داستان منظوم خسرو و فرهاد

1399/10/03

ای پسرای کابلی ای خوشکلای تهروون
خودم بشم فداتون
بخورم از اون لباتون
اینقد دلم خون نکنید
با خلف وعده هاتون
خودم بشم فداتون فدای اون خوباتون اون بچه خوشکلاتون
ااخ که دلم تنگه برای باغ دلگشاتون
باغ جهان نماتون
اون باسنای خوشکل و اون کون دلرباتون
خودم میشم فداتون
غریب شدم تو شهرمون
تا شدم اشناتون
قربون اون چشاتون
بجای پسته بخورم فندق خایه هاتون خودم میشم فداتون
چی زاییده مامانتون قربون اون باباتون
اون بابای بلاتون
اوی باغت اباد انگوری عجب کون بلوری
با اون کیر خیار شوری اون دوتا زیتوناتون
زیتون پرورده دارید
اون چیه لای پاتون
ناشتا بشم مهمونتون
من بخورم براتون
اون چیه لای پاتون

قربون اون داداشاتون اخ تف به ابجیاتون
داداشای سینه صافتون داداشای با صفاتون اون اصل ماجراتون
اگر که بوسم نمیدید قهر میکنم باهاتون گول می زنم باباتون بابای خوشکلاتون اون بابای بلاتون می برمش به سینما لنگ اونم میدم هوا
بابات که یار من شد قرار قرار من شد

این بابا نیست کبوتره وای که چه ناز و دلبره
بالش بچین که نپره حواستون باشه بهش با بچه های بد نره می گند که خیلی تک پره از نر و از ماده سره ه اگر رو تخخماش بخوابه دو هفتگی جوجه ش دره این بابا نیست که جیگره نمک بزن که محشره میشه به سیخش بکشی با توری خیلی بهتره این باباتون ابریشمه مثل پرند شوشتره این بابا نیست مامانه این بابا نیست مسقطیه
مسقطی لاری دارید اسمش بابا می ذارید
آسته برو پسر جون
که بار شیشه داری
این جوری دیگه نوبره عقد میکنم باباتون اون
بابای بلاتون خودم دارم هواتون طلاق میدم مامانتون بره دنبال کارش

آون کونه یا شکر پاره این همه شیرینی داره انجیر صابوناته شکر پاره ست کوناتون

اون کون باقلواتون
این عسله یا شکره هی میچکد از پسره راه میرید و هی میریزه عسل ز لابلاتون
من بخورم لباتون
مثل شکستنی باید باتون آهسته تا کرد
لنگاتون هوا کرد

خوشا به حال کسی که میکنه جابجاتون
تکون میده براتون عرق میریزه از تنش بروی سینه هاتون جا میزنه براتون
یوسف اگر که قهر کنه هر جا بره عزیزه چه مصر باشه چه ایرون
دندون هر کس که بگی براش همیشه تیزه حتی گرگ بیابون
بچه خوب و با ادب شیرین تر از مویزه چه تو خونه چه بیرون بابا اگه خرجی نمیده گور پدر باباتون خودم میشم فداتون هرچی تمنا بکننید من میخرم براتون خودم میشم باباتون
اون کونه یا اسمونه مثل گز اصفهونه پنهون به زیر تنبونه انگار میخواد پر بکشه جر داده شلواراتون از بس که تنگه جاتون اخ که خودم فدا بشم
فدای اون لباتون هی بخورم براتون
شهر که پر از ببو باشه خیلی تماشا داره
بچه اگر هلو باشه الو بخارا داره
دستی بکش بر سر و روش بکش به سیخ و دندون
اون کیره یا خیار شوره
میشه ببینم چجوره ؟ کنار دوتا زیتون
میشه بمکیش یا بجویش ارومی زیر دندون
اخ که چقدر وروجکه این تخم جن شیطون
اون کون مثل ابنبات شیرین تر از قند و نبات
تا کی نهانش میکنید پنهون تو شلواراتون شرمی از اون خداتون
من بخورم لباتون
قربون لای پاتون

خسرو به دلبرش گفت ای تیه کال برنو @
شل کن که درد دارد کونت پارست امشو

امشب کجا رود خواب فرهاد پیش خسرو
افتاده از رخ دوست بر روی دوست پرتو
گفتش بخیز و می گای بازم دوباره از نو
برخیز و پاره ام کن ای پهلوان یل گو
ترسم شویم رسوا فردا میان پهلو
دنبال ما بیفتند ما را کشند هی هو
گویند کوهکن بین خوابیده زیر خسرو
شل کن که درد دارد پند مرا تو بشنو
میگایمت دوباره ای تیه کال برنو
کوک ایزنی من بال اهو زنی من دو 2@
فرهاد زیر خسرو امشو نمی رود خو

بریم به خواجه غلطون بروی پل مالون این پسره نمکدونه بهش بگید نمکدون

دیشب ز بیستون نیامد صدای تیشه استاد
شاید که خسرو شیرینو خونه باباش فرستاد
سوار شبدیزش شد و رفتش سراغ فرهاد
تو سامرا سُرش داده رفته به فتح بغداد
هی پیچیدند تو همدیگه بسان شاخ شمشاد
هی میدادند با همدیگه خرمناشون رو بر باد
خسرو و فرهاد با همند دیگه شیرین نمیخواد
یادش بخیر ان روزگار روزهای شاهی یاد باد
تو بیستون یه حجله بود برای دو تا داماد
وقتی دو تا با هم خوشن انگوری باغت اباد
تو بیستون دوتا ستون نهم به لای پاتون
جا بکنم براتون بلند بشه به اسمون ، یباره جیغ و دادتون ، من بخورم لباتون قربون اون چیشاتون
از کوه بیستون میاومد صدای داد وفریاد
گاهی صدای خسرو و گاهی صدای فرهاد
نمیدونم کدامشون خوابیده بود و میداد
نمیدونم کدامشون کون رفیقش و گاد
یه حجله بود تو بیستون برای دو تا داماد
وقتی که خسرو میگذاشت تو کون تنگ فرهاد
می رفت به سوی اسمون صدای داد و فریاد
دست بزنید کل بکشید ایشالا مبارکش باد
وقتی دو تا با هم خوشن انگوری باغت آباد
ماییم و یک کیر ستون دنبال کون گردتون جابزنم براتون هی بخورم لباتون

این دل بی صاحب من چقدر بهونه گیره
این کون تو که کون نیست اصل شکر پنیره
چاک تو راه شیریه ؟ یا انکه جوی شیره ؟

قربون اون لباتون اون کون سر به راتون

خسرو به کون کنش گفت خسته نباشی استاد
این کونی که تو کردی الحق که دست مریزاد

خسرو به کوهکن گفت ما ابمون نیامد
چیزی درین زمانه رو دست کون نیامد
کیرم ز کیر شبدیز چیزی فزون نیامد
گرچه ترا چو کیرم در چاک کون نیامد
تا بامداد می کوفتم اصلا بیرون نیامد
اما چرا ز کونت یک قطره خون نیامد
فرهاد گفت با او ای من فدای کیرت
هرچند حسرت از دل هرگز برون نیامد
مارا چو کیرت ای دوست در اندرون نیامد
ای خوش به حال فرهاد
که کون به شاه میداد
ما هیچ کس نداریم ای وای داد بیداد
فرهاد گشته استاد
شاپور شد قلم زن
تنها منم که هیچم ای خاک بر سر من
امشب صدای فرهاد از بیستون نیامد
شاید دهان او را پرویز بسته باشد

این چینیان کونی اورده تا کرونا
ماییم و دست و دامن با کودک درونا
ما را نمیرسد دست بر دامن تو کونا
از تو جدام کردند مادر فلون فلونا
جق تا به کی توان زد ای روزگار دونا
در سینه دل کباب است تا کی خوریم خونا
دردا که کس نداند درد دل جوونا
ای بی هنر زمانه ای بخت واژگونا
این کیر نامسلمون
نه دین داره نه ایمون
با این سر بریده
افتاده دنبال کون
از بسکه ورپریده
کون مارو دریده
این کیر که در بر ماست
تقدیم به رهبر ماست
ای خوشکلای کابل ای بچه های تهرون - فدای روی ماهتون دو چشمای سیاهتون خودم میشم فداتون تا بخورم لباتون
بیاد کون تنگتون همون کون قشنگتون اون کون مثل سنگتون جق میزنم با صابون
به یاد کون یارون
یک پسر و این همه کون ؟ بزرگ همچو اسمون - کون نه که چرخ گردونه خورشید و ماه و کیهونه تو شورت تنگت شده جا ، راستش بگو این همه کون ، چجوری دادی جا تو اون
کون بزرگ ماهتون کون هنر نماتون من میمیرم براتون قربون اون لباتون اون چیه لای پاتون

اون بچه سربراهه که کون سر به راه داره
باید که اروم بکنیش دردش بیاد گناه داره
هر جا پسر خوشکل دیدی باید بگیری بگاییش
چه تو خونه چه مهمونی پیش بابا و داییش
این کونه یا قلمدونه بازار مسگرونه نرخش چرا گرونه
ارزون بده ما ببریم کافر نامسلمون
بدید که مشتری بشم
می خوام بشم فدایتون ای بچه های تهرون
این علف های سینمه من اخرین شبانم
به روی سینه عمریه که بره میچرانم
جق زدنم خوب کاریه گاهی به یاد یارون میان باد و بارون

اب دیدگانم دریا
این تن نزارم کشتی
روی دکل اون بالا
دنبال چی می گشتی
تو این هوای طیفون
سنگین می ری پسر جون
تنخواهای سنگینو
بردار و بنداز بیرون
موج بزرگ داره می اید
خودتو بمن بچسبون
من اگه غرق شدم بشم
تو برو سرت سلامت
سلام مارو برسون
به خوشکلای شهرتون
بگو فلانی جون داد
براه کون تنگتون
تو برو سرت سلامت
گفتند که ایثار بکن
عیسی کیه بیاد جلو
تا گندمش ارد کنم
به اون خدای اسمون
که چاک داده گندمتون
ارد میشه گندم همتون
ولی اسیا به نوبت
ای کونیهای امت

ای علمای امت
ای علمای حوزه
نگاه کنید خوب ببنید
این باقلواست یا لوزه
با همدیگه نگاه کنید
که این خیار یا موزه
ایا به دوزخ میبرن
خوراک هر کی باقلواست

راسته تو کوچه های بهشت
هر بری ریخته غلمون
فرشته ها جار می کشند
غلمون داریم فراوون
بفرمایید هرچی می خوایید
بردار ببر مسلمون
بردار ببر هرچی می خوای
تا نشدیم پشیمون

اونجا دیگه آخوند نیست
که پاچتون بگیره
از راه دور سه فرسخ
سیاسی و گرگ و اخوند
فرستادند به دوزخ
سگهای پاچه گیرشو
انور فرستادند جخ
تا بوی گندشون نیاد
هیچی بیرون سر نخ
خدا کشیده پرده ای
اونجا بنام برزخ
این لوز و اینم باقلوا
بفرمایید اب یخ
بچه بازا میرن بهشت
جنده بازا به دوزح

کون بهشتی دارید
ای من بشم فداتون
ای من فدای کونتون
این کونه یا تنگ بوون یا جوی مولیانه
اینقدر نگیر بهانه
خودم میشم قربونتون قربون برم خداتون

ی روز بیام من خونتون ناشتا بشم مهمونتون
قربون لای پاتون با اون کیر خیار شوری با دوتا زیتوناتون از من پذیرایی کنید هی بخورم براتون بردارمش بگذارمش میان لای پاتون تا فردا ضربه بکوبم به پشت خایه هاتون از اون طرف هی بکنم دوباره جابجاتون
بیاد کون تنگتون همون کون قشنگتون جق میزنم با صابون
به یاد کون یارون
ما جق زن دیاریم دنبال کون یاریم
بچه خوشکل میبینیم کاری باهاش نداریم اخ که چقد خماریم
می بریمش پشت دیوار اروم کونش می ذاریم انگار که بچه ماریم
صاحب کون نمونه هیچ جایی در نمیمونه کافره یا مسلمونه هر کسی قدرش میدونه ا کونه ؟ یا گنج قارونه ؟

  • تو کون شناسی قانونه - کون اگه واقعا کونه ، از راه دور نمایونه .انگاری در غلطونه انگاری تاج شاهونه خودش رو سر مینشونه . انگار سیل تو رودخونه . میاید و خودش میمالونه نزدیک بشی می بردت غرق می په خندونه - خالی خالی میشه بخوریش - شام و نهار و صبحونه - صاحب کون نمونه - مشتریاش فراونه - مشتری قدرش میدونه - گر ارزونه یا گرونه این کون و دنبه نیست جونه

  • این دو بر گرفته از ترانه ای مشهور در جنوب شیراز و کهکیلویه ست - تیه کال برنو سیه چشم که چشمت مثل برنو است - کبک را در پرواز و اهو در دو میزنی

نوشته: پسر خوب بیدرفش


👍 5
👎 4
9101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

782911
2020-12-23 00:55:10 +0330 +0330

شنیده بودم قزوینیه نشسته هفت جلد مثنوی نوشته خسرو و فرهاد!! فکر کرده بودم جوکه!!

3 ❤️

782935
2020-12-23 01:27:44 +0330 +0330

آهنگش چه شاده نایس😂

0 ❤️

782944
2020-12-23 01:43:33 +0330 +0330

ای کیرم تو طبع شاعریت 🤣
این شعرتم فقط بدرد یه جا میخوره که اونم شب شعر خامنه‌ایه.
گشنم شده عظما بگو کی موقع شام است
این معده ما منتظر نان حرام است

3 ❤️

782969
2020-12-23 06:16:39 +0330 +0330

تیشه فرهاد با دسته تا دسته تو کون خودتو بابات ببینم خوبه.

0 ❤️

782976
2020-12-23 08:52:04 +0330 +0330

تا به کی گویم سخن در پرده من
عشق منی فرزاد من میخواهمت روح و بدن
می بوسمت از دور آن چهره زیبای تو
می نوشم از نوش تنت میخواهمت روح و بدن
گیرم تو را من در بغل اندر خیال خام خویش
می بویم آن بی مو بدن میخواهمت روح و بدن
میدانم این ممکن نباشد هرگز نخواهی حال من
لیکن مرا این آرزو هرچند در گور وطن میخواهمت روح و بدن

1 ❤️

782990
2020-12-23 11:54:24 +0330 +0330

این برا تاپیک خوبه نه داستان عن آقا😂

0 ❤️