داستان کونی شدن من

1401/05/10

سلام
من 39 سالمه و شدیدا دوست دارم کون بدم و میخوام داستان اینکه عاشق کون دادن شدم رو براتون بنویسم، پیشاپیش اگه نحوه ادبیات نوشتاریم بد هست به بزرگی خودتون ببخشین.
داستان بر میگرده به سالهای دور که من بچه بودم و هنوز مدرسه نرفته بودم، من فرزند آخر یه خونواده هفت نفره بودم، همسایه هامون اکثرا آشنا بودن دایی، خاله و… یه پسر دایی داشتم که حدود 7 سالی از من بزرگتر بود و مغازه خوار و بار داشتن از برنج و روغن گرفته تا حتی سیگار و تنباکو موجود بود توی دکانشون، یکی دوبار سرظهر که بیرون بودم منو صدا میکرد و میرفتم داخل مغازشون و منو میمالید منم خوشم اومده بود، بعد از چند دفعه ای که این داستان ادامه داشت یه روز شلوارم کشید پایین و بهم گفت رو چهار دست و پا یه به قول امروزی حالت داگی وایسم و کیر کلفت و سفیدشو گذاشت دم کونم اما از اونجایی که نه اون حرفه ای بود و نه من نمیتونست بکنه تو ولی ارضا میشد و آبش میریخت تو کونم، وقتی ابش لای کونم بود یه لذت خاصی بهم میداد که همین الانم فکرش میکنم داغ میشم، بخصوص که بدون اینکه ابش پاک کنه همونجور که لای پا و رونهام آبش آویزون بود راه میرفتم فوق العاده حس خوبی داشت، کم کم این داستان گذشت و پسر داییم برا بقیه اشناها تعریف کرد در واقع برای اون یکی پسر دایی هام که به عبارتی پسرعموهاش میشدن، حالا دو نفر شده بودن و تقریبا هر روز کونم میزاشتن حتی بعضی روزها که اونا پایه نبودن بکنن، من التماسشون میکردم که کونم بزارن، چند سالی گذشت و اونا رفتن دانشگاه، از اونحاییکه دوتا پسر دایی دیگه هم به اسم مستعار علی و محمد داشتم اونام این داستانو میدونستن، حالا دیگه نوبت اونا شده بود و حسابی منو کونی خودشون کرده بودن، دیگه بعد از سال سوم راهنمایی ما از اون محل رفتیم ولی الان که الانه پسر دایی هام میبینم یاد همون موقع ها میوفتم، دیگه بعدش موقعیت نشده تا به امروز به کس دیگه بدم و شدیدا تو کفم و تو این چندین سال گذشته فقط دو بار ساک زدم.
اگه ادبیات نوشتاریم بد بود ببخشین چون اولین داستان نوشتنم بود.

نوشته: me-before-you


👍 7
👎 19
27601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

887912
2022-08-01 01:20:56 +0430 +0430

ملت میرن از افتخارات و موفقیتاشون میگن و احساس غرور میکنن این بابا هم اومده با افتخار از کون دادناش میگه


887925
2022-08-01 01:51:03 +0430 +0430

سید یه تنه محلو اباد کردیا…

3 ❤️

887945
2022-08-01 03:14:38 +0430 +0430

خبلی خالصانه، صادقانه و به عنوان یه شخص معمولی به نظرم خیلی هم خوب نوشتی. کلا خیلی جالب بود، حال کردم

1 ❤️

887972
2022-08-01 08:10:56 +0430 +0430

واقعا ناراحت شدم که مدت زیادی هست کون ندادی. تایپیکم رو بخون اوکی بودی بیا بکنمت😔
😁😁😁

1 ❤️

888015
2022-08-01 20:57:43 +0430 +0430

ماشالا چه کونی

0 ❤️

888016
2022-08-01 21:00:35 +0430 +0430

اول داستانو خوندم فهمیدم تبلیغ مغازتو داری میکنی…
روغن ۱لیتری الان چنده؟
برنج هاشمی کشت اول کیلویی چند؟
تنباکو لیمو نعناع فاخر هم داری ؟

0 ❤️

888148
2022-08-02 15:39:19 +0430 +0430

جووووووووووون

0 ❤️

888319
2022-08-04 00:15:43 +0430 +0430
0 ❤️

889253
2022-08-09 16:42:25 +0430 +0430

سلام خوبی منم دقیقا همین حس رو دارم و خیلی حال میده اب یکی رو چاک کون ادم باشه و راه بری منم ۳۳ سالمه اگه دوست داشتی بهم پیام بده تا باهم بیشتر حرف بزنیم

1 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها