دم مالی نامزدم

1391/09/20

می دونستم که هیچ دختری تا بیست سالگی نداده نیست.یعنی بیشتر این جوری فکر می کردم.نصیبم هم زنی شد که به قولی مالیده شده بود.هنوز عقد که نکرده بودیم می رفتم به بهانه درس دادن حسابی با هم حال می کردیم.البته در حد مالیدن.تا این که در نهایت عقد کردیم.می دونستم که یه پسر عمه داشت که خیلی میومد خونشون.تک دختر بود.خلاصه بعد از عقدمون هر چی وارونه اش می کردم و میذاشتم لای پاش می چرخید و می گفت بی خیال شو. تا این که یه شب پاهاش رو باز کرد و سر کیرم رو گرفت و کشید به چوچولش .به اصطلاح خودش دم مالی.خلاصه منم این کار رو براش کردم و فوری ارضا شد و منو بغل کرد و بوسیدو بهم گفت این رو از کجا یاد گرفتی.خلاصه بعد از کار تو خودم رفتم و فهمیدم کلکی تو کاره.کم کم زیر زبونش رفتم و حشریش کردم.بهش می گفتم عجب لای پات نرم و شل شده.من فکر می کردم که اون براش میذاشته بین پاهاش.اما اونم بهم می گفت شاید به خاطر ریختم زیاد آب خودمه. یعنی زیاد ارضا شدن خودش.گاهی که حشریمون می زد بالا دست می زدم به دمبه اش و لای پاش و می گفتم حسابی حال اومده ها.و می گفت آره مرتب.بعضی وقتا بهم می گفت با انگشت بمالم دم چو چولش.و می گفت خوب بزرگ شده؟ و تازه داشت حالیم می شد که انگار بیشتر این جوری میداده.یه شب رفتیم خونه باباشو اون جا خوابیدیم و یه پتو برام آورد و بهم گفت اینم پتوی مجردی من.خلاصه موقع سکس بهم گفت حسابی دم مالی می خورده.کم کم برامون تعریف از سکساش شده بود یه لذت.تا سر حد مرگ.ولی هنوز نگفته بهم که با کیا بوده ولی یکیش رو که همون پسر عمه اش بوده رو می دونم.بیشتر اوقات بهم میگه حسابی برام آبلمبونش کردند.به یکی دیگه هم شک دارم. ولی حقیقت روم نمیشه ازش بپرسم.یه شب دل زدم دریا و بهش گفتم دوست دارم یکی رو بیارم که اون ار عقب و من از جلو بزنه.با دندوناش آروم بازوهام رو گاز گرفت و گفت فقط خودت و من اصرار کردمو گفت هر چی تو بگی.کسی رو نیاوردم روش. چون فقط وقتایی که حشری هستیم این حرفارو می گیم. و تا ارضا شدیم حرفش رو نمی زنیم.یه شب در گوشم موقع حال گفت یه شب با میوه. منم سریع رفتم و موز براش آوردم و به قول خودش آبش رو ریخت روی موز.گاهی وقتا با خیار براش می زنم. و اونم حسابی حال می کنه.از عقب نمیده بهم.گاهی وقتا میگم کاشکی به جای در مالی گذاشته بودی اینو برات باز کرده بودند تا منم راحت شده بودم.اونم میگه عمرا.یه شب بهش گفتم دوست داشتی دوست پسر چه جوری داشته باشی؟ و گفت یه هجده ساله میخوام.و منم گفتم بیام رو کارتون چه حالی میده و گفت اون وقت زد به کیر من و گفت :با کیر کوچیکش کونم رو باز کن برام.خلاصه خیلی عادت کردیم به این حرفا.


👍 0
👎 0
70763 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

347640
2012-12-10 01:27:45 +0330 +0330

توی یه خیابون تصادف شده بود،بعد این راننده هاش خیلی بافرهنگ
هرکدوم تکیه داده بودن به ماشینشون منتظر پلیس بودن!
من رفتم جلو از یکیشون پرسیدم:چیجوووری شد تصادف کردین؟؟؟
یارو گفت: من چه میدونم!از این شاسکولِ بی عرضه بپرس!
اون یکی گفت: با منی
عـــن چهره!!؟؟ تو برو الاغ سواریتو بکن!
این یکی شاکی رفت یقه شو گرفت گفت: به من گفتی عن؟؟ بدبختِ کچل!
اون یکی گفت: یقه رو ول کن گوووزووو! میزنم با آسفالت یکی بشی ها!!!
بعدم یکی ذاااارت خوابوند تو گوشش…
خلاصه که هیچـــــــــــی ، با یه سوال ساده ریده شد به هرچی فرهنگ و ادب بود

0 ❤️

347641
2012-12-10 01:28:51 +0330 +0330
NA

اميدوارم زودتر حالت خوب بشه!

0 ❤️

347642
2012-12-10 03:25:31 +0330 +0330

خودمونیم خودت فهمیدی که چی نوشتی؟
ملت رو خر فرض کردی یا خودت رو؟

0 ❤️

347643
2012-12-10 06:22:42 +0330 +0330
NA

8} in chi bOod
maskhare
shabihe dastane komedi bOod =)) =))
kolli khandidam behet:D
khosh gozasht:D:))

0 ❤️

347644
2012-12-10 07:39:56 +0330 +0330
NA

azizam didan sex hamsar yeki az arezohaye mane

0 ❤️

347645
2012-12-10 07:43:42 +0330 +0330
NA

in ke tarif kardi chi bod???

0 ❤️

347646
2012-12-10 08:16:57 +0330 +0330
NA

اینم از پیام بازرگانی بین داستانا.این یه قلمو کم داشتیم
چی بود این؟ خودتم نفهمیدی چی بلغور کردیا
سگ بزنه به اون پتوی مجردی اه

0 ❤️

347647
2012-12-10 08:27:42 +0330 +0330
NA

داستانت عالی بود :D

0 ❤️

347648
2012-12-10 09:04:38 +0330 +0330
NA

مرد عمل كه ميكن تو بودي ها؟؟؟اون يه نفره كه ميخواستي روش من بودم ها؟زحمت نكش قبلا رفتم روش،راستي ديروز كه رفتم روش،ته خيارو ديدم،فهميدم راسته راستن حرفات

0 ❤️

347649
2012-12-10 11:11:33 +0330 +0330
NA

به جون خودم کم داری!!!"""!!!

0 ❤️

347650
2012-12-10 11:33:29 +0330 +0330
NA

بی شعور اینم شد داستان سکسی؟
از بی غیرتی خودت و جنده بودن زنت تعریف میکنی.
دیگه اینجا نیا وگر نه…

0 ❤️

347651
2012-12-10 15:41:15 +0330 +0330
NA

شرط میبندم اسھال گرفتیو ھی تو مستراحی بعد میای یه کم مینویسی بعد دوبارہ میری تو،بولدوزر با خاک تو کونت

0 ❤️

347652
2012-12-10 15:45:22 +0330 +0330
NA

خدا بهت هرچی میخوای بده… نصف شبی کلی خندیدیم با داستانت… =))

0 ❤️

347653
2012-12-10 19:18:56 +0330 +0330

دست میزدی به دمبه اش؟ مگه گوسفنده!!!
شایدم منظورت دمش بوده :))
اینی که گاییدی تو داستان چه موجودی بود :D
ولی کلی خندیدم.دمت گرم.به عمت سلام برسون

0 ❤️

347654
2012-12-10 22:56:14 +0330 +0330
NA

فازت چی بود؟

دنبه رو خوب اومدی!

0 ❤️

347655
2012-12-11 07:57:42 +0330 +0330
NA

آخه کون بچه این کسشعرا چی بود پاشیدی. تو یکی کارت از ترامادول گذشته تو فاز گلنازپام و لرازپام هستی موقع نوشتن بدجور نعشه بودی آخه جلقی بیغیرت خودت فهمیدی که چقد به خودت توهین کردی فک کنم واقعا به همین حدی که نوشتی بیغیرت وبی رگی باز صدرحمت به سیب زمینی. مردیکه چلغوس دیگه گوه زیادی نخور کوس ننویس.

0 ❤️

347656
2014-06-09 17:39:47 +0430 +0430
NA

دمت گرم امام زاده بیژن کلی خندیدم
بی خیال داستان

0 ❤️