از وقتی كه واسه خودم خونه مجردی گرفتنم و از خانواده جدا شدم 4-5 سالی میگذره ..سعی میكنم سكس های
آروم و لذتبخشی برای خودم و طرف مقابلم بوجود بیارم .
آروم آروم زیر لب ترانه ای رو زمزمه میكردم .. رویا از راه رسید جلوی پارك قرار گذاشته بودیم ..دستشو
تو دست گرفتمو و رفیتم توی پارك ..دستش تو دستم داغ شده بود .. وقتی نگاهش میكردم لبخندی روی لبام
نقش می بست .. دوست داشتم از بودن بامن لذت ببره ..یه كم كه چرخیدم با هم توافق كردیم بریم ناهار بخوریم
.. كجا ؟؟ .. گفتم پیتزا بگیریم و بریم خونه گرچه تا حالا بهش پیشنهادی اینجور نداده بودم .. قبول كرد .. نهار
رو گرفتیم و رفتیم خونه .. كولر رو روشن كردم و یه آهنگ ملایم گذاشتم .... نهار رو روبروی هم خوردیم ...
بعد هم تا سفره رو جمع كردم دیدم تكیه زده به دیوار ..كنارش نشستم ... و باز دستشو تو دستم گرفتم ... سرشو
روی شونه ام گذاشت .. با لذت نگاهش می كردم سرشو برداشت و نیگام كرد چیه ؟.. نگاهمون تو هم گره
خورد .. لبامون روی هم قفل شده بود .. صدای ملایم آهنگ لذت خوردن لبها رو صد چندان میكرد ...كم كم
دراز كشیدم و دستامون دور بدن همدیگه قفل شده بود ... دسشتو گرفتم و بردم پایین ..روی شلوارم .. كیرم
داشت فشار می آورد ...
با دست روی شلوارم می كشید و منم با دست كونشو نوازش میكردم ... نوازشها اونو بیشتر به من میچسبوند
....یه لحظه فكر یه سكس رویایی بیشتر منو حشری كرد .. گفتم بریم توی بخار حموم ..جوری كه از هم جز
شبح چیزی نبینیم ... و چند لحظه بعد صدای شرشر آب و بخار غلیظ و یه شبح سكسی جلوم من .. خواستم سر
تا پاشو بلیسم ...از ساق پاش شروع كردم...به رونهاش كه رسیدم دیگه طاقتش طاق شد و ولو شد كف حموم
... دراز كشیدم روش و سینه هاشو و آروم آروم میلیسیدم و گاهی آروووم نوكشو گاز می گرفتم ....و گاه هم
بوسه ای بر زیر گردنش .... كم كم اومدم پایین تر .. روی شكمش ... زبونمو كه دور سوراخ ناف چرخوندم
صدای اه و ناله اش بلند شد ... اییییییی ...ایییییی ... پیچ و تاب بدنش منو دیوونه كرده بود .
حالا نوبت كسش بود .... یه كم كه لیسیدمش ...ازم خواست گیرمو تو دست بگیرم و چوچولشو نوازش كنم
....پاهاشو باز كرد .. كیرم رو توی دست گرفتم و روی كسش ضربه میزدم ...با نوكش كه داغ دادغ شده بود
چوچولشو نوازش میكردم ......زیرلب گفت .. بذار درش ...و منو سمت خودش كشید ... به سختی میرفت توی
كسش .... حالا روی اون دراز كشیده بودم و كیرم تا آخر توكسش بود .........
یه دوست دختر داشتم كه وقتی پاشو میذاشت خونه ام می گفت اینجا خوراك خشانته ...و منم زیاد به حرفش
توجه نمی كردم تا اینكه یه بار واقعا حس كردم دوست دارم یه سكس خشن رو تجربه كنم ... بهش گفتم ...از
... خوشحالی جیغ كشید .. و گفت آی كیو بالاخره گرفتی چی میگم .... خوب یه روز كه میدونستم همسایه
پایین نیستش كه سرو صدای مارو بشنوه دعوتش كردم خونه
... بهش گفتم حالا خونه خوراكه خشانته كسی نیست كه صداتو بشنوه
بی مقدمه تو بغل گرفتمش .. وحشیانه شروع كردم لب و گردنشو خوردن .... دوتا دستاشو با یه دست گرفته
... بودم و سینه هاشو از روی تاپ می مالیدم ......یه دفعه هم دست بردم و تاپشو جر دادم ...
سوتینشو هم به همین ترتیب ... وحشیانه سینههاشو گاز میگرفتم .... و می خوردمشون .... شلوارشو در آوردم
....
تا بخواد بجنبه ..شرتی پاش نبود ... یه كمربند آماده كرده بودم .. شروع كردم به كتك زدنش .. توی اتاق و هال
... می دوید و جیغ می كشید .. و من می زدمش .. تمام بدنش سرخ شده بود
جیغ میكشید .. بسهههههههههه ... وو من هنوز ادامه دادم .... باسنشو كه حسابی سرخ كردم اشكش در اومده
بود .... می گفت بسههههههه غلط كردم ... داد زدم چیه فكر كردی سكس خشن همینجوریههههه..... دیگه نای
فرار كردن نداشت ... یه قوطی ودكا رو باز كردم روی سینه هاش پاشیدم ... و افتادم به جون سینههاش .. .و
كم كم از حال میرفت ... یه دفته بی خبر كیرمو گذاشتم در كسش و تا آخر فشار دادم تو .... جیغش گوشمامو
كر كرد ... و من بی تفاوت به داد و بیداش جرش می دادم .....كم كم داشت آروم میشد .. كه یه دفعه
چرخوندمش و كیرم رو در سوراخ كونش گذاشتم ... نه تورو خدا نهههههههه .....هنوز تموم نشده بود كه كیرم
تا نصفه تو كونش جا گرفته بود ... موهاشو می كشیدم
یك ساعت بعد باز من و اون آروم تو بغل هم بودیم .... و لبامو بوسید و گفت .. درد داشت ولی به لذتش می
ارزید
دو دفعه خوندم ولی هیچ چیزه مثبتی نداشت