سلام خدمت همگی دوستان
این داستان واقعی به صورت کاملا تصادفی برام‌پیش اومد.با دختری توی اینستا آشنا شده بودم زمستان ۱۴۰۰ …بعد از آشنایی بدون مقدمه گفت تو بکن هستی یا نه؟ من که هنگ‌کرده بودم فکر کردم سرکاریه…چنتا عکس سکسی از خودش داد و عکس کیر من را گرفت…قرار شد در اولین فرصت خونه قرار بزاریم…شانس من خونه هیچوقت اوکی نشد…من سفر ترکیه رفتم برای کریسماس استوری من را دید گفت برگشتنه میای میگون پیش من ؟؟ من هم از خدا خواسته قبول کردم…شب موعود رسید گفت پدر مادرم نمیذارن تنها اینجا بمونم اگر خالم پیشم بمونه اجازه میدن گفتم‌مشکلی نیست من هم با غذا مشروب و… رفتم میگون رسیدم با مریم و خاله اش مثلا روبرو شدم بعد از مشروب و شام گپ زدیم خاله رفت آشپزخانه مریم به من گفت دوست داری بریم تو اتاق بعش گفتم جلو خالت زشت نیست گفت نه بابا بریم…رفتیم روی تخت شروع کردیم به لب بازی بغلش کردم گردنش را لیس زدم بد حشری شده بود اونم بد جور میک میزد گردن و لبام بعد یهو کیرم را گرفت مثل قحطی زده ها میخورد ساک میزد برام کیرم بدجور کلفت شده بود اومد نشست روی کیرم انصافا کس تنگی داشت منم که کلا کمرم سفت …بعد افتادم روش پاهاش را باز کردم کیر کرفتم را محکم میکردم تو کسش تلمبه میزدم چنتا پوزیشن عوض کردم اون اصلا ارضا نمیشد بلند شد لخت رفت بیرون اتاق تازه یادم افتاد خالش تو سالن پای تلویزیون هست بعد چند دقیقه مریم اومد که سکس را ادامه بدیم یهو از دهنش پرید خالم گفت میشه منم بیام 😅مریم ۲۲سال و خالش ۳۸ سال داشتن گفتم آره بیاد یهو کیرم شق کرد بعد مریم گفت الکی گفتم من اسرار اون انکار گفتم اگر خالت نیاد دیگه توام نمیکنم گفت اخه دروغ گفتم اون مادرم خالم نیست من که گیج شده بودم صدا کردم الهام خانم میشه بیاین…اومد داخل من و مریم لخت بغل هم بودیم بنده خدا ترس داشت گفتم بیا جلو با لرز اومد گفتم شما خاله مریم یا مادرش گفت مریم دخترمه گفتم شما گفتید که میخوای بیای اینجا گفت آره اما… گفتم اما نداره بیا جلو اومد لبه تخت نشست از بوی عطرم تعریف کرد و گردنم رو بو می‌کرد مریم به من و مادرش زل زده بود لبام و خوب میخورد گردنم میک میزد کیرم گذاشت تو دهنش حرفه ای ساک میزد مریم تمام وقت داشت مارو میدید و کسش را میمالید الهام پاهاش را باز کرد شرتش را درآورم کیرم را گذاشتم دم سوراخ کسش حسابی خیس شده بود یهو تا ته کردم حیفش رفت هوا وحشیانه مادر مریم رو جلو دخترش میگاییدم از مریم هیچ صدایی در نماند مامانش بر خلاف خودش زود ارضا شد و ازم تشکر کرد مریم یهو پرید وسط گفت من هنوز نشدم ازش خواستم برام ساک بزنه تا کیرم سفت بشه قبول نکرد گفت نو کس مامانم بوده نمیخورم منم یهو کردم تو دهن الهام و تا کیرم شق کرد و جلو مادرش شروع به کردن دخترش کردم خیلی خستم کرد مریم خیس عرق شدم به زور ارضا شد من دیگه کیرم درد گرفته بود نتونستم ارضا شم مامانش گفت تو ام آب بده حال کنیم دستش گذاشت رو کیر خستم منم از لج مریم که دهنم را سرویس کرده بود شروع کردم با کس ننش بازی کردن داگی تلمبه میزدم تو کس مادرش صداش کل خونه را گرفته بود حجم کیرم دو برابر قبل بود دلم میخواست آب کمرم خالی بشه یهو حس کردم مریم از پشت داره کونم و خایه هامو لیس میزنه یهو حالم بدتر شد با چنتا تلمبه محکم آبم را تو‌کس الهام خالی کردم و افتادیم تو بغل هم خوابیدیم تا صبح… صبح ‌پا شدم تا برگردم تهران با دیدن اون دخترو مادر جنده و اوپن مایند خندم گرفت گفتم یه دفعه دیگه بکنم باز جفتشون رو کردم بعد رفتیم حمام و من برگشتم دیگه همین ۱بار شد و از مریم و مامانش خبری نشد اما واقعا بد جور شدن ادما😂

نوشته: محمد