دستگاه دیجیتال

1398/02/04

سلام من مهران هستم۲۶ سالمه قد ۱۸۲ وزن ۸۱
داستانی که میخوام براتون تعریف کنم بر میگرده به۴ سال پیش زمانی که تازه (دستگاه دیجیتال) اومده بود تو بازار،ما که ماهواره داشتیم خیالمون راحت بود(از بابت این که میگفتن شبکه های آنالوگ قطع میشه باید دستگاه دیجیتال بخرید)داستان،داستان همسایمون بود و زنش(مژگان،مژگان ۴۹ سال سن قد۱۷۰ وزنشم گمون کنم ۹۰ خورده ای میشد) اونا چون ماهواره بقول خودشون حرام بود…ماهواره نداشتن و کانال آنالوگ نگاه میکردن تا این قضیه پیش اومد و رفتن دستگاه دیجیتال خریدن و داستان ما شروع شد…چون همسایه دیوار به دیدار ما بودن بیشتر باهاشون رابطه داشتیم تا بقیه همسایه های کوچه…اگه کمکی چیزی میخواستن قطعا مارو خبر میکردن تا این که پای دستگاه دیجیتال به خونشون باز شد… همسایمون دو تا بچه داشتن یکی دختر ساغر که شوهر داشت یکم پسرش طاها که دوم راهنمایی بود و زیاد باهاش نمیپریدم…بعد از این که دستگاه دیجیتال خریدن یه روز مژگان اومد سر دیوار صدای مامانم زد گفت بی زحمت اگه میشه به مهران بگو یه سر بیاد خونه ما اینو(دستگاه)واسه ما وصل کنه
مامانم اومد بهم گفت مژکان خانم کمک میخواد برو ببینم میتونی کمکش کنی…ماهم از همجا بی خبر رفتیم در زدیم(ساعت۱۰/۱۰.۳۰بود شوهرش سر کار بود بچشم مدرسه) درو باز کرده دیدم با یه تونیک گل گلی آبی،که پیرهنش یه زره توری مانند بود و بازوشو میشد دید اومده دم در…گفت بفرما رفتم داخل تا وارد حال شدیم در پشت سرمون بست،همونجا گرفتم یه نقشه ای داره بعد گفت آقا مهران بفرما بیا داخل خجالت نکش کسی نیست…گفتم مژگان خانم کارتون چی بود…گفت یه دستگاه دیجیتال خریدم میخوام وصلش کنی آخه آقا سر کار بود منم دیگه صبرم لبریز شده بود دلم میخواست بفهمم این چیه که همش ازش تعریف میکنن خلاصه خودم سر در نیاوردم گفتم شاید شما بتونین وصلش کنین(سواد درست حسابی نداشت اما اندامش آبو از لبو لوچه آویزن میکرد جنده…)گفتم باشه خوب بریم ببینیم چی میشه منو برد به اتاق پذیرایی آخه تلوزیونشون تو پذیرایی بود…تلوزیونو به من نشون داد گفت همیجنا بمون تا من برم بیارمش(دستگاه رو میگفت)یه ۱/۲دقیقه ای وایسادم بعد دیدم با یه تاپ مشکی چسپون و همون دامن تونیک اومد داخل جا خوردم اون چاک سینه هاش اصلا وصف نشدنی بود(دوهزاریم افتاد که این کیر میخواد)یه دفعه واسه این که رو کارش سرموش بزاره گفت هوا خیلی گرمه آقا مهران مگه نه منم با یه خنده معنادار گفتم بله مژگان خانم بله…خلاصه مشغول دستگاه شدم تا این که سر صحبتو باز کرد…گفت آقا مهران نمیخوای زن بگیری منم گفتم(تا وقتی شیر تازه میخورم چرا برم یه گاو بیام ببندم تو خونم)گفت دستت در نکنه یعنی زنا گاون مگه نه…گفتم نه بلانسبت شما،شما به این خوش اندامی و سرحالی.من منظورم دوست دختر بود…گفت آهان پس نمیخوای زن بگیری گفتم نه که نمیخوام فعلا وضعیت شغلی مناسبی ندارم فعل نمیشه زن بگیری گفت حالا اکه نمیتونی فعلا با یکی باش تا نیازات رفع بشه بعدن برو یکی بگیر گفتم مژگان خانم آخه به تورم نمیخوره گفت تو نمیخایی وگرنه دم دست زیاده گفتم منظورت مژگان خانم گفت خوب من که سر خر نیستم منو میگی انگار تو کونم عروسی گفتم خوب تو چطوری میخوایی جای یه زنو برام پر کنی گفت بیا تو اون اتاق(اتاق خواب)منو میگی دستگاه دیجیتالو فراموش کردم رفتم دنبالش خودشو انداخت رو تخت گفت بیا من الان مال توَام‌…وایی نمیدونین کیرم داشت از جاش کنده میشد بسکه شق شده بود…منم مهلت ندادم آروم سینه هاشو از زیر تاپ در آوردم دوتا سینه نوک قهوه ای افتاد بیرون شروع کردم به خوردنشون چه مزه ای میداد لامصب اوفففف یه ۵/۶دقیقه ای خوردمشون بعد یه لب جانانه اش گرفتم و رفتم سراغ کوسش آروم آروم دامنشو دادم بالا شلوار زیر دامنش نداشت معلوم بود خودشو آماده این لحظه کرده بود…همون طور که رو تخت دراز کشیده بود دامنشو دادم بالا یه شرت سبز تنگ پاش بود…شورتشو درآوردم،کوسش افتاد بیرون کسش یه کس پف کرده جمع جور بود.بعد از این که مالیدمش خوب،صدایش کم کم بلند شد حشرش زده بود بالا بهم گفتم مهران بخورش بخورش نم سر شروع کردم به خوردن کوسش.هم لیس میزدم هم انگشتمو تو کوسش عقبو جلو میکردم آه و نالش بلد شده بود هی آهو ناله میکرد میگفت مهران بکن توم بکن توم من بعد از این که خوب حشریش کردم شلوارمو درآوردم کیر کلفتم(کیرم ۱۸/۳طولش بود آخه خوردم اندازه گرفته بود) افتاد بیرون…گفت وایی مهران این چیه،منم به شوخی گفتم همونیه که قرار بره توت حاملت کنه…گفت بی شعور بی نمک زودباش حالمونو خراب نکن خلاصه سر کیرمو آودرم جلو دهنش گفتم بخورش با یه هرس و وله ای میخورد که نگو و نشنو حرفه ای ساک میزد جنده هرز گاهی کیرمو تا دسته میکردم تو حلقش و میکشیدم بیرون یه ۶/۷ دقیقه ای خوب ساک واسم زد بعد رفتم سراغ کوس داغش پاهاشو باز کردم
کیرمو یه خورده ای به کوسش مالیدم بعد
آروم سرشو کردم تو کوسش یه آه ممتدی کشید بعد آروم تلمبه زدنو شروع کردم وایی تا حالا کوس نکرده بودم کیرم انگار لای دوتا استیک عقب جلو میرفت خیلی گرم خیلی…اصلا تو این دنیا نبودم…خودمو انداختم روش و ازش لب میگرفتم خوب که از این حالت خسته شدم به شکم خوابوندمش کیرمو گذاشتم رو سوراخ کونش یهو گفتم نکنی توش درد داره منم گفتم یه زره اذیت نکن گفت نه تاحالا از عقب ندادم میگن خیلی درد داره گفتم کرم میزنم آروم میفرستمش تو گفتم نه نه خلاصه به هزار زور که شده بود راضیش کردم کرم مالیدم در سوراخ کونش خوب چربش کردم بعد انگوشتمو کردم توش چند بار عقب جلو کردم تا خوب آماده بشه
بعد یه زره کرمم زدم رو سر کیرمو،آروم کیرمو هول دادم تو یه جیغ خفیفی زد بعد تشکو جوری گاز میگرفت که من حشری تر میکرد منم کیرمو تا دسته کردم توش بعد کشیدم بیرون همین طور که تلمبه میزدم هی میگفت مهران تورو خدا آبتو بیا پاره شدم آبتو بیاررررر من بی اعتنا به این حرفا تلمبه میزدم خوب کونشو کردم و بعدش برگشتم سروقت کوسش تو همون حالتی که به شکم خابونده بودمش کردم تو کوسش چه حالی میکردم من…واییییییی باورتون نمیشه چه کوسی بود…خلاصه تو همون حالتیه ۱۰/۱۲ دقیقه ای هی عقب جلو میکردم و تلمبه میزدم تا این که آبم اومد و ریختمش رو کمرش تا حالا اینقد آب ازم نیومده بود عجب حالی کردم بعد واسه این که مامانم شک نکنه زود شلوارمو پوشیدم و دستگاه رو واسش نصب کردم رفتم هین رفتن بهم گفت مهران شمارتو بده تا خونه خلوت شد خبرت کنم به خودمون برسیم شمارمو دادم زود رفتم…مامانم گفت دیر کردی گفتم مامان آنتشون خراب بود تا اون درستش کردم و دستگاه رو نصب خیلی طول کشید…

ممنون که تا آخرش گوش کردین سکس های بعدی رو بعداً براتون تعریف میکنم…
باتشکر…مهران


👍 5
👎 21
50884 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

763532
2019-04-24 20:18:30 +0430 +0430
NA

نظر شما چیه؟و باز هم خیانتی دیگر از طرف یک بانو دیگر کیرم تو اول و اخر هرچی خیانت کاره

0 ❤️

763563
2019-04-24 21:00:56 +0430 +0430

اه اه حالم بد شد با این طرز نوشتنت…ما گوش نکردیم توش کردیم پسرجون…اومدسردیوار؟گربست؟وای وای اعصابم اصن ریخت بهم…اصن یه وضی…میسپرمت دست نفریعدی …نفربعدی بفرما

2 ❤️

763567
2019-04-24 21:04:49 +0430 +0430

شما حقیقتأ خردسالی.

2 ❤️

763574
2019-04-24 21:09:05 +0430 +0430

از بیا بریم تو اتاق نخوندم واقعا که اسکل بعدم تلوزیون تو پذیرایی بود مگه تلوزیون بقیه تو آشپزخونه یا حمومه :/

2 ❤️

763625
2019-04-24 23:13:16 +0430 +0430

کیرت 18/3 سانت بود (dash)

یهو گفتم نکنی توش درد داره?

رفتی بکنی اون کردت?

بچه کونی موقع داستان نوشتن جق نزن

0 ❤️

763689
2019-04-25 08:33:39 +0430 +0430
NA

يعني مرزهاي مزخرف گويي جابجا شد!!!
بعد من نميدونم چرا تو قصه ها هميشه زنهاي شوهردار دنبال دادن هستن ؟؟!!چرا تو دور ور من اصن اينجوري نيستن!!

حتي بهترين و خوشگلترين زنهاي متاهل بندرت جرات سكس با غريبه اونم همسايه رو دارن!!! !واضحه بشدت تابوااا اين موضوع !!! حالا تو شهواني بعضي از اين احمقا جوري از سكس زن شوهر دار ميگن ك تو خود ناف كاليفرنيا هم اينقد ازادي نيس!!

0 ❤️

763713
2019-04-25 17:59:30 +0430 +0430

تف به شرف تموم زنهای شوهر دار جنده… کثیف تر ازینا ندیدم من…

0 ❤️

763742
2019-04-25 20:28:30 +0430 +0430

ای گوه مفت میخوری

0 ❤️

763797
2019-04-25 21:57:10 +0430 +0430

راست کرده را تدبیر نیست.
آی ام ا راست کرده

0 ❤️

763955
2019-04-26 18:39:39 +0430 +0430

خب مهران تو گفتی مام باور کردیم بدبخت بی چاره فک نکردی دنیا دار مکافات ودست بالای دست بسیارولی همه مون می دونیم که اینو تخیلات جغ زدنه تو والا هیچ زنی تو همون دفعه اول به کسی پا نمی ده وبعد توی داستان تخمی وتخیلیی تو کاندوم وجود نداشت. پس معلومه که دروغ واین خانوم بقول شماجنده فکر حاملگی رو نمی کرد واحمق آدم کیر گوهی رو وبهره می کنه توکس خودش فکر مریضی رونمی کرده. وبه چندین دلیل دیگه که بماند. کمتر جغ بزن مخت مرخصه وچرت وپرت هم بخورد مردم نده دیس لایک
و

0 ❤️

763958
2019-04-26 18:49:45 +0430 +0430

یه کلمه رواصلاح می کنم (آدم کیر گوهی رودوباره می کنه توکس )

0 ❤️

763959
2019-04-26 19:02:10 +0430 +0430

نظر من منفی هستش از روی تخیلات نوشته شده

0 ❤️