من نسرین ۲۷ سالمه یه پسر ۳ ساله دارم سعید شوهرم خیلی بهم نمیرسید و من همیشه خود ارضایی میکردم تا حالا به کسی غیر شوهرم نداده بودم فقط دوران مجردی با دوست پسرام در حد لب و مالیدن سینه چند بار بودم زندگیم با سعید هم تو این ۵ سال یعنی تقریبا باکرگی دیگه یعنی جوان ناکام … اینجوری بهتون بگم ۶ ماه پیش اونقد حشرم بالا زده بود که تو تلگرام با پسرا سکس چت میکردم و با یکی دوست شدم که حتی عکس کس و کونم هم واسش فرستاده بودم تا اینکه یه روز پسر عموی شوهرم اومد خونه ما از شهرستان از سر بد شانسی من شب گوشیم رو تو اتاقی که اون خوابید جا گذاشتم تا صبح خوابم نبرد صبح وقت صبحانه سر میز جلو شوهرم و بچم بهم گفت نازنین بهم ۲ تا لیمو میدی شوهرم چیزی متوجه نشد اما من کامل فهمیدم که اون دیگه همه چیرو میدونه هم اینکه من خودم رو به پسره تلگرامی نازنین معرفی کرده بودم هم اینکه تو چت هام از سینه هام به ۲ تا لیموی خوشبو تعبیر میکرد پسره .چند دقیقه بعد سعید رو فرستاد سر کوچه که سیگار بخره و خودش اومد سمتم خیلی ترسیدم گفتم هرکار بگی میکنم گفت بخورش زیپش رو باز کردم و با ترس و نفرت یه هیولا دیدم جلوم تو دست و دهنم جا نمیشد هم ترسناک بود هم هیجان انگیز منو برد پشت مبل که بچه نبینه و دمر خوابوندم و با انگشت کونم رو تحریک کرد خیلی ترسیده بودم وقتی ۲ تا انگشتش تو کونم بود که تا حالا جز خیار موقع خود ارضایی چیزی توش نرفته بود اما وقتی کله کیرش رو فرستاد تو هم لذت بخش بود هم دیگه هیچ ترس و استرسی نداشتم یهو در صدا کرد و هردو خودمون رو جمع کردیم سعید گفت فلان سیگارو نداشتن بجاش یه چیز دیگه گرفتم با زبون چربش دوباره سعید رو فرستاد که همون سیگار که میخواد رو بگیره و دوباره منو از کون کرد به همون حالت دمر و آبشو ریخت رو باسنم شبش رفت شهرشون اما منو عاشق کیرش و کون دادن کرده بود یه بار بهم زنگ زد و اونقدر پشیمون بود و عذاب وجدان داشت که حالمو به هم زد گوشی رو قطع کردم و الان ۶ ماهه دنبال یه آدم مورد اعتماد میگردم اما هیشکی به دلم نمیشینه یه بارم با یه مرد دیگه خوابیدم که هم کیرش کوچولو و ضعیف بود هم سنش بالا بود هم کون دوست نداشت دیگه به کسی ندادم چند بار با کیر شوهرن سعی کردیم از پشت سکس کنیم که تا میرفت تو آبش خالی میشد
نوشته: نسترن