خواهرزن سکسی من (۲)

1397/09/13

…قسمت قبل

سلام ب همه
احسان هستم.اولین داستانم راجب به سکس و زدن مُخِ خواهرزنم مژگان رو گذاشتم توی سایت میخام یکی دیگه از سکسهای بیادموندیمو بامژگان براتون تعریف کنم.قبلش دونکته رو برا کسانیکه داستان رو میخونن و نظر میدن بگم
اول؛یه عده چون توی دنیایی واقعی هیچی نبودن و نیستن میان اینجا هرچی لایقِ خودشونه رو به کسانیکه داستان میزارن میگن، ب اینا میگن لاتِ مجازی و بهشون حق میدم بیان اینجا عُقده گشایی کنن.پس راحت باشید و هرچی که میدونید لایقِ خودتونه اینجا بنویسید
دوم؛ما همه میدونیم سکسهای غیرمعمول اکثرا اشتباهه و قطعا گناه هم داره، ولی دیگه کسی نیاد اینجا تریپ نصیحت برداره چون اگه خیلی علیهه السلام بودی اینجا نمی اومدی .
قبلاهم گفتم نیاز ندارم دروغ بگم یا تصویرسازی ذهنی کنم خودم هم قبل از اینکه با خواهرزنم سکس کنم وقتی توی سایت سکسهای غیرمعمول رو میخوندم باور نمیکردم و میگفتم اینا همش ساختگیه ولی الان میگم همه چیز امکان پذیره.
ببخشید وقتتون رو گرفتم بریم سرِ اصل مطلب.
قبلا گفتم احسانم الان 36 سالمه و ورزشکارم یعنی نسبتا خوش استیلم و تریپ ورزشکاری دارم قیافه ام هم معمولیه. خواهرزنم مژگان از 18 سالگی تا حدود 22 سالگی باهم جور شدیم و سکس داشتیم حداقل هفته ای یکبار و قبلا گفتم چقد نقشه کشیدم و روی مخش کار کردم که تونستم بدستش بیارم.مژگان بدنِ سفید و سفتی داره و هیکلش کاملا ورزشکاریه دست و پای پُر و شکم کاملا عضلانی و سیکس پَگ داره خیلی بدنش رو فرم و خوشگله با سینه های 75 سفت و نوک صورتی و رو ب بالا.
مژگان توی شهر خودمون که گفتم شمال هستیم دانشجو بود و هروقت میرفت دانشگاه بمن پیام میداد که یا برسونمش یا برم سراغش تا نزدیک خونه بیارمش. یه بار عصری من از سرکار اومدم خونه و خیلی حشری بودم تا نهار رو خوردم با خانمم یه سکسِ با حال کردم و دراز کشیدم که استراحت کنم دیدم مژگان پیام داد که کلاسم تموم شده بیا باهم بریم یه دوری بیرون شهر بزنیم.منم سریع لباس پوشیدم و ب یه بهانه ای زدم بیرون و رفتم دم دانشگاه سوارش کردم رفتیم سمت بیرون شهر و داخل جنگل. هوایِ خیلی خوبی بود بارون تازه بند اومده بود و واقعا هوا دونفره بود ماشین رو پارک کردم و شروع کردیم قدم زدن دستِ همو گرفته بودیم و داشتیم دور میشدیم از ماشین مژگان هی خودشو بهم می مالید و یه طورهایی منو تحریک میکرد من که تازه سکس کرده بودم نمیخواستم تحریک بشم که باهاش سکس کنم چون میترسیدم هنوز توی کیرم اسپرم مونده باشه و وقتی میزارم لای پاش و به کوصش می مالم باعث بشه که از اسپرمهام بره داخل کوصش و باردار بشه (من تحصیلاتم از رشته های پیراپزشکیه و کاملا در روابطم احتیاط میکردم که ب دردسر نیافتیم) در هر حالت اون کار خودشو کرد و اینقد شیطنت کرد که من بشدت شق کردم و شروع کردیم ب لب گرفتن و مالیدن همدیگه.رسیدیم ب یه خرابه که داخل جنگل بود و رفتیم داخل بهم گفت که سکس میخام منم گفتم نمیشه دیگه خودش میدونست تازه سکس کردم چون قبلا بهش از خطرات سکس بعد از یه سکس دیگه گفته بودم و اینکه اسپرمها تا 12 ساعت هم بیرون از محیط بیضه زنده میمونن و احتمال باروری دارن. خیلی بدش می اومد که با زنم که میشه خواهرش سکس کنم و بهمین خاطر هم با خواهرش خیلی لج میکرد و پیش من همش از زنم بد میگفت(حالا فهمیدم چرا میگن نمیشه با دوخواهر همزمان ازدواج کردن و زن دوم رو هم از خواهر زن اول نمیشه گرفت). حالا که فهمید تازه با زنم سکس کردم خیلی عصبانی شد و گفت حتما باید منو بکنی اینقد خودش بهم مالید که منم گفتم بیخیال هرچی شده باید بکنمش. همیشه اول اونو ارضا میکردم، با خوردن کوصش و مالوندن کیرم ب چوچولش ،بعد خودم از کون میکردمش و ارضا میشدم ولی اینبار مانتوش رو درآوردم که زیرش یه تاپ مشکی چسبون پوشیده بود با یه شلوار جین تنگ.تاپش رو دادم بالا که بدن بلوریش مشخص شد یه سوتین قرمز زیرش پوشیده بود سینه هاشو کشیدم بیرون نوک سینه هاش راست شده بود اینقد براش خوردم که داشت داد میزد میگفت کوصم آتیش گرفت کیرتو بمال ب چوچولم. میترسیدم کیرمو بهش بمالم با دست چوچولش رو تحریک کردم.اینقد کوصش داغ بود که دستم داشت میسوخت.آب از کوصش سرازیر شده بود واقعا دختر ب این حشری بودن من ندیدم.گفت زودتر بکنم شلوارشو کشیدم پایین و گفتن دستهاتو بزن ب دیوار و قمبل کن. همونطوری سرِپا کیرمو تنظیم کردم روی سوراخِ کونش کمی با سوراخش بازی کردم با کیرم تا آبِ کیرم سوراخش رو لیز کرد زیاد از کون کرده بودمش با چن تا تکون سوراخش باز شد ولی اینقد بدنش سفت بود که ب زور کیرمو جا کردم توی کونش و با دستم چوچولش رو تکون میدادم.کیرم تا خایه توی کونش بود و داشت واقعا از لذت و درد داد میزد منم با صداش خیلی حشری شده بودم تازه هم سکس کرده بودم و دیر ارضا میشدم چنان میزدم ب کوپلهای کونش که قرمز شده بودن.مژگان داشت ارضا میشد و گفت احسان جرم بده بیشتر فشارم بده منم اینقد محکم میزدم توش که داشت آبم می اومد.اول مژگان توی همون حالت که دستهاش رو زده بود ب دیوار و قمبل کرده بود بدنش لرزید دستم وسط پاهاش بود چنان دستمو فشار داد که دستم درد گرفت. منم همزمان آبم اومد و سریع کشیدم بیرون و ریختم رو زمین. دوتامون توی اون هوای نسبتا سرد عرق کرده بودیم و از لذت چشمهامون باز نمیشد واقعا مستِ مست شدیم از لذت.
بعدش لباسمون رو مرتب کردیم و اومدیم سمت ماشین و برگشتیم. بمدت 4 سال این سکسِ لذت بخش ما ادامه داشت تا اینکه خواستگار برا مژگان اومد و شوهر کرد.

اگه خوشتون اومد بگید تا از سکسهام با مژگان و بقیه دوست دخترهام بنویسم.

نوشته: احسان


👍 18
👎 11
65206 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

733832
2018-12-04 21:35:14 +0330 +0330

خارکســده رشتت پیرا پزشکیه بعد توئه شتر نمیدونی اسپرمی که توی کیرت مونده باشه تا 20 دقیقه بعد بیشتر زنده نیست که بخواد وقتی عصر بعد چند ساعت این یکیو میکنیش (اونم تازه لاپایی) مثه جیمز باند در بره صاف بره تو کس یارو

نمیگم داستانت غیر واقعیه ولی خاک تو اون سر ملجوق مفلوکت

1 ❤️

733857
2018-12-04 23:39:18 +0330 +0330

عالی بود داداش نوش جونت منم داشتم منتها خواهر زن من از جلو اوکی بود دادنیو باید داد کردنیو باید کرد

1 ❤️

733883
2018-12-05 02:52:07 +0330 +0330

بابا لات غیر مجازی
بابا خوش استایل
بابا اسپرم قوی
حاملمون نکنی خوشگل پسر
و در آخر اینکه کیرمونم نیستی تو

0 ❤️

733894
2018-12-05 04:13:45 +0330 +0330

بنظرت ۲ از ۱۶ بزرگتره؟ قسمت اول ۲ تا لایک داشت و ۱۶ تا دیسلایک. خودتم آخر داستان گفتی اگه خوشتون اومد ادامه میدیم ، مثل همینکه تو همین قسمت هم نوشتی.

2 ❤️

733903
2018-12-05 06:07:35 +0330 +0330
NA

جالبه همه تو این سایت هیکل ورزشکاری دارن و … پس این آدمهایی که ما تو جامعه میبینیم اینها نیستند

0 ❤️

733914
2018-12-05 07:27:27 +0330 +0330
NA

رفتی یکی رو که کردن معلوم نیست کردی نکردی اومدی پزش میدی خاک برسردستت به سیب زمینی میرسه فقط

0 ❤️

733927
2018-12-05 10:04:42 +0330 +0330

اينجا همه ورزشكار وسيكس پك وكسباز وبچه زرنگ هستن لاغر وجقي هم فقط من هستم

2 ❤️

733946
2018-12-05 13:38:46 +0330 +0330

پیام خصوصی بده بهم

0 ❤️

733982
2018-12-05 19:44:52 +0330 +0330

کامل نخوندم ولی در کلا بیناموس تر از تو ندیدم بد بخت

0 ❤️

734048
2018-12-06 00:43:13 +0330 +0330

آره بنویس خوشم اومد بی زحمت داستانهایت رو ادامه بده و از کردن مژگان خواهر زنت بیشتر بنویس

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها