دستمالي شدنم تو مترو

1396/05/23

سلام من رضام و اين اتفاق تو ١٦ سالگيم افتاد . اول از همه بگم يكي از بدترين عادتهام كم روييم بوده مثلا تو صف نونوايي تاحالا هزار نفر ازم جلوم زدن اما هيچي نگفتم يا وقتي با معلمام صحبت ميكنم پت پت ميكنمو… خيلي سفيدم و قدم ١٦٧ و وزنم هم ٥٠ كيلو اما لپاي كونم خيلي برامدگي داره خلاصه من براي رفتم به مدرسه محبورم از مترو برم و اغلب اوقات واسم جا پيدا ميشد كه بشينم چون خونمون نزديكه اول خطه كه نميخوام اسم خطو بگم خب بگم كه يه شب تو خونه حالم خوابيدم و وقتي رفتم مترو كيپ تا كيپ مردم بودن منم رفتم ته ته ، بعد از سه دقيقه همش احساس ميكردم انگشت شصت يكي همش ميخوره رو كونم منم اشنا بودم با سكسو فلان اما تاحالا سكس يا گي نداشتم! و ديدم ادامه داره ميخواستم برگردم و يه چيزي بهش بگم اما نميتونستم ديدم با تمام سطح دستش داره ميماله به كونم منم ضربان قلبم زياد شده بود و ميخواستم سريعا جامو عوض كنم اما بگم اگرم به مقصدم ميرسيدم نميتونستم از اون همه جمعيت رد بشم چه برسه به عوض كردن جا ديدم با اونكي دستش از پشت شكمو گرفت و به سمت خودش يكم هل داد و اون يكي دستشم گذاشت روي شكمم و يه چيز داغ احساس كردم … بعله كاملا پرو شده بود و كيرشو ميماليد بعد از يه دقيقه دستمالي شدن توسط كيرش منم ديگه خودمو ول كردم و ديدم اصلا راهي براي نجات ندارم و گفتم بذار بگزره و خودمو ول دادم اونم كه فهميد كاملا صاحبم شده دستاشو از زير لباسم گذاشت رو شكم برهنم و كيرشو با شدت هر چه تمام تر ميماليد منم ديگه خودمو رها كرده بودم احساس لذت كردم و خودمم بهش كمك ميكردم كه كونمو بماله با قر دادن كونم يهو ديدم دستاشو اورد پايين و دكمه شلوارنو باز كرد و از اينجا هم بگم طرف يه مرد سي ساله بود چون تو همين اتفاقات تونستم يه لحظه قيافشو ببينم خب يكم شلوارمو كشيد پايين منم سريع با دست چپم شلوارمو گرفتم كه كامل نيوفته چون پارچه اي گشاد بود و اون كيرشو به كونم ميمايلد با اين تفاوت كه بجاي شلوار شورت تو كونم بود اروم اروم شورتتم اروم كشيد پايين و با هر زحمتي كيرش به بالاي كونم ميماليد من احساس كردم جمعيت دارن خلوت ميشه و سريعا شلوارو شرتمو كشيدم بالا و بستم اون اما ولكن نبود و از روي شلوار محكم كير سيخشو تو سوراخ كونم فشار ميداد تا اينكه فهميدم ابش اومد يه دست كشيد تو چاك كونم و به نشانه تشكر دوبار زد در
كونم و رفت منم تو ايستگام پياده شدم بگم كه خيلي ناراحت بودم خيييلي يجور تجاوز بود و اگر راهي داشتم همون اول ازش خلاص بشم اينكارو ميكردم و بگم امتحانم داشتيم و ريدم و همه بچه ها فهميده بودن ناراحتم

نوشته: ReZa()))))))


👍 4
👎 12
78607 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

645252
2017-08-14 20:34:57 +0430 +0430

خخخخخخ
خو تو که اونهمه خوشحال بودی،تازه کمکش هم کردی ،امتحانت رو چرا ریدی؟

4 ❤️

645253
2017-08-14 20:36:38 +0430 +0430

مسخره و غیر​واقعی بود

2 ❤️

645305
2017-08-14 22:25:31 +0430 +0430

فیلم ژاپنی زیاد نگاه کردی کیونی

2 ❤️

645308
2017-08-14 22:35:04 +0430 +0430

نظرم چیه؟انصافا خوب نبود،اگه داستانت واقعی بود و اگه حس میکردی داره بهت تجاوز میشه لذت نمیبردی،این که خوشت اومده نشونه خوبی نیست،گند زدنت سر امتحان هم یا به خاطر سردرگمی بوده،یا به خاطر عذاب وجدان…من جای تو بودم همونجا یه لگد میزدم تو خایه های حرومزادش تا دیگه با هیچکس از این کارا نکنه،منم خیلی کم رو و منزوی ام،ولی این دلیل نمیشه که از خودم یا ادمی که برام مهمه دفاع نکنم…تو هم باس میزدی ناکارش میکردی…

4 ❤️

645310
2017-08-14 22:37:19 +0430 +0430

منم این تجربه رو داشتم خیلی حاااال میده

0 ❤️

645315
2017-08-14 22:49:19 +0430 +0430

واقعا ناراحت شدی چرا جلوشو نگرفتی?

0 ❤️

645322
2017-08-14 23:11:31 +0430 +0430
NA

چی کص میگی گلابی؟چطوری تو نترو کشیده پایین …ملت ۹۰درصد سرشون تو موبایله…یعنی تقریبا سرشون پایینه ینی گو نخور دیگ گوزو

2 ❤️

645379
2017-08-15 09:27:45 +0430 +0430

منم همچین خاطره ای دارم ولی تونستم سری فرار کنم
و از لحاظ چیزایی که اول گفتی منم یکم شبیه توام کم رو و…

0 ❤️

645416
2017-08-15 14:04:04 +0430 +0430

احساس خوبي داشتي بعد ناراحت بودي ه بهت تجاوز شده ?

1 ❤️

673939
2018-02-16 19:25:18 +0330 +0330

دییوانه با این داستان تخمیت.

1 ❤️

673940
2018-02-16 19:28:37 +0330 +0330

داستانت کیریه؟
میفهمی کیری؟

1 ❤️