من خیلی کنج کاو بودم ک درد کون دادن بچشم ببینم چجوریه واسه همین یک روز ک خونه بودم یدونه شرت زنونه از کشو ورداشتم و یک جوراب زنونه تا رون پا میومد ک اینارو خودم خریدم با پول تو جیبی هایی ک جمع کرده بودم ۱۷ سالم بود رفتم بازار یک کیلو خیار خریدم فکر کردم خیار خوب باشه خریدم اومدم خونه مثل فیلم و داستان ها اول انگشت کردم تو کونم ببینم چطوره دیدم هیچی نشد و کونم پر از کثافت بود🤢🤮
رفتم نت سرچ کردم فهمیدم باید تمیز کنم توش،رفتم دست شویی شیلنگ چسبوندم به سوراخم آب باز کردم دیدم یه حالی دارم میشم ترسید فکر کردم آبی ک رفت تو دیگه نمیاد بیرون سریع آب بست شیلنگ کشیدم بیرون
همین ک نشستم پر فشار آب ریخت بیرون تمام اون کثافت ها ریختن بیرون یک بار دیگه انجام دادم دیگه تقریبا چیزی نبود تمیز تمیز شده بود😋
رفتم روغن زرد آوردم مالیدم سوراخم این دفعه انگشتم بردم تو دیگه هیچی نبود انگشتم چرخوندم دیدم خیلی حال داد خواستم انگشت دوم بزارم تو سوراخ دیدم خیلی درد داره پشیمون شدم شرت زنونه ک پام بود کشیدم بالا جوراب هارو در آوردم ول کردم رفت بیخیال شدم تا شب ساعت ۲ ک تو اتاق خواب بودم باز زد ب سرم ک انجام بدم انگشتم کردم تو یکم عقب جلو کردم دید خیلی داره حال میده یواش یواش انگشت دوم کردم تو ک خیلی درد شدیدی داشتم ولی میخواستم تحمل بکنم ک ببینم چی میشه دید درد کم تر شد ۲ انگشت عقب جلو کردم بلند شدم از زیر تخت جوراب و شورت ورداشتم و دوباره پوشیدم 😁
این دفعه یه نگاه انداختم تو حال ببینم کسی هست یا ک با همون شورت و جوراب زنونه دویدم سمت یخچال سریع یدونه خیار ورداشتم آوردم حالا شانس ما همون موقع در باز کردم لامپ یخچال خراب شد😐
خیار ورداشتم سریع رفتم تو تخت زیر پتو فکر کردم همون خیار صبح ک کوچیک بود سر خیار با وازلین روغنی کردم گذاشتم دم سوراخم هرچی حول دادم نمیرفت تو اصلا تکون نمیخورد انگشتم دوباره ۲تایی کردم تو کونم دیدم تنگ شده یه ۱۰ دقیقه انجام دادم دیدم جا باز کرد خیار گذاشتم یواش یواش حول دادم دیدم چه درد شدید داره از دور سوراخم میاد ول کردم همون حوری موند افتادبیرون یکم همین جوری سرش عقب جلو کردم ک درد داشتم ولی کم تر بود فک کردم ک دیگه خیار کوچیکه همینه حول دادم دادم دادم دیدم نخیر تمومی نداره نور گوشیم انداختم دیدم یه خیار کلفته دست پام خشک ک این به این کلفتی تو کونمه تقریبا ۱۵ سانت بود ۱۰ سانتش بیرون بود
منم ک سردی خیار ک تو یخچال بود دیگه بهم حس خوبی داده بود یکی از حوراب هامو ک جدید خریده بودن رنگ پا بود شیشه ای انداختم دهنم جفتی کل دهنم پر شد یهویی خیار کردم تو ک حس کردم تو روده هام رفت یک دقیقه نگه داشتم دیدم تحمل ندارم در آوردن بی حال رو تخت ولو شدم جوراب تو دهنم ک خیس شده بود شورت تا زانو هان بود و جوراب های تو پام ساعت ۴نیم بود خوابم برد در اتاقم هم شانس آوردم قفل بود صبح ساعت ۹ بیدار شدم دیدم مامانم پشت درد داره صدام میکنه میگه در باز کن دیگه یک ساعت پشت درم
شانس آوردم ک در قفل بود وگرنه باه فاک فنا میرفتم سریع جوراب در آوردم شورت کشیدم بالا خیارم انداختم زیر تخت لباس پوشیدن رفتم🤦‍♂️😪
.
.
دوستان عزیز من تازه عضو شدم این اولین داستان منه ک با خیار شروع شد
پس لطفا نظر بدین بهم کمک میکنه ممنون از تو جیگر طلا ک وقت گذاشتی این داستان من خوندی بوس به سر کیرت😘🤤

نوشته: ÀMÎŘ