سلام سینا هستم ۱۷ سالمه ساکن تهران ومیخوام از سکس کاملا واقعی باخالم بهتون بگم
فقط این ک تاجایی ک بتونم داستان رو خلاصه میکنم ک طولانی نشه
خاله من ک اسمش نسرینه۳۳ سالشه و ۷ ساله ک ازدواج کرده و یک دختر ۳ ساله هم داره. خالم بندش خیلی توپه و عین سفید برفی میمونه ممه های بزرگ و گرد و ی کون قلمبه حتی یادمه ی بار ک رفته بودیم بیرون برای خرید فروشنده زل زده بود ب خالم حتی بخاطر همین بهمون اون جنسارو نصف قیمت داد. اینم بگم چون من اولین نوه هستم و خالم هم آخرین بچه هستش خیلی از دوران بچگیم رو پیش خالم بودم و خیلی باهاش راحتم حتی یادمه وقتی ک عروسی
شوهر خالم کارمند یک شرکت ساخت و ساز هستش و هر چند وقت ی بار باید برای بازدید از پروژه ها ب شهر های دیگه بره توی این مدت ک نیست خالم و دختر خالم میان خونه مامان بزرگمینا و اونجا میمونن البته ن همیشه حتی یادمه شب عروسیشون وقتی ک منو بقل کرد ب شوهرش و فامیلای شوهرش میگفت سینا مثل پسر خودمه کلا دوری ازش برام سخته و خیلی دوسش دارم،شوهرشم گفت خب پس از این ب بعد سینا جان آخر هفته ها میاد خونه ما، منم اون موقع خیلی خوش حال شدم چون خالم رو خیلی دوست داشتم
تقریبا وقتی ک ب سن بلوغ رسیده بودم همیشه خالم رو دید میزدم بعضی وقتا با شورتاش جق میزدم و یبار هم وقتی ک خواب بود کیرمو از روی شلوارش مالیدم ب رون و کونش خلاصه این ک من نصف جقام رو ب خاطر خالم میزدم
داستان از اینجا شروع شد ک یبار ک اونا اونجا بودن ماهم برای شام رفتیم خونه مامان بزرگمینا من چون ps4 دارم هروقت ک میرم اونجا اونم با خودم میبرم ک حوصلم سر نره تقریبا بعد از شام بود ک واسایلم و ps4 رو جمع کردم ک برم ولی پسر داییم (۹سالشه) ک خونشون ی کوچه اون ورتره التماس میکرد ک شب بمونم و وقتی ک صبح از کلاسش برگشت بیاد اینجا تا پیش من باشه ولی من هی میگفتم ن
خلاصه ک من اون شب چون هی بهم اسرار میکردن موندم و وقتی ک اومدم دوباره ps4 رو وصل کنم خالم گفت اع اینو داشتی میبردی؟ یعنی نمیخواستی بزاری بمونه ک ما باهاش بازی کنیم؟، بعد من ی دفعه از دهنم پرید و گفتم تو بیا با این بازی کن. ۲-۳ ثانیه تو چشمای خالم نگاه کردم بعد سریع خودم فهمیدم ک چ گندی زدم واسه همین سریع سرم رو انداختم پایین و ps4 رو وصل کردم خالمم ی لبخند ریز زد و رفت اونور
اون شب خیلی خجالت کشیدم،موقع خواب همیشه مامان بزرگ و بابا بزرگ میرن توی اتاق میخوابن و چون زود میرن در هم میبندن
من روی دشکم دراز ک شیده بودم و با گوشیم داشتم فیلم میدیدم ی دفعه خالم اومد و گفت داری چیکار میکنی؟ گفتم دارم فیلم میبینم؟ گفت اع چ خوب بزار منم بیام ببینم چون حوصلم داره سر میره،منم گفتم باشه بیا،خواستم بشینم ک خالم گفت ن همون خوابیدنی بهتره بعدش اومد سرش رو گذاشت رو شونم و فیلم رو نگاه کرد
بعد از این ک چند دیقه گذشت یکم از وقتی ک من بچه بودم گفت و این ک چقدر دوستم داره و از این جور داستانا، نشستیم ادامه فیلم رو دیدم ک درحالی ک بقلم خوابیده بود و داشت فیلم رو میدید پاش رو انداخت رو ی کیرم و بعد از چند دیقه یکم پاشو همونجا روی کیرم اینور اونور کرد و گفت پام میخاره
تقریبا آخر های فیلم بود ک یهو دستش رو گذاشت روی کیرم، من شکه شدم و خودم رو کشیدم عقب و با لبخند گفتم خاله چیکار میکنی؟ ک خالم گفت مگه سر شب خودت نگفتی ک باهاش بازی کن خب الان میخوام باهاش بازی کنم دیگه
من ی لبخند زدم و گفتم ولمون کن بزار فیلممونو ببینیم
ک خالم گفت شوخی ک ندارم باهات میخوام باهاش بازی کنم،من گفتم خاله اذیت نکن بزار فیلمم رو ببینم
گفت بقیه آرزوشونه ک من فقط باهاشون ی لحظه حرف بزنم بعد حالا من ک میخوام تورو خالی کنم تو خودت نمیزاری،من سریع متکا رو بر داشتم ک برم اونر ولی خالم سریع دستم رو گرفت و گفت من ب کسی نمیگم هم تو دوست داری ک باهام سکس کنی هم من گفتم خاله ولم کن خوابم میاد میخوام بخوابم ک یهو دیدم خالم لباسشو داد بالا و ممه هاشو بهم نشون داد و گفت ببین من جدیم و این هم بین خودمون میمونه، واقعیتش من وقتی ک اون ممه های گنده و نوک صورتیش رو دیدم خشکم زد و بد جوری شق کردم چون شلوارمم راحتی بود کیرم خیلی ضایع شق شده بود
خالم در حد ۱۰ ثانیه منو نیگاه کرد و اومد خودشو چسبوند بم و گفت ببین کیرت تا منو میبینه درجا شق میشه پس بزار خودم براش لالایی بخونم
مغزم توی اون لحظه قفل کرده بود و ب خالم گفتم خاله میشه ازت لب بگیرم؟خالم از خوشحالیش لبخند زد و گفت چرا نمیشه زندگی خاله تو جون بخواه، و اومد و لباش رو گذاشت روی لبام. اون لحظه اولین بارم بود ک لبرفتن رو تجربه میکردم و حسش خیلی خوب بود، من یکم جوگیر شده بودم و خیلی محکم داشتم ازش لب میگرفتم ک خالم گفت هیس آروم الان یکی رو بیدار میکنی تو. تقریبا ۲-۳ دیقه ای از هم لب گرفتیم بعدش من خوابیدم روی زمین ک خالم برام ساک بزنه تقریبا ب یک دیقه هم نکشید ک آبم اومد وقتی هم ک ارضا شدم کیرم توی دهن خالم بود وهمش ریخت تو دهنش. انتظار داشتم ک قورت بدش ولی سریع دویید و تف کردشون بیرون.
خالم از این ک زود آبم اومد ناراحت شده بود و گفت من امشب میخواستم ک بکنی توم،منم گفتم اشکالی نداره بیا برات جق بزنم. براش جق زدم و خونه رو تمیز کردیم تقریبا ساعت ۳ صبح بود ک تمیزکاریمون تموم شد و خواستیم بخوابیم ک خالم دوباره ازم لب گرفت و گفت دوست داشتم امشب رو تو بقل تو بخوابم ولی حیف میترسم ک یکی ی موقع ببینمون، شب بخیر گفتیم و خوابیدیم
فرداش وقتی ک کسی حواسش نبود رفتیم بالاپشتبوم و یکم اونجا خالم رو دست مالی کردم.
من فرداش هم اونجادموندم ولی چون پسر داییم هم اومده بود نمیتونسیتم کاری بکنیم ک ی دفعه خالم رفت و سیم آنتن رو یواشکی از پست تلوزیون یکم کشید بیرون ک تلوزیون برفکی بشه و بعد از چند دیقه گفت ای بابا فک کنم سیم آنتن از بالا خراب شده و احتمالا پیچش هم در اومده، سینا ی پیچگوشتی بردار بریم بالا درستش کنیم. پسر داییم هم گفت منم میام ولی خالم گفت ن، اون هی میگفت اصن دوست دارم بیام چرا نمیزاری من بیام بالا پشتبوم ک خالم گفت تو اینجا بمون ک اگه مبینا(دختر خالم) بیدار شد تو اینجا باشی و نترسه
خلاصه ک ما رفتیم بالا پشتبوم و اونجا خالم ممه هاشو گذاشت تو دهنم و گفت ک بخورشون،طوری بخور ک انگار برای آخرین بارته،یکم ک خوردم کیرم رو گذاشتملای ممه هاش و بالا پایین کردم تا آبم اومد و بعدش خالم سریع خودشو تمیز کرد و رفتیم پایین و فرداش هم من دیگه رفتم خونمون
نقریبا ۳ هفته بعدش خالم زنگ زد ب خونمون و ب مامانم گفت ک آره شوهرم امشب میره اصفهان برای بازدید پروژه من فردا مبینا(دختر خالم) رو میخوام ببرم کلاس نقاشی میشه ب سینا بگی شب بیاد اینجا بمونه. مامانمم گفت آره چرا ک ن میگم الان بیاد خالمم کلی ازش تشکر کرد
من رفتم خونه خالمینا شما رو ک خوردیم شوهر خالم خدافظی کرد و رفت و قبلش هم از من کلی تشکر کرد ک اومدم تا بمونم
خالم رفت ک دختر خالم رو بخوابونه و من هم اینور داشتم با گوشیم ور میرفتم تقریبا بعد از ۴۰ دیقه خالم با کلی آرایش و ی لباس توری سکسی اومد پیشم. من تا دیدمش برق از کلم پرید چون خالم سکسی بود و سکسی تر شده بود. یکم جلوم اینور اونر رفت و اومد لبم رو گاز گرفت و گفت نمیخوای بیای بریم اتاق؟ من گفتم بریم.
خالم اول بهم ی قرص داد ک خوردم و بعدش هم بهم ی کاندوم داد. کاندومه کوچیک بود و مجبور شدیم بدون کاندوم سکس کنیم وقتی کیرم رو کردم توکصش حس خیلی خوبی داشتم و چوم اولین بارمم بود داشتم از خوشحالی میمردم خالمم خیلی خوشش اومده بود و بعد از تقریبا ۱۰ دیقه آبم اومد و شبم همونجا رو تخت پیش خالم خوابیدم
فرداش خالم زنگ زد و ب مامانم گفت ک من تنهایی خیلی میترسم و باید مبینا هم دکتر ببرم و فرداشم کلاس داره اگه مشکلی نیست سیناجان بمونه پیشم ک مامانمم گفت ن بمونه عیبی نداره
(خالم وقتی ک تقریبا ۱۶ ۱۷ سالش بود توی خونه تنها بود و طبقه پایین خونه مامان بزرگمینا رو دزد میزنه ولی خالم طبقه بالا بود و از اون موقع کلا شبا تنهایی میترسه واسه همین مامان راحت اجازه میده ک بمونم)
خلاصه ک من تا وقتی ک شوهر خالم برگرده موندم پیش خالم و کلی عشق بازی کردیم
من تقریبا هفته ای دو تا سه بار ب هوای درس خوندن و این ک خالم توی درسام کمکم کنه مبرفتم خونه خالمینا و ترتیبشو میدم ولی الان چون زیاد بهونه درست حسابی ندارم و بیشتر ب هوای سر زدن ب دختر خالم میرم تقریبا هفته ای ی باره
ی بارم خالم بهم اجازه داد ک از کون بکنمش خیلی خوب بود و اولین بارش هم بود ک از کون سکس میکنه
بعد ها من از خالم پرسیدم ک چرا ب شوهرت داری خیانت میکنی و داری با من سکس میکنی چون برام خیلی سوال شده بود ک بفهمم مشکل چیه
اول خالم جواب نمیداد ولی بعدا گفت ک اون خیلی دیر ب دیر باهاش سکس میکنه و اون شب ک من رفتم خونشون و از کص کردمش تقریبا ۷ ماه بود ک هیچ سکسی نداشته و این ک شوهرش اصلن ب فانتزی هاش توجه نداره
این الان توی شهریور ۱۴۰۰ هستیم و این شروع این جریان مال آخرای فروردین بود
نوشته: سینا
سوال کنکور
معنی این جمله چیست ؟
( خالم بندش خیلی توپه )
1 نمره
بچه بیا پایین کصشر نگو سرمون درد گرفت . جدیدا خاله ها چ جنده شدن چ وضشه
میشه توضیح بدی روی تشک، چهطوری خوابیده بودی که تونست با پاش، با کیرت ور بره؟
عمراّ بشه به پشت خوابیده باشی، دستت خسته میشه، به شکم هم خوابیده باشی، نمیتونه با پاش با کیرت ور بره. تا همونجا خوندم.
اصلش اینه که به شکم خوابیده بودی که یهدفعه شوهرخالهت میاد و کون سفید و نرمت رو میبینه. همونجا با مقولهی پریودی زنها آشنا میشی و میفهمی که بایست ماهی چندشب، نقش خالهجون رو بازی کنی. الان دیگه مفهوم حرف شوهرخالهت که شب عروسی بهت گفت هر هفته بیا خونهمون، عملی بهت اثبات شد!
آینه و شمعدونای خالهت حوالهت بادا بیسواد
فقط ی جا واقعی بود اونم اون جا ک گفتی خالم سوژه جقمه بقیش کصشر صادراتی بود درضمن ب شوهر خالت ک میدی لیدوکایین بزن ک دردت نگیره عقده ای نشی بیای کص بگی اینجا
عجب ؛
اول داستان داشتی میگفتی حتی یادمه وقتی عروسی … بقیه اش چی شد؟ یهو رفتی تو داستان ؟
شما راحت باش و من هم باور کردم داستانت رو ؛
امیدوارم خوشبخت بشین ؛
موفق باشی
بچه بیا پایین سرمون درد گرفت بیا پایین کسشر نگو بابا سرمون درد گرفت
یه لحظه فکر کردی تو گیم نتی گفتی بیا با این بازی کن مردم از خنده انجا
كص كشا يكم خلاقيت داشته باشيد
راستي وقتي رفتي خونشون برات شربت درست نكرد؟؟
توی داستان ها همه مرد ها و زنهایی که بهشون خیانت میشه سردمزاجن برعکس همه اونایی که خیانت میکنن جانی سینز و الکسیس هستن
جالب تر اینجاست که به هرکی که خیلی وقته بهش فکر میکنن میرسن
خواستن توانستن است 🤣🤣🤣🤣
نه به داستانت کاری دارم نه به راست و دروغت فقط عمق فاجعه اینجاس یه بچه ۱۷ ساله سرش بجای اینکه تو درس و مدرسه و پیشرفت و آینده باشه تو سایت سکسی و داستان از خودش تراوش میکنه ای لعنت بر پدر و مادر هر چی آخونده که قشنگ ایران و به قعر فساد تباهی میبرن تا خودشون بتونن حکومت کثیفشون رو سر پا نگه دارن . خیلی حرف توی این فاجعه هست .
آین تخیلات ذهنی نوجوان های ما هست اشکال ندارد بمونم
اقا منم رو خالم کراشم ولی دیگ اینطور نیس ۱۷ سالمه درست اونم طلاق گرفته من هرکاری کردم نزدیک بشم بش نشد دیگ لین کصشرا چیه طرف ۷ ماه سکس نکنه به تو پا بده؟
زنا زرنگ ترن از اینا زیر یه ماه کیر بشون نرسه پیدا میکنن ولی ادنای ک متاهلنا چون شهوت زیادی دارن حالا داستان کیرتو وردار ببر ب رفیقات پز بده اونا کصخلن بای
منم خالمو کردم و میکنم اگه دوست داری راجبش صحبت کنیم پیام بده
طبق معمول خاله جنده ، عمه جنده ، زن عمو جنده ، زن دایی جنده ،زن داداش جنده ، زن همسایه جنده ، زن مستاجر جنده زن رفتگر محل جنده ، زن … جنده ، جنده ، وجنده و چشمشان هم سالهاست دنبال این کونی های دودول بدست است . شهوانی هم شده محل عق زدن این بچه مچه های کس ندیده.
تو گفتی بازی کن اونم قبول کرد بعد اینبار تو قبول نکردی باهاش سکس کنی اخه اوبی چرا چرت میگی کونی تو با شخصیت خداس جنگ تو ps4 هم میجقی
سینا جون دمت جیزززززز ولی چاقال شب عروسی که خالت تو رو نشون شوهرش داد و شوهر خالت با بغلی باز ازت استقبال کرد و تا الان تو زن اون هستی چرا ننوشتی جوجو کیر طلا
عمو جون تو هنوز مو حرومه بغل دودولت در نیومده یه قارچ خربزه بذاری رو زمین با کون لخت بشینی روش میبینی که هزاران کرمک یا همون کرمهای ریز سفید که تو کون اغلب بچه هاست قطاری میان بیرون که اینجوری کمتر کونتو بخارونی… کمتر بزن کور نشی باباجون نمره عینکت از همین الان بشه 10
اصلا به توهمت کاری ندارم ولی کسکش کاندوم واسه یه بچه ۱۷ ساله کوچیک بود؟؟؟؟😂😂😂
اخه کسخل کی میاد به یه بچه زیر 18 سال مدرسه ای بده همون اگه جنده هم باشه زیر 18 سال نمیاد بده
واقعا چرا فکر کردی ما باور میکنیم یه زن بالغ ۳۳ ساله به یه بچه مدرسه ۱۷ ساله کس میده؟ :)