتو میگم نفهم

اونم خب رفیق ۶هستن میگه اوک میده
ولی این کصمغز میره پیویش و 😂🤦‍♀️راجب سکس با عسل میگه
اونم اول جا میخوره
بعد نشون میده اب زیر کاه هیتش🤣🤣🤣
میگه از چیا خوشش میا این حرفا
اونم میگه یجا تنها بودین بمالش اونم وا میره
حالا از اونجایی این اق پسر بچه مایه داره
چند تا خونه دارن
و یکیو دودرع میکنه
خب وقتی میگه بیا خونمون
نازی میگه نمیتونم اینا
بعد با من راجب دوس پسرش حرف میزنه
و از اون موقعه من میفهمم رل داره
میگه یکاری کن اجازه بدن
حالا با ۱۸۲۸۳۷۴۷بدبختی زن عمو ترنج رو راضی میکنیم که چی بزارع بریم بیرون
دلییلمونم بریم خونه ثمانه دوست من واسع عربی
سمانه هم ک وجود نداره اصلا😁
حالا حل شد این دخی جون میره و منم جا میزنم نمیرم
بعد از چند هفته عسل خانوم تازه برام میگه چی شده
خب میگه یکم باهم بازی کردن بعدش عسل که میدونسته جریان چیه گفته تخت دارین
پسره هم میبرش تو تخت دزاز میکشن یکم کصشر ک نمیدونم چی بود میگن
خب این عسل جانو بغل میکنه اونم کلا وا میره😁😂🤣
بعد عسل گفت از عقب بغلش کرده
ن اشتباه شد
همون حالتی
بغلش کرده
پاشو تو پاش جا داده
اون یکم مثلا تعجب بازی دراورده که این پسره تخمی گفته اجازه هست بوست کنم
بعد خب مربا هم وا داده خودش گفته بفرما
اونم لبشو گرفته و حسابی مک زده
خب بفیشو من چون نمیدونم طبق نظر و تصور خودم میگم
فقط بهج گفت کصشو مالیده بعد از رو شرت خورده براش
در حالی ک لب میگرفتن کصش مالیده
اونم بلد نبود چجوری آه بکشه
ناموصا اینو بهم گقت
😁🤣
دیگه هیچ چون من نبودم تا اینجاش میدونم😁فش ندین اوکی
از داستانی های سایت های دیگه کپی میکنم مینویسم براتون
چون این یه اتفاق تو زندگی ما عجیب غریب ترین چیز بوده😀😂
حتی من ک باور نکردم واقعا خورده باشه

نوشته: شیوا


👍 2
👎 23
36601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

849286
2021-12-23 01:55:42 +0330 +0330

بیا پایین سرنون درد کرفت
شیوا گوه بخوره اینجوری بنویسه

2 ❤️

849299
2021-12-23 02:28:30 +0330 +0330

کیری حان ننویس
کسکش خان ننویس
ننویس جون مادرت ننویس
فقط دعا کن شیوا نیاد ببینه تو اینجا چی تلاوت کردی

3 ❤️

849327
2021-12-23 03:19:52 +0330 +0330

کصشعر🥴🥴🥴

0 ❤️

849385
2021-12-23 10:26:35 +0330 +0330

💩 💩 💩 💩

0 ❤️

849388
2021-12-23 10:38:22 +0330 +0330

تور جان عزیزت یه بار بعد چند روز بیا بخون اگه خودت فهمیدی چی نوشتی…

1 ❤️

849453
2021-12-23 17:42:23 +0330 +0330

این چه سمی بود

0 ❤️

849467
2021-12-23 21:22:51 +0330 +0330

خوش بحالت

0 ❤️

849504
2021-12-24 02:27:54 +0330 +0330

جالب بود من که فهمیدم چی به چی بود …دمت گرم خوب نوشتی بازم بنویس

1 ❤️

849512
2021-12-24 03:54:42 +0330 +0330

کیرم تو نوشتنت کیرم تو قلمت کیرم تو کیبوردت کیرم تو شصتت کیرم تو دستت کیرم تو مغزت کیرم تو هیکلت کیرم تو مدرسه ای که رفتی کیرم تو تک تک معلمات علی الخصوص معلم کلاس اولت کیرم تو دوران کودکیت کیرم تو نوزادیت کیرم تو کص ننت

0 ❤️

849520
2021-12-24 04:39:55 +0330 +0330

به قول حصین استاد کصشر
یعنی باید جایزه کیری ترین و بهترین کصشر سال رو بدن بهت

0 ❤️

849521
2021-12-24 04:41:29 +0330 +0330

لاشی گه میخوری بعد اسم شیوا رو هم میذاری حداقل با اسم خودت گه بخور قلم شیوا رو همه تو سایت میشناسن تو دوروزه اومدی یه اسم شیوا شنیدی گفتی با اسمش گنده شم

0 ❤️

849523
2021-12-24 04:55:11 +0330 +0330

دیس لایک ۱۸ رو من دادم ایشالله مبارکتون باشه
دیگه حرفی ندارم چون اصلا چیزی نمیشه گفت

1 ❤️

849678
2021-12-25 05:38:19 +0330 +0330

برو گمشو بابا

0 ❤️

850454
2021-12-29 20:35:19 +0330 +0330

پلشت

0 ❤️