دختری به اسم میکی (۱)

1396/02/28

از وقتی که یادم میاد، من یه مرد کون دوست بودم. نه این که خوشگلی و شهوت انگیز بودن پاهای خوشگل و سینه های پر رو ندیده بگیرم، اصلا اینجوری نبود. ولی از وقتی که من یه نوجوون بودم، موقعی که یه مجله سکسی می گرفتم دستم تا جق بزنم اولین چیزی که توجه منو به خودش جلب می کرد، کون بزرگ و خوش فرم دخترای تو مجله بود. تصویر هایی که هیچ وقت واسم کهنه نمی شد و همیشه تازگی داشت و باعث می شد موقع جق زدن به شدت آبم بیاد، تصویر هایی بود که تو اون مدل ها چهار دست و پا جوری که کونشون به سمت دوربین بود می نشستند و سرشون رو بر می گردوندند و به دوربین نگاه می کردند، انگار که می خوان بگن که : “بیا کونمو بگا، می دونم که تو هم دلت می خواد.”
و وقتی که بزرگتر شدم، وقتی داشتم تو یه کس خیس و تازه تلمبه می زدم، یا وقتی که تماشا می کردم که کیرم میره بین لب های خوشگل یه دختر، خواسته پنهان من همیشه سکس از کون بود. فکر کردن بهش کار هر شبم شده بود و شده بود سوژه ای واسه جق زدن هام. من کلی فیلم پورن که همشون آنال سکس توشون داشتند جمع کرده بودم، و تصاویری که توش یه کیر کلفت خیلی آروم راهشو تو کون خوشگل یه زن پیدا می کنه، فقط باعث میشد که احساس نیاز من به این خواسته بیشتر و بیشتر بشه. دونستن این که این کار واسه طرف مقابل قطعا درد آوره، ولی واسه بعضی از زنا انقدر لذت داره که حاضرند درد رو به جون خودشون بخرند
منو بیشتر امیدوار می کرد. فقط باید شخص مناسب واسه این کارو پیدا می کردم.
واسه مدت چند سال این فانتزی من فقط در حد همون فانتزی موند. یه چیزی که فقط تو ذهنم بود و آرزو می کردم که یه روز کیرمو تو کون تنگ یه دختر فرو کنم و اونو به ارگاسم برسونم. این فکر همینطور ادامه داشت تا زمانی که من به دانشگاه رفتم. با اینکه من با خیلی ها قبل از دانشگاه سکس داشتم ولی با این که اونها هیچ وقت آنال سکس رو تجربه نکرده بودند و نمی دونستند که ازش خوششون میاد یا نه همشون خیلی رک توضیح می دادند که سکس از کون هیچوقت جزو منوی اونها نبوده و نخواهد بود.
من الان چند هفته ای می شد که با میکی که یه دختر جوون خوشگل از شهر مالتا بود دوست بودم و به شدت دنبال این بودم که قرار دومم رو هم باهاش بگذارم. میکی یه دختر خیلی خوشگل، با 165 سانت قد و هیکل عضلانی و پوست برنزه و موهای سیاه و چشمایی تیره بود. با این که ما هنوز رسما دوست دختر و دوست پسر نبودیم، ولی من با کس دیگه ای هم نبودم تو اون زمان. میکی توی سکس همیشه خیلی انرژی داشت و خستگی ناپذیر و حریص و خلاق بود و باعث می شد که من کل انرژیمو موقع سکس باهاش بذارم. ولی اون به طرز عجیب و متناقضی راجع به چیزایی که اون اون ها رو خارج از محدوده سکس معمولی می خوند خجالتی بود. اون
موقع من کاملا مطمئن نبودم، ولی داشت این احساس بهم دست می داد که من دارم کم کم عاشق میکی می شم و نمی خواستم که ازش تقاضایی کنم که باعث وحشتش بشه. با این حال ولی اون کون فوق العاده ای داشت. کونش سفت و یه کم گرد و برنزه بود با یه سوراخ تنگ و کوچیک صورتی که شبیه غنچه رز بود که باعث می شد که بدجوری حشری بشم و خواسته مخفی که داشتم هرچه بیشتر تشدید بشه.
اون اتفاق وقتی افتاد که ما مشغول سکس بودیم. اون رو من نشسته بود و داشت روی کیرم بالا و پایین می شد و خیلی آروم جوری که می دونست منو حشری می کنه، سینه های خودشو فشار می داد. من خیلی به ارضا شدن نزدیک بودم، ولی تمام تلاش خودمو می کردم که قبل از این که اون ارضا بشه، ارضا نشم، که اون یه نگاهی به من کرد و پرسید: “وقتی که میخوای ارضا بشی به چی فکر می کنی؟”
این سوالش منو کاملا متعجب کرد و با سردرگمی بهش خیره شدم تا بفهمم دقیقا منظورش چیه. اون خم شد سمت من جوری که موهای بلند مشکیش به صورتم می خورد و نوک سینه هاش در تماس با موهای سینه من بود. اون دوباره پرسید: “بگو به چی فکر میکنی؟”
من بهش گفتم: “مطمئنم که دلت نمی خواد بدونی.” اون لبخندی به من زد و با عضله های کسش فشاری به کیرم وارد کرد و گفت: “چرا، می خوام بدونم.”
من یه لحظه فکر کردم. آیا باید بهش بگم؟ اگه اونم نظرش مثل نظر بقیه زن هایی که باهاشون بودم باشه، حتما فکر می کنه که من یه منحرف جنسی هستم و این که آنال سکس یه چیز حال بهم زن و پست هستش. وقتی که من اینو به یکی از دوست دخترای سابقم پیشنهاد دادم اون یه مقاله داد دست من که میگفت که مردایی سکس از کون رو دوست دارند یا بیمارند یا واقعاً از زنی که باهاش سکس دارند متنفرند و یا گی هستند و خودشون نمی دونند. همون مقاله اشاره کرده بود که بیشتر از سی درصد زن های آمریکایی مرتبا سکس از کون رو تو روابطشون دارند، ولی وقتی که گفتم که این زنها حتما یه چیزی خوبی راجع به کون دادن
پیدا کردند که تکرارش می کنند، اون اصلا به حرفم توجه نکرد. من نمی خواستم که رابطه ام با میکی رو هم اینجوری خراب کنم، مخصوصا چون می دونستم که اون دوست نداره که من حتی سوراخ کونشو لمس کنم و هر وقت کیرم به طور اتفاقی به طرف کونش میرفت اعتراض می کرد.
تو زمانی که داشتم فکر می کردم، کیرم به جای مغزم واسم تصمیم گرفت. فکر کردن به این که بتونم اون کون تنگو بگام باعث شده بود که کیرم از هر وقت دیگه ای سفت تر بشه. میکی وقتی که دید که کیرم تو کسش داره بزرگ میشه تعجب کرد و گفت: “به من بگو چیه.” من تو چشماش نگاه کردم و خیلی آروم دستمو از روی کمر صافش آوردم پایین تا بالای کونش. بعد خیلی آروم انگشت وسطمو بردم بین قاچای کونش و به سوراخش رسوندم و همون جا نگه داشتم. اون به آرومی پرید، ولی اعتراضی نکرد.
بهش گفتم: “من به این که یه روز تو رو از اینجا بکنم فکر می کنم.”
میکی نگاهی به من کرد، از حالت صورتش نمی تونستم بفهمم که چه عکس العملی داره ولی انتظار داشتم که از رو کیرم بلند شه و بره. ولی اون لبخندی زد و دوباره شروع به حرکت رو کیرم کرد و موهای کسشو به استخون بالای کیرم می مالید و همزمان با شهوت چوچوله خودشو می مالید. سینه هاش همینطور بالا و پایین می رفت و شروع کرده بود به نفس نفس زدن. من تو همون حالتی که بودیم نشستم و اونو کشیدم سمت خودم و شروع کردم به خوردن سینه هاش و اونم پاهاشو دور کمر من حلقه کرده بود و روی کیرم بالا و پایین می شد. اون شروع به لرزیدن کرد و وقتی که داشت ارضا میشد کمرمو با ناخن هاش چنگ انداخت و همزمان من هم ارضا شدم و کل آبمو توی کس داغش خالی کردم.
بعدا وقتی که تو بغل هم دراز کشیده بودیم، اون انگشتشو برد سمت موهای سینه من و رو سینم حرکت می داد و بعد نگاهی به من کرد و گفت: “تو واقعاً دوست داری که منو از کون بکنی؟” با این که من یکی دو دقیقه قبلش به شدت ارضا شده بودم، کیرم با شنیدن این کلمات راست شد. وقتی که داشتم سعی می کردم که یه راهی پیدا کنم واسه جواب دادن که منو یه آدم منحرف نشون نده، دست میکی از روی شکم من اومد پایین و شروع به لمس کردن سر کیر من کرد. اون یه نگاهی به پایین کرد و دید که کیرم به این زودی دوباره راست شده و گفت: “به نظرم واقعاً دوست داری.”
بعدش گفت: “تا حالا تجربه کردیش؟”
من سرمو به نشونه نه تکون دادم، دهنم خشک شده بود. “هیچوقت کسی رو مناسب پیدا نکردم.” میکی دست منو گرفت و برد سمت بدنش و گذاشت روی پهلوش اونجا روی بدنش حرکتش می داد.
اون تو چشمام نگاه کرد و گفت: “من دوست دارم که تو خوشحال باشی. منم هر چی رو که تو بخوای می خوام.”
من کامل متوجه منظورش نشده بودم و به نظرم چشمام سردرگمی من رو نشون می داد. فکر کنم هر کی منو می دید فکر میکرد که خل شدم. من تازه همین الان یه سکس خیلی داغ و خوب با یه دختر خوشگل و خوش هیکل 19 ساله داشتم، ولی دوباره کیرم راست شده بود.
اون شروع به بوسیدن من کرد و لبای نرم و پرشو به لبهای من می فشرد. بعد در گوشم گفت:" منو از کون بکن عشقم، کاری کن که عاشقش بشم."
فکر به اینکه من بالاخره قراره به آرزوی چند ساله ام برسم باعث شد که کیرم بلافاصله به شدت سفت و راست بشه. شروع کردن به بوسه زدن به کل بدن اون و آروم آروم میومدم پایین تا رسیدم به کس خیسش. پاهاشو از هم باز کردم و از شدت شعف دور لبهای خودمو می لیسیدم. من مزه کس رو دوست داشتم و می تونستم فقط با لب و دهنم کاری کنم که یه زن یه ارگاسم خوب رو تجربه کنه. خیلی آروم من زبونم رو دور کس میکی می کشوندم و از مزه ترشحات کسش لذت میبردم. اون آروم ناله میکرد و از لذت به خودش می پیچید. ولی من محکم پاهاشو نگه داشته بودم و به کارم ادامه می دادم. من با تبحری که داشتم زبونم رو روی کسش م
ی کشیدم و بعضی موقع ها هم زبونمو تو کسش فرو می کردم و بعد میرفتم سراغ چوچولش و اونو تو دهنم می گرفتم. ناله های اون بلندتر شده بود و کمرشو تاب میداد و سرمو گرفته بود و محکم به کسش فشار میداد. همزمان که به آرومی داشتم چوچولشو میخوردم یکی از انگشتامو تو کسش فرو کردم و با اون تو کسش تلمبه میزدم. هر چی که می گذشت اون نفس کشیدن هاش تندتر و تندتر میشد تا این که فریاد بلندی زد و من آب کسشو روی زبونم احساس کردم. قبل از این که ارگاسمش تموم بشه من انگشتمو که از آب کسش خیس و لغزنده شده بود تو کونش فرو کردم. خیلی حس خوبی داشت و اونم ظاهرا خوشش اومده بود، چون که ناله ای کر
د و سرمو محکم تر به کسش فشار داد و همزمان که با انگشتم کونشو می گاییدم اون هم کسشو رو صورت من تکون می داد.
وقتی که ارگاسمش تموم شد، خیلی نرم و آروم به خوردن کسش ادامه دادم، ولی چون می دونستم که چوچولش هنوز خیلی حساسه با اونجا کاری نداشتم. وقتی که نفس کشیدنش به حالت عادی برگشت، من دوباره زبونم رو بردم سمت چوچولش و اینبار خیلی آروم اونو بین دندون هام گرفتم. اون جوری پرید که انگار یه شوک الکتریکی بهش وارد شده، نوک سینه هاش سفت تر از هر وقت دیگه ای شده بود. همینجور به خوردن کسش و انگشت کردن کونش ادامه دادم تا یه بار دیگه هم ارضا شد. وقتی که داشت ارضا می شد، دومین انگشتم رو هم تو کونش فرو کردم و خیلی آروم با اون دو تا انگشت کونشو می گاییدم. چیزی نگذشت که اون جیغ بلن
دتری کشید و برای سومین با ارضا شد.
ادامه دارد…

ترجمه blockin


👍 21
👎 1
4056 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

596543
2017-05-18 21:26:34 +0430 +0430

من فعلا دارم به نویسندش فش میدم مترجم تو صف وایسه لطفا

0 ❤️

596584
2017-05-18 22:10:13 +0430 +0430

این داستانت انصافا خوب بود من خوشم اومد یکم بیشتر وقت بزاری بهترم میشی ?

0 ❤️

596637
2017-05-19 04:14:36 +0430 +0430

سلام خدمت همه دوستانی که داستان رو خوندند و تشکر بابت نظرات و انتقادتون
یه چند تا نکته هست که میخواستم بگم
اول راجع به اشکالات نگارشی عذرخواهی میکنم از همه دوستان، من مترجم حرفه ای نیستم و اشکال توی ترجمه من یه چیز عادیه، ولی انتقادات شما باعث میشه که اشکالاتمو بفهمم و اونا رو رفع کنم
دوم راجع به موضوعاتی که برای ترجمه انتخاب میکنم، من از وقتی که شروع به ترجمه داستان تو این سایت کردم موضوعات مختلف رو سعی کردم ترجمه کنم تا همه جور سلیقه ای رو پوشش بده و الزاما ترجمه کردن یک داستان با یک موضوع خاص نشان دهنده علاقه من به اون داستان و حتی به اون موضوع نیست.
سوم درباره کیفیت داستان ها اکثر داستانهای با نمره بالا تو سایتی که از اون داستانهامو انتخاب میکنم داستان های بسیار طولانی هستش، و شهوانی اجازه قرار دادن داستان بیش از پنج قسمت رو نمیده و از این نظر مقداری محدودیت برای من به وجود میاد.
چهارم اینکه باز هم از کسایی که این کامنت رو میخونند درخواست میکنم که اگه به موضوع و سبک خاصی از داستان علاقه دارند نظرشونو بگند تا من بتونم داستان هایی که مخاطب بیشتری دارند رو ترجمه کنم.
بازم میگم من از هیچکدوم از انتقادات و حتی مسخره کردن های شما ناراحت نمیشم و ازش حتی استقبال هم میکنم چونکه باعث میشه که من اشکالات کار خودمو بفهمم و برای هرچه بهتر شدن تلاش کنم.
شاد و پیروز باشید.

0 ❤️

596668
2017-05-19 13:35:21 +0430 +0430

حالا کاری به نویسنده ندارم ولی واسه خاطر خودت لایک 6 رو میزنم

0 ❤️

596669
2017-05-19 13:37:29 +0430 +0430

راستی ببینم تو 17 سالته؟؟؟یه 17 ساله اومده و داستان ترجمه گذاشته؟؟
پس به همین خاطر دیسلایک 1 رو هم میزنم که یر به یر بشیم

?

0 ❤️

662799
2017-11-23 08:24:25 +0330 +0330

بسیار بسیار زیبا لذت بردم آفرین

0 ❤️