خانومی که من باشم

1397/10/17

یه قد بلندو اندام توپر و کون تپل و سینه های سربالای متوسط اما سفت دارم
یه نازیه تپل مپلی و ترو تمیز
نقطه قابل توجهم تو هیکلم پاهامه
و تو صورتم لبای تپل و گوشتیم و چشای درشتم
تعریف از خود نباشه همیشه مورد توجه بودم
کلا کاری ب بقیه ندارم
اولین داستانمو اینجا شرح میدم
با همسرم دو سه روز قبل عید ک تعطیل بود رفتیم شمال
اونجا ب سختی خونه گیر اوردیم و چمدونامونو باز کردیم
دل تو دلم نبود دلم میخاست اینجا جایی ک همه برام غریبه بودن یه تجربه شیرین داشته باشم
از قبل از طریق یکی از دوستام ک اینجا زندگی میکرد و خیلی نمیدیدمش برنامه ریزی کارارو کرده بودیم قرار بود چن ساعتی شهاب رو بفرستم بیرون
خلاصه شرایط رو فراهم کردم و نشستم روی مبل شروع کردم ب شات زدن و فکر کردن تا صدای در اومد
خیلی اروم رفتم سمت درو بازش کردم
نخاسته بودم عکسی ازش بیینم تا باهاش رویا پردازی نکنم
میخاستم همه چی یهو بیاد
قدش متوسط بود و چشمای آبی شیطونی داشت
هیکل ریز و خوشگل و سینه های درشت و مطمعن بودم سفیدو بلوریه
رنگ موهاش بور بود اما رنگ نبود
حس شیرینی بهم دست داد
با لبخند برندازم کردو بی تعارف اومد داخل و مانتوی پانچ بلندشو وقتی در اورد اون زیر یه اندام بلوریه لخت و خوشگل دیدم
رفتم جلو و دستمو انداختم دور کمرشو اون یکی دستمو نوازشگونه کشیدم رو نوک سینشو یه لبخند عمیق زد
ب سمت اتاق راهنماییش کردم و اسمشو پرسیدم
هلم داد روی تخت و اروم اروم اومد سمت صورتم و ب لبام زل زد و گفت نیل
دستمو انداختم پشتشو چسبوندمش ب خودم و شروع کردم ب خوردن لباش اوووووم عالی بود
کسشو أروم اروم میکشید رو کس خیسم و سینه چپمو میمالوند
انگشتمو با اب کسش خیس کردم و شرو کردم ب بازی کردن با سوراخ کونش
اهی ک کشید حشری ترم کردو یه چرخ زدم و خابوندمش زیرم و لب و گردن و زبون و زیربغلشو حسابی خوردم
جوری ک صدای اه ثنا گفتنش بند نمیومد
با دست سرمو هل داد رو کسش
زبونمو ارووووم کشیدم روش ک یه آه عمیق کشید
اونقدی تن تن زبون زدم ک جیغش در اومد
چوچولشو ب دهن گرفتم و با ولع مکیدم
و همچنان انگشتم سوراخ کونشو میکرد
حرکت زبون و انگشتمو تند تَر کردم تا لحظه ای ک صدا ها دیگه دادو فریاد بود و یه لحظه شُل شدن و بی حال شدنه نیل
یه لبخند اومد رو لبم و تا قطره اخرشو مکیدم …
لحظه اخر وقتی میخاست بره گفت بهترین تجربم بود اما چرا نذاشتی ارضات کنم
گفتم خب من همیشه دوس داشتم ب یکی حال بدم و از یکی دیگه حال بگیرم
خیالت راحت شهاب دیگه الانا باید برگرده و امشب کیرشو تقدیمم میکنه?

نوشته: ثنا


👍 4
👎 11
35519 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

740127
2019-01-07 22:05:00 +0330 +0330
NA

خانوم یا جنده ؟؟؟

0 ❤️

740135
2019-01-07 22:23:14 +0330 +0330

فک کنم شهاب خوشه :D

0 ❤️

740142
2019-01-07 22:40:50 +0330 +0330

بی شک قهرمان داستان شهابِ,چون نقشی توی این کصتان نداره.

2 ❤️

740160
2019-01-07 23:27:45 +0330 +0330

**جوک تخمی
نمیدونم کجای داستان تخمیت بشاشم که راحت بشم. شاشیدم توی قلم نازنین و شیوایی که داری و قرار نیست دیگه از تجربه‌های خودت بنویسی. شاید واقعی باشه ولی بلد نیستی که بنویسی پس ننویس.

بیاور تا شهابت را برانیم
کنیم کیری درونش بعد بخوانیم
تو هم با نیل و کارون جق جقی کن
که ما بر جق زنان چون ناظرانیم

ها کوکا**

2 ❤️

740178
2019-01-08 01:24:20 +0330 +0330

خانومی که تو باشی ؟؟؟
هه، تو گوز الاغ مش غلامم نیسی چه برسه به خانوم
اده دو پیسیت عهههههه

0 ❤️

740216
2019-01-08 07:40:30 +0330 +0330

خانما کی کیر میخواد بیاد تلگرام chnany30

0 ❤️

740229
2019-01-08 09:27:51 +0330 +0330

از تعریفی که اول از خودت کردی یاد رابعه اسکویی افتادم

1 ❤️

740257
2019-01-08 12:55:10 +0330 +0330

خانومی که شما باشی ،
جونم برات بگه که :
ها ،گوز

0 ❤️

740267
2019-01-08 14:23:38 +0330 +0330

تو هنوز نمیدونی قبله ی کونت کجاست!؟
داستان سرایی میکنی.

1 ❤️

740288
2019-01-08 17:39:47 +0330 +0330

تا توانی با دست راست جق بزن
دست راستت خسته شد با چپ بزن
گر شهابو آذرخش سیرت نکرد
کاری ندارد با نیل و شط بزن

0 ❤️

740310
2019-01-08 20:37:25 +0330 +0330

کاری با کسشرات ندارم که بقیه گفتن . کاش جای این کصشرا میگفتی با شوهرم رفتم شمال اونجا با یه شمالی لز کردم تمام . واقعا ریدی با توصیفت ، بعدشم این همسر چرا تگ شد؟

0 ❤️

740396
2019-01-09 05:53:41 +0330 +0330

نقطه جذاب داستانت فقط استفاده از اسم نیل بود خخخخ

1 ❤️

745345
2019-02-02 07:52:29 +0330 +0330

آخه لز چرا وقتی مردها میمیرن واسه جر دادنتون

0 ❤️