خدمات متقابل من و خواهرزنم
خوب شاید این قصه هم مثل همه قصه های دیگه باشه با این فرق که من به آرزوم رسیدم تقریبا 10سال که ازدواج کردم ازسکس با زنم راضییم اما چون همسرم چاقه توی سکس زیاد حرکت نداره و من دهنم سرویس میشه تا هم اونو ارضا کنم هم خودمو باور کنید که یک ساله که جدی به مارال فکر میکنم راستی مارال خواهر زنمه برعکس زنم لاغر فوق العاده زیبا تا وقتی دختر بود به عشقش جق میزدم بعد که ازدواج کرد کم کم رفتم تو فکر سکس ضربدری به بهانهای مختلف هر وقت یه جا بودیم به مثلا هواسم نیست خودمو میمالیدم بهش اونم با لبخند رد میشدیا اس عشقی براش میفرستادم تا امدم جورش کنم شوهر مارال مرتیکه احمق طلاق گرفت ومنو راحت کرد ماجرا از انجا شروع شد که مارال لب تاپ خرید چون زیاد وارد نبود کارهاش میداد من تنظیم میکردم من هم هر دفعه چند تا عکس یا فیلم سوپر براش میریختم یک روز آمد خانه ما از قضا خانمم پسرم برده بود کلاس زبان گفت …نیست گفتم الان میاد اونم امد تو لب تاپ رو روشن کرد هی شروع کرد پرسیدن منم میگفتم ببینم کجا رو میگی کلافه شد امد کنار من نشست بوی ادکلنش داشت کیرم راست میکرد گفت راستی یکی دو فایل پاک کن گفتم کجاست وقتی آدرس داد دیدم خوشه گفتم چرا مگه چیه گفت هیچ چی بازش نکن فقط پاک کن گفتم خوب یادت میدم این کارهارو خودت انجام بده گفتم کیلک راست کن گفت یعنی چی منم اروم دستمو گذاشتم روی رستش گفتم اینطوری دیگه دیدم بهترین وقته دستم برنداشتم ولی دیدم دستش کشید احساس کردم تند رفتم گفتم بخشید گفت نه یاد شوهر بی شعورم افتادم گفتم فدای سرت آروم سرش چسبوندم به سینه م دیدم چیزی نگفت منم دستم کشیدم لای موهاش دیدم حرفی نزد گفتم من که نمردم هر کاری داری بهخودم بگو گفت واقا هر کاری گفتم آره گفت میدونی وقتی …از سکس تو خودش تعریف میکرد ممیگفتم خوش بحال …آخه شورم هیچ وقت نمذاشت من اول ارضا بشم تا کارش تموم میشد حال رسیدن به من نداشت منهم بیشتر اوقت خود ارضایی میکردم گفتم یعنی گفت خودت گفتی هر کاری نمیدونم چی شد دیدم دارم لباش میخورم تقریبا 10دقیقه طول کشید گفتم بریم رو تخت چون لاغر بود بغلش کردم بردم روی تخت گفتم کاری میکنم مزه سکس واقعی بچشی لباسهشو داوردم شروع کردم به لیسیدد تقریبا تمام بدنش لیسدم صداش بلند شده بودجوووووون عزییییییزم قربون کیرت بده برات ساک بزنم با یک ولع خاص میخورد باید اقرار کنم اگر ادامه میداد آبم میامد خوابوندمش کیرم میمالیدم رو چوچولش دیگه جیغ میزد کیرکیییییرررر میخواهم بکن توش عزیزم کس من فدات جرش بده مال خودته…کوفتت بشه منم با اینکه میدونستم 1سال این شاه کس کیر نخورده بدون ملاحظه تا ته کیرم کردم تو کوسش تنگ داغ بود مثل کس 14ساله چند دقیقه که تلمبه زدم دیدم بدنش داره میلرزه درسته مارال ارضا شد گفت حالا من زنتم هرکار میخواهی بکن گفتم من هر وقت میخواستم …بکنم تو دلم تورو تصور میکردم باورم نمیشه کیرم تو کوس عشقمه کسش شده بود یه هلوی ابدار با هر ضربه تالاپ تالاپ صدا میکرد گفتم داره ابم میاد گفت بریز توش نترس قرص میخورم سریع پاهش قلاب کرد دور کمرم منم با فشار آبم تا اخرین قطره ریختم تو کوسش از ان به بعد هفته ای یک بار میکنمش.
نوشته: محسن
بسیار تخمی
خیانت ننویس حروم زاده
اسم واقعی داستان:
خدمات متقابل بچه های شهوانی و مادر نویسنده این داستان
کیرم تو کونتو داستانتو شخصیتت کونی خیلی کیری بود داستانت تو کونت مورد بعد من و پسر خالم حاظریم با تو و خانمت سکس ضبدری کنیم چون گفتی دنبالشی
با این که داستانت داشت هوار میزد که زاییده یک ذهن جقیه و هیچ ارزش هنری و ادبی نداشت دو نکته نظر منو بخودش جلب که اولیش این بود اسم داستان منو یاد"خدمات متقابل اسلام و ایران"میندازه که کلی سر این موضوع به داستان خندیدم!
نکته دوم این بود که دلیل رابطت با خواهر زنتو چاقی همسرت بیان کردی!!!
اخه مردک کور مگه موقع خواستگاری چشماتو بسته بودن
که خواهرشو ندیدی
خوب زبون که تو حلقومت بود میگفتی من خواهررو میخوام…
که حالا مجبور نشی هم خودتو بدبخت کنی هم اون دوتا خواهرو و هم پسر بیگناهتو…
به هر حال امان از نادانی و درک شعور کم مردم نفهم که با کاراشون دارن هر روز اوضاع این خراب شده رو وخیمتر از قبل میکنن…
امان…امان…
آخه خر برینه تو مغزت! طرف یه ساله طلاق گرفته قرص میخوره؟ یاتوی الدنگ کس میگی یا خواهر زن نداشتت جندس!
هوی عمویی که میخوای شارژ بدزدی. خودت خری و هفت جد و آبادت کله کیری
راست ميگه پرنده عصبانی مگه كوربودي?ارش كماندار من از مديراي ايرانسلم دربه دردنبالتم مگه اينكه گيرت نيارم ميكنمت
نصيحت
vayyyyyyyyyyy ke akhe chera mardome ma inghadr bi etelah o bi savad hastan baba jan od colon male mard hast va male zan esmesh atre khafe shodam bas ke too in dastan ha mard ha az booye od colone dokhtar ha harf zadan.
حالم به هم خورد…شوهر من خوابهایی که موقع مجردیش می دیده و ارضا میشده را تعریف می کرد دقیقاً عین داستان تو بود
خااااااااااااااااااااااک بر سرت…از نظر من تو خیلی حقیری که به فکر خواهر زنت جق می زنی…خوشت میاد زنت بره با یکی دیگه بخوابه؟ نه خدا وکیلی خوشت میاد؟ آخه بابا یه کم مثل انسان رفتار کنید
کاری به داستان تخمی تخیلیت ندارم ولی کیرم توی لهجه ی احمقانه ت بره که منو یاد اون قزوینی همدانی کس مشنگ انداخت که سقف خانه شان گرومپی آمده بود پایین و ماهم اینجا خرتناقش کردیم. کیر توی اون لهجه ت بره وقتی میخوای چیزی بنویسی که دیگه نباید همونطور که حرف میزنی بنویسی. اگه محاوره ای مینویسی همه ش رو همونطوری بنویس نه اینکه یه جاش رو کتابی بگی بقیه ش رو به زبان احمقانه ی خودت. امیدوارم یه شب وقتی داری زنت رو میکنی بیفته روت و همونجا قبلش بگیره و تو هم اون زیرش خفه بشی بعد از یکماه که بوی گندتون همه جا رو برداشت جنازه تون رو پیدا کنند که افتادین روی هم مرتیکه ی بدلهجه ی کیرمغز…
مرسی Angry Bird
سوپر ریختی تو لب تابش چیزی نگفت
بردیش خونه چیزی نگفت
لمسش کردی چیزی نگفت
لب گرفتی چیزی نگفت
کردیش چیزی نگفت
… چیزی نگفت
کیر خوار پشت بی دندان تو حلقت با این نگارشت!
داستان که نبود هنوز تو همون توهماتت سیر میکنی
احتمالا زنت هم وقتی زیر تو خوابه داره به مرد همسایه فکر میکنه و حال میکنه
خجالت نمیکشی به خواهر زنت نظر داری؟
حالم به هم خورد از فکر کثیفت دیگه ننویس
نگارشت افتضاح بود با اون لهجه ضایع که خیلی سعی کردی مخفیش کنی ولی ما مثل تو گاگول نیستیم
سوژه هم خیانت بود که صد بار گفتیم ننویسید بازم تو کله پوکت نرفت
دیگه ننویس
نوش جانت من ارزومه خواهرزنموبکنم واسه خودش کسیه لامسب
حیف که اهل فهش دادن نیستم.واقعأ حیف.یکی جای من فوشش بده
يه مشت جقى ميان اينجا
بع بع مى كنن توقع دارن ما هم عر عر كنيم بدردنخور
مردک حمال خواب دیدی خیر نباشه.آخه خواب نامرد چپه فکرکنم الان زنت پیش شوهر خواهرش باشه بدو خودتو برسون تا دیر نشده .نه دیگه نرو دیرشد ! !!
ﮐﻼﻓﻪ ﺷﺪ ﺍﻣﺪ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﻦ
ﻧﺸﺴﺖ ﺑﻮﯼ ﺍﺩﮐﻠﻨﺶ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﯿﺮﻡ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩ
آخه کله گیری رفته بودم ادکلن بخرم نمیدونی چی شد ؟
10 خط نوشتی 100 تا غلط املایی داشتی . آخه عوضی که نمیدونه خانمها عطر میزنن نه ادکلن گه میخوره بلد باشه با لب تاب چیکار کنه. اه متنفرم از آدمهای خائن هر گوهی میخورین قبل از ازدواج بخورین خووووب
خیانت بود دیگه ننویس . . . . . . . . . . .
تو که حتی سواد هم نداری آخه چرا مینویسی؟ کیر تو لثه‌های تخمیت دیگه ننویس. میدونی چرا شوهر خواهر زنت طلاقش داده بود؟ چونکه از بس زنت خودش و زن تو رو کرده بود دیگه ازشون خسته شده بود. الان هم خدا میدونه زنت وقتی که تو نیستی زیر کیا میخوابه. کوس کش تو که گفتی همیشه بهش یاد میدادی چطوری با کامپیوتر کار کنه ولی هنوز بلد نبود فایل رو پاک کنه؟ کیر تو مغزت که اندازه یک باکتری هم نمیفهمی. کله کیری دیگه ننویس. کیر تو ذهنیات بچه‌گیت دیگه ننویس. جلقو دیگه ننویس.
اگه راست گفته باشی نوش جونت اما اگه دروغ گفته باشی… خودت جای خالی رو پر کن
خواهر زن ی چیز دیگه.خوشبحالت که زنت خارکصده س
من فقط کونِ خواهرزنمو بمدت چهار سال میکردم. چون دختر بود نمیشد از کوص بکنمش.ولی واقعا خواهرزن عالیه و بهترین مزه رو میده
منم میخوان خواهر زنمو بکنم چند بار بهش دست زدم هیچ حرکتی نمیکنه که نشون بده بدش میاد یبارم شونشو ماساژدادم دیدم داره حال میکنه به نظرتون چکارش کنم سنشم بالاست ولی خیلی کردنیه
نظر شما چیه؟درسته که خواهر زن نون زیر کبابه ولی مازیار درست میگه کوس وکون یه خانواده شباهت زیادی به هم داره ولی بازم ارزششو داره که یه بارم شده یه تکونی بدی
من هم یک از آرزوهام کردن خواهر خانممه, نمیدونید چه حسیه!!?کیا حسش رو دارن!!?بهم پیام بدن!
اخه کوسکش جقی اونیکه یه سال کیر ندیده پس برا چی قرص میخوره
دمت گرم که خواهرزنتو گاییدی
ولی خیلی خلاصه نوشتی
کردن خواهرزن شانس و ارادت میخاد
انشالله قسمت همتون بشه
در کتوب آلت العضما فی مقعد الضعفا شیخ پشم ادین بیض آبادی می‌فرمایید خواهرتو ماذرتو خالتو زنتو با خرید جوراب خوشحال کن
خب یک ساله کوس نداده پس اون قرص کوفتی رو واسه چی میخوره؟؟ گفت فیلم سوپر رو باز نکن ولی بهت گفت منو بکن؟ جلالخالق. سیکیم ددا سومویون🤣 😂
حداقل دوتا داستان جدید بخونید بعد کسشر اضافه کنید اینا همه قدیمی شدن
نظرات جدید داستان‌ها
- گلزار اگه داستان سکسی مینوشت طبیعی تر بود😂🗿...
- مطمئنی زنش بود فکر کنم جنده اورده بوده میخاسته پولشو دونگی ب...
- نویسندگیت خوبه ولی فانتزی و دنیای ذهنیت خیلی حال بهم زنه...
- سوووپر تابلو بود
- رفتی زاهدان یه. دوری زدین رفتین چابهار کردکه جقی کس ندیده کو...
- دمت گرم رها جون.بااینکه کمی طولانی بود ولی اصلا خسته کننده ن...
- دمت گرم مسعود جون به موضوع قشنگی اشاره کردی.خب این مالیدنهاب...
- خاک تو سرت
- کاری به داستان و تخلیات فانتزیت ندارم. اگر این داستان واقعی ...
- ارتباط نتونستم بگیرم یا داستان شما...
- جالب بود ولی ادمی که تو حجله نماز بخونه اینقدر راحت وا نمیده...
- ریدم تو جقت
- ماساژور غش نکنی
- بعضیا اونقدر خوب تعریف میکنن که آدم به یه من ریش و سیبیل دوس...
- کیر کلفت و سیاه مهماندارو مهمون کص گشادت کردی! ها!...
- وقتی هر چی جنس از ساقی گرفی و میریزی تو اسیاب و همش رو با هم...
داستان‌های تازه
- زن داداش باحال
- چهار گناه، رولت روسی
- ارباب جوان (۲)
- سکس با برادر شوهر
- اسممو صدا کن (۲)
- ماساژ خاله نرگس
- فقط یک شب
- شمس الله و دختر دانشجو
- عمه منیر
- دوست نامرد من (۲)
- سکس بعد از جدایی از همسرم
- مرگ تدریجی یک رویا
- از شمال به جنوب (۱)
- عطر ژاله (۱)
- کس سفید خاله سوسن
- بالاخره سکس اما یهویی
- ساعت یازده و نیم (۱)
- هما مستاجر من (۱)
- سکس با دوست دختر رفیقم
- ممه های سارا
- خورشید عشق
sexyboy23
خب کوس و کون خواهر زنم خیلی شباهت به کوس و کون زن خود ادم داره…
دیدم که میگم
به سایر عوملش کاری ندارم