خونه خالی و مینا خانوم

1391/01/31

سلام من میلاد 23 ساله هستم و تو مشهد دانشجو هستم . من یه دوست دارم که که تو مشهد قاسم آباد یه خونه گرفته یه شب به من زنگ زد که میام دنبالت بریم خونه ما . من رفتم و اون تنها بود اونشب و هم اتاقیاش نبودن . این دوست ما یه دوست دختر داشت تو یکی از شهرستان های نزذیک که این خانومه مطلقه بود و از شانس ما اون شب اومده بود مشهد و زنگ زد به دوستم که من مشهدم با یکی از دوستام میام خونتون . آقا ما رو داری تو کونمون عروسی شد ساعت ده شب را افتادیم خیابون پی کاندوم . ساعتای 11 بود که خانوم با دوستش تشریف اورد . شانس من دوستشم بد چیزی نبود قدش 165 بود با سینه های اناری خوشکل و یه کون تپلی و بزرگ .
خلاصه اومدن و ما نشستیم به قیلون کشیدن و شوخی کردن و بعد از یه نیم ساعتی که گذشت مبینا پاشد رفت تو اتاق خواب که بخوابه دوستمم به من اشاره کرد که توام برو منم رفتم و قبلش از دوس دختر دوستم پرسیدم راه میده گفت آره فقط اوپن نیست هواشو داشته باش .

خلاصه ما کاندومواز رفیقمون گرفتیم به همراه یه اسپری بی حس کننده و یه کرم لیز کننده و رفتیم تو اتاق .داخل شدم و دیدم مینا خامون میگه وای تو چرا اومدی داخل منم گفتم خوب میخوام امشب کنار تو بخوابم دیگه و هم زمان شرو کردم به در اوردن شلوارم و قبلشم پیرهنمو در آورده بودمو با یه شرت کنار مبینا خوابیدم و آروم دستمو گداشتم رو سینه ها و شرو کردم به مالوندن واونم هی ناز می کرد و می گفت پاشو نکن . من یه پن دقیقه ایبا سینه هاش ور رفتمو تاونم ناز کرد تا بلاخره راه داد و من لباموگذاشتم رو لباش و اونم شرو کرد به خوردن لبای من و لب خوری همانا و هم زمان که لباشو میخوردم اونم دستشو درا کرد و ذستشو کرد تو شرت منو و کیرمو گرفت تو دستش و میمالوند و منوحشری تر کزد و من از لب پرفتن دست کشیدمو شرتمو در اوردم و بعر رفتم سراغ مبینا و لباسای اونم در اوردم . معلوم بود خودشو از قبل برا سکس آماده کرده چون کسش تمیز تمیز بود و من تا کس نازشو دیدم افتادم به جون کسش و شر کردم به خوردن و حالا نخور کی بخور هی من میخوردم و هی اون ناله می کرد و سرمو فشار میداد که بیشتربخورم بع از اینکه خوب کسشو خوردمپاشدم و نشستم کنارش و اون بلند شد و درازم کرد و شرو کرد به خوردن کیر من اولش دندوناش داشت اذیتم می کرد و معلوم بود تا حالا زیاد ساک نزده و البته اینقد اصرارشو کردم که ساک زد برام اما بعد از چن بار که میکزد کیرمووبهش گفتم چطور بخور راه افتاد و منم که اسپری تاخیری زده بودمووحالا حالاها آبم نمیومد و تو آسمونا بودم انصافا از این قسمت سکس خیلی خوشم میاد و حسابی برام ساک زدو بعد از اینکه خوب کیر خورش کردم گفتم میخوام بکنمت و گفت من که اوچن نیستم و من اشاره به کون نازش کردمواونمگفت نه از مون دردداره و من بهش قول دادم که آروم میکنمت تا دردت نیاد و بعد از اینکه کلی باهاش حرفیدم گفت باشه قبول ولی قبلش باید منو ارضا کنی گفتم باشه و شرو کردم از بالا به خوردنش از سرش شروع کردم حسابی صورتشو لیس زدم و بعد شرو کردم به خوردن لاله های گوشش و همزمان یکی از دستامو گذاشته بودمرو سینه های و یکیشمرو کسش و می مالوندم و یواش یواش اومدم پایین و شروع کردم به خوردن سینه هاش و حسابی سینه هاشو خوردم و جیغش رفته بود هوا و منم حسابی بهش حال دادم تا وقت کون دادن بهانه ای نداشته باشه و منم آروم آروم اومدم پایین و نافشو لیس زدم و دوباره رفتم سراغ کوسش که خیلی ناز و خوردنی بودو شروکردم به خوردن پوپول قشنگش حسابی براش خوردمتا سر و صداش بالا رفت و یه لحظه دیدم ارضا شد و منم از خوردنش دست کشیدم و اونم خیلی ازم تشکر مرد و حالا نوبت اونرسیده بود که من به کردن اون کونش بپردازمو من رفتم و کاندومواوردم و دادم بهش و گفتم بکش سر کیرم و اونم دمش گرم اول کیرموکرد تو دهنش یکم برام ساک زد و بعد کاندوموکشید رو سرش و روشو برگردوند و قنبل کرد و کونشو داد بالا و آماده شد و منم آروم ارن کرم لیز کننده رو برداشتم و انگشتمو کرمی کردم و یک انگشتموکردم توکونش و آروم شروبه داخل کردن انگشتم کردم و بعد ازاینکه حسابی باز شد انگشت دوم روکردم داخل و بعد از اینکع کونش عادت کرد آروم کرموزدم به سر کیرمو گذاشتم دمکونش و شروکردنم به فشر دادن و گویا کرم کار خودشو کرده بود و مسیر کیرم کاملا وا شده بود و منم آرومآروموبا صبر شروب ه داخل کردن کردم و لی معلوم بود که قبلنماز مون داده آخه گشاد تر از اون حرفا بود که فک می کردم اما اوناش به من ربطی نداشت یه سکس مفتی گیر اومده بود ومن به فکر لذت بردن بودم و توسکس اما به طرف مقابلم فک می کنم و دوست دارم اونم حال کنه و خلاصه کیر ما بعد از چند دقیقه توکون خانوم جا گرفت و کم کم و آرومآرومشروکردمبه تلنبه زدن و حال کردن ومعلوم بود اونمداره حال میکنه و منم کم کم سرعتموبیشتر کردمو هم زمان با دستم با کوسش ور میرفتم و یه لذت وصف نشدنی داشتم و خلاصه یه ده دقیقه تلنبه زدم آه اسپری تاخیری زده بودمو بعد ده دقیقه دیدمآبم نمیاد حالاها اونم گناه داره و داره اذیت میشه بهش گفتم کیرمودرمیارم و کاندوموبر میدارمبرام ساکبزنتاآبم بیاد اونم قبول کرد ولی گفت برو کیرتوبشور ومنم رفتمو شستمو دادمتو دهنش و شروع کرد به ساک زدن وآبمو اورد وریخت رو سینه هاش و منم حسابی ازش تشکر کردم و بعئشم با هم رفتیم حموم و ساعتای تقریبا سه بود که اومدیموکنار هم خوابیدیم امیدوارم خوشتون اومده باشه و اگه غلط املایی داشت ببخشید آخه وقت نکردم ادیتش کنم.

نوشته:‌ میلاد


👍 0
👎 1
56911 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

317152
2012-04-20 10:07:58 +0430 +0430
NA

خیلی بیخود بود اما نه اونقدر که حس فحش دادنم برانگیخته شه!
دوست قاسم آبادیت که مجهز به کرم و اسپری بوده یه کاندوم تو خونه واسه وقت جنده بازیش پیدا نمیشده؟!!!
کلاً ریدی با این داستان یا خاطره یا هر کُس شرررری که اینجا تعریف کردی

0 ❤️

317153
2012-04-20 10:17:06 +0430 +0430
NA

کیر داخل نوشتنت خیلی مزخرف بود

0 ❤️

317154
2012-04-20 14:24:04 +0430 +0430
NA

ازاین داستانا خوشم نمیاد یموش ادم جقی مینویسن به کسی بر نخورها ولی داستانت بد بود خوشم نیومد ولی خودایی چن بار با داستان خودت جق زدی؟

0 ❤️

317156
2012-04-20 19:35:08 +0430 +0430

من موندم چه جذابیتی تو این کسشعرات دیدی که فکر کردی خوندنش واسه ما جالبه اخه نه موضوع جالبی داشت نه سکس هیجان انگیزی و نه نگارش قوی لطفا سعی کنید اگه میخواید داستان بنویسید جوری باشه که مخاطب از خوندنش لذت ببره نه اینکه اعصابش خورد بشه وبیاد کلی بهتون فحش بده

0 ❤️

317157
2012-04-21 10:53:43 +0430 +0430

لایق هیچی نیستی .
پس چیزی بهت نمیگم برو خوش باش .
اوهوی نری جلق بزنی . بده.

0 ❤️

317158
2012-04-21 11:43:07 +0430 +0430
NA

“اونم خیلی ازم تشکر مرد"و"منم حسابی ازش تشکر کردم”
يادت باشه از برو بچ شهواني هم حسابي تشكر كني كه اينجوري از خجالتت در اومدن.
حالا نوبت چيه جيش بوس جق لالا… خوب بخوابي بازم خواباي خوب ببيني…

0 ❤️

317159
2012-04-21 17:45:49 +0430 +0430
NA

از خوندن کامنتا بیشتر خوشم می آد تا این داستانا ی کس شعر
خیلی خندیدم دم این دوستان گرم که اینقدر خوش قریحه هستن واقعا خیلی خوبین دوستون دارم

0 ❤️

317160
2012-04-22 16:15:37 +0430 +0430

نخوندم دیگه ننویس. . . . . . . .
دو خط اولش رو که خوندم فهمیدم که داستان مربوط به تراوشات یک جلقوی بچه کونی است. کیرم تو وجودت دیگه ننویس. کیر مش قاسم تو حلق و روانت. کله کیری دیگه ننویس.

0 ❤️