خاطره سکس استاد با دانشجوی حشری

1397/02/24

دوستان سلام من حدود 4 ماهه با این سایت آشنا شدم و امروز تصمیم گرفتم یکی از خاطرات واقعی خودم در زمینه سکس هایی که داشتم رو اینجا بگم. لطفا حتما نظرهاتون رو در موردش بگین.
این خاطره من بر می گیرده به سال 89 که حدودا 25 ساله بودم. اون زمان تازه فوق لیسانس گرفته بودم و دانشجوی دکتری بودم در یک دانشگاه پیام نور اطراف تهران تدریس می کردم. یک روز اواخر ترم دوم، توی خرداد ماه بود که توی اتاق اساتید نشسته بودم و دیدم مسول اتاق گفت که یکی از دانشجوهایتون باهاتون کار داره. خلاصه رفتم دم در دیدم یک خانم حدود حدود 27 تا 28 ساله با یک آرایش معمولی و موهای بلوند و لبای سکسی و لباس دانشگاه دم در ایستاده بهم گفت دانشجوی منه ولی چون سرکلاس نیومده آموزش داره حذفش می کنه خلاصه منم گفتم مشکل خودشه و من کاری نمی تونم بکنم خیلی با جذبه و سخت گیر بودم معمولا توی دانشگاه. خلاصه هی پا پی شد منم حوصله نداشتم و رفتم داخل اتاق. عصر موقع رفتن خونه دم یک مغازه بقالی نزدیک دانشگاه داشتم خرید می کردم و وسایل رو می ریختم تو صندوق دیدم یک پراید پشت ماشینم ایستاد منم بدون توجه در صندوق رو بستم سوار ماشین شدم تا اومدم حرکت کنم دیدم همین دختره داره میزنه به پنجره ماشین خلاصه داشت گریه می کرد و التماس. گفتم خوب چرا نیومدی سرکلاس گفت توی این ترم در حال طلاق از شوهرش بوده حتی برای جلب اعتماد من شناسنامه اش هم که باهاش بود بهم نشود که تازه متوجه شده 24 ساله اش هست و به خاطر آرایشش بیشتر می خوره بهش و تاریخ طلاقش حدودا 2 ماه قبل از اون روز بود. خلاصه بهش گفتم باشه با آموزش صحبت می کنم و رفتم.
هفته بعد آخرین هفته کلاس ها بود که دیدم اومده سرکلاس و با یک آرایش غلیظ و خیلی حشری کننده. بعد کلاس اومد تشکر که ممنون که گذاشتین امتحان رو بیام و ایکاش بتونم جبران کنم یک جوری نگاه می کرد که مشخص بود خیلی حشری و داغه. بعد یک هو خودش یک پیشنهاد غیر منتظره داد گفت چون سرکلاس ها نیومده خیلی از درس ها عقبه اگر می تونم براس کلاس خصوصی بذارم منم فهمیدم این دردش چیه و واقعا هم چشمم رو گرفته بود گفتم باشه شماره خط دوم را که فقط به دوست دخترام میدادم بهش دادم گفتم زنگ بزن بعداً در موردش صحبت کنیم. همون شب زنگ زد و قرار شد من برم خونه اش برای مثلا درس دادن.
روز موعود رسید منم رفتم خونه اش همون اطراف تهران نزدیک دانشگاه بود و گفت بعد از طلاق خونه را به عنوان مهریه از شوهرش گرفته. وارد که شدم دیدم اوف عجب تیپی زده یک ساپورت پلنگی و تاپ قرمز تنش بود و قدش حدود 170 سانت و حدود 70 کیلو وزنش بود تو پر و کون گوشتی و سینه های درشت سایز 80 که خطش از بالای تاپش مشخص بود. خلاصه نشستم و پذیرایی کرد و گرم صحبت و خوش و بش که تلفن زنگ زد رفت که تلفن رو که اون ور پذیرایی بود جواب بده چون صندل پاشنه بلند هم پوشیده بود کونش رو طوری قر میداد که من حشری بشم. وقتی برگشت من دیگه داشتم راست می کردم. خد خرد خرد شوخی دستی و یکهو دستم رو بردم طرف سینه اش که یک اه بلندی کشید و بعد هم کسش رو مالوندم خلاصه حسابی سینه هاش رو خوردم و با کسش بازی کردم اونم دستش رو برد طرف شلوارم که بازش کنه خودم بلند شدم همه لباس ها مو کندم تا کیرم رو دید گفتم جوون خوش سایزه شروع کرد به ساک زدن که خیلی همه حرفه ای بود بعد اون پاشد و لباس هاش رو کلا درآورد و کیر من رو که حسابی راست شده بود گرفت و رفیتم داخل اتاق خواب. من رو با اسم کوچیکم صدا کرد و گفت حمید سه ماهه کیر ندیدم تو رو خدا بکن دیگه طاقت ندارم. منم کیرم رو کردم تا ته تو کسش و دیدم اوف چه تنگه و داغ خلاصه حسابی تلمبه زدم و اونم همش می گفت جوون بزن، جون چه کیری، وای مردم، پارم کن، چشمهاش به حالت نیمه باز بود و داغ کرده بود بعد از 10 دقیقه مدل رو عوض کردیم و مدل داگی کردم تو که تا کردم تو گفت آآآآآآآآیییییی جوون بکن جرم بده. من با تمام قدرت و سرعت حدود 7 تا 8 دقیقه تلمبه زدم البته بدون کاندوم بودم کمی شل کردم که آبم نیاد. تا شل کردم گفت چرا وایستادی بزن پارم کن خلاصه دوباره زدم توش خیلی سریع و محکم تلبمه می زدیم که یکهو یک جیغی کشید و افتاد. کسش عین حوض پر آب شده بود و کاملا ارضا شد. منم همون لحظه کشیدم بیرون و کمی حق زدم و آبم رو ریختم روی کمرش و افتادم روش خلاصه بعدش با هم رفتیم حمام و از اون روز به بعد تا چند سال این رابطه ادامه داشت تا سال 92 که دوباره ازدواج کرد و منم دیگه ارتباطی باهاش ندارم.

نوشته: حمید


👍 10
👎 21
53129 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

687657
2018-05-14 21:15:43 +0430 +0430

صرفنظر از غلط املاییت نحوه نگارشتم به استاد دانشگاه نمیخوره
پس گوه زیادی نخور یخنعلی بقال

2 ❤️

687663
2018-05-14 21:27:23 +0430 +0430

چه کُس هایی که سر نمره به باد نرفت

0 ❤️

687669
2018-05-14 21:55:18 +0430 +0430

با لباس دانشگاه؟؟؟؟ مگه دانشگاه لباس مخصوص داره بلانسبت جمع همه مردم دانشگاه رفتن مردم رو خر فرض نکن هیج دانشگاهی لباس مخصوص نداره از همینجا معلوم شد که نه تنها استاد دانشگاه نیستی بلکه اصلا دانشجو هم نبودی حتی پات روهم تو دانشگاه نذاشتی. بعدشم استاد نسبت به تعداد غیبتها تعیین میکنه کی حذف بشه یا نشه نه اموزش اینجا هم چرت گفتی و در اخر کار من موندم تو چجوری تا رسیدی خونشون فهمیدی قدش چقدره و وزنش چقدره؟ نکنه با خودن ترازو و متر برده بودی؟؟/

4 ❤️

687679
2018-05-14 23:08:23 +0430 +0430

الآن من نفهميدم،اين يعني چي؟ " خد خرد خرد شوخی دستی و یکهو …"

2 ❤️

687689
2018-05-15 01:16:57 +0430 +0430
NA

اولا اقاي استاد كيرم تو سوادت دوما استاد ريدم توي دانشگاهي كه درس خوندي سوما استا كوس ننت كه به من كوس داد چهارم استاد يكدفعه رفتيو يكدفعه شوخيو يكدفعه هم گاييديو اخرشم كه لاشي كوني جق زدي ريختي روي كمرش ديوث پدر ريدم توي ريش بابات كيرم توي ابروي ننت شاشيدم توي شرف ابجيت بي بته

1 ❤️

687703
2018-05-15 04:12:29 +0430 +0430

ساسی دهنت سرویس، مردم از خنده…

0 ❤️

687707
2018-05-15 04:32:58 +0430 +0430

اولا تو پیام نور کلس اجباری نیست که بخاطر کلاس درس را حذف کنن دوما دیگه بقیشو نخوندم

0 ❤️

687720
2018-05-15 05:43:32 +0430 +0430
NA

کیر تو خودتو نوشتنت

0 ❤️

687746
2018-05-15 08:40:44 +0430 +0430

خدایی اگ پول میدن ک بیاین این کسشعرا رو بنویسین بگین تا ما هم وارد عمل بشیم…تازه سوژه های جذابتری هم داریم
آخه بدبخت دانشگاه ندیده کدوم دانشگاهی اونم پیام نور لباس مخصوص داره؟؟استاد لاشی تعیین میکنه کی حذف بشه نه آموزش
بعدشم دانشگاه پیام نور ک کلاساش اجباری نیس…پس معلوم میشه 14-15 سالت بیشتر نیس…آخه استاد دانشگاه اینجوری شخمی تایپ نمیکنه
برو جقتو بزن عمو جون
چون اگه بری خونه ی دانشجو واسه تدریس با ساپورت پلنگی نمیان جلوت و شوخی شوخی نمیشه دست گذاشت رو سینشون که بلافاصله واست آه بکشن…تهران ندیده ام هستی که هی تهران تهران میکنی…خیلی بچه ای

1 ❤️

687759
2018-05-15 10:12:09 +0430 +0430

ریغو جان باز شب زیادی خوردی بخار معدت زد بالا خوابدیدی؟؟!!

0 ❤️

687761
2018-05-15 10:25:36 +0430 +0430

از اونجایی ک گفتی ازت خاهش کرد حذفش نکنی و گفتی بمن ربطی نداره ازت بدم اومد???

1 ❤️

687768
2018-05-15 11:38:57 +0430 +0430

جالب بود اما اشکال تایپی چند تا داشتی استاد. 17 میشی

1 ❤️

687769
2018-05-15 11:42:59 +0430 +0430

داستانت تا حدودی واقعی به نظر می رسید. اما سبک نوشتن رو اصلاح کن.

0 ❤️

687795
2018-05-15 14:35:45 +0430 +0430

پیام نور که حضور تو کلاس اجباری نیست بخان کسیو حذف کنن!!! دکتر جقی

0 ❤️

687827
2018-05-15 20:46:39 +0430 +0430
NA

اگرم داستانت الکی بود حداقل سعی کن جزئیاتش بهتر باشه

0 ❤️

687860
2018-05-15 22:13:11 +0430 +0430
NA

بنظر من ومطمعنا شما یک جلقی به تمام معناهستی نقطه تا دسته توی …

0 ❤️

687919
2018-05-16 10:34:19 +0430 +0430
NA

جدیدا دخترا راحت میدنا???

1 ❤️

687986
2018-05-16 21:14:14 +0430 +0430

استاد جقی نه دانشگاه

0 ❤️

687992
2018-05-16 21:24:13 +0430 +0430

کره خر حمید مگه نگفتم مشقات رو بنویس!!!
باز رفتی سر کامپیوتر چه غلطی کردی باز همه دارن اسگلت میکن :-(
بدو برو مشقات بنویس تا بوش بیشتر نشده

0 ❤️

688073
2018-05-17 09:07:44 +0430 +0430

از یه دانشجوی دکترا بعیده بیاد بشینه مث بچه ها داستان بنویسه.
تخیلاتت صعیفه داداش مجلوق من

0 ❤️

688074
2018-05-17 09:08:32 +0430 +0430
NA

طرز نوشتنت به استادا نميخورد
البته تو اين مملكت دكتراش بي سوادن چه برسه به استاداش

0 ❤️

688107
2018-05-17 16:39:39 +0430 +0430

زپلشت

0 ❤️

820266
2021-07-15 09:33:45 +0430 +0430

خب پسر جان؛موقع تایپ حداقل یک دستت رو از توی کونت دربیار تا هم غلط املایی کم بشه و هم عقلت خوب کار کنه، و بتونی نگارش بهتری داشته باشی
ضمنا کیر امیر کبیر توی دانشگاهی که تورو اونجا زاییدن (بااجازه امیر کبیر)

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها