...قسمت قبل

تعجب کردن محسن رو درست متوجه نشدم . چرا باید اونجوری متعجب بشه از اینکه من گفتم خوش گذشت !!!اون روز گذشت و چون ۵شنبه بود من جمعه خونه موندم . ی کم درد احساس میکردم تو کونم مخصوصا موقع مدفوع کردن اما در کل اونجوری نبود که بخاطرش اذیت بشم بلکه ی کم احساس خوشایندی هم داشت برام . شب تو رختخواب دوباره سوراخم رو دست زدم و بازم خوشم اومد از اینکه ی کم احساس باز بودن دارم و با خودم گفتم ایکاش میشد حالا که سر کیرش رفت تو حداقل کامل میکرد تو که منم حس کنم مزه کیرو تو کونم و به چیزی که میخوام برسم اما یاد کلفتی کیرش که افتادم واقعا پشیمون شدم . شانس اوردن که آبش اومد وگرنه معلوم نبود الان وظعیت سوراخم چطوری بود حتما آش و لاش میشد . انگشتم رو با اب دهنم خیس کردم و سوراخمو مالوندم و تو رویاهام فشار کیری رو که داشت وارد کونم میشد تجسم میکردم و تو همون حال احساس کردم کیرم داره سیخ میشه و حس شهوتم داره بیشترو بیشتر میشه . به سرم زد برم سر کمد مامان و یدونه از شرتاشو بردارم بیام بپوشم . از تخت پریدم پایین و رفتم سمت اتاق خواب بابا مامان که دیدم صدای پچ پچ و خندشون میاد و انگار دارن حرف میزنن و بیدارن البته نور نبود و فک کنم برنامه شب جمعه در راه بود و من تو کف مونده بودم حسابی یهو بسرم زد برم سمت ماشین لباسشویی و سبد لباس چرکارو بگردم شاید شانسی ی شرتی چیزی پیدا کنم از کف دربیام و البته شانس باهام یار بود و شرت قرمز مامان که اونجا بود واسه شسته شدن رو برداشتم و رفتم توالت همونجا بپوشمش. بوش کردم اخ چه عطری داره این لنتی . چرا به شرت و کرستش عطر میزنه ؟اصن حالم خراب شد از بوی خوش شرت مامانم . با خودم گفتم اگه ی روزی مفعول باشم همیشه لباس زیرمو عطر میزنم تا بکنم حال کنه کیرم شق شده بود حسابی و دیگه طاقت نداشتم شرتو پوشیدم و جمش کردم لای چاک کونم اومدم بیام بیرون که چشمم افتاد به ژل مویی که تو توالت رومیز توالت بود چقد سرش گرد و عالی بود دلم خواست ی امتحانی بکنم باهاش ببینم میتونم امشب واسه اولین بار سوراخمو افتتاح کنم هرچند که امروز اون مربی شنا ی کوچلو افتتاحش کرد ولی خو من از دادن ارضا نشدم و واقعا حس کنجکاوی دادن کون داشت دیوانم میکرد . سر ژل رو تف زدم به سوراخمم تف زدم و سرش رو گذاشتم دم سوراخم و فشارش دادم . اخ چه حالی میداد با اینکه سفت بود و سرد. این کجا و اون کیر گوشتی و نرم و داغ کجا ولی خو بازم از هیچی بهتر بود . یکم فشار دادم ولی دردم گرفت اصن اون چیزی نبود که دلم میخواست . من کونم پلمپ بود و باید بایه کیر از پلمپی و از باکرگی درمیومدم . بیخیالش شدم و رفتم تو تختم . انقد با اب کیرم سوراخمو مالیدم که قشنگ دوتا انگشتم بدون اذیت شدنم میرفت توش و این به لطف کله کیر اون یارو بود همزمان جق هم میزدم و اروم اروم داشت ابم میومد و دیگه راهی نداشتم تو شرت مامان خالی کردم و بیحال شدم .‌فردا به سرعت شرت رو گذاشتم تو سبد ولی هنوز ی نمه خیس بود . یکی دوساعت گذشت و حدودای ظهر رفتم سمت کامپیوترم و یواشکی ی فیلم پورن پلی کردم . فقط جاهایی رو نگا میکردم که مرده زنه رو از کون میکرد و انقد برام جذاب بود که شهوتم حسابی زد بالا ولی خب مستعصل بودم و کاری ازم نمیومد . ی صحنه تو فیلم بود که زنه لب استخر کون داد به ی مرده و من تمام خاطرات دیروزم زنده شد و دوباره آتیش حشریت و کون دادن به جونم افتاد . اصن نمیدونم چرا ولی دلم بدجور دوباره اون یارو رو میخواست با اون کیر کلفتش . دلو زدم به دریا و گفتم میرم استخر بهش میگم دلم میخواد منو بکنی و به ارزوم برسونی . بدونه اینکه به خونه بگم کجا میخوام برم پیچیدم و سوار تاکسی شدم و رفتم سمت استخر حتی حوله و لباسم نبردم چون فقط فکر و ذکرم این بود کون رو بدم بهش و بیام . تا بخودم بیام با کیر شق شده و قلبی که از شدت هیجان تندتر از همیشه میتپید رسیدم دم استخر . همون که پیاده شدم یهو دودلی اومد سراغم . مردد بودم که اینکارو بکنم یا نه اصن مگه میشه یکی با پای خودش بره واسه بگا دادن کونش؟ ی کم صبر کردم و گفتم من که اومدم پس انجامش میدم . این چیزیه که واقعا تن و بدن و قلبم میخوادش و واقعا درخواست تنمه . رفتم داخل و پول دادم کلید کمد گرفتم و رفتم لخت شدم و رفتم زیر دوش قبل از ورود به محوطه استخر . جمعه بود و استخر خیلی شلوغتر از دیروز بود . خورد تو ذقم فک نمیکردم انقد شلوغ باشه خواستم بپرم تو اب اول ولی گفتم من واسه شنا نیومدم ‌ برم دنبال کار خودم .‌ هرچی سر چرخوندم اون دوتا رو ندیدم . اصن نبودن کلا . دنیا رو سرم خراب شد ینی . ی دور زدم و اصلا حواسم نبود که کونم لرزون لرزون داره دل میبره تا اینکه یهو ی پسر از پشت بهم گفت دنبال کسی هستی اقاپسر ؟ برگشتم دیدم ی پسر حدودا ۲۲ یا۲۳ساله یا همون حدود سنی خشگل و بور با بدن معمولی ولی بدونه شکمه که به نظرم ورزشکار میومد . گفتم والا دوتا مربی دیروز اینجا بودن الان دنبال اونام .‌گفت اشناتن . مِن مِن کردم و گفتم اره دیگه مربیامن .گفت اسمشون چیه یهو جا خوردم گفتم والا ی روزه من ثبت نام کردم تو تیم اینجا به اسم نمیشناسم . گفت تیم؟ کدوم تیم ؟ تیمه چی؟ گفتم تیم شنا دیگه . گفت بیا بریم ببینم چی میگی تو اصن ؟ گفتم کجا گفت بیا من خودم اینجا نجات غریقم بیا کمکت کنم . خلاصه رفتیم و دیدم بله تیم کلا لاف بوده و داستان فقط کردن من بوده ی کم صبر کردم تا پسره رفت ی جای و ۵ دیقه بعد با اون مرد دومیه که محسن باهاش بود برگشتن . اون پسره گفت ایشون دیروز اینجا بودن گفتم بله بله ایشون یکیشونن از مربیا . اون مرده رنگش مثله گچ سفید شد و گفت اقا چی شده مگه ؟ گفتم هیچی استاد من اومدم با اون یکی استاد که دیروز ازم تست گرفت حرف بزنم همین . پسره ی نگاهی بهمون کرد و گفت من که نمیفهمم چی میگی به هر حال ایشون هستن فقط آقا سیاوش امروز شیفتش نیست و ول کرد رفت. این یارو یهو پیشونیشو که عرق کرده بود پاک کرد و گفت چی میخوای تو!! مگه سیاوش نگفت اگه باز اومدی نه تو منو میشناسی نه من تورو وگرنه … حرفشو قط کرد و گفت ببین دنبال دردسری تو مگه بچه؟ ابروتو میبریم ها .‌ گفتم نه ی چیزی هست میخوام بهش بگم فقط همین . گفت ای بابا اسگلمون کردی بگو چیه من بهش میگم گفتم نه نمیشه باید تو اتاق بهش بگم . تا اینو گفتم یارو چشماش برق زد . گفت ینی خصوصیه .با شرم گفتم اره . گفت نمیشه بریم تو اتاق به من بگی ؟ با خودم گفتم چه فرقی داره من اومدم بدم حالا اون نشد به این اصن به هرکی . گفتم خب بریم بگم بهت . ذوق کرد و گفت ببین اگه قراره تست دیروز رو که دادی بازم تکرار کنی باید قبلش بری توالت . میفهمی که چی میگم ؟ گفتم راستش متوجه نشدم !گفت برو خودتو خالی کن زود باشه . تمیز بشور من منتظرت میمونم . تازه فهمیدم چی میگه . سریع رفتم و دستشویی کردم . تمیز شستم و برگشتم دیدم نیست .که یهو از ته سالن اشاره کرد بیا اینجا . رفتم سمتش و در اتاق رو باز کرد و رفتم داخل در و بست و قفل کرد .‌تا اومدم بجنبم چسبید بهم و گفت اوف چه تن و بدنی داری لنتی . سیاوش گفت طلایی عزیزم . همش حسرت میخوردم که چرا از دستم پریدی و نکردمت و توکفت موندم فک نمیکردم دیگه کلاتم بیفته اینورا برگردی . گفتم من چیکار کنم الان دستشو کرد تو شرتم و کونمو گرفت تو دستش . مثل سیاوش دستش نرم و لطیف نبود اما خب قوی بود بازوهای اینم. گفت بشین رو زمین .نشستم . کیرشو درآورد نیمه راست بود گفت بخورش برام . گفتم بخورم ؟ گفت دوستتم بلد نبود ولی یادش دادم دیروز !تازه فهمیدم بعله محسن هم دیروز اینجا کون رو داده به باد مثل خودم . سر کیرشو کردم تو دهنم گفت فک کن داری با نی ی چی میخوری لیس بزن و میک بزن منم واسه اولین بار کیر رو تو دهنم گذاشتم و مزشو چشیدم . کیرش از کیر سیاوش نازکتر بود و ی کم قوس داشت به سمت پایین . کلش تیره بود و قارچ مانند و کلا از کیر سیاوش درازتر بود .‌ی کم که خوردم گفت بخواب رو زمین رو به بالا تعجب کردم چه مدلیه اخه واسه کردن کون ؟ یهو کیرمو گرفت و کرد تو دهنش . اووووف این چی بود دیگه اصن رفتم فضا . چقد خوب بود . کیرمو میک میزد و با انگشتش با سوراخم بازی میکرد و کونم که از دیروز هنو ی ذره گشاد بود راحت بودبرای رفتن انگشتش توش . یکم که گذشت احساس کردم دوتایی داره انگشتاشو میکنه تو کونم دردم گرفت ولی نه زیاد چون انگار بازم کرده بود حسابی . انگشتاشو تا ته فرو کرد و من داشتم تو اوج لذت به اومدن ابم نزدیک میشدم با خوردن کیرم توسط اون . گفت خب اماده ای بکنمت . گفتن ببین من تاحالا ندادن باور کن . گفت دیروز که دادی . گفتم کیر اون اصن تو کونم نرفت ی کوچلو سرش رفت تو .‌گفت دهنتو گاییدم سیاوش به من گفت تا خایه فرو کرده تو کونت که!! ‌ تو الکی میگی یا اون ؟گفتم کون من پلمپه باور کن . گفت مشخصه انگشتم به زور رفت اگه دیروز کیر سیاوش رفته بود توش الان باید گشاد گشاد میبود .حالا خودم پردتو میزنم عروسکم و منو چرخوند و ی پماد که رو میز بود رو برداشت و سرشو کرد تو سوراخ کونم و ازش ریخت اون تو قشنگ‌خنکیشو حس کردم و مشخص بود تو یخچال بوده چون یخ بود . از اون کرم یا پماد به کله کیرشم مالید و گفت دیروزم با همین کرم دوستتو عروس کردم !گفتم پس اون حال و احوال سعید بخاطر همین بوده . گفت مگه چش بود ؟ کونش عالی بود فقط حیف پر عن وگوه بود لامصب اینو گفت و زیر لب گفت ولی تو خیلی از اون بهتری . تو گوشتی .گوشت نرم و سفید .افتاد روم و گردنمو ی جوری میخورد که مو به تنم سیخ شد ولی واقعا لذت داشت اون حرص و ولعش موقع خوردن بدنم . انقد باهام ور رفت که اب کیرم نزدیک بود بیاد . گفت تا التماس نکنی نمیکنمت راستش نمیدونم چرا ولی واقعا بهش احتیاج داشتم گفتم بکن کیرتو تو کونم تو رو خدا . گفت بگو حمید بکن منو بکن منو پاره کن کونمو بگو من جنده توام بگو من کونی توام . گفتم حمید کونمو‌بکن من مال توام جنده توام .کونم مال توعه بکن منو لنتی زود باش . با اینکه اروم اینارو میگفتم ولی اون هی میگفت اروم بگو لنتی منو اینجا بگا ندی . گفت دارم میکنم تو کونت صدات نره بالا ها .‌گفتم یواش بکنی صدام نمیره بالا گفت باشه الان میکنم توش . سر کیرشو تنظیم کرد و اروم فشار داد . اون پماد نمیدونم چی بود انقدر نرم بود که داشتم از لذت فشار کیرش جون میدادم دوسه بار فشار داد و گفت درد داری ؟ با اینکه درد داشتم اما انقدر دردش لذت بخش بود که گفتم نه اصلا گفت ولی من هنوز کلشو کامل نکردم تو ها اماده ای . اصن هیچی نگفتم و فقط سرمو تکون دادم به علامت مثبت . کیرشو کشید عقب و دوباره گذاشت دم سوراخ و فشار داد یهو یه‌تقه زد و برق سه فاز از سرم پرید چنان دردی پیچید تو رودم که انگار از وسط شقه شده چاک‌کونم ی جیغی ناخداگاه کشیدم که حمید جا خورد . بدونه اینکه کیرشو تکون بده زد تو سرم از پشت و گفت خفه شو کونی الان بگا میدی منو . من ‌که شوک شده بودم از درد شدید کونم گفتم واییییی تو روخدا درش بیار فک کنم کونم زخم شد دارم میسوزم .‌گفت زر نزن هیچی نشده ی کم باید صبر کنی تا خوب بشه .‌مبارکت باشه عروس شدی تقتو زدم. رفیقتم دیروز تقشو حاجیت زد و سرشو برد پشت گردنم و گفت جوووون عجب کون نرمی داری تو .‌ی حجم عجیبی رو تو خودم حس میکردم و حس داشتن مدفوع شدید داشتم تو حالی که من داشتم فک‌میکردم الان اوضاع کونم چطوریه حمید لنتی داشت اروم اروم و میلی متری کیرشو میفرستاد تو کونم و من اصلا متوجه نشدم کی خایه هاش چسبید به لپ کونم . دستمو از زیر بردم که سوراخ کونم رو لمس کنم دیدم تا خایه کیرش تو کونمه و دیگه چیزی از کیرش بیرون نمونده . اروم و با کمترین فشار و کاملا حرفه ای کون منو فتح کرده بود و من واقعا جز درد اون تقه و احساس پر بودن کونم چیزی رو حس نمیکردم . حمید حالا دیگه فاتح کونم شده بود و اولین کیری که تو کونم بود اونم تا خایه کیر دراز حمید بود اصلا فکرشم نمیکردم ی روز همچین سایزی رو جوابگو باشه کونم . گفتم حمید من اذیتم تموم نشد .با یه صدای پر از حشریت گفت عه من هنوز شروع نکردم تازه گذاشتم جا باز کنه تو که داری لذتشو میبری صبر کن تازه الان میفهمی لذت ینی چی اینارو همراه با خودن پشت کتف و گردن من میگفت و احساس میکردم اروم اروم داره کیرشو میکشه بیرون . وقتی رسید به کله کیرش نکشید بیرون و دوباره فشار داد تو . ی صدای بادی مثل گوز از کونم در رفت و حمید گفت اوووف جونم چه کون ردیفی داری من بدجور کونم رو پر حس میکروم و رودهام داشت میترکید واقعا اذیت بودم و انگار کونم پر باد بود گفتم حمید دلم درد گرفته ی دیقه بکش بیرون . اروم کشید عقب و کیرش رو دراورد و من هموجور که دمر خوابیده بودم نتونستم خودمو نگه دارم و کلی باد از کونم زد بیرون .‌کله کیر حمید ی کم کثیف شده بود و مدفوع چسبیده بود . گفت ای تو روحت تو هم که گوهی هستی .گفتم ببخشید واقعا من نمیدونم اونتو چه خبره . با دستمال کاغذی اول کیرشوبعد کون منو پاک کرد و گفت خب بخواب دوباره . گفتم نه بسه دیگه .‌گفت زر نزن تا ابم نیاد که نمیزارم پاشی بخواب کونی . به زور منو خوابوند و منم چاره ای نداشتم ولی واقعا تو اون لحظه دلم نمیخواست ادامه بدم‌. دوباره ی کم کرم زد وگفت الان دیگه بهت حال میده ببین .‌کونم دو انگشته کرد و گفت به به الان خوبه . دستمو بردم رو سوراخم که واقعا بیحس بود ودیدم که حسابی نرمه ولی باز نیست ینی راحت انگشتام میرفت داخل بدونه درد . حمید اینبار ی ذره تف هم زد و سر کیرشو گذاشت دم کونم ی فشار ریز داد . اووووف کیرش با ی درد لذت بخش چپید تو کونم و من اینبار نه از درد بلکه از لذت زیاد یه اههههی کشیدم و سرمو بردم لای دستام .اینبار تا خایه فرو کرد و اصلا مکث نکرد کشید عقب و این اولین تلمبه کیر بود که تو کونم زده شد و تا الانم هنوز که هنوزه مزشو یادمه ولی دیگه هیچ وقت تکرار نشد برام . حمید شروع کرد به تلمبه زدن تو کونم و من از شدت لذت داشتم قالب تهی میکردم . این همون لذتیه که ی مفعول ی بار تو زندگیش تجربش میکنه و شاید برای درک دوباره اونه که بازم کون میده ولی هیچ چیزی جاشو نمیگیره . کیر حمید دراز بود و مانع میشد سرعت بگیره تو تلمبه زدن تو کونم ولی با هر تلمبش ی گوز از کون من در میرفت . گفت کونتو سفت کن میخوام ابمو بیارم منم لپای کونمو سفت کردم اونم با پاهاش رونهامو بهم فشار میداد و چنان توم تلمبه میزد که از لذت داشتم متکاشو گاز میزدم اخرین تلمبه هاش به صورتی بود که قشنگ حس میکردم کیرش کامل از کونم میاد بیرون و دوباره تا خایه فرو میکنه و من بدون کنترل کمرم رو داده بودم بالا تا بیشترین مقدار از کیرشو تو کونم جا بدم انقدر با شدت ضربه زد که حس کردم داره ابم میاد و یهو با تمام زورش روم فشار اورد به حدی که نتونستم خودمو نگه دارم و ابم اومد زیر بدنش و دیدم دیگه از روم تکون نمیخوره و کیرش داره تو کونم نبض میزنه .اصن انگار اون تقه آخری تقه ارضای دوتامون بود .‌همچنان داشت کیرشو فشار میداد و سینشو از پشت من به سمت بالا فشار میداد و منم زیر کیرش چنان ابم اومد که هیچ وقت تو عمرم اونجوری ابم نیومده بود . یهو خوابید روم و گفت اه ببخشید عشقم اذیتت کردم دست خودم نبود . من که رو ابرا بودم تو اون لحظه گفتم خیلی خوب بود مرسییییی احساس کردم کونم خالی شده از اون همه فشار و متوجه شوم کیرش خوابیده و از کونم داره در میاد . هموجوری غلطید و دوتا دستمال کاغذی تا کرد و گذاشت لای کونم .‌من گفتم حمید ببخشید منم ابم اومد ولی ریخت کف اتاقت . خندید و بیحال گفت ای کونی پدر سگ .

ادامه دارد

نوشته: امید