خدا رو شکر کونی هستم (۱)

1399/08/24

من اولین بار شیش هفت ساله بودم کون دادم و خوشم اومد ادامه دادم تا شدم یه کونی ِ حرفه ای که الآن میام میگم ، لطفن کونم بذارین ؛ بعضی ها تازه از ۱۵ سالگی شروع کردی ؟ بهر حال خوش شانس بودند که لذت ِ کون دادن رو تجربه کردند ؛ کون دادن لذت بخش ترین افتخاریه که نصیب ِ آدم میشه و هرکسی لیاقتشو نداره یه کونی باشه و من خیلی خوشحالم که الآن یک کونی هستم و از کون دادن دارم لذت می برم .
الآن ۳۳ سالمه و میخوام از یکی از کون دادن هام براتون بگم .
قبلش باید بگم که من گی نیستم و تمایل ِ اولم که در اولویت هست در سکس برام ، داشتن ِ رابطه ی سکس با جنس ِ مخالف هست دختر و زن و اینکه باید بگم از دیدن و لمس زن بیشتر تحریک میشم تا مرد ، اما در عین حالی که در رابطه با زن فاعل هستم و میکنم و لذت هم میبرم ، از کون دادن هم لذت میبرم و دوست دارم یه وقتهایی مفعول باشم و سنگینی ِ بدن ِ یک مرد رو روی خودم دوست دارم حس کنم که داره منو میکنه ، رفت و برگشت ِ کیر توی ِ کونم خیلی حال میده ، حتا اون درد ِ اولش هم وقتی حشری باشم و هوسم زده باشه بالا برام لذت بخشه .
یه روز ، وقتی دوازده سیزده ساله بودم ، روزهای امتحانات ِ خرداد بود که فقط موقع ِ امتحان میرفتیم مدرسه ، با یکی از پسرای فامیل دور که چهار سال ازم بزرگتر بود حرف میزدیم که صحبت رسید به گاییدن و این حرفها ، من از بچگی کون کونک بازی میکردم اما کیر تو کونم نرفته بود ، خلاصه اون پسر خیلی خوب توضیح داد که من راضی شدم بذارم کیرش رو بکنه توی کونم . آخه بهم گفته بود اگه کیر بره توی کونت ، کیرت هم بزرگ میشه و من باورم شده بود ، خلاصه تصمیم گرفتیم یه جایی پیدا کنیم که اون بذاره توی کونم . من هم هیجانی شدم . اون روز نمیدونم چطور امتحان دادم . همش تو فکر ِ این بودم که بالاخره میتونم کون دادن ِ واقعی رو تجربه کنم بعد از این همه سال لاپایی کردن و دادن .
بعد از امتحان گفت بیا بریم تو یه باغی که من میشناسم ، رفتیم یه باغ بزرگ بود که اون بلد بود چطور داخل بریم و بعدن فهمیدم کار همیشگیش بوده و بچه های بقول ِ خودش ساده رو به قول ِ خودش خر میکرد ، اما من خودم هم دلم میخواست و راستش یه جورایی کونم میخارید مثل الآن که دارم میگم کونم به خارش افتاده …
رفتیم تو باغ ، زیر ِ یه درختی ، کارتن پهن بود ، اونجا به من گفت شلوارتو بکش پایین و بخواب رو شکم ، من هم همین کار رو کردم شلوارمو که کشیدم پایین به کونم دستی زد و گفت جوووون چه کونی داری ، و شورتمو کشید پایین و ست میزد و انگشت میکرد ، آخ که گفتم یادش اومد انگشتشو خیس نکرده ، چند دقیقه کونمو انگشت کرد و من هم قلقلکم می اومد ، هم درد کمی داشتم که قابل ِ تحمل بود ، همینطور سرپا بودم که یهو گفت بخواب ، خوابیدم و ایندفعه دو انگشتی و بعد سه انگشتی حسابی داشت بازم میکرد. راستش اینو تا فراموش نکردم بگم که تو مدرسه که بودیم بهم یاد داد چطوری برم توالت کونمو خالی کنم بشورمش ، خلاصه حسابی با انگشتش کونمو باز میکرد و من دیگه واقعن حال میکردم ، بعدش یهو منو برگردوند و کیرشو آورد سمت ِ دهنم ، که من قبول نکردم بخورمش ، ولی وای چه کیری داشت بزرگ بود و سرش گنده و انگار ورم کرده بود ، یهو گفتم محمد این کون منو پاره میکنه ، گفت نترس کیوان جون ، بلدم چی جوری بکنمت که پاره نشی ، جوری میگامت که خودت مشتری بشی بیای دنبالم التماسم کنی بکنمت ، اون لحظه نفهمیدم چی میگه ، بعدش که مزه کیرش رو تو کونم حس کردم که چه باحال بود فهمیدم دیگه باید از این به بعد خودم برم دنبالش بیاد منو بکنه ، و البته خداروشکر محمد پسر ِ باجنبه ای بود ، و اذیتم نکرد هیچوقت ، خیلی آروم و مهربون بود و همین مهربونی ِ زیادش باعث شد ، بزرگتر که شدم دلم میخواست یه مرد ِ خشن هم منو بکنه و اون رو هم تجربه کنم . خلاصه محمد جون وقتی دید حاضر نیستم بخورم کیرش رو گفت دوباره بخواب رو شیکم . من خوابیدم رو شیکم و هیجان داشتم که کیرش بره تو کونم . محمد گفت ولی بعدن خودت میای کیرمو میخوری با لذت که همینطورم شد .
یهو احساس ِ خنکی کردم رو سوراخ کونم که فهمیدم تف زده ، نا خودآگاه دستم رفت سمت ِ کیرش و لمسش کردم . داغ بود کیرش و به نظرم خیلی باحال اومد و فکر ِ اینکه الآن این کیر میره توی ِ کونم ، حشری ترم میکرد ، یهو برگشتم و گفتم نمیخورم ، فقط با دهنم خیسش میکنم ، یهو به ذهنم رسید با دهنم تفی کنم کیرشو ، گفت اول سرشو ببوس . سر ِ کیرشو بوسیدم و آروم سرشو گذاشتم تو دهنش و داشتم تفی میکردم ، محمد گفت تا تهشو خیس کن ، بیشتر سرمو بردم جلو ، آروم با دو دستش پشت ِ سرم رو گرفته بود و فشار میداد یهو اوق زدم و کلی تف ریخت رو کیرش از گوشه لبم زد بیرون ، سرم رو ول کرد من هم کیرش رو از دهنم در آوردم و یه جوری ناراحت گفتم داشتم خفه میشدم ، خنده ش گرفت اما زیاد سربه سرم نذاشت گفت ببخشید ، نمیخواست کاری کنه من پشیمون بشم ، ناکس میدونست اون یه بار که موفق بشه کونم بذاره ، جوری بهم حال میده که بشم کونی ِ همیشگیش و همین هم شد تا چند سال بعد ؛ خلاصه گفت آماده ای بکنمت ، من هم همینطور که رو شکمم دراز میکشیدم روی کارتن هایی که رو زمین ِ باغ ، زیر ِ درخت پهن کرده بود ، گفتم آره ، ولی محمد جان ِ من یواش و آروم ، دردم بیاد کون نمیدم بهت ، اون که مطمئن بود گفت باشه کیوان ، خیالت راحت ، یهو سر ِ نرم و داغ و خیس ِ کیرش رو روی ِ سوراخم حس کردم ، قلبم تندتر از همیشه میزد و یه کمی میلرزیدم ، هوا سرد نبود و اتفاقن خرداد ِ داغی هم بود که ما زیر ِ سایه ی درخت بودیم ، ولی این لرزش رو من همیشه وقتی حشری میشم دارم ، البته کمتر و بیشتر میشه در موقعیتهای مختلف ، خلاصه سر ِ کیرش رو کمی رو سوراخم نگه داشت ، اما فشار نمیداد ، به من گفت یه کم کونتو بده بالا ، کونمو دادم بالا و با یه دست کیرم رو گرفت که اون وقتها هنوز دودول بود ، اما من خوشم اومد یهویی از داغی دستش و خیس هم که بود و حال میکردم ، یه آن یه فشار ِ خیلی کوچولو آورد کیرش رو روی سوراخم ، با این که با سه انگشت خیس حسابی باز شده بود ولی من خودمو سفت گرفته بودم ، میگفت شل کن و من نمیتونستم ، گفت کیوان انگار میخوای پی پی کنی خودتو شل کن ، گفتم پی پی میاد ، گفت نترس رفتی توالت خالی شدی ، الآن انگشت کردم تمیز بود کونت ، تو مثل ِ پی پی کردن شل کن ، بعد یهو کیرش رو از کونم برداشت و یهو دیدم یه چیز فرو کرد تو کونم گفتم چیه ؟ گفت یه حبه قند گذاشتم تو کونت شیرین تر بشه کون خوشگلت ، خنده م گرفت ، اما بعدن فهمیدم کس کش باهام چی کار کرد ، با انگشتش قند رو تو کونم میچرخوند و من هم شل کردن رو یاد گرفته بودم ، انگشت رو در آورد گفت سفت کن ، سفت کردم و سر ِ کیرش رو گذاشت رو سوراخ ِ کونم ، باز با یه دست دودولم رو گرفت و می مالید و با یه دست ِ دیگه یکی از شونه هام رو محکم گرفته بود و میکشید سمت ِ خودش ، گفت کیوان جون حالا آروم آروم شل کن عزیزم که کیرم میخواد بره تو کون ِ خوشگلت ، دیگه خوشم اومده بود ، خیلی منتظر بودم این لحظه رو و اون ناکس میدونست من دارم مشتاق تر میشم ، با همون لرزش ِ ریز و تپش ِ تند ِ قلب و هیجان ، آروم آروم شل میکردم ، یه بار هم دستم رو بردم و کیرش رو از ته گرفتم ، گفت خوبه با دست ِ خودت فرو کن کیرم رو تو کون خودت تا هر جا میتونی ، همینطور که شل کرده بودم ، خودم حس میکردم داره فرو میشه کیرش توی کونم و با دست خودم هم داشتم کیرش رو تو کونم فرو میکردم ، یه کم که رفت اون وایساد از حرکت و همون قدر که کیرش رفته بود رو توی کونم نگه داشت ، دستشو از رو کیرم برداشت و دست ِ منو از روی کیرش زد کنار و دو دستی شونه هامو سمت ِ خودش آروم همچنان که میکشید ، یواش یواش بقیه کیرشو همینطور که فرو میکرد ، روی من داشت دراز میکشید ، همینطور که دراز میکشید کیرشو آروم فرو میکرد و شونه هامو هم با دستهاش میکشید طرف ِ خودش ، من هم گاهی ناخودآگاه دوباره سفت میکردم ، وقتی میفهمید سفت کردم ، فرو کردن ِ کیرش رو تو کونم متوقف میکرد ، و میگفت آروم شل کن و باز همزمان تا وقتی من شل میکردم هم کیرشو آروم فرو میکرد و هم بیشتر روم دراز میکشید و هم با دستهاش شونه هامو میکشید سمت ِ خودش ، نفهمیدم کی کل ِ کیرش تو کونم جا شد ، ولی با این که کیرش رو کامل توی کونم فرو کرده بود ، کیرش رو تکون نمی داد و فقط کامل روی من خوابیده بود و حالا با دو تا دستهاش که از رو سینم رد میشدن قفلم کرده بود و مدام منو میبوسید و قوربون صدقه م میرفت ، من هم خوشم اومده بود و لذت میبردم . از همه شنیده بودم کون دادن درد وحشتناکی داره ، و من هم همش می پرسیدم پس چرا کون میدن بعضی ها ؟ میگفتن که چون اُب دارن و اُبنه ای هستند که من نمیدونستم چیه که میگفتن یعنی توی کونشون خارش میگیره و فقط کیر میتونه این خارش رو برطرف کنه و از این کوس شعرها ، خلاصه محمد روی من دراز کشید و قفلم کرد و منو میبوسید ولی کیرش رو تکون نمیداد و من هم لذت میبردم ، واقعن اینکه یه نفر روی من دراز بکشه و سنگینی شو حس کنم دوست داشتم ، اما همیشه کیر لای پاهام بود ولی این بار برخلاف ِ همیشه ، کیر کامل توی کونم فرو شده بود . همینطور صدای نفس زدن ِ کسی که منو میگایید توی گوشم بود و نفسش رو صورتم و بوسیدن صورتم همه و همه رو خوشم می اومد و حال میکردم ، هنوز خودم آب کمرم نمی اومد تو اون سن و من همون روز ، به شکل ِ جدی کونی شدم . واقعن لذت میبردم . محمد خیلی خوب کارش رو بلد بود . بعدن فهمیدم خودش هم همین شکلی اولین بار کونش گذاشتند . محمد با این کارش باعث شد من از کون دادن خیلی زیاد خوشم اومد و هنوز هم بهترین پوزیشنی که دوست دارم همینه ، دراز بکشم رو شکم و از پشت فاعل و بُکُن جونم تو کونم فرو کنه کیرش رو و منو ببوسه و نفسش رو صورتم باشه و قوربون صدقه م بره . اون بار ِ اول محمد کیرشو حرکت نمیداد تو کونم و مدت ِ طولانی میگذشت و الآن میفهمم که چه حوصله ای داشت . خودش فت من اینجوری کونی شدم و چندتایی مثل ِ تو رو همین جوری کونی کردم و کونی های زیادی تحویل ِ جامعه دادم که با عشق و علاقه کون میدن. همین هم شد ، من همیشه با عشق و علاقه کون میدم و التماس میکنم تو رو خدا کونم بذارین که آیدی ِ خودمو تو شهوانی گذاشتم koonambezarin . دمتون گرم . عاشقتونم بویژه بکن ها و فاعل های عزیز ، قوربون کیرهای خوشگل ِ همه تون برم و کیر ِ همه تون توی کون ِ قشنگ و کردنی ِ من . باز هم میام و براتون از کون دادن های ِ با لذت ِ خودم میگم . می بوسمتون تا مطلبی دوباره ، این سلسله مطالب رو ادامه میدم با عنوان ِ خداروشکر کونی هستم . حتمن پیگیری کنید و نظراتتون رو بنویسید .

نوشته: کیوان ِ کونی ِ کیر دوست


👍 11
👎 9
11801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

776753
2020-11-14 00:47:03 +0330 +0330

از ۶/۷ سالگی میدادی؟
زیر یه درختی کارتن پهن بود؟
تو باغ(وسط مکان عمومی) گاییدت؟
با سه انگشت؟!؟

خدا رو شکر فقط کونی هستی چیز دیگه نیستی

4 ❤️

776796
2020-11-14 02:54:00 +0330 +0330

داستاناتونو کوتاه تر کنید ی دختر تنبل مثل من چطوری این دازتانو بخونه

1 ❤️

776814
2020-11-14 04:11:33 +0330 +0330

واقعا اون دوستمون که نوشته بود حکومت این جهل و خرده ای سال با جداکردن دختران و پسرها از همدیگه باعث تشدید گرایشات همجنس بازی شده را من صددرصد قبول دارم شما ببینید از شبی ۷_۶ داستانی که منتشر میشن اکثرا دو یا سه تاش گی و بچه بازی هست خدا به داد نسل آینده برسه با این کونیهایی که آینده ی این کشورند…وزیر کونی…وکیل کونی…نماینده کونی…رییس کونی و … 👎

6 ❤️

776880
2020-11-14 18:55:17 +0330 +0330

اون پسر خوب توضیح نداده، شما خیلی پتانسیل داشتی احمق خان و یک منحرف جنسی کودن بیش نیستی…
شکر خدا که کونی هستی! 😂

3 ❤️

776887
2020-11-14 20:59:23 +0330 +0330

خداروشکر کون میدی

0 ❤️

776998
2020-11-15 15:13:08 +0330 +0330

من نه دیس میدم ونه لایک فقط زمان ما باکسی میخواستن فحش بدن بهش میگفتن کونی ولی حالا جزء افتخارات شده انگار مقام آوردن تو المپیک، خارش کون مال دادن نیست واسمش اب نیست مال انگله ودواش هم مترونیدازوله نه دادن

1 ❤️