خواستم بدم ولی طرفو به بدترین روش گائیدم

1400/01/05

سلام این اولین داستانمه
هرچی دلتون خواست فحش بدین

خب طبق روال اسم ها مستعاره
اسمم آراد،۱۸ ساله،۱۷۳ قد ، چهار شونه ، مقدار زیادی هم پشمالو.
ماجرا از ۱۴ سالگیم شروع شد که فهمیدم دوجنس گراهستم که باورکنید خیلی ترسناک بود برام که دیگران بفهمن مخصوصا خانوادم چون همینجوری هم جز مامانم کسی دوستم نداره (باوجود اینکه توی کمتر از ۱۵ دقیقه خودمو تو دل هرکسی جاکنم)

خب بعد کلی بد بختی تونستم با پسری که باهم توی یه کافه توی اصفهان کار میکردیم رابطه برقرار کنم البته پسره هیچ شباهتی به افرادی که ممکنه من باهاشون رابطه جنسی یا عاطفی برقرار میکنیم نداشت من صرفا میخواستم ببینم سکس با یه پسر چه جوریه چون اون موقع ها هیچ تجربه ای نداشتم اونموقع ۱۵ سالم بود اما به خاطر هیکل روفرمی که دارم کسی سر به سرم نمیزاشت ما تو یه اتاق که برای نیروهایی که از شهر های دیگه میومدند اقامت داشتیم وجز من واون یک نفر دیگه بودیم.
مشخصات طرف مقابلم امیر ۱۷۵ قد لاقر سبزه اما زیاد بدک نبود
یه روز پسر دیگه که پیشمون بود گفت میخواد بره شهرشون وبعد از رفتنش تازه رابطه من با امیر جدی شد وگاهی از شوخی به هم دست میزدیم همدیگرو انگواک میکردیم کم کم رابطمون عمیق تر شد واحساس خوبی به کار هایی که میکردیم داشتم واز رابطه یواشکیمون لذت میبردم خب گذشت تااین که کمکم به هم فهموندیم که واسه سکس راضی هستیم ومیتونیم انجامش بدیم پس رفتم حموم وبدنمو با پودر موبر (تیز بر) تمیز کردم اونم همینطور وشب بعد از بستن کافه وخوردن شام رفتم توالت که داخل و بیرونو تمیز کنم (قبلش تو یه سری سایت رفته بودم ببینم چجور برای سکس مقعدی آماده بشم وگرنه من که چیزی بلد نبودم) وقتی کارم تموم شد رفتم تو اتاق استراحت دیدم اونجاست بماند که چه استرسی داشتم (ازقبل بهش گفته بودم که عشق بازی رابطه و دوطرفه میخوام ) بدون هیچ حرفی اومد سمتم ومنو برد رو تشک هایی که کنار هم انداخته بود منتظر بو دم منو بوسه واولین بوسه یه عمرمو تجربه کنم تا بفهمم چه حسی داره اما اون بدون کوچک ترین حرکتی منو بر گردوند وشلوارم رو کشید پایین منم لال مونی گرفته بودم وهمینطور نگاش میکردم ( موقعی که در بارش حرف میزدیم خودش رو آدم رمانتیک و حرفه ای نشون میداد) شلوارشو در آورد و رفت پشتم وبدون کرم وهیچ چیز دیگه ای فشار داد تو من که از درد سرخ شده بودم اونم بدون ملاحظه فشار میداد (من نوعی مشکل عصبی عدم توانایی کنترل خشم دارم که وقتی عصبانی میشم یا کسی آزارم بده کنترلم رو از دست میدم وبه شدت پرخاشگر میشم) بعد چند دقیقه تلاش اون وتحمل من یهو چرخیدم واون افتاد رو زمین خیلی از دستش ناراحت وعصبانی بودم نمیدونستم حتی به کدوم دلیل بزنمش این که دروغ گفت یا اینکه منو خر فرض کرده بود ، نا خواستبه سمتش حمله ور شدم دستشو پیچوندم و چسبوندمش به زمین یه طرف صورتش به قالی چسبیده بود وا اون طرف سمت من همینطور که تقلا میکرد منم دستمو بردم بالا و با کل زورم یه کشیده بهش زدم که آروم شد وشروع کرد به گربه از گریش لذت میبردم واسه همین زانومو گذاشتم رو دستیش که پیچونده بودم ، بایه دستم سرشو نگه داشتم وا با دست دیگه بهش کشیده میزدم هر چی بیشتر میزدم عقده هام بیشتر خودشو نشون میداد وتمامشوروی اون خالی میکردم ، بلند شدم از روش اونم سریع از زیرم بلند شد فکر کرد ولش کردم اما سریع کمر بندمو از توی کشو در اوردم خواست بره بیرون که یادش افتاد در قفله (وقتی رفتم تو درو خودش قفل کرد ، وبه قول شاعر :خودت کردی که لعنت بر خودت باد) شروع کرد التماس که ترو خدا گوه خوردم و …
منم بدون کوچک ترین تردیدی با سکک کمر بند زدم تو پهلوش که افتاد واز درد به خودش میپیچید منم سریع لباساشو در آوردم دیدم میخواد بلند شه کا چند بار دیگه باقسمت چرمی کمر بند زدم رو کمرش کره افتاد رو زمین و دیگه جونی براش نمونده بود منم کشوندمش رو تشک ها و جفت دستا شو پشت کمش نگه داشتم یه تف به سر کیرم زدم و بعد یه کم فشار تا ته کردم سوراخش
( معلوم بود قبلا داده ) ومنم شروع کردم به تلنبه زدن حس بی نظیری بود گرمای کونش صدای برخورد بدنامون نگاهم افتاد به کبودیها که روی پوست سبزش نمای جالبی شده بود نا خواسته با کف دستم کوبیدم رو کمرش از درد ناله بلندی کرد که به یکباره دیوونه اون صدا شدم و بازهم زدم ، باز همزدم واون هر بار همون صدای شهوت انگیز رو تولید میکرد
آخ
آی آی ترو خدا ولم کن ای ای
بعد شروع کرد به گریه وتمام این اتفاقات تو کمتر از ۱۰ دقیقه افتاد که احساس میکرودم داره آبم میاد بعد چند ضربه اون گرمای دیونه کننده کونش اون آخ و اوخ والتماساش بلا خره آبم اومد وهمشو توش خالی کردم .
بعد دیدم بی حال افتاده اونجا امامن پر انرژی وسر حال بودم روز بعدش از اون کافه اومدم بیرون ودیگه هم بر نگشتم
این اولی خاطره سکس من بود وبعد از اون اتفاقات جالب زیادی برام افتاد که اگه بخواهین براتون میگم .
به خطر ضعیف بودن نوشته ها معذرت میخوام فقط نمی خواستم تو واقعیت دست ببرم وبه خاطر غلط املایها هم شرمنده

درآخر سال نوتون مبارک وامید وارم سال پر از زندگی رو تجربه کنین

نوشته: Satoren


👍 14
👎 21
36301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

799230
2021-03-25 01:51:25 +0430 +0430

به درد داعش میخوری

0 ❤️

799232
2021-03-25 01:55:35 +0430 +0430

چ کصی نوشتی

0 ❤️

799275
2021-03-25 03:38:47 +0430 +0430

اسگل خان بچه کونی تو پانزده سال داشتی میرفتی سرکار بچه جون

0 ❤️

799326
2021-03-25 08:54:59 +0430 +0430

محضاطلاع اون دوستی که گفت تو ۱۵ سالگی شروع به کارکردی
من از ۱۲ سالگی کارکردم و از اون موقع دستم تو جیب خودمه
بچه اایی که مال خوزستانن مخصوصا بختیاریها نیدونن چجوریه

2 ❤️

799372
2021-03-25 13:00:52 +0430 +0430

جای کردن ، کونی داد جریمه
عاقبت کون کن ناشی همینه
ولی این همه خشونت از یه بچه 15 ساله بعیده
تو داستان بالا بچه 15سالرو با متور میبرن سه نفری میگان جیکش در نمیاد
اینجا بچه 15 ساله شده رایان بونز

1 ❤️

799446
2021-03-25 20:57:47 +0430 +0430

چطور از 12 سالگی کار میکنی و دستت تو جیب خودته اما جیبت خالیه؟!؟!؟!
وا دادی داداچ.

0 ❤️

799473
2021-03-25 23:55:31 +0430 +0430

تو هیکل رو فرم نداشتی فقط کونت تو دید بوده…بخاطر این کسی چیزی بهت نمیگفته چون زیر خواب لاتا بودی واسه همین حامیت بودن

بشین جقتو بزن

0 ❤️

799720
2021-03-26 18:55:22 +0430 +0430

۱۵ سالت بود پشم داشتی کیرم تو دهنت

0 ❤️

799723
2021-03-26 19:22:19 +0430 +0430

یکی از بچه ها گفت
چطور از ۱۲ سالگی کار میکردی ودستت توجیب خودت بود اما جیبت خالیه
تو تاپیک دومم دلیلش هست

0 ❤️

799724
2021-03-26 19:23:21 +0430 +0430

یکی دیگه گفت تو ۱۵ سالگی پشم داشتی
آره داداش داشتم تو خونوادمون ژنتیگیه

0 ❤️

799746
2021-03-26 22:08:58 +0430 +0430

شما هم ریدی عزیز،
کی شما رو مجبور به داستان نویسی کرده!!!
خب عزیز شما که اول گفتی رفتی برای سکس خوب و عاشقانه !!!
خب چرا یکدفعه هر دوتاتون هار شدین اخه چه اصرار به ی کون دادن بود که هم همدیگه رو جر بدین هم از کار بیکار بشید!!!
لطفا ادامه نده

0 ❤️

800238
2021-03-29 03:06:51 +0430 +0430

عقده ای

0 ❤️

800603
2021-03-30 18:17:08 +0430 +0430

نمیدونم واقعیه یا الکی ولی خوشم اومد بنویس بازم

0 ❤️