درهای باز نیمه بسته (۱)

1401/06/24

قسمت اول :

داستان درباره پانزده سالگی من و تجاوز پسر عموم نیست ولی برای اینکه بدونین به هر کسی که ادعا میکنه نباید اطمینان کنین یه مقدمه میگم و بعد میریم سر داستان اصلی هرگز دوست نداشتم این کار رو ولی یه اتفاق بد باعث شد که مسیر سلیقه جنسیم کاملا عوض بشه و الان توی هجده سالگی خودم رو بایو سکچوال میدونم یعنی مردی که از روابط با هر دو جنس چه بعنوان فاعل چه بعنوان مفعول لذت میبره

اولین بار بدترین تجربه رو داشتم این تجربه بد اتفاق اصلی نیست اما گفتنش لازمه پس این قسمت کاملا به اون می پردازم

اسم این قسمت رو میزارم ؛

(تجربه بدی که کاتالیزور شناخت پتانسیل نهفته جنسی شد )

سال 99 پسر عموم تازه از سربازی برگشته بود اینو بگم که علاقه شدید به کون داشت حتی توی مهمونیا وقتی دخترای خونواده با شلوار جین یا ساپورت تنگ میرقصیدن و کونشون تکون تکون میخورد چش پسر عموم و به تقلید از اون من ناخودآگاه مثل رادار روی حرکات کون خوشگل و تپل و لرزون دخترای فامیل قفل می کرد

حالا چون اینقدر خوش شانس یود که سربازیش توی پیک بد کرونا تموم شده بود و کارت پایان خدمتشم قرار بود بیاد هر هفته یه خونواده دعوتشون میکردن واسه شام اینم بگم هر بار منو میدید میگفت کون جدید چی داری منم واسش توی شیر ایت میفرستادم من چهار سال از اون کوچیکتر بودم

قبل از سربازیش توی دوران مدرسه بهم ریاضی درس میداد و یه بارم دیده بود دارم جق میزنم حالا که از سربازی برگشته بود خیلی با هم ایاق شده بودیم و بیرون میرفتیم

ما توی یه شهرک مثل اکباتان زندگی میکنیم مجتمع های سازمانی آپارتمانی، خونه ما تا خونه اونا حدودا بیست بلوک فاصله داره یه روز باهم رفته بودیم بیرون داشتیم دور دور میکردیم که مادرم به گوشی پسر عموم زنگ زد و چون خونواده اش واسه نهار دعوت شده بودن خونه ما و گفته بود نمیام مادرم با اصرار ازش قول گرفت و قرار شد بعد از دور زدن با ماشینش ظهر بریم خونه ما واسه نهار

یه بستنی باهم خوردیم و گفت راستی خونه ما الان خالیه ها با خنده گفتم چیه کوس سراغ داری این وقت روز که ببریم ؟

گفت شدیدا حشرم ترک دیوارم بهم بدن جرش میدم ولی کوس کجا بود تو این کرونا پایه ای بریم خونه جق بزنیم
گفتم اوکی مشکلی نیست

حدود ده دقیقه بعد توی خونه بودیم سرتون رو درد نیارم تلویزیون و گذاشته بودیم روی شبکه ورزش و کیرمون رو درآورده بودیم و با گوشی اون فیلم میدیدم و کیرمون تو دستمون بود کیر اون یکمی از مال من بزرگتر بود شاید چهار پنج ثانت

یهو یه پیشنهادی داد گفت بیا مال همو بخوریم گفتم نه من اصلا نمیتونم گفت خب بیا رو همدیگه بمالیم تا آبمون بیاد تو وی وون من منم روی کون تو !!!

جا خورده بودم گفتم من کونی نیستم فکر نکنم تو هم کونی باشی مگه اینکه توی سربازی کونت گذاشته باشن
خندید گفت نه بابا مسخره نمیکنیم توش که میزاریم لاش حال میده

پیش خودم گفتم خب نهایتش یکمی میمالیم بهم و آبمون میاد

من تا حالا نه کون کرده بودم نه کون داده بودم فیلم زیاد دیده بودم ولی اصلا عملی بلد نبودم چجوری کون میکنن

کشید پایین و دمر خوابید گفت بیا بکن کونشو که دیدم حالم بهم خورد اصلا مثل کون دخترای توی فیلم سفید و بی مو و سوراخ صورتی نبود پر مو بود اصلا خوشم نیومد اما کنجکاو شده بودم لاشو باز کردم و یه سوراخ قهوه ای مشخصص شد اول خوابیدم روش و کیرمو مالیدم به کونش دیدم خوبه حال میده گرمه کیرمو با یکم تف لیز کردم و گذاشتم وسط چاک کونش و بالا پایین میشدم

گفت نکنی توش کثافت
گفتم خیالت راحت

چند باری که مالیدم لای چاک کونش خوابیدم روش و زود آبم آومد

گیج از لذت اومدن آبم خوابیده بودم روش یهو منو کنار زد و پاشد من نا نداشتم بلند شم خوابیده بودم زمین

خیلی تعجب کردم ولی چیزی نگفتم یکم صدای تلویزیونو زیاد کرد و رفت تو اتاقش یه کرم آورد و لای کونمو با دست باز کرد و به اندازه دو انگشت زد به سوراخ کونم یه حالت لیز و سرد روی سوراخم حس کردم بوی نارگیل میداد بعد کیرشم قشنگ کرم زد و درازم کرد و پاهامو با چفیه سربازیش بست و خوابید روم کیرشو گذاشت وسط چاک کونم و تکون میخورد در سوراخم و یکم بالا پایین کرد سرشو که که گذاشت در سوراخ برگشتم بهش گفتم نکنی توش مهرداد کثافت

گفت نه فقط سرشو میکنم و و سرشو روی سوراخم فشار داد حس فشار رو کونم حس کردم ولی چیزی نگفتم چون میدونستم نمیکنه تو ولی ریزهریزه فشارشو بیشتر کرد اینقد لیزبود که یهو سر کیرش رفت تو کونم و گفتم آی یییی میسوزه چیکار میکنی تا گفتم میسوزه درآورد

گفتم مهرداد نکن توش دستمو گذشته بودم جلو شکمش تا یهو نکنه تو میگفت بخدا اصلا کاری نکردم ببین هنوز حتی سرش نرفته تو باشه باشه نمیکنم دیگه ولی عملا بازم بیخیال نمیشد و دوباره میزاشت رو سوراخم و بیشتر فشار میداد

برگشته بودم نگاش میکردم و با دست مانعش میشدم ولی انگار بی فایده بود چون هر بار که سرشو میزاشت تو چند ثانتی با زور بیشتر فرو می کرد و درد و سوزشم بیشتر میشد دستمو اهرم کردم گذاشتم جلوی شکمش گفتم کثافت بسه دیگه بسه ولی بازم گوش نمیداد

دیگه تاقط نداشتم هی میگفت الان تموم میشه الان تموم یشه آبم اومد ابم اومد و دیگه من رسما بهش فحش میدادم آخه شدیدا ییرون کونم میسوخت مثل وقتی که اسهال میشی داشتم از سوزش میمیردم التماسش کردم ترو خدا درار مهرداد ولی گوش نداد تقلا کردم خودمو از زیرش بکشم ولی یه چک زد توی گوشم گفت خستم کردی دیگه و خوابید روم با یه فشار تا نصفشو کرد توم توی شوک بودم که یهو دستاشو از زیر بغام رد کرد و گردنم رو گرفت و قفل کرد و بقیه کیرشو تا خایه تو کونم جا کرد جوری که شکمش خورد به کمرم

یهو انگار برق سه فاز بهم وصل کردن جلوی چشام سیاه شد و نفسم بند اومد بعد از چند ثانیه فقط داد میزدم و فحش خواهر مادر بهش میدادم

انگار یه اره برقی آغشته به فلفل کرده بودن توی کونم هم بد جور درد میکرد هم شدیدا مثل زخمی که روش نمک بپاشن کونم نبض میزد و تیر میکشید و میسوخت

جیق می زدم تا ولم کنه ولی خیلی زود با کف هر دو دستش جلو دهنم رو گرفت و شروع کرد به حرکت

گل بود به سبزه هم آراسته شد درد و سوزش یه طرف کردن و درآوردن یه طرف

وقتی تا ته میکرد تو ، سوراخ کونم تا زیر نافم تیر میکشید و وقتی که در میاورد انگار دل و رودم در میومد باهاش

هر بار که میرفت و بر میگشت دو بار میمردم و زنده میشدم ولی پاهاشو توی پاهام قفل کرده بود و دستاشم زیر کتفم قفل شده بود و د دهانم هم بسته

داشتم از از درد و سوزش کون و فشازی که توی دلم حس میکردم میمیرد ولی هرچی تقلا کردم جونی برام نمانده بود از زیرش فرار کنم و اون وحشیانه مثل سوارکاری که روی اسب بالا مایین میپره میکرد

بوی نارگیل توی اتاق پیچیده بود الان هر وقت بوی کرم نارگیلی حس میکردم یاد اون روز شوم میفتم

مثل حیوان داشت میزد تو کونم از خودم بدم میومد جون هیچ کاری از دستم بر نمی اومد

گریه کردم فکر کنم حدود سه چهار دقیقه مثل حیوان کرد و آبشو با چند تا تلمبه مثل یابو ریخت توی کونم و افتاد روم

بعد دو سه دقیقه تا دهنمو ول کرد با گریه گفتم کیرم تو کوس ننه ات و هفت جد و آبادت مهرداد کونمو پاره کردی

همونجوری که خوابیده بود روم گفت خفه شو کونی و زد توی گوشم و کیرشو درآورد و دو تا دستمال کاغذی گذاشت لای کونم و گفت برو دستشویی

نمیتونستم راه برم تمام تنم خورد بود دستمال کاغذی رو برداشتم و دست زدم به کونم و نگاش کردم خون توی دستمال بود کونم شدیدا داغ شده بود به سختی خودمو رسوندم دسشویی

تو دستشویی از کونم خون میومد شدیدا حالت دفع داشتم ولی با درد و خون همراه بود آب سرد که به کونم میخورد مثل تیق بود برام خیلی بدجور تیر میکشید نمیتونستم تحمل کنم

با هر بدبختی بود رفتیم خونه اونجا گفتم ناهار نمیخورم و خودمو زدم به سرما خوردگی اونام فکر کردن کرونا گرفتم

تا عصر از درد و سوزش به خودم میپیچیدم حتی وقتی دست میزدم به سوراخم میسوخت و شدیدا داغ شده بود

مدرسه ها تعطیل بود فقط یه کلینیک توی شهرک بود که با خونه ما حدود سه بلوک فاصله داشت ساعت پنج بود که زدم بیرون از خونه ولی از شانس ک ی ری من کلینیک به دلیل کرونا بسته بود اما داروخونه کنارش باز بود و چراغ تزریقاتی کنارش هم روشن بود

آقای دیبایی یه مرد جا افتاده و حدودا چهل پنجاه ساله بود و با دو تا از همکاراش کنار کلینیک داروخونه داشتن و در کنارش کار تزریقات و پانمسان هم انجام میدادن

حتی توی کرونا میرفتن خونه ها و کار تزریق انجام میدادن ولی خود تزریقاتی به دلیل کرونا بسته بود

تا توی داروخونه دیدمش رفتم تو و بهش سلام کردم رفتم گفتم سلام

گفت بهبه آقا مجید خوبی مادر خوبن پدر خوبن

گفتم به لطف شما

گفت چی شده این ورا بازم قرص ویتامین دی میخوای؟

گقتم نه ممنون راستی دیگه کار تزریق انجام نمیدین دیگه

گفت نه دیگه مگه نمیبینی اینجا رو هم نایلون زدیم تزریقاتی به دلیل پیک کرونا تعطیله

گفتم راستش میخوام مطلبی و باهاتون در میون بزارم اگر امکانش هست میشه بیاین بیرون داروخونه

گفتم یه چند لحظه ایننسخه رو بدم الان میام

بیرون منتظر بودم که اومد گفت خب بگو در خدمتم

گفتم راستش صبح مشکلی برام پیش اومده که جز شما به کسی نمیتونم بگم البته اگر راز دار باشین

گفت چیه بگو

گفتم راستش امروز صبح توی طهران سوار یه تاکسی ناشناس شدم منو با تحدید چاقو بردن سمت رود هن و توی یه کارگاه بهم تجاوز کردن

گفت خب باید بری پیش پلیس بعد هم پزشکی قانونی

گفتم نه نیازی نیست اولا هیچ مدرکی ازشون ندارم دوما هم نمیخوام خونوادم بدونن ابروی خودمم در خطره فقط شما بدونین کافیه

گفت خب حالا چه کمکی از دست من بر میاد

گفتم شما میتونین معاینه کنین یه دارویی پمادی چیزی بدین چون درد و سوزش شدید امونم رو بریده طوری که اصلا نمیتونم دستشویی برم یا بشینم

گفت خونریزی هم داری

گفتم آره

گفت : خب بزار لباسمو بپوشم و یه ساعت هم مرخصی بگیرم چون اگه بدونن میرم تزریقاتی خیلی بد میشه ولی میتونیم از در پشت بریم توی تزریقاتی معاینه ات کنم ببینم چیکار میشه کرد

گفتم : مگه بخاطر کرونا پلمب نکردن اونجا رو یه وقت آلوده نباشه

گفتم نه وقتی بستیم خودم کاملا گند زدایی و ضد عفونی کردم همه چی رو خیالت راحت باشه

خلاصه بعد از ده دقیقه اومد و از در پشت رفتیم تو تزریقاتی

گفت دراز بکش روی تخت

دراز کشیدم روی تخت و کمربندمو باز کردم اونم در رو بست و برگشت

گفت خب شلوارتو بکش پایین بیینم چی شده

دستکش پوشید و گفت با دستت باز کن ببینم چی شده اومد چراق قوه انداخت و نگاه کرد

گفت : آخ آخ آخ بیشرف وحشی ببین چیکار کرده اسفنگترت از یه طرف قشنگ پاره شده

با انگشتش دست زد دقیقا به همون قسمتی که شدیدا می سوخت که دادم دفت آسمون

گفت معلومه خونریزی هم داشتی هموروییدت زده بیرون امیدوارم با دارو خوب بشه وگرنه امکان داره به عمل جراحی بکشه

گفت عمل جراحی یهو دلم ریخت زمین !!! گفتم نه نمیخوام هیچکس بدونه فقط به شما اعتماد کردم تروخدا کمک کنین بهم

گفت امیدوارم خوش شانس باشی و فقط این بیرون در همین حد پارگی داشته باشه

یه چیز شیشه ای که نثل انبردت بود آورد و با سوزش زیاد کرد توی کونم و پیچش رو باز کرد

و باز با نور چراغ توی کونمو نگاه کرد گفت خب جای شکرش باقیه اسفنگتر داخلی شدیدا متورم شده ولی خود مجرا رکتوم دفولوره نشده

خوش شانسی

امیدوارم دارو اثر کنه و همورویید خارجیت ترومبوز نشه و بره سر جاش

دستشکش رو درآورد و روی ورق یه چیزی نوشت و گفت این نسخه رو برو از داروخونه بگیر برگرد تا بگم چیکار کنی

گفتم پول همرام ندارم کارتشو داد بهم گفت حساب کن بعدا بهم پس میدی

دو قلم دارو بود
1رکتول
2 پودر پسیلیوم

رفتم از داروخونه گرفتم و برگشتم
بسته رکتول رو باز کرد و شروع کرد به توضیح دادن گفت این بار اول رو خوب دقت کن تا یاد بگیری چون باید هر هشت ساعت همین کارو انجام بدی

هشت تا سرنگ با سر پلاستیکی و گاز استریل و یه پماد بود سرنگ مخصوص رو باز کرد سرنگش از ته باز میشه حدود یک هشتم پماد رو توی سرنگ خالی کرد و پیستون سرنگ رو زد سر جاش یه گاز استریل هم باز کرد گفت آخرین بار کی دستشویی رفتی گفتم اصلا نمیتونم خیلی میسوزه گفت عیبی نداره الان اوکی میکنم واست چون باید حدود هشت ساعت این پماد اون تو بمونه اگر معدت کار کنه پماد با مدفوعت میزنه بیرون و هدر میره

خب نمیتونی دستشویی بری پس الان انما میکنم برات گفتم انما چیه گفت برای خالی کردن روده بزرگ از مدفوعه چیزی نیست زود تموم میشه رفت یه سرنگ خیلی بزرگ از توی کشو درآورد تا حالا اینجور سرنگی ندیده بودم مثل همون سرنگ رکتول بود ولی خیلی بزرگتر و یه چیزی مثل قیف چسب اکواریوم جلوش بود سوزن نداشت با نصف یه سرم که میگفت سرم شستشوه پرش کرد و گفت شلوارتو در بیار به بغل دراز بکش

یکم از پماد زد به کونم و مقداری با انگشت پماد رو داد توی سوراخم سرنگ رو کرد توی کونم و خیلی آروم خالیش کرد

حس میکردم شکمم داره پر آب میشه سرنگو که خالی کرد اصلا نفحمیدم کی درش آورد گفت تکون نخور یه ده دقیقه دیگه برو دستشویی

رفتم دستشویی چشمتون روز بد نبینه عذاب و درد و سوزش دوباره شروع شد در حالی که دستم رو توی موهام کرده بودم و از درد به خودم میپیچیدم تمام محتویات روده م با فشار خالی شد دوباره تمام سوزشی که داشتم بد تر تشدید شد توی دلم هزاران بار به پسر عموی جاکشم فحش دادم

دستشویی که تموم شد دوباره رفتم توی اتاق گفتم این که بدتر شد

گفت اصلا نگران نباش الان خیلی سریع دردت ساکت میشه این انما برات لازم بود چون امکان داشت باکتریای مضر روده از راه بریدگی هایی مویرگی که تو و بیرون مقعدت ایجاد شده وارد خونت بشه اوقت کار به جای باریکتر میکشید
حالا دراز بکش این پمادو برات بزنم و دیگه کاری نداریم

دراز کشیدم دوباره یکم از پماد رو زد به سوراخم و یکمی هم با انگشت داد توش یه حس یخ بودن بهم دست داد فکر کردم واسه سردی پماده نوک سرنگ (اپلیکاتور) رو گذاشت روی سواختم و یواش فرو کرد و داد تو و حس کردم تمام محتویات سرنگ رو توی کونم خالی کرد

خیلی سریع حس کردم توی کونم یخ کرد و در حالی که نبض کونم رو حس میکردم دردم آروم اروم کم می شد

یه گاز استریل گذاشت روی کونم و با چسب کاغذی فیکسش کرد گفت یه پنج دیقیه همنیجوری بخواب تا کاملا اثر کنه دستکشش رو دراورد و گفت در مطب بسته است نگران نباش کسی نمیاد تو میرم دستمو بشورم توی آبدار خونه چای درست کنم بهتر شدی شلوارتو بپوش بیا اونجا

حس میکردم یه چیزی مثل یخ توی کونمه ولی به سردی یخ نبود یه بوی گیاهی خیلی خوشایندی هم داشت آروم سدم دیگه سوزش و دردی نداشتم

صدام کرد گفت میتونی پاشی پنج دقیقه گذشته

پاشدم شلوارمو پوشیدم و رفتم پیشش توی آبدار خونه برام چای ریخته بود بهم گفت خوبی

گفتم خیلی بهترم اصلا درد ندارم ولی هنوز نبض میزنه

گفت : اونم خوب میشه به مرور ولی اونی که این بلا و سرت آورده قصدش این نبوده تو لذت ببری عمدا فقط خواسته بهت آسیب بزنه

درباره داروهات همین پماد برای هشت بار استفاده مناسبه و هر بارم سرنگ رو فعلا امروز و فردارو هشت ساعت یک بار تجدید کن

اگر بهتر شده بودی میشه 12 ساعت یک بار دو روز دیگه بیا ببینمت

یادت نره هر سرنگ اپلیکاتور برای یک بار استفاده است
اپلیکاتور رو باید بعد از مصرف دور بندازی

ده دقیقه نشستن توی وان اب ولرم هم خوبه کمک میکنه ، قبل خواب به بهانه دوش گرفتن انجامش بده باعث میشه رگ های خونی به جریان بیفتن و خون لخته نشه

بعد از وان آب گرم حتما رکتولت رو بزن

بخاطر اینکه مدفوعت خشک نباشه و توی دفعش دوباره درد نکشی و این چند روز که داره مقعدت ترمیم میشه اذیت نشی اون پودر پسیلیوم رو باید توی آب حل کنی و طبق دستور توی جعبه بخوری علاوه بر اون از خوردن فلفل ، سیر ، آویشن و کلا گرمی جات باید پرهیز کنی چیزایی مثل آلو بخارا و سبزی جات و اخواع سوپ رقیق که خاصیت مسهل دارن باید بخوری

واسش حقیقت ماجرا رو تعریف کردم و خیلی نارحت شد ازش قول گرفتم که این راز پیش خودمون بمونه

قسمت دوم این داستان به تجربه سکس آنال امن با رعایت تمامی مسایل بهداشتی و بدون حتی یه ریزه درد و پر از لذت توسط همین آقا انجام شد اشاره داره

میگن عدو شود سبب خیر ، شاید همین رفتار پسر عموی جاکشم باعث آشنایی با این آقا شد و دریچه جدید به درک انواع لذت جنسی به زندگی من باز کرد

ادامه دارد…

DON_BEEN

نوشته: DON_BEEN


👍 5
👎 2
11901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

895371
2022-09-15 05:20:31 +0430 +0430

کسکش اطلاعات عمومی در مورد سکس آنال نوشتی؟
خیلی دلم میخواد ببینمت
چی هستی که هر کی میبنتت میکنتت

0 ❤️

895496
2022-09-16 00:25:06 +0430 +0430

به نظر من که خیلی خوب بود، ضمنا یه نکته، بعد از هر تماس جنسی که بدون رعایت مسایل بهداشتی انجام میشه و احتمال آلودگی به hiv هست اگه تا ۴۸ یا ۷۲ ساعت (شک دارم) آلودگی تشخیص داده بشه یا حتی نشه، دارویی وجود داره که میتونه ویروس رو در این مرحله به طور کامل از بین ببره و از ابتلا به ایدز جلوگیری کنه

0 ❤️

895517
2022-09-16 02:07:46 +0430 +0430

دمت گرم بنظر واقعی میومد

0 ❤️

896182
2022-09-19 19:05:39 +0430 +0430

داداش چه اسمیه ؟
فکر کردم جواد خیابانی گی شده اومده داستان نوشته تو شهوانی

0 ❤️

896745
2022-09-24 05:15:00 +0330 +0330

فکر کنم عمدا رفتی درمونگاه روی بکن دوم کراش از قبل داشتی

0 ❤️

900669
2022-10-28 23:09:39 +0330 +0330

عالی بود فقط می‌خوام بدونم چرا قسمت‌های بعدی رو نمی ذاری مطمئن هستم استقبال بیشتر میشه ازش منتظرم

0 ❤️

935057
2023-06-27 15:22:11 +0330 +0330

یا خدا😕 داداش امیدوارم روده هاتو سوراخ نکرده باشه اون بیناموس حیوان😶 اگه احتیاج به صحبت و درد و دل داشتی بهم ریپلای بزن تا آیدی تلگرامم برات بفرستم تو شخصی ❤️❤️

0 ❤️