خواهرزن شوخ من که فکرشو نمیکردم بالاخره بکنمش

1397/07/01

سلام دوستان شهوانی
افشین هستم سی و هشت ساله ساکن یکی از شهرهای شمالی. چن سالیه که شهوانی میخونم ولی به تازگی عضو شدم. عاشق داستانهای مربوط به خواهر زن هستم. هیچوقت فکرشو نمیکردم یه روزی بتونم خواهرزنمو بکنم. چند دلیل داره اول اینکه پدر خانمم یه روحانیه و بچه هاش به شدت مقید به احکام دینی. حتی یه تار موهاشونو ما ندیدیم بیرون باشه. دوتا خواهرزن دارم خانم من سومیشونه و من کوچیکترین داماد این این خونوادم. خواهرزن دومی سه سال از من کوچیکتره. از همه راحت تر و شوخ طبع تر تو خونوادشون همین خواهر زنمه به اسم جمیله. بیشترین شوخیهارو هم با من میکنه. من هم معمولا سر به سرش میذارم. همیشه دوست داشتم دید بزنم جمیله رو و لی به دلیل اینکه خیلی باحجاب و بسته ان هیچوقت نتونستم هیچ جای بدنشو دید بزنم. شاید بیشتر بخاطر شوخیهاش بوده که جذبش شدم و الا خانم من هم جوونتره ازش و هم خوشگلتر. تا اینکه امکانات موبایل اندروید و تلگرام به من این امکانو داد که در تلگرام بهش نزدیک بشم. اوایل کامنتها و پیامهای معمولی رو برا همدیگه کپی میکردیم و معمولا لایک میکردیم. تا اینکه یواش یواش در تایید و یا رد مطالب شروع به پیام دادن کردیم. آروم آروم چت کردنهای معمولی شروع شد و بعداز مدتی به هم انگار وابسته شده بودیم ولی هنوز رومون به هم باز نشده بود. تا اینکه یه بار با شوهرش یعنی باجناقم حرفش شده بود سر یه موضوعی با من درد دل کرد و من هم دلداری دادم. متوجه شدم که داره گریه میکنه. من بدون اینکه قصدی داشته باشم نا خودآگاه برا اینکه آرومش کنم ناز کشیدم و قربون صدقش رفتم. اون چیزی نگفت یعنی عکس العمل منفی نشون نداد و تشکر کرد که تو این روزها کنارشم و آرومش میکنم. در واقع بدون اینکه بتونیم به زبون بیاریم به هم وابسته شده بودیم. یه بار بهم گفت که خوش بحال خواهرم که شوهر مهربونی مثل تو داره. من هم گفتم که شوهر تو هم خوبه حالا یه قضیه ای شده که چن وقته از هم ناراحتین و دلیلی نداره همه چیو ندید بگیری. شاید حالش خوب نیست. جمیله گفت که نه بابا چن ساله رابطه مون خوب نیست و فقط ظاهر حفظ میکنیم جلو بقیه. گفت که خیلی بداخلاقه و دست بزن هم داره. ففط مواقعی که نیاز به سکس داره بدون در نظر گرفتن وضعیت من مثل وحشیا میاد سکس میکنه و کارشو تموم میکنه. من واقعا از این حرف جمیله جا خورده بودم. جالب اینکه بعد دو سه سال چت کردن و حرف زدن وقتی حضوری تو خونه مهمونشون بودیم یا اونا مهمون ما و یا تو هر جمع دیگه طوری رفتار میکردیم که انگار هیچ چی بینمون نیست و دوتا ادم دیگه تو تلگرام باهم چت میکنن. هیچ علامتی و یا رفتاری که نشون بده به من علاقه داره یا من به اون ازمون سر نمیزد. تا اینکه یه روز تو چت بهش گفتم که جمیله یه چی بهت بگم ناراحت نمیشی؟! اونم گفت که نه تو هر چی بهم بگی ازت ناراحت نمیشم. من گفتم که خیلی دوستت دارم و دلم میخواد همیشه حتی بیرون از چت هم بامن باشی. اونم گفت که من هم دوستت دارم ولی به عنوان یه همراز و فقط تو تل با هم باشیم. من گفتم که نمیتونم اینجوری باشم. و دلم میخواد یه بار هم شده ببوسمت. اون جا خورد و ساکت شد و بعد آفلاین شد. خیلی ترسیده بودم. ترسم از این نبود که به کسی بخواد بگه. از این بود که بخاطر این حرفم دیگه جوابمو نده. چن روز هیچ پیامی بهم نداد و من هم ندادم. روز سوم وقتی باز کردم تلگرامو دیدم که یه استیکر قلب فرستاده و نوشته کجایی تو پس چن روزه؟. من هم نوشتم سلام هستم ولی میترسیدم پیام بدم. اونم گفت به به ببین چطور عاشقمه که سه روزه یه پیام نداده و خبرمو نگرفته و یه استیکر خنده گذاشت. من جراتم بیشتر شد و گفتم جمیله واقعن یعنی قبول کردی باهم باشیم.؟. و اونم گفت بله ولی فقط توی تلگرام. من گفتم حالا که گفتی دوسم داری من دیگه قول نمیدم رودررو خودمو کنترل کنم. خندید و گفت یعنی چی؟ من خیلی میترسم و این حرفا.
گفتم نترس فقط خونسرد باش. گفت باشه ولی حق نداری بهم دست بزنی هیچوقت. منم یه استیکر چشمک گذاشتمو گفتم امشب شام مهمون شماییم و زنگ بزن به آبجیت بگو. اونم گفت چشم و چی دوست داری برا شام؟ گفتم فسنجون. بالاخره شب رفتیم اونجا. حرکات و رفتار خواهر زنم خیلی خوب شده بود و بیش از حد مهربون و پر جنب و جوش شده بود. به نظرم بهترین لباسشو سعی کرده بود بپوشه. و این در حالی بود که رفتارمون به همدیگه هنوز هیچ فرقی با بقیه روزها نداشت. از شانس خوبم باجناقم شب کار بودو قرار بود ساعت ده بره سر کار. بعد شام ساعت ده باجناقه رفت و بچه هامون که دوتا پسرای من و دوتا بچه های اون که یکیشون دختر و یکیش پسر بودن رفتن تو اتاق پای کامپیوتر و تبلت. من تلویزیون نگاه میکردم و خواهرها با هم حرف میزدن. قرار شد به اصرار بچه ها شب اونجا بخوابیم. شغل من آزاده برام مهم نبود که صبح چه ساعتی بریم برا همین قبول کردیم که اونجا بخوابیم. بچه ها همه تو یه اتاق خوابیدن خواهرا رفتن تو اتاق دیگه من هم تو حال جلو تلویزیون دراز کشیدم. خانمم زود خوابید و خواهر زنم به بهونه آب خوردن اومد تو آشپزخونه و رد که میشد بهم گفت آقا افشین چیزی لازم نداری.؟. گفتم نه مرسی چیزی کم ندارم فقط تورو کم دارم. اونم برام اخم کرد البته به شوخی. من که نترس شده بودم بلند شدم روبروش وایسادم تمام تنم به لرزه افتاده بود و جمیله سرشو انداخت پایین . دستشو گرفتم که بیارم بالا و ببوسم نذاشت. سریع رفت تو اتاق. از تو اتاق پیام داد که داشتی چیکار میکردی. منم گفتم کاری که خیلی وقت پیش باید میکردم. اونم استیکر خنده گذاشت. پرسیدم خواهرت بیداره. گفت که نه تابحال هفت تا پادشاه رو خواب دیده. گفتم جات خالیه کنارم. گفت خیلی دلم میخواد ولی میترسم. گفتم خواهرت خوابش سنگینه بیا اینطرف کارت دارم. اومد گفت جانم بفرمایید . من هم گفتم که تو هرشب با همین لباس میخوابی؟ گفت که نه امشب که تو هستی در نیاوردم. گفتم جمیله امشب که موقعیتش نیست پس فردا که شوهرت روز کاره و بچه ها مدرسه ان بگو بیام پیشت. گفت باشه خبرت میکنم. پس فرداش ساعت نه صبح پیام داد کجایی. گفتم سرکارم گفت میتونی بیای من هم سریع تعطیل کردم و رفتم. درو که باز کرد سریع رفتم بالا . وااای چه لباس قرمز قشنگی پوشیده بود ولی کاملا حجابش رعایت بود. گفتم تا کی میخوای جلوم اینجوری باشی. گفت که عادتمه خیلی سختمه لباس بلز بپوشم. تا بهش نزدیک شدم سرشو انداخت پایین بغلش کردم سرشو گذاشت رو سینه ام و شروع کرد به گریه و که افشین خیلی دوستت دارم و کاش گناه نبود. من گفتم که از رو عشق که باشه من گناه نمیدونم یه خورده با حرفام آروم شد و لبمو گذاشتم رولبش و خوشبختانه همراهی کرد و شروع کردیم به لب خوری. واقعن لذتبخش بود. هی تند تند از چشماش و لپاش بوسیدم. رو زمین دراز کشیدیم و وول میخوردیم تو هم. برگشت و پشتش به من بود و بغلش کردم و چسبوندم به کونش از پشت گردنشو خوردم دیدم کامل وا داد تو بغلم. دست راستم از زیر گردنش گرد کردم گذاشتم رو سینه اش و دست چپمو آروم آروم رسوندم از رو لباس رو کسش. هیکل ریزه و لاغری داره ولی کسش پف کرده و انگار دست نخورده است. آروم دامنشو دادم بالا از لای شورتش دستمو گذاشتم در کسش. داغ داغ بود. به ارامی با کس و کونش ور رفتم کیرمو گذاشتم در کسش از پشت همونجوری که کنارش درلز کشیده بودم. سرشو که گذاشتم لبه کسش از آبش لیز شده بود آروم فرو کردم یه آه نازی کشید و لرزید. فهمیدهم که ارضا شده خیلی زود. من چن ثانیه تکون نخوردم. بعد که آروم شد شروع کردم خیلی نرم تلمبه زدن . تز بس حال میکرد چشاشو بسته بود و یک کلمه هم بینمون ردو بدل نمیشد. اصلا تو چشمام نگاه نمیکرد. به صورت دمر خوابوندمشو لمبرای کونشو باز کردم شروع کردم تلمبه زدن. بدنش هیچ فرقی با بدن خانمم نداشت. دقیقا شبیه هم . فقط اینکه جمیله لاغرتر بود. چن تا تلمبه محکم که زدم از پشت تو کسش هردومون همزمان ارضا شدیم و افتادی کنار هم بی حال. جمیله یهو بلند شد گفت که آقا افشین خیلی میترسم تورو خدا زودتر برین . منم تشکر کردم و خدا حافظی. یه ساله باهم هر چن وقت که بشه سکس میکنیم. جالبترینش تو تفریح خونوادگیمون اتفاق افتاد که براتون میگم بعدا. ممنونم ازتون که خوندین. همش عین واقعیت بود. فحش ندین خواهشا. چون ممکنه برا همه اتفاق بیفته.

نوشته: افشین


👍 46
👎 17
382006 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

719115
2018-09-23 20:24:35 +0330 +0330

باجناقتم همین فکر رو میکرد

6 ❤️

719117
2018-09-23 20:36:06 +0330 +0330

سلام داستان واقعا قشنگی بور

2 ❤️

719119
2018-09-23 20:43:58 +0330 +0330
NA

خوش بحالت منم عاشق خواهر زنم

4 ❤️

719128
2018-09-23 20:53:36 +0330 +0330

ایول…نوش جونت

1 ❤️

719157
2018-09-23 21:29:36 +0330 +0330

چی بگم ولی هرکسی رونمیشه کرد

2 ❤️

719197
2018-09-23 22:48:11 +0330 +0330

نتیجه ای که از این داستان میگیریم: با همه سگ باشید شوخی کنید کونتون میزارن!!! ?

5 ❤️

719210
2018-09-23 23:15:37 +0330 +0330
NA

سرجدت قسم تکراری بود

0 ❤️

719214
2018-09-23 23:22:27 +0330 +0330

به به حاج اقا چه دسته گلایی تحویل جامعه داده ?

پایبند بودن به ارمان های عمام راحل اینجوریه اشک تو چشام جمع شد یکی از یکی نجیبتر ? بنده خدا وقتی دمر بحالت قنوت عظما قنبل کرده حاج خانم موهاش بیرون نبوده و حجابش رو رعایت کرده الاااهوووو اکبر

اما در موقعی که سرکار بودی باجناقتم همین عزت و احترام و نجابت رو در مورد خانمت به دوستان تذکر میداد برای سلامتی تمام عزیزان روحانی و رهروان ان عمام ثلوات غرااا عنایت بفرمایید

لوازم ایاف زفاف محیاس بیا تا برویم

دوستان سینه بززنن ?

3 ❤️

719230
2018-09-24 00:08:59 +0330 +0330

الان من به اندروید و تلگرام و مارک زاکبرگ و پاول دوروف فش میدم ملت کرمشون میگیره آقا قبل از اینکه یچیزی بیاد برا استفاده باید فرهنگ استفاده ازش بیاد نتیجه میشه همین دیگه بدبخت زنه خودت خوشگلتر و جذاب تره؟ خیانت چرا؟ امثال تورو باید از کون حامله کرد و از خایه دار زد

2 ❤️

719237
2018-09-24 01:18:09 +0330 +0330

استیکر کیرم تو شکلک کونت

3 ❤️

719256
2018-09-24 06:31:10 +0330 +0330

حداقل بخاطر زنتون خواهرشو ن ک ن ی ن و رابطه نداشته باشین.
واقعا زشته که زنتون پیش خواهرش خیت بشه
بذارین حداقل تو خانوادش سربلند باشه

1 ❤️

719258
2018-09-24 06:44:36 +0330 +0330

خیانت ندوست . مخصوصا اونم زن شوهر دار . مطمعن باش جفتتون بگای سگ نائل میشید .

2 ❤️

719304
2018-09-24 10:24:55 +0330 +0330

من نتیجه میگیرم هیچ غریبه ای رو نذارین بازنتون یکجا بمونه، مگه اینکه برادرش باشه، الان دیگه مردم بخاطر۲چیز دوستت دارن ، پولت،زنت!

2 ❤️

719318
2018-09-24 11:47:27 +0330 +0330

چه جالب یه چند روز پیش باجناقت هم نوشته بود مرتیکه کله کیری خر

1 ❤️

719335
2018-09-24 12:50:17 +0330 +0330

در تموم داستانا" آهی کشید لرزید فهمیدم ارضا شده" اما من یه بار آه کشید و لرزید نفهمیدم ارضا شده اینقد تلمبه زدم تا تموم شد چیزی دیگه ازش باقی نموند مثل بوگیر

1 ❤️

719344
2018-09-24 13:06:33 +0330 +0330

با سلام به نویسنده داستان و همه عزیزان
ممنونم ازت که وقت گذاشتی و نوشتی ,به نظرم واقعی بود
راستش منم خیلی میل جنسی به خواهر زنم دارم البته دوتا خواهر زن دارم یکیشون خیلی خوشکله ولی میلی ندارم بهش ولی یکیشون میل شدیدی دارم و همدرد تو هستم ,ولی نتونستم بکنمش,ممنون میشم اگه بهم پیام بدی و بتونم بیشتر باهات در ارتباط باشم,دوستان لطفا فحاشی نکنید و به خواسته ها و امیال همدیگه احترام بگذاریم,هیچ انسانی ذاتا پلید نیست ,شرایط مختلفی که درش قرار می گیریم باعث بروز حرکات خوب و بد میشه,همتون رو دوست دارم و برم عزیزید حتی اگه با نظرم مخالف باشید
فدای همتون

3 ❤️

719357
2018-09-24 14:17:14 +0330 +0330

خیلی قشنگ بود خوش به حالت کاش منم میتونستم …

0 ❤️

719378
2018-09-24 17:09:58 +0330 +0330

سکس با زن شوهردار به هیچ عنوان انجام ندهید.چه برسه که رابطه با فامیل نزدیک باشه و همیشه یاد این خیانت با دیداری تازه میشه و هرگز فرآموش نمیشه. فقط یک لحظه در نظر بگیرید این آقا بفهمه که خانمش هم با کسی رابطه داره. حقیقتا میریزه بهم و محال ممکنه بتونه براحتی تحمل کنه و با این مسله کنار بیاید. حیوانات اجازه نمیدند کسی به جفتشون نزدیک بشه وای بحال ما انسانها که دارای شعور هستیم. یه کلام: خانواده نابود میشه و هرگز ترمیم نمیشه.

2 ❤️

719605
2018-09-25 10:54:19 +0330 +0330

نتیجه میگیریم هرکی باهاتون درددل کرد کونش بزارید تماااام

0 ❤️

719737
2018-09-25 23:05:33 +0330 +0330
NA

خدارو شکر خواهر ندارم

0 ❤️

720698
2018-09-29 22:13:26 +0330 +0330
NA

کردنی رو باید کرد

0 ❤️

721037
2018-10-01 11:00:25 +0330 +0330

سکس با زن شوهر دار تحت هر عنوانی و مشکلی حال بهم زنه… در واقع خاک بر سرت…

0 ❤️

721737
2018-10-04 01:12:22 +0330 +0330

شک نکن که باجناقتم خواهر زن جنده زن خودش را می کنه .

0 ❤️

722157
2018-10-05 21:20:57 +0330 +0330
NA

سلام منم یه خواهر زن دارم خیلی اندام خوبی داره از کونش نگم که وقتی راه میره چه بلرزونی میکنه نه خیلی بزرگه نه خیلی کوچیک دو تا بچه هم داره چند باری به صورت اتفاقی بدنمون به خورده کاملا اتفاقی خلوم خیلی راحت لباس میپوشه و با کونش میتینگ میاد نمیدونم میخواد بده یا با من راحته اخه وقت جلو من اینطوریه

2 ❤️

722177
2018-10-05 21:46:30 +0330 +0330
NA

سلام من یه خواهر زن دارم کون خیلی خوبی داره نه خیلی کوچیک نه خیلی بزرگ همچین که راه میره ادم دیونه میشه چند باری به صورت اتفاقی به هم خوردیم جولوی من خیلی لباس راحت میپوشه لختیش معلوم نی اما هیکلس معلومه نمیدونم میخواد پا بده یا من منحرفم

1 ❤️

722212
2018-10-06 03:23:34 +0330 +0330
NA

فحش رو که البته نمیدیم ولی اینی که تو میگی برای همه اتفاق افتاده بله درست اما تو خواب بنظرم نوع گویش داستانت رو یه خرده محکمتر کنی بهتره

0 ❤️

722304
2018-10-06 18:32:55 +0330 +0330

دمت گرم خوش بحالت کاش برای منم اتفاق بیافته.

0 ❤️

735226
2018-12-12 16:56:58 +0330 +0330
NA

ای بابا ما ی خواهر زن داریم توکفش مردم نمیدونم چجوری بکنمش

1 ❤️

736938
2018-12-23 10:38:05 +0330 +0330
NA

دقیقا واسه منم اتفاق افتاده خیلی شبیه داستان شماست

1 ❤️

739466
2019-01-04 20:46:47 +0330 +0330

کسکش تو به زن شوهر دار رحم نمیکنی و ميگي فحش ندید؟ باشه فقط يه چيز کیرم تو روح پدر کسکشت و اون پدرزن دیوثت

0 ❤️

745498
2019-02-02 22:43:24 +0330 +0330
NA

عجب بابا که اینطور . خوش باشین

0 ❤️

749697
2019-02-21 17:24:13 +0330 +0330

روحانی باشی و اسم دخترت رو بزاری جمیله؟
دوتای دیگه هم حلیمه و امینه؟

0 ❤️

754691
2019-03-16 13:56:18 +0330 +0330

به هرحال بايد به اراجيفتون احترام گذاشت

0 ❤️

787976
2021-01-23 06:53:44 +0330 +0330

خواهر زن چیزیه که نمونه اش نیست تو سکس ,لذتش با بقیه سکس ها فرق میکنه

1 ❤️

801273
2021-04-02 10:55:59 +0430 +0430

چرا همه تو داستانی که مینویسن میگن یه آهی کشید و لرزید فهمیدم ارضا شده؟؟ من اینهمه سکس داشتم طرف بعد سکس می‌گفت دو سه بار ارضا شدم ولی من متوجه نمی‌شدم شما چطوری متوجه میشین؟؟

0 ❤️

870340
2022-04-23 14:09:24 +0430 +0430

کون خواهرزن منم محشر حیف ک فقط در حد مالوندن هست . راهکار دارین بگین چجوری مخشو بزنم.

0 ❤️

905539
2022-12-05 16:14:20 +0330 +0330

منم یه خواهر زن دارم خیلی هم دوسش دارم مخصوصا سینه های بزرگشو با لبایی که قطعا پوست کیرو میکنه خیلی نگام میکنه یه نگاه محبت امیز و دوست داشتنی مطمئنم اون دوسم داره اما چون دوتا بچه داره و شوهر مقاومت میکنم و حتی سعی کردم رفتو امدمو باهاشون خیلی کم کنم تا درگیر رابطه جنسی نشم

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها