سلام من یونسم اینم داستان من باشد که معروف شوم همچون الکسیس

امسال اولین کنکورم رو دادم چی حدس میزنید؛ معلومه ریدم. رتبم حدود چهار صد هزار کشوری شد ( باریکلا تیزهوش منطقه)همه میدونید که توی تجربی این رتبه یعنی چی تنها جایی که با این رتبه قبول شدم دانشگاه آزاد یکی از شهرستان های مشهد بود.
همه میگن برید دانشگاه آزاد پر دافه٫ داف ریخته نمیگم داف نبود برای ما نبود انقدر تو دانشگاه پسر خوشکل تر و پولدار تر از ما بود که ته دیگشم به ما نمیرسید یکی از حسرت های زندگیم دیدن دختر و پسر هایی بود که دوهزار ارزش نداشتن اما با بهترین ماشین ها و بهترین لباس ها میومدن دانشگاه پدر ما هم داشت ندار نبود ولی به ما نمی داد سه تا ماشین داشت گذاشته بود تو پارکینگ خاک بخوره ولی دست ما بهش نخوره خدایی ازش دلخورم ولی خب با خودم میگم مال خودشه حال نکرده به پسرش بده. از یه جایی از قیافم بدم اومد انقدر که پسر خوشکل زیاد بود دیدم نمیشه دست رو دست بزارم یه حرکتی باید بزنم ٫ دخترای دانشگاه به سه دسته تقسیم میشن : ‌‌ خوشکلای باحال؛ زشتای باحال و زشتا و خوشگلای بی حال دست اول رو هوا زده میشن دسته اخرم خوشکلاش زده میشن میمونن زشتای با حال و بی حال که باحالاش چون با عرضه ترن خودشونو به یه دوست همجنسی یا پسری میچسبونن فقط زشتای بی حال میمونن خلاصه حدود سه ماه که از ترم اول گذشته بود کار پیدا کردم حقوقش زیاد نبود ولی قدری بود که بتونم دوست دختر نداشتمو تا یه کافه ببرم مرحله بعدی آب کردن شکمم بود من لاغر بودم وای شکمم خیلی آفساید بود حدود نه ماه طول کشید تا آبش کردم مرحله بعدی پیدا کردن دوس دختر بود؛ الان هم پول داشتم هم لباس خوب میپوشیدم هم هیکلم اکی شده بود ولی یه مشکلی بود من اجازه ننه بابامو نداشتم نه که مذهبی باشن ولی با دوس دختر داشتن هم اکی نبودن نمیتونستم بگم خب خدافظ من با دوس دخترم داریم میریم سینما کونم پاره میشد دوستی داخل دانشگاه هم که به درد نمیخوره تهش دختره از این محدودیت خسته میشه میره با یکی از تو بهتر و این خیلی درد داره ۰ بالاخره عزممو جزم کردم که به یک دختر پیشنهاد بدم خیلی دختر خفنی نبود احساس کردم چون دختر کمتر تو چشمیه شانسم باهاش بیشتره؛ دختره تو این باغا نبود پس خودم باید هدایتش می کردم به باغ دوست شدیم ولی نه جدی در حد دانشگاه چهار تا جوک و یک سلام تکراری ادامه پیدا میکرد. نمیدونستم چکار کنم سعی کردم تماس بدنیمونو بیشتر کنم به هر بهانه ای شده بهش دست بزنم ولی گاگول تر از این حرفا بود که بفهمه.
دانشگاه ما چهار طبقس طبقه چهارم نه کلاسی برگزار میشه و نه رفت و آمدی ؛ تقریبا حکم مکان دانشگاهو داشت در حد بوس و چهار تا حرف سکسی و مالیدن (نکنه فکر کردی اونجا داگی میزدن نه داداش جنده خونه که نبود) کشیدمش طبقه چهارم که چهار تا بوس و تاچ ببینه شاید حشرش به جوش بیاد این ایده مثل اینکه جواب داد اونجا اولین بوسرو ازش گرفتم البته همیشه قبل از بوسه هزار تا فکر به سرت میزنه نکنه دهنم بو بده اگه بفهمه دیشب قرمه سبزی خوردم چی اگه از من حرفه ای تر باشه اگر اصلا نباید بوسش میکردم ولی به محظ اینکه متوجه میشی طرف مقابل هم خوشش اومده و داره همراهی میکنه مثل آب روی آتیش میشه فقط دوست داری اون لحظه تموم نشه اگر حراست تخمی دانشگاه بزاره.
کم کم فهمیدم دختره یه فتیش سری داره از زمزمه کردن در گوشش خوشش میاد ؛ کار ما این شده بود که به جا صحبت عادی هی در گوش این زمزمه کنیم از جوک گرفته تا فحش آخرای ترم سوم چهارم دانشگاه اون اتفاقی که منتظرشید اتفاق افتاد پدرومادرم رفته بودن شهرستان دختره هم خوابگاه میخوابید به اختیار خودش بود گفتم این یه هفته بیا خونه ما بخواب یکم معذب شد ولی آخرش دو سه شبو قبول کرد بیاد مارو میگی خونرو تمیزکردم یه خروار چیپس و پفک داستان خریدم شبشم گفتم پیتزا میگیرم لحاف تشک پهن کردم جلوی تلویزین از ساعت هفت شب تا سه ظهر روز بعدش تو همون تشک بودیم اول با فاصله فیلم میدیم(هر دو عاشق انیمه بودیم) بعد شد بوس شب بخیر و بعد تو این مرحله قفل شد؛ کلا بیشتر از ده دقیقه کسی نمیتونه لب بگیره.
اولا لب بی حس میشه دیگه حال نمیده دو اینکه نفست بند میاد خسته میشی از زیر تیشرتش شروع کردم به مالیدن کمرش نمیخواسم سریع برم سراغ سینه هاش تیشرتو تا گردنش بالا دادم و با قوسی که به کمرش داد تونستم از پشت سوتینشو باز کنم اندازش کاملا معمولی بود اما اصلا افتاده نبود و این خودش داستانو سکسی تر میکرد خواستم مثل فیلما شروع کنم به لیسیدن سینش که متوجه شدم باید یک تانکر بزاق داشته باشی که بتونی این کارو انجام بدی(در فیلم های پورن که مرده یه ساعت سینه زنرو میخوره دوز کص شعر به شدت بالاست) سعی کردم با یه دست سینه راستشو بمالم و با دهن سینه دیگشو بخورم هر چند وقت یکبار هم نوکشو یه گاز کوچولو میگرفتم که حساس تر بشه دوباره سرم رو آوردم بالا ؛ اول ازش یک لب ریز گرفتم که همراهی خودش نشون میده بد حشریه رفتم سمت لاله گوشش هم با لاله گوشش بازی میکردم و هم آروم نجوا میکردم شورت و شلوارش رو با هم در اوردم( کلا چیزی که تو فیلم های پورن میبینید با کص ایرانی متفاوته کص ایرانی معمولا یکم سبزه تر و بی لبه تره یه جورایی فقط یک خطه عمودیه ) میخواستم بهش بگم ساک میزنی که خجالت کشیدم فک کن یکی بهت بگه برام ساک میزنی قطعا طرف حال نمیکنه ولی این یکی خودش وارد عمل شد با یک دستش تخمامو میمالید با دهن نوکشو میمکید حس کردم اونم اینارو از فیلم یاد گرفته جذاب ترین قسمت ساک زدن خوردن تخماست فقط یک دقیقه این کارو برام انجام داد؛ هر چند وقت یک بار هم گاز ریز میزد که اینم از من یاد گرفته بود نامرد
الان دوتامون لخت تو بغل هم بودیم یه ده دقیقه فقط همو سفت بغل کردیم روی تشک جلوی تلویزیون ففط ما دو تا متاسفانه این دختر اپن نبود خیلی با خودم کلنجار رفتم که بکن توش دنیا دو روزه یه زمانی بکارت مهم بود الان کسی آزمایش نمیگیره ولی بازم خایه نکردم خودش هم خیلی رازی نبود به باز شدن رفتم از اشپز خونه یکم روغن اوردم (عجب کثافت کاری ای) توافق بر لالنگی زدن شد شروع کردم بعد از حدود پنج دقیقه کمرم خسته اون شروع کرد با حلقه کردن انگشتاش کیرمو مالیدن منم با کیر کردن انگشتام کصشو مالیدن زود تر از من ارضا شد ولی ارضا شدنش جلوی چشمام باعث شد منم ارضا بشم یه ده دقیقه بی‌حرکت کنار هم دراز کشیدیم نه حرفی زدیم و نه عملی میخواستم با هم حموم بریم ولی خب جدا رفتیم اول من رفتم بعد اون شب هم تا دو و سه ظهر خواب بودیم تو بغل هم که لذتش با سکس برابری میکرد حس خیلی خوبیه که یک دخترو تو اغوشت داشته باشی غرور مردانتو ارضا میکنه خدافظ جقیقای عزیز مجقوق باشید.
Done
نوشته :سیرطاق

نوشته: سیرطلاق