داستان کشدارِ اعظم

1401/02/22

این داستان؛ کش دارِ اعظم 🤣😁
.
طرف داشته دوسدخترشو که اسمش فرشته بوده رو میدرده که دختره میپرسه من فرشته ی کی بودم؟ طرفم که تو حال مستی بوده، میگه تو رویای منی؟ دختره یهو شوکه میشه و یه چک میزنه به پسره… دوباره بعد از چند ثانیه آه و اوه، دختره باز میپرسه: عشقم، من رویای کی بودم؟ پسره میگه تو افسانه ی منی…دختره باز عصبی میشه یه چک دیگه میزنه، باز یکم آه و اوه میکنن، دوباره میپرسه من افسانه ی کی بودم؟ پسره میگه تو دنیای منی، باز دختره یه چک دیگه میزنه… دوباره یه کم آه و اوه… باز دختره که اون زیر حسابی‌حال میکرده میپرسه من دنیای کی بودم؟ پسره هم تو همون حال مستی میگه تو گیتیِ منی و این ماجرا همینجور ادامه پیدا‌ میکنه تا اینکه دختره دیگه ازین مرتیکه هرزه ی گروپ بازه خیانتکار‌ 🤣🤣خسته میشه و از زیرش در میاد که با قهر و جیغ و داد از خونه بزنه بیرون… حالا پسره که دیگه سرِ هوش اومده و یادش‌ افتاده که چیا گفته بوده، میگه بیا اینجا، از تو گوشیم یه چیزی نشونت بدم… دختره هم با کلی ناز و اشوه و اکراه میره پیش پسره میبینه بعله دوسپسر عزیزش، طفلی اسمشو به فرشته سیو کرده و زیرش تو قسمت توضیحات نوشته؛ ای رویای من، ای افسانه ام، ای دنیای من، ای گیتی من، ای هستی من، ای…
دختره هم که اینو میبینه یهو منقلب میشه و از رفتار زشت خودش پشیمون میشه و‌ با کلی گریه و زاری، ابراز ندامت میکنه و دوسپسر مهربون و با وفاشو سخت به آغوش میکشه و بخودش قول‌میده تا ابد کنار این‌مرد وفادار بمونه
*درس این داستان؛ بعله دوستان، آدما رو قضاوت نکنیم حتی اگه در حالت مستی بودند و حرفای نامربوط زدند.
.
.
.
.
.
.
این قضیه تموم میشه تا اینکه پسره میره خونه رویا… داشتن سکس میکردن که رویا اون زیر میپرسه من رویای کی بودم؟ پسره باز تو همون حال مستی‌میگه تو دنیای منی… یه چک میخوره باز میپرسه من… و این داستان مثل قضیه با فرشته همینجور ادامه‌پیدا میکنه تا اینکه رویا قاطی میکنه و میره تو حالت دعوا و قهر. پسره هم که این وضعیت رو میبینه با حالتی مظلومانه به دختره میگه بیا اینجا تو گوشیم یه چیزی نشونت بدم… رویا هم با اکراه و ناز و ادا میره پیش پسره میبینه که بعله دوس پسر عزیزش 🤣🤣😁🤗، طفلی اسمشو به رویا سیو ‌کرده و زیر اسمشم تو قسمت توضیحات نوشته؛ دنیای من، زیبای من، فرشته ی من و الی آخر… رویا هم از کرده خود و از قضاوتی که کرده بود پشیمون و غصه دار میشه و با اشک و زاری به پسره قول میده تا آخر عمر با این پسر وفادار و جذاب بمونه.
*درس این داستان؛ آدما بعضی چیزا رو تو حالت مستی لو میدن، بستگی داره چه جوری ازشون حرف بکشی. و آدمای مست وقتی لو دادن، اون زرنگاشون بلدن چه جوری از زیرش در بزن 🤣🤣…
.
‌.
.
.
.
.
خلاصه، یه چند هفته ای پیش میره (نمودما🤣🤣🤪🤪) و پسره با دنیا و آرزو و هستی و … هم میخوابه و همین داستان به طرز عجیبی در همه موارد تکرار میشه (آره ارواح عمم 🤣🤣) تا اینکه یه روز پسره میره خونه دوستدخترش بنام گیتی، باز همین داستانا میشه و آخر سر گیتی خانم که سن و سالی هم ازش گذشته بوده میاد با اکراه گوشی پسره رو میبینه و میبینه که بعله دوسپسرش، طفلی، زیر اسمش نوشته: ای… و الی آخر…
پسره هم میبینه که گیتی یه ذره آروم شده طبق تجربه قبلی نفس راحتی میکشه و منتظر ابراز ندامت گیتی‌میمونه که یهو‌ میبینه گیتی یه ساتور به بزرگی کله احمدخاتمی از کیفش میاره بیرون و میوفته دنبالش… پسره هم که حسابی ترسیده بوده میگه چی شده چته مگه ندیدی اسمتو توی گوشیم، من اونایی که گفتم صفت ها و القابت بود که من بهت دادم و… گیتی هم میگه خفه شو پسره بیشعور و هرزه!!
پس اون پسره که دخترم ازش تعریف میکرد تو بودی؟! دخترم میگفت مامان یه دوسپسر دارم منو دنیا و آرزو و فرشته و هستی خودش میدونه… ای بیشرف واستا، ای عوضی واستا، ای هرزه واستا، واستا که میخوام بکشمت 🤪🤣🤣🤣🤣
.
.
.
گر تحت به ماتحت خارید/لیک بوقت حاجت باید بارید (چی میگی اصن؟! 🤪🤔🧐🤣)
و اما درس پایانی داستان: دخترای این دوره زمونه چه بی حیا و دریده شدن، میان از سکساشون به مادرشون میگن. یه کم آبرو، یه کم حیا، یه کم حجب. بیشعورا 🤣🤣🤣🤪😁
🌹😍❤😘🤣😁🤗
مخلص همگی…
*شبحِ روز

نوشته: شبحِ روز


👍 5
👎 5
17601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

873569
2022-05-12 02:39:17 +0430 +0430

فک کنم اینارو تاپیک میزدی بهتر بود تا در قسمت داستان بنویسی و یه هفته هم منتظر منتشرش بشی

2 ❤️

873664
2022-05-12 16:39:47 +0430 +0430

پیامک‌بود 😂

0 ❤️

873731
2022-05-13 01:56:56 +0430 +0430

واقعا وقتو حروم کردی نشستی نوشتی اینارو
😕😑

0 ❤️

873857
2022-05-13 17:37:35 +0430 +0430

دهنتو خخخخخخخخخ

0 ❤️