خانم دکتر داروساز

1391/04/02

سلام این اولین باری که داستانمو براتون مینویسم ، اکثر داستانای سایت کاملا مشخصه که واقعیت نداره ولی من میخوام عین واقعیت رو براتون بگم و امیدوارم ازش لذت ببرید .
اول از خودم میگم که كريم هستم 30 سالمه از خوزستان، آدمه کاملا خجالتی هستم ، زیاد اجتماعی نیستم و دوستان زیادی هم ندارم . واسه همین خیلی کم پیش میاد که یه کی بخواد با من صحبت کنه یعنی اهل صحبت کردن هم نیستم .
تقریبا دو سال پیش بود که من برای گرفتن مقداری دارو به داروخانه شهرمون رفتم و وارد که شدم دیدم شلوغه ، پشت صف ایستادم و منتظر موندم تا نوبتم سر برسه . مسئول داروخونه دو تا دختر بودن ، یکی خانم دکتربود که تقریبا 30 سال داشت و ما رو راه مینداخت و آرایش غلیظی هم کرده بود و اندام خوبی داشت و دختر دیگری که شاگرد بود تقریبا 25 ساله به نظر میرسید اونور ایستاده بود و داشت دارو ها رو مرتب میکرد .
به نوبت من یه نفر مونده بود ( یه پیرمرد بود ) و من چون خجالتی بود به خانم دکتر نگاه نمیکردم و چشمام به در و دیوار بود ، یه لحظه چشم افتاد به خانم دکتر که داشت به من نگاه میکرد و لبخند میزد . من یه خورده جا خودم و خجلت کشیدم آخه تا اون موقع با هیچ دختری حرف به این صورت نزده بودم و یه تجربه جدید برای من بود و نمیدونستم چیکار کنم . فکر کردم چون من به اون نگاه نمی کنم و در و دیوار رو نگاه می کنم واسه همین به من زل زده بود و داشت بهم لبخند میزد تو دلم میگفتم که داره منو مسخره میکنه . تا اینکه نوبت من رسید …
به من نگاه کرد و با نیشخند گفت امرتون . بهم بر خورد و تصمیم گرفتم که از اونجا بیام بیرون و به داروخانه دیگه برم . از اونجا که اومدم بیرون یه حس جدیدی برام بوجود اومد نیشخند خانم دکتر همش توی ذهنم بود یه حالت شهوتی بهم دست داده بود خیلی دلم میخواست برگردم و ببینم چی میشه ، مثلا شاید با هم دوست شدیم و همین جور فکرای احمقانه به ذهنم میومد .
تا اینکه تصمیم گرفتم بگردم داروخانه . وارد که شدم دیدم بازم داروخانه شلوغه ، اینبار نشستم تا اونجا خلوت بشه مشتریا میومدن و میرفتن و من هنوزم نشسته بودم تا همه برن . تا اینکه اونجا خلوت شد و خانم دکتر منو صدا زد که برم جلو و سفارشمو بگم تا منو دید شناخت و گفت : چرا دفعه قبل از اونجا رفتم و بازم داشت با این حرفا منو دست مینداخت و البته من با این حرفا نه تنها ناراحت نمیشدم که خوشحال و شهوتی تر هم میشدم .
دختر شاگرد به خانم دکتر گفت که اگه کار نداره بره دستشویی که طبقه دوم بود . خانم دکتر داشت نسخه من رو نگاه می کرد و اونجا هم که خلوت بود و نگاه کردن به صورت خانم دکتر که آرایش وحشتناکی کرده بود لذت دیگه ای داشت .
کنترل خودم رو از داده بودم و نمیدونستم که چیکار کنم تا خودم رو ارضا کنم که یهو گفت : اینجا خلوته ها …
همین که اینو گفتم خانم دکتر یه نگاهی بهم کرد و با جدیت بهم گفت که چی گفتی ؟ من بازم تکرار کردم که اینجا خلوته …
دفترچه رو روی صورتم پرت کرد و گفت : گم شو آشغال ، کثافت و همین جوری داشت فحش میداد . و همین منو شهوتی تر میکرد البته خیلی هم ترسیده بودم و قلبم داشت از جاش بیرون میزد ولی چه کنم که دیگه کار از کار گذشته بودم ومن تا یه کار نمیکردم از اونجا نمیخواست بیام بیرون
مونده بودم که چی کار کنم یهو بهش گفتم : میخوام بغلت کنم . خانم دکتر همین طور مات و مبهوت داشت منو نگاه میکرد بازم ادامه دادم : به خدا فقط میخوام بغلت کنم و دیگه میرم … این بار فریاد زد که : از داروخونه من برو بیرون و از این حرفا که من بازم گفتم : ببنین هیچکی اینجا نیست و اگه یه بار بذاری از پشت بغلت کنم میذارم میرم دیگه اینجاها هم پیدام نمیشه …
خانم دکتر کلافه شده بود نه به اون نیشخند زدناش و نه به این که ترسیده بود و یه جوری مجبور بود که به خواسته من تن بده . من هم همین جوری داشتم میگفتم که فقط یه بار و هی تکرار می کردم که دیدم خانم دکتر یه نگاهی به این ور و اونور انداخت و وقتی که دید هچکی اونجا نیست به من نگاه کرد و گفت : فقط یه بار ها فقط یه بار ، بعدش میری ها … منم گفتم : آره فقط یه بار دیگه میرم
خانم دکتر بهم گفت که از اونور ویترین بیام تا برسم بهش . دل تو دلم نبود اولین تجربم بودم و تا اون موقع حتی دستام به دخترا هم نخورده بود ضربان قلبم زیاد شده بود و صورتم سرخ سرخ ، نفهمیدم که چطور رسیدم اونور ویترین که یهو خانم دکتر دکتر رو روبه روم دیم تازه از اینور که دیدمش شهوتی تر از قبل شدم چون از اینور میشد باسن زیباشو دید و حالت فرم بدنش خیلی جذاب بود .
تو این فکرا بودم که خانم دکتر گفت : زود باش دیگه منتظر چی هستی الان سر میرسن و مدام این رو تکرار میکرد . من دست و پام رو گم کرده بودم و قلبم همینطوری داشت تند تند میزد بیشتر بهش نزدیک شدم تا جایی که نفساشو میتونستم حس کنم .
خانم دکتر برگشت و پشتشو بهم کرد منم دیگه طاقت نیاوردم و زود خودمو بهش چسبوندم … خدااااااااااااا … تازه فهمیدم که بالاترین لذت دنیا چیه . واقعا اگه تجربشو نداشته باشی نمیفهمی من چی میگم . چه گرمایی داشت کون خانم دکتر که توی چند ثانیه کیرم به اندازه ای بزرگ شد که اومدم کیرمو از شلوارم درست کنم که صاف بشه یهو دستم خورد به کون خانم دکتر که بازم رفتم توی اون لذت … که خانم دکتر خودشو ازم جدا کرد و گفت : بسه دیگه برو الان یکی میاد برو .
ولی من نمیتونستم اون لذت رو از دست بدم واسه همین یه بار دیگه از خواهش کردم که بازم از پشت بغلش کنم … چند بار اینو تکرار کردم و خانم دکتر هم که دید دیگه فایده نداره و میخواست زود منو از اونجا رد کنه قبول کرد و این دفعه خودش برگشت و جوری پشتشو بهم چسبون که یه هویی آبم اومد و بازم رفتم توی اون حس و حال بعد چند لحظه که به خودم اودم خانم دکتر هنوز توی بغلم بود و دیدم که دیگه وقتی ندارم و باید زود اونجا رو ترک کنم برای آخرین بار همنطوری که توی بغلم بود دستامو بردم جلو و دوتا پستوناشو توی دستام گرفتم پستوناشم خیلی داغ بودن و بوی خاصی داشتن لذت بیشتری داشتم میبردم پستوناش خیلی زبر بودن و فرم خاصی داشتن توی دستام داشتم باهاشون بازی میکردم که خانم دکتر دستمو از سینه هاش برداشت و ازم جدا شد و بهم گفت که دیگه برم منم حق رو به اون دادم و دیگه نخواستم باسش دردسر درست کنم که یه هو صدای در طبقه بالایی اومد و شاگرد خانم دکتر بود که از دستشویی داشت می اومد .
دیگه باید میرفتم ولی اصلا دلم نمیومد که خانم دکتر رو از دست بدم و شاگردش که همین طوری داشت از پله ها پایی می اومد و ما رو نمیدید تصمیم گرفتم که برای آخرین بار یه بوس از لب خانم دکتر بگیرم و بدون اینکه ازش اجازه بگیرم صورتش رو گرفتم و به اندازه 3 ثانیه لبش رو بوس کردم و ازش خدافظی کردم و از داروخانه خارج شدم بدون اینکه دارو هامو گرفته باشم ولی به جاش یه لذتی رو از خانم دکتر گرفتم که تا آخر فراموشش نخواهم کرد .
الان 2 سال از اون ماجرا میگذره و من تو این 2 سال هرگز به اونجا نرفتم به خاطر اینکه بهش قول داده بودم که دیگه به اونجا نرم ولی بازم دلم براش تنگ میشه …

نوشته: كريم جون


👍 0
👎 6
224105 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

322851
2012-06-22 16:35:57 +0430 +0430
NA

داستامت کس شعر بود کس کش مگه ما وقتمون رو سر راه اوردیم هنوز وقت نکردم خواهرت رو بگا بدم

0 ❤️

322852
2012-06-22 17:33:07 +0430 +0430

کس کش خانم دکتر بهت لبخند زد اما تو توهم زدی داره باهات حرف میزنه ؟؟
آخی
با لبخندش کلی حرف زد و فک جنبوند و تو هم خجلت ببخشید خجالت کشیدی؟
کس کش از بس طنز نوشته بودی نمیدونم چی بهت بگم.
آخه شافت تریلی 18 چرخ حواله ی کون قلپبه ات چرا کس شعر میبافی؟
مگه مرض داری آخه؟
کونت میخواره؟
آخه چی بگم؟
دکترای ماهم جنده شدن و دارو خونه های ما خلوت و شاکردمون هم ریدمون گرفت و آقای خجالتیمون هم پر رو شد و …
تا این کس مشنگ طعم بالاترین لذت دنیا رو بچشه.
کیر نره خر ایرانیه بدون اصلاح نژاد تو حلقومت
کیر چیتای در حال انقراض ایرانی توی کونت.
کیر جاگوار آفریقایی تو دهنت بیام چسب قطره ای بریزم تو سوراخ کیرت نتونی بشاشی به این سایت؟
.
.
.
راستی بچه ها این چند روزه که سایت خراب بود به یه کشف شرلوک هلمز وارانه رسیدم.
داستانای دوستمون آرا به احتمال 80% کپیه.
عادت ندارم حرف الکی بزنم و میتونم با مدرک ثابت کنم.
هر کی مدرکشو خواست پیام خصوصی بده اما یه توضیح کوچولو درباره ی کشفش.
پنجشنبه رفته بودم خونه ی یکی از دوستام که بحثو کشید رو داستانای من.
خلاصه شروع کرد به کسشعر بافتن و آخرشم گفت داستان فقط داستانای آرا…
بهم گفت داستانات یه جورایی کپیه اونه.گفتم زر اضافی نزن چون من داستانای آرا رو نخوندم…در آورد گفت سیگار کشیدن توی داستان مخصوص آراست…گفتم چه ربطی داره؟
گوشیشو در آورد و توی داستان های آرشیوی موبایلش یه قسمت از آخر یکی از داستان های آرا رو نشونم داد و گفت بخونش
دو خطش رو خوندم از اول تا آخرشو براش تعریف کردم.
دو سال پیش خوره ی کتاب های الکترونیکی یا همون مجازی بود.
مثل خر رمان و این چیزا میخوندم.
این داستان رو هم توی بزرگترین سایت کتابخونه ی مجازی ایران یعنی سایت هم کتاب با اسم سحر دانلود کرده بودم و خونده بودم.
خلاصه منم آرشیوی های موبایلمو در آوردم و کتابه رو نصب کردم و دقیقا همونجا رو نشونش دادم.
اون که کف کرد امیدوارم شما هم کف کنید آخه پاش نوشته بود نویسنده وتبدیل کننده : سید محمد رضا خطیب

حالا یا ایشون کپی کردن یا آرا جون.
اگه آرا کپی کرده که کیرم تو دهنش
اگه اون یارو کپی کرده بریم خرشو بچسبیم

0 ❤️

322853
2012-06-22 18:34:36 +0430 +0430
NA

نظر خاصی ندارم

0 ❤️

322854
2012-06-22 20:51:16 +0430 +0430
NA

باسلام دوست عزیز فکرکنم دراول داستان یک اشتباه جزیی داشتی که قابل اغماضه وبایدمی نوشتی میخوام بااین داستان خالی بندی رابه کاربران سایت اموزش داده ورکوردجدیدی را به ثبت برسانم وفتح باب جدیدی درمیزان حماقت وخریت خودرانشان دهم بقول سعدی تبریزی!!!(بنگرکه تاچه حد است حماقتت کریم جون )خارج ازشوخی دوست گرامی ایاموجودی بنام انسان رامیشناسی؟باورکن اگه بگردی ویک انسان باکمترین ضریب هوشی مثل خودت پیداکنی بازم این خزعبلات راباورنمیکنه یادیک جوک افتادم که طرف همشهری نویسنده داستان بوده میگه ابادان زلزله امد20ریشترازش میپرسندحتما شهرنابودشدجواب میده نه ولک مگه بچه ها گذاشتند

0 ❤️

322855
2012-06-22 22:22:48 +0430 +0430

خالی بندی بود دیگه ننویس. . . . . . . . . .
کله کیری یعنی آخر خالی بندی بود. شاشیدم تو خودت و داستانت. تخمی ترین داستان تو چند ماه اخیر بود.
این قسمت رو بخون:
خانم دکتر که داشت به من نگاه میکرد و لبخند میزد . من یه خورده جا خودم و خجلت کشیدم آخه تا اون موقع با هیچ دختری حرف به این صورت نزده بودم
کوس کش اون بهت لبخند زد و تو این رو به حساب حرف زدن با یک دختر تلقی کردی؟ آخه چی بهت بگم که آبروی بچه‌های خوزستان رو بردی با این سواد کیریت. کیر تو تخیلات تخمیت. تمام چیزایی که کفتار پیر حوالت کرد را در 300 ضرب کن و باز حواله خودت بکن. آخه چه فکری کردی که این اراجیف رو نوشتی؟ یک مدت این سایت بسته بود ناراحت بودم ولی الان میفهمم که چقدر راحت بودم. آبمنی بوزینه تو افکارت دیگه ننویس. کیر “مصطفی پایان” تو کونت، جلقو دیگه ننویس.

0 ❤️

322856
2012-06-22 23:22:15 +0430 +0430
NA

سلام به همه بچه ها،
بخدا چند روز سايت مشكل داشت دلم واسه همه تون تنگ شده بود از سيلور فاك و دول طلا و تكاور جون و پژمان و محسن و ارغوان و سپيده و زيم زاكس و٠٠٠
تا استاد مكس ماهوني كه يه مدته اصلا پيداش نيست،بهرحال همه دوستان عزيز و كاربران محترم شهواني داستان كه چه عرض كنم يه ريدمان به تمام معني بود فكرنكنم خود كريم جون! هم فهميد كه چي بلغور كرد ديگه ما كه محاله،هرچي ميگيم بابا بعضي از صنايع دستي! خوب نيس و يه جاهايي آبرو بر ميشه انگار يه عده متوجه نميشن بفرما اينم نمونه اش!
آقا رفته داروخانه شاگرد خانم دكتر ٢دقيقه رفته دستشويي اونوقت توي همين ٢ دقيقه ايشون خانم دكتر رو ميكنند،لب ازشون ميگيرند و تازه در شرايطي كه پشت خانم دكتر به ايشون بوده و لباس هم پوشيده بودند ايشون بوي پستان خانم دكتر را هم تشخيص ميدهند !
ببين توهم در سطح يورو 2012 كه ميگن يعني همين!
بهرحال كريم جون بازم بيا اينورا!
براي خنده تو بهترين گزينه اي!

0 ❤️

322857
2012-06-23 01:33:28 +0430 +0430

با سلام و تحیت خدمت دوستان و کاربران گرامی و عرض پوزش بابت اینکه به خاطر تغییر سرور چند روزی سایت به حالت افلاین بود که البته به من ربطی نداره و برید یقه ادمین رو بگیرین و همینطور با تشکر از دوستان عزیزی که در اینجا حضور بهم رسوندن و همینطور داداسعید گرامی که یاد و خاطره ی استاد مکس ماهونی رو گرامی داشت باید در مورد این داستان عرض کنم که :
مرتیکه جفنگ الواط بعد از چهار روز اومدیم اینجا با داستان تخمیت مواجه شدیم، فکر کردی رو پیشونی ما نوشته عبدل کس قرنه که جفنگیاتت رو باور کنیم؟ حیف وقتی که صرف خوندن جفنگیاتت کردم. همه تیم های فوتبال حاضر در مرحله نهایی یورو 2012 با مربیاشون یکجا تو کونت که البته باید خوش به حالت هم بشه وگرنه دفعه بعد کیر بازیکنان عربستان رو حواله ت میکنم. هرچند میدونم در اونصورت بیشتر حال میکنی پس دیگه ننویس…

0 ❤️

322858
2012-06-23 02:25:19 +0430 +0430
NA

كل درخت هاي جنكل آمازون تو كوس ننت با اين كوس شعر نوشتنت

0 ❤️

322859
2012-06-23 04:21:20 +0430 +0430
NA

:8) خاک بر سر خودم که نشستم حرف های یه خوزستانی لاف زن رو خوندم اصلا همون اول که گفتی خوزستانیم نباید میخوندم. شرمنده یه وقت به خوزستانیای عزیزمون اهانت نشه اعصابم کیری شد داستانو خوندم very tokhmiiiiiiii

0 ❤️

322860
2012-06-23 06:24:36 +0430 +0430
NA

سلام به همه …کله کیری خیلی خوش چسی جلو باد هم وایمیستی.؟انقدر خودتو تحویل نگیر هنوز دکترا انقدر بدبخت نشدن که بیان…دیگه از این کس شرررا ننویس.بعد چند وقت اومدیم به کیرمون یه حالی بدیم نشد اون از داستان گی بازی اینم از تو کیرم تو روحت

0 ❤️

322861
2012-06-23 06:28:50 +0430 +0430
NA

کیرم به او خور و جو خور طایفت

0 ❤️

322862
2012-06-23 10:42:51 +0430 +0430
NA

یادمه تو یکی از چت روما یه یارو اهوازی بود یا آبادانی اومده بود اسمش عیسی بود-کسخل،دروغگو،کس کش اومده بود بامن خصوصی چت کنه فکر کنم پسر خاله همین شاسکول باشه و در آخر باید بگم
آه کریم جون ریدم روت مرتیکه سُنده
اگه ننت کیر خواست بگو اصلاً خجلت نکش

0 ❤️

322863
2012-06-23 11:30:10 +0430 +0430
NA

به جان خودم انقدر رمان هاي عاشقونه توي اين يه هفته خوندم مخم داره ميترکه
خدايا به کي بگم عاشقش شدم ميدونم اينجا جاش نيست اما بايد خودمو خالي کنم زندگيم ،عشقم همه به کمارفتن
سه هفتس زندگيم افتاده رو يه تخت سفيد تو يه بيمارستان حاضر بودم تمام هستي موبدم تافقط بلند شه
درضمن جايي رو غير از اين سايت نميتونستم برم
دوستان فقط يه نصيحت از داداش کوچيکتون داشته باشيد
عشق مقدسه تورو خدا ارزش اون رو نگه داريد
همین :(( :(( :((

0 ❤️

322864
2012-06-23 11:41:26 +0430 +0430
NA

یه لحظه چشم افتاد به خانم دکتر که داشت به من نگاه میکرد و لبخند میزد . من یه خورده جا خودم و خجلت کشیدم آخه تا اون موقع با هیچ دختری حرف به این صورت نزده بودم و یه تجربه جدید برای من بود و نمیدونستم چیکار کنم … ریدی! فرق بین حرف زدن و نگاه کردنو نمیدونی گاگوول؟!
گفت امرتون . بهم بر خورد و تصمیم گرفتم که از اونجا بیام بیرون و به داروخانه دیگه برم … به کیر اسب رستم که بهت برخورد!!! دقیقاً کجاش بهت برخورد کرد؟!!!
خانم دکتر برگشت و پشتشو بهم کرد منم دیگه طاقت نیاوردم و زود خودمو بهش چسبوندم … خدااااااااااااا … تازه فهمیدم که بالاترین لذت دنیا چیه . واقعا اگه تجربشو نداشته باشی نمیفهمی من چی میگم شاشیدم تو تجربه نداشته ات که پزشو میدی!
پستوناش خیلی زبر بودن و فرم خاصی داشتن … کلاً برو بمیر داستانت دروغ بود خودتم آدم بیخودی هستی

0 ❤️

322865
2012-06-23 12:17:07 +0430 +0430
NA

کیرم تو این داستان کیریت.کونده خان خودتم میدونی چی گفتی؟ برو جلغتو بزن بابا جلغغغغغوووووووووو

0 ❤️

322866
2012-06-23 15:27:14 +0430 +0430

باز یه داستان دزدی دیگه
بابا میخواین داستان بدزدین چرا از همینجا کش میرید؟فکر نمیکنید بچه های سایت کل داستانهای اینجا رو حفظن؟از یه جا دیگه بیارید اقلا

0 ❤️

322867
2012-06-23 17:49:46 +0430 +0430

یارو عربه میره داروخانه. . . . . . . . . . . . .
میگه خودش کاندوم داری؟ فروشنده میگه بله، عربه میگه خودش 99 تا کاندوم بده. فروشنده میگه چه خبره یک دفعه بیا من رو هم بکن. عربه میگه پس خودش 100 تا کاندوم بده.

0 ❤️

322868
2012-06-24 09:39:15 +0430 +0430

BORO KOSKESH KOSO SHER NGO.NNTO BGHL KON

0 ❤️

322869
2012-06-24 16:15:59 +0430 +0430
NA

با سلام خدمت همه بچه های گل
باور کنین تو این چند روزه اعصابم به هم ریخته بود و همش فکر میکردم که حتما این برادران بی پدر ومادر ارتش سایبری حتما سایت رو هک کردن و از دسترس خارج کردن
ادمین محترم لطفا وقتی میخوایی سرور رو تغییر بدی از چند روز قبلش خبر بده
دلم برای همه دوستای ثابت قدم شهوانی تنگ شده بود

0 ❤️

322870
2012-06-24 21:40:15 +0430 +0430
NA

این دیگه اخر داستان بود به خدا.اول داستان گفتی بلد نیستی حرف بزنیا.تو کل داستانتم نشون دادی اومدی زر بزنی ریدی اسکل.خدا شفات بده

0 ❤️

322871
2012-06-24 21:51:01 +0430 +0430
NA

نظری ندارم ولی یه شعر می سرایم تا دهن تورا بگایم:
زودارضایی داری کوچولو؟آخه این سکس بود کونی؟//////////// برا کردنت اول سرتو میکنم تو گونی//////قیافه ننت یادم اومد آها!!! تو که از خودمونی//////// شما کسخولید حتی نکردید جنده پولی///////////حتما تا اون موقع نمیدونستی داری یه دولی////////// بدون این دفعه پشت سرت واساده یه غولی//////// تا بگادت همینجوری راست راست/////// آرمین این داستان کیری تو به تخم چپش پاس داد////////بدونید اومدم تو سایت تا با رپ کردن//////////بگام ننه اونایی رو که کلا رد کردن/////// داستانت خیانت نبود نبود با محارم/////اون دکتره جنده بود باید در میورد مخارج////// هنوز واسا شعرامو از تو کونت نکردم خارج/////////شما عقده هایی هستید که باسه کس میزنید میرید خارج////////// کیرم راست شده تا نره تو کونت نمیبره خوابش/////////////دیگه نبینم کس بدی تو سایت چون بالاشه پادشاهش ;)

0 ❤️

322872
2012-06-25 00:56:08 +0430 +0430
NA

یه آدم دست و پا چلفتی که 30 سالشه و هنوز با یه دختر رو در رو صحبت نکرده میره به خانم دکتر میگه میخام بغلت کنم اونم ناچارا قبول میکنه !!!
حتما دفه بعد میخای بنویسی رفتی یه داروخونه دیگه کیرتو در آوردی گفتی یه کاندوم میخام به این بخوره خانوم دکتره هم پریده رو کیرت و بقیه ماجرا …
برو جلقتو بزن لاشی کوس ندیده سگ هم به تو پا نمیده گورتو گم کن برو دیگه این طرفا پیدات نشه
نبینم دیگه گوه زیادی بخوری …

0 ❤️

322873
2012-06-26 10:46:38 +0430 +0430
NA

:( هر چی خوندم بلکه به یه جای خوب برسم دیدم نه فایده نداره .ادمین جان اخه این کجاش داستان سکسی بود گذاشتی بعداز چند روز اومدم این مزخرفات دیدم! اه اه خیلی ضد حالی

0 ❤️

322874
2012-06-26 15:35:06 +0430 +0430
NA

کل برفهای کلیمانجارو تو کونت کسکش کونی سرش بمونی …

0 ❤️

322875
2012-06-26 22:45:27 +0430 +0430
NA

Vaqean chera?
Chera esrar dari begi dastanam vaqeiye? Kuni saresh bemuni ba ye daste guni ma bayad tasmim begirim vaqeiye ya na ke asan in az tavahom kharej bud bas daneshmanda ravan shenasi tahqiq konan bebinan moshkelet chiye! Karim kiram to kunet mese dasmale bade jaq mimoni
Oskol
Zat ziad

0 ❤️

322876
2012-06-27 07:20:39 +0430 +0430
NA

آقا اینجا داستان سکسی می نویسن.نه داستان دکتر بازی و خاله بازی و…
فکر کنم مفهوم سکس رو نمیدونی.
کهکشان راه شیری تو کونت.

0 ❤️

322877
2012-06-27 07:24:10 +0430 +0430
NA

یه روز اومدیم شهوانی حالمون بهم خورد.میریم همون وبلاگ امیر سکسی که نویسندش عالیه.

0 ❤️

322878
2012-06-28 02:07:46 +0430 +0430
NA

کس عمه ات!
اولا که این کجاش سکس بود؟
ثانیا مردک بیشعور، یه خانوم دکتر هیچوقت اینکارو نمیکنه، زنگ میزنه 110، تا اونا بیان کونت بذارن!
بچه ککککککککککککککونی!

0 ❤️

322879
2012-07-01 19:52:13 +0430 +0430
NA

باسلام خدمت همه عزيزان:
من به عنوان يك خوزستاني ازشما معذرت ميخام؛وكير همه ي عربهاي خوزستان تو كونت كريم بااين داستان نوشتنت.

0 ❤️

322880
2012-07-07 16:43:29 +0430 +0430
NA

حیف زیادی پاستوریزم! وگرنه حتما از جمله ی کیرم تو حلقت بیشتر نثارت میکردم!!! حداقل اینو نمینوشتی اولِ مثلاً داستانت! “سلام این اولین باری که داستانمو براتون مینویسم ، اکثر داستانای سایت کاملا مشخصه که واقعیت نداره ولی من میخوام عین واقعیت رو براتون بگم و امیدوارم ازش لذت ببرید .”

0 ❤️

322881
2012-08-15 17:59:21 +0430 +0430
NA

سلام بچه کونی تو برو کنار یه گوشه بشین جلقتو بزن جوجه تورو چه به کس بغل کردن اخه ریدم تو اون حلقت مگه مجبوری دروغ بنویسی که اینجوری رسوا شی بچه کونی؟دفعه آخرت باشه ها…وگرنه کونتو جر میدم…

0 ❤️

322882
2012-08-15 18:05:52 +0430 +0430
NA

Bad mgan fosh naDm
jaqie bAdbakh
kos mgI fk mKni ras mgI??

0 ❤️

525212
2015-12-12 20:41:55 +0330 +0330
NA

فقط میشه گفت کصشعر محض

0 ❤️

529639
2016-01-28 01:08:53 +0330 +0330
NA

اخه کسخل و که از امریکا وارد نمیکنن !! تو همین مملکت خودمون. داریم فراوون… یه سری افرادن خیلی خوب خیال بافی میکنن حداقل میشه به اونا گفت برو داستان تخیلی بنویس شاید به جایی برسی اما ناموساااا توی کس مغز جلبک تو هیچ دسته و گروهی نمیشه قرار داد… تا حالا داستان به این کس شری نخونده بودم … اخه کس کش تو که چنین تخیلیو کونشو داری انجام بده تا ببین همون خانوم دکتره چه مادری ازت بگاد … اخه ادم شاخ در میاره گفتم بغلم کن فقط 1 بار اونم اصرارمو دید گفت بیا تو زود بغلم کن !!! اونم چی پشت کرد به من !!! ببین با یقین بت میگم تو زندگیت هیچ گوهی نمیشی … برو یه قرصی چیزی بندا بالا از این زندگی سگی . کف دسی درای… اعتماد به نفست در. لاف زدن ستودنیه نا گفته نمونه …

0 ❤️

530290
2016-02-06 17:59:33 +0330 +0330

من هیجی نمیگم .میزارم بقیه دوستان بت بگن…اخه اول برو املا رو یاد بگیر .من که چیزی نفهمیدم تو مخاطب بودی یا خانم دکرته خیالاتیت…دستم بکش بیرون از شلوارت تا دودستی تایپ کنی…

0 ❤️

584143
2017-03-16 16:55:57 +0330 +0330

عجبببب. من نمیدونم چرا هیشکی به من نه لبخند میزنه نه نیشخنددد. کلن هر چی عشق و حاله برا دیگرونه

0 ❤️

680304
2018-04-04 04:31:50 +0430 +0430

خاک بر سرت بیچاره رو حشری کردی دیگه نرفتی؟ میدونی چقدر خود ارضایی کرده؟

0 ❤️