دختر همسایه بالایی

1391/11/07
  • هیچ اجباری نیست این داستانو بخونی و اگه نظر دادی هر فحشی دادی به خودت دادی.
    من اسمم سعیده .19سالمه وتا الان چندبار سکس داشتم اولین بار یه سکس ناموفق با دوست دخترم ودومین بار یه سکس خیلی عالی وبقیشم با همون دختر یعنی آیلین خانوم.من خونم توارومیه س تو یه آپارتمان هستم وسال اول معماری هستم.خونوادم کرج زندگی میکنن. فعلا"تنهام ولی شاید چند تا ازدوستام بیان با هم خونه بگیریم چون اجاره واقعا" سآیلینه.بیخیال من یه 2سالی میشه موی تای کار میکنم واندامم بد نیس قدم1.80و73کیلو وزن دارم وتو ارومیه یه باشگاه خوب پیدا کردم.بریم سراغ سکس توپی که تو ارومیه داشتم.روز اولی که اساسامو آوردم دختر طبقه بالایی توجهمو جلب کرد وخیلی خوش صحبت بود وبهم خوش آمد گفت چند روز گذشت ومادرم برگشت کرج.الان که مینویسم یه 5ماهی میشه اینجام.خلاصه بعد از اینکه مادرم برگشت کرج یه چند بار دیگه دیدمش.تادو ماه پیش که توآسانسور گفت آهنگای خوبی گوش میدین ،گفتم شرمنده صداش اذیتتون میکنه گفت نه اتفاقا"از متال خوشم میاد.گفت میشه یه usbبهتون بدم برام بریزین توش.خیلی این تیکش جالب بود کف کرده بودم گفتم چشم آیلین خانوم
    گفت اگه میشه یه دییقه دم واحد ما صبر کنید بیارم خدمتتون منم از خدا خواسته گفتم چشم.یه پن شیش دییقه معتل شدم که یه هارد500آورد گفت فلش پیدا نکردم اگه میشه بریزین تو همین لا مصب تیکه مینداخت بد.گفت اگه فیلم واینا داشتی ممنون میشم کپی کنید.گفتم فیلم؟گفت آره از همینا که توش هست منم فهمیدم موضوع چیه یه لبخند زدم گفتم چشم.رفتم خونه ودیدم به به 140گیگ فول اچ دی پورن منم آهنگارو ریختم فیلماشو واسه خودم کپی گرفتم.وخودم یه 30گیگی داشتم و گذاشتم تو یه فولدر روش نوشتم سعید.جونم براتون بگه شب دورو بره 9واینا رفتم درشونو زدم گفت در بازه بفرمایین آقا سعید.گفتم خونواده نیستن گفت بفرمایین عرض میکنم رفتم دیدم یه خونه ی وحشتناک شلوغ مثل خودم گفت منم مثل خودت دانشجوم خونه بم اجاره نمیدادن مجبور شدم بگم خونوادم خارجن دو سه ماه یه بار میان بهم سر میزنن .گفتم آها .
    گفت از فیلما خوشت اومد گفتم خیلی عالی بود ممنون گفت ازمن چی ،کف کردمزبونم نمی چرخید یه خورده از خودم و آیلین خانوم بگم .سعید کوچولوم19سانته و تقریبا"مبتدیم اما انقد پورن دیدم یه چیزایی میدونم.آیلین خانومم22ساله قد1.62یه 5کیلوییم میشه سینه هاش بدنیس اما حتی بدون آرایشم خوشکله.من هیچی نگفتم آیلین خانوم اومد جلو وگفت نمیخوای سوال مارو جواب بدی گفتم آخه یهویی…گفت آره یا نه؟ منم گفتم “خیلی” فقط واسه یه لحظشه لپ تاپشو روشن کردو یه پورن توپ گذاشت رو مبل نشسته بودم که یهو دستم رفت رو کسش بغلش کردم ویه 20دییقه ای بهم میمالیدیم و از هم لب می گرفتیم.خیلی توپ بود باورم نمیشد.بلاخره دستش رف رو ماشه و آغا سعیدو کشید بیرون داشت برام جق میزد که یهو کرد تو دهنش منم سرشو گرفته بودم بالا پایین میکردم گفت میخوای شروع کنیم گفتم باشه فیلمه تو قسم 69بود منم لباسای پوشیده و مسخرشو دراوردم که دیدم بله از قبل برنامه ریخته از ما بد تر یه سوتین آبی باراه راه مشکی بایه شورت که ست همون بود گفتم پریود که نیستی آیلینم گفت نه که یهو عینه فیلمه 69شدیم منم که از ترس همسایه ها میخواستم سریع تمومش کنم گفتم بکارت مکارت چی داری اونم گفت ندارم منم هیچی ازش نپرسیدم که چرا؟وچجوری؟گفتم بر گرد رو مبل سینه هاش کوچیک ولی خوش فرم بود رو مبل دراز کشید دستم رفت رو سینه هاش وداشتم لب میگرفتم گفتم بریم گفت برو قلبونت برم حسابی حشری بودیم که آروم سرشو کردم و کم کم بقیشو که گفت چته یواش بیچاره دردش اومد آرومترش کردم وخیلی یواش تلمبه زدم .یکم که بهتر شد تلمبه رو سرعتی کردم که ارضا شدو لرزید وبی حال افتاد منم به فاصله ی چن ثانیه ارضا شدم وریختم رو شیکمش رفتم سعیدو شستم یه 2دییقه بعد گفتم سگی بریم؟گفت آره دوست دارم فقط سینه هامو محکم بگیر منم یه سکس با تمام قدرت ارائه دادم و آبمو ریختم رو پشتش ،مبل خیلی کثیف شده بود واقعا"سکس کثیفی بود اونم با اون همه ریش سعید جان من که ارضا شدم سه انگشتی کردم تو گلابش و بعد براش لیس زدم و خیلی توپ ارضا شد.وسکسی ترین لحظه ی زندگیم بود بعدش رفت آب و دسمال آورد که مبلو تمیز کنه منم از پشت بغلش کردم واون داشت تمیز میکرد وگفت سعید برای امروز بسه یه نیم ساعتی بغل و ماچ و موچ بعدشم لباسامو تنم کرد وگفت بازم میای دیگه گفتم آره ولی اینبار تو بیا واینبار مجهزتز وپوزیشن های دیگرو امتحان میکنیم یه لب گنه گرفتم وآیلین گفت یه حموم برو و اون کثافتارو بزن منم گفتم چشم مسخره شمارشو گرفتم و برگشتم خونه واقعا" خیلی خوب بود ولی کافی نبود بعد ازون یه 5یا6 بار دیگه تا به حال یعنی25/8/91سکس داشتیم ولی باوجود تنوع هیچکدوم اونا سکس اول نمیشد وبیشتر از ترس همسایه ها کمتر با همیم و یه بارم تو خیام ارشاد باهم گرفتنمون.خیلی نامردی بود خدا میدونه چه حالی ازمون گرفتن.

نوشته: سعید


👍 0
👎 0
86323 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

355694
2013-01-26 23:39:07 +0330 +0330

به غلط املایی و نگارش تخماتیکت کاری نداریم فحشم نمیدم وقتی تو ایران میشه تو اشپزخونه دو تا خواهر و برادر اورانیوم غنی کنند تو هم میتونی دختر همسایتون و بکنی

0 ❤️

355695
2013-01-26 23:44:11 +0330 +0330

بوزینه دروغگو.

0 ❤️

355697
2013-01-27 04:10:22 +0330 +0330
NA

منم اروميه هستم ولي ميدونم كه مثل سگ دروغ ميگي شايدم راست بگي ولي من كه هر چقدر سعي كردم نتونستم يكيرو تور كنم و يكم بمالم چه برسه بكنمش در كل تو كف يه كس پوسيدم از اينايي كه تو ميگي فكر نكنم تو اروميه پيدا بشه

0 ❤️

355698
2013-01-27 05:43:25 +0330 +0330
NA

اصولا به این سبک داستانا میگن تخماتیک بعد از خوندن دو پاراگراف ترجیح دادم وقتمو به گا ندم

0 ❤️

355700
2013-01-27 06:05:39 +0330 +0330
NA

عجـــــــــب … :| :W

0 ❤️

355702
2013-01-27 06:13:38 +0330 +0330
NA

بابا اگه تخمی نبود منتقدای سایت میومدن نظر میدادن

0 ❤️

355704
2013-01-27 06:22:37 +0330 +0330
NA

شایدم راست میگه بدبخت

0 ❤️

355705
2013-01-27 07:02:47 +0330 +0330
NA

تخماتیک بود همین

0 ❤️

355707
2013-01-27 09:41:09 +0330 +0330
NA

… چه مسخره … چه تخمکی …
… مردک این چی بود نوشتی … پیامک زدی یا داستان نوشتی …
… برو نزار کونتو رو کنم… برو …
. نگارشت خیلی بد بود … غلط زیاد داشتی … تو کون معلم اول دبیرستانت که ویرایش هارو بهت یاد نداده . …
… سبک نداشتی … مردک اگه نداری از یکی تقلید کن … برو امروز حالم خوب بود چیزی بهت نگفتم…

… WHIBS…

0 ❤️

355710
2013-01-27 11:03:54 +0330 +0330
NA

Like fun

0 ❤️

355711
2013-01-27 11:25:52 +0330 +0330
NA

باشه تو راست میگی
حداقل اول داستانت بنویس زاییده ذهن ترشیده یک آدم جقی

0 ❤️

355712
2013-01-27 16:01:43 +0330 +0330

عاغا يه سوال_ قسمت سينه هاش 5كيلو ميشد با قسمت سينه هاش كوچيك و قشنگ بود تضاد داره

پس كير تو مغزت جقي
IMPISH

0 ❤️

355713
2013-01-27 16:26:58 +0330 +0330
NA

کیرتم با سنت اضافه می شه؟؟؟زیاد نمونده 25 ساله بشی میرسه به کون خودتم حال بدی.
آپارتمانت هم آسانسور داره؟؟؟؟؟

0 ❤️

355714
2013-01-28 01:28:54 +0330 +0330
NA

واقعا جفنگ بود…
از خوندنش سخت پشیمون شدم.
تخیل کسشری بود…

0 ❤️

355715
2013-01-28 06:52:52 +0330 +0330
NA

tarjih midam nazar nadam

0 ❤️

553830
2016-08-27 08:39:16 +0430 +0430

مث سگ . . راستی خدا بگم چیکار کنه اون ک این جمله ی لرزید و ارضا شدو اینجا باب کرد،یه ذره راجع ب زن و کس دانش کسب کنید ک بدونین بعضی زنا با لرزش ارضا میشن و انواع دیگه ی واکنش موقع ارضا غیراز لرزش هست ک وقتی جقنامه میذارید کمتر تکراری بنویسیب و فحش بخوری

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها