درود بر همه ي عزيزان مخاطب امروز ميخوام چند روز از بهترين دوران زندگيم رو تعريف کنم.به اميد انکه مورد پسندتان قرار گيرد.
فقط سه دقيقه و چهل و هشت ثانيه تا تحويل سال نو باقي ماند ولي پدر ومادرم هنوز از خريد شيريني و بر نگشته بودند که يک دفعه زنگ در صدا خورد با صداي هيجان زده گفتم فقط سه دقيقه مونده پدر و مادرم سريع اومدن بالا با همون لباس هاي بيرون نشستيم سر سفره و سال تحويل شد دو ساعت و چهل و پنج دقيقه ي بعد اماده ي سفر بوديم رفتيم خانه ي مادر بزرگم پس از شش ساعت عذاب اور بلاخره رسيديم خانه ي مادر بزرگم در يک روستاي کوچک و خيلي قشنگه من خاطره هاي زيبايي از انجا دارم .به اين ترتيب روز اول عيد سپري شد روز دوم در حوالي عصر ناگهان يک سمند نقره اي در حياط خانه مادر بزرگم پارک کرد . متوجه شدم عمه ي مادرم با دو دخترش به انجا امده اند راستش خوشحال شدم چون نه دوست دختر داشتم نه سمت دختر بازي ميرفتم واسه همين وقتي يه وقت دختر کارم بود خيلي هيجان زده ميشدم . انها امدن و پس از سلام و احوال پرسي به طبقه ي بالا رفتند چون از راه دوري امده بودند ديگه پايين نيامدند حتي واسه شام. صبح فردا براي صبحانه پايين امدند با همون نگاه اولي الهه دختر کوچکتر که هم سن من بود رو ديدم يه حس خوبي بهم دست داد بعد از اتمام صبحانه ديدم اون توي حياط بزرگ خونه ي مادر بزرگم که پر از درخت هاي گلابي و پرتغال و انار بود داره قدم ميزنه
رفتم پيشش گفم خيلي قشنگه مگه نه ؟ گفت : بي نظيره .گفتم بيا بريم يه چيزه جالبتر رو بهت نشون بدم .گفت چيه؟ گفتم بيا.رفتيم اسبي که از بچگي مادر بزرگم به من داده بودو بهش نشون دادم خيلي هيجان زده شد گفت:واااي چه نازه .حقيقتش تا حالا سوار اسب نشده بوده ولي ريسکش و قبول کردم گفتم بيا سوارش شيم گفت:ميترسم .گفتم بابا ترس نداره که(ولي مثل سگ ميترسدم)خلاصه اخر قبول نکرد .بعد يکي دو ساعت تو حياط ول گشتيم خيلي با هم صميمي شديم بالاهم رفتيم همش با هم شوخي ميکرديم . دو روزه بعد رفتم پيشه اسبم ديدم سيخ کرده ميخواد جفت گيري کنه مخواستم برم به الهه بگم بياد .اول پيش خودم خجالت کشيدم ولي دلو زدم به دريا رفتم بهش يواشکي گفتم اونم هيجان زده شد اول يه ذره خنديديم ولي بعد گفت خوش به حالشون چه حالي ميکنن منم دو هزاريم جا افتاد دستشو گرفتم فشردم اونم لب پايينشو گاز گرفت رفتيم يه گوشه از باغ اولش خجالت کشيدم شروع کنم ديدم چشاشو بست لباشو اورد جلو منم هر چي تو سوپر و فيلم ديده بودم انجام دادم واقعا حس عجيبي داشت تو نهايت لذت بودم گفت ميخوام اونجاتو ببينم گفتم ببين شلوار راحتي داشتم کشيد پايين کيرم سيخ سيخ بود کلي باهاش ور رفت يهو گف ميخوام طمعشو بچشم يهو کيرمو گذاشت تودهنش يهو تنم به لرزه افتاد يه ذره خورد گفتم ابم داره مياد گفت بريزش روي گل رزي يه چند قدم اونورتر بود اول خندم گرفت بعد رفتم بالا سر گل بدبخت يه ذره کف دست زدم ريختم رو گل بدبخت البته رنگ قرمز گل با اب سفيد من خوشگل شد. گفت حالا نوبت منه منم گفتم با کمال ميل شلورشو در اورد ديدم کسش خيس شده يه ذره باهاش ور رفتم ديدم خيلي تو فازه جو منو گرفت کسش ليس زدم يهو گفت وووووييي دوباره حشرم زد بالا تند تر ميخوردم دستامو بردم بالا س ينه هاشو ماليدم يه چند لحظه ادامه دادم يهو لرزيد ابش از اب من سفيد تر بود رفتم بغلش کرد دوباره لباشو خوردم گفتم هنوزم به اون اسباحسودي ميکني ): کلي خنديديم رفت از اون گله عکس گرفت و رفتيم بالا .روز بعد ما برگشتيم ولي ايندفعه شش ساعت لذت بخش با خاطره ي الهه داشتم. ديشب بعد گذشت 12 سال اونو توي فيسبوک ديدم کلي با هم چت کرديم الان ديگه ايران نيست با خانوادش به اروپا مهاجرت کردند.
ممنون خاطر صرف وقت
نوشته: خنوس
اس ام اس بود؟ انشا بود ؟داستان بود ؟ اگه کسی فهمید به منم بگه …امان از دست این دخترا …
تو نصف داستانای این سایت دخترا همشون ساده هستن و با دو تا کلمه محبت آمیز زود گول میخورن و زود حرف سکسو میکشن وسط …خیلی عجیبه !!! :/
و در اين لحظه من تو را به مقامه شامخه "کس گف"عظم نايل ميکنم باشد که ديگر دست از کس گفتن برداري.
سلام
بدنبود،به نظرمنم سکس تونوجوانی لذت ریادوبه یادموندنی داره.امااین بیشتراس ام اس بود
تااینکه داستان!همگی موفق باشید.یاحق
آن پسر با اسب آمد.آن دختر با سمند بعد از 6ساعت آمد،آن اسب بعداز دو دقیقه و پانزده ثانیه کیرش را به کس آن یکی اسب فرو کرد،آن پسر آبش را به روی گلهای رز ریخت گل رز حامله شد و به فیسبوک رفت و اینچنین بود که فیسبوک فیلتر شد،و الان ما با فیلترشکن به فیسبوک و شهوانی میرویم و پراید بیست میلیون شده است و آقا از سران سه قوه ناراحت است،این بود انشاء من در مورد تعطیلات عید را چگونه گذراندید
بروس یعنی تو حرف نداری خداوکیلی :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :))
دمت گرم خداییش انقدر خندیدم که نمیتونم بگم چقدر بود =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =))
ولی ناکس من همونطوری بیریختم؟
سلام بروس جان
داداش دمت گرم ،خیلی باحالی
از خنده روده بر شدم داداش خوبم
مرسی داش بروس ،زنده باشی عزیزم
سلام عرض شد خدمت تمامی بچه های باحال از جمله جونور ،مروا ،لیدی بانو ،بنیامین ،داش بیژن ،شراره جان ،افسانه خانم و بقیه دوستان گلم
خعلی مخلصیم
بروس جان داداش ادامه بده ،خواب های خوبی میبینی عزیز
موضوع انشا : تعطيلات عيد خود را چگونه گذرانديد! :D
شاهین 96 مگه تو منو دیدی داداش :?
بروس خدا بگم چیکارت کنه که مارو معیوب کردی رفت پی کارش
بابا به جان خودم من خیلی خوشکلم از امامزاده بیجن بپرسید اون منو دیده
البته بگم من انگشت کوچیکه کفشای امامزاده بیجن هم نمیشم
لامصب براد پیت به کیرش :D
داستان بدک نبود ،البته این نظر شخصی منه وگرنه شاید ایرادهم زیاد داشته باشه ولی من خوشم اومد . خواب جناب بروس لی هم جالب بود .
بروس علی دمت گرم تو از معدود کسایی هستی که باعث میشی من از خنده هلیکوپتری بزنم کف خونه. خخخخخخ
آخرشی
خدا سايه اون باسنت رو از سر شهوانى كم نكنه بروس، وسط خيابون پشت چراغ قرمز از خنده مردم، ماشين بغلى چپ چپ نگام ميكرد،يه عالم ايول دارى پسر.
ميرزا من رو هم با خودت ببر خودكشى كنيم، اسم منم نگفت.فقط خواستى برى گيتار رو با خودت نبر!!!
بروسلی عزیز کپی برداری ممنوع شده.این که دقیقا فیلمzombies of mass destruction
بود،نکنه تو و جونور اون دوتا گی هستید؟(خنده)
منم فریده داستان،که البته زامبی نشد(ههههههههههه)
نفهميدم مهمونى بدون من؟!!! بنى منم هستما گفته باشم.
بروس علی مگه نگیرمت ~X( به امامزاده بیجن قسم میزنم کل کاربریت رو میترکونم شبیه لیدی بشی با اون دندونهای مصنوعیش :D
شراره من گی هم بشم با این بروس مامور نمای باسن قلمبه نانچیکو مفقودشده بابا بیدارکننده 5800 یان زاده پاچه خواریان پور میرزایان نژاد (شکلک آدم خستگی در کننده)نمیپرم :D
یعنی آدم قعط این باسن گشاد رو برای لواط انتخاب کنیم این تریلی تریلی از اونجاش خواب میاد بیرون دیگه حال نمیده :D
در ضمن من پیشنهاد از مهندس گرافیک داشتم رد کردم این بروس رو قبول ندارم اصلا :D
ای آمیرزای هیز تو برو با اون نخود خانمت بگرد فکر کردی نمیدونم چقدر بهم خصوصی دادین :D
رو کنم پیامهایی رو که براش میدی؟ :D
دیشب پاپی شدم که جواب بده اونم زد و گفت بیا من بی عف دارم و پیام تو رو برام فرستاد :D
برو بابا الان با شعر میزنم اخته بشی
من گر آلت کسی در مقعد خویش نهم
عمرا که به این بروس من چیز دهم
چیز هم نمیدهم در چیز خود بگذارد
فقط شاید او را دست بچه های کانال چیز دهم :D
دوستاى گلم حالا كه همه اينجا جمعين اومدم تا ازتون خداحافظى كنم، تو اين مدت با شما خيلى خوش گذروندم. اميدوارم بازم بتونم ببينمتون.
نه بابا اونو (آمیرزا ) دو ول کن از اون چیزی در نمیاد بیا با خودم بپر :D
خصوصی هم که بهت گفتم :D
دوستان بهش محل نزارید این قلب مسین داره خودشو لوس میکنه
البته تقصیر خودمونه
برای شامورتی بازی بهش خبر نمیدادیم اونم بهش برخورده
عاقا منم خداحافظ :H
هرکی خداحافظی کرد مهم شد :D
منم بای فور اور :D
خب چیه اینگیلیزی بلد نیستم فینگیلیش نوشتم :D
خدا نکنه نخودی جان دیشب که گفتم برای جماع و سکس نمیخوامت چون پیر شدی واسه تلفنی حرف زدن فقط ببین این میرزا داره یکی رو ما نداریم بیا و الگوی اصلاح مصرف رو پیاده کن :D
سلام به همگی
بنی بنی راجع به موهات نگفته بودی قبلا :D
جهود خان چشم منو دور دیدی افتادی دنبال نخود ای به خشک شانس
بروس خوابت باحال بود منو بگو به چه روزی بودم :D دیگه خواب نبین :D
من فقط به خاطر میرزا گفتم حالا پرایدم اگه میتونی ازش بگیر :D
دوستان همتون کف کنید بمیرید من شماره آمیرزا و بروس لی و قلب مسین رو دارم تازه 7 تا عکس از امامزاده بیژن هم دارم تازه نخودی هم میخواد برام عکس ایمیل کنه :D
عاقا من خصوصیم پر هستش از مهندس گرافیک و آقایون پراید سوار دیگه خانوم ها نیاین :D
هرکی پراید داره خصوصی بده تا جواب بدم :D
برنج تایلندی اوووووووووووففففففففففف فراموش نشه :D
نه بروس جان شماره شما میره زیر دست برادران محترم اطلاعات :D
اونا هم مثل اینکه یادشون نیست :D
دوستان هواستون به خصوصی باشه
از کسی ایمیل دریافت کردید برید تعداد پستها و تاریخ کاربریش رو نگاه کنید
یه سری به اسم جنده تو سایت اومدن که دارن درگاه شناسایی آیپی برای شما میزارن هواستون باشه
فقط لطفا برای ایمیل های که میاد ایمیل ندید چون احتمالا لو رفتن آی پی اصلیتون میشید
میرزا گرفتار شده
اسیر نخود شده
بکش بیرون ای نخود
میرزا ناراحت شده
پرایدتم نمیخواد
خواجه مزدوج شده
به به بسات لولعب شده عشق وعاشقی چه خبره.جونور.شماره…خخخحح
سلامي از من به اهل و آل شهواني
بروس داداش چه خوابي، چه كابوسي، عجب فضاسازي اي!!
عاشق ترك كردن ميرزا شدم! به اين ميگن ترك اساسي! بري ديگه برنگردي! البته ترك با متادون!
قلب مسين كجا؟ داداش شمام كه مث من فقط ميايد برنامه كاريتونو اعلام ميكنيد. بعضي وقتا هم منت ميذارين پز ماشينتون كه هيچ، پز برنجاتونو ميديد;-) ديگه خدافظيتون چيه برادر من؟ اصن يكي از انگيزه هاي من براي ادامه زندگيم اينه كه برگردم اشعار اون شبي كه با بچه ها جمع بوديد و من امتحان داشتم بخونم دوباره.
دوستان! ب كجا چنين شتابان؟! هي خدافظ خدافظ!
عصباني شدم ديگه!
حالا ديگه اژدها وارد ميشود!
بنيامين خان! خيلي اختلافات مذهبي ايجاد ميكنيدا! هي جهودم جهودم! برا كنيساي گيشا كه نميخوايم خاخام انتخاب كنيم! ويزاي اسرائيلم نمخوايم بديم! گزينش موسادم نيس! ديگه كيپا بي كيپا! همه فهميدن كچليد!:-P حالا اينكه هيچ! خيرات اموات نداريد تو دينتون؟ يه بشقاب پلو ام به ما بديد فاتحه ش رو هم عبري ميخونيم! ميرزا جان نخودت تنها بري مهموني نه من، نه سن!
هوووي نخود خانوم! ميرزا زن داره بچه داره نوه داره نتيجه داره! قباحت داره والا! بنيامين چه گلي به سر مرو زد كه ميرزا به سر تو بزنه. برو واس يكي ديگه تور بنداز! ضمنا رسم الخط ميرزا تو حلقت! (ميدوني كه;-))
اصن معلومه اين سيخ كجاس؟ جونور خورديش؟ چه جونوري هستي؟ شتر؟
يكي يه ليوان آب بده به من.
قلب مسين خدافظيتو پس ميگيري يا هنوز دعوا كنم؟
زن! اون پنجه بكس من كو؟
(هزاران گل رز و لبخند و اينا به ليدي و مرو كه خانوماي محترميند. به قول دوستان بوج بوج)
چهل سالی نشستی در سرایت
دلی هم پر نمی زد در هوایت
خریدی یک پراید دست دوم
هزاران خواستگار آمد برایت
((مخاطب خاص)) :D
نخود جان.اینجا هیکس شماره ازامیرزانداره ولی من یه میرزا میشناسم بابابزرگ مادرم میخوای بااون اشنابشی.جونورهم شماره…
عاقا من شماره هرکی تو این سایت هست رو دارم بگید تا تقدیم کنم
:D
نخودی شمارتو بده شماره میرزا رو برات بفرستم :D
من کلا تو کار خیر هستم بزارید این دوتا فسیل بهم برسن
با اون مصیبت نامه ای که تو نوشتی گفتم رفتی که رفتی…
به هر حال موفق باشی…
جالبه همه بعد از کس و کون دادن سر از خارج در می آورند
برس لییییی کجاس.
بابانخود هراش بیخیال توچقدرمشکوک میزنی.
كوروش و ابريشم هردو برام آشناس. ولي هرچي فك ميكنم يادم نمياد كجا خوندم يا شنيدم! خيلي عجيبه!
آقا از اولم كيپا دست من نبود!
با شما دعوا كردم ميخواستم قلب مسين بترسه! (در و ديوار و اينا)
نخود خانوم(!)، فك نميكنم لازم باشه براي گل مجلس شدن، به هر طريقي نقش مليجك رو بازي كنيد. خصوصا كه بد هم بازي ميكنيد. حرمت آميرزا رو هم ميشكنيد.
خوشحالم كه ميگيريد كه چي ميگم!
جونور راس ميگي شماره منو رو كن!
احتمالا تو سايت انجمن ديدم. كوروش اون نيس كه تلمود داره؟
رفته بوده واسه یادگرفتن زبان عبری تا شماره میرزارو رمز گشایی کنه :D
همينجوري. يه زماني برام جالب بود.
يه كتابي هس چندين جلده، تو ايران فقط يه دونه س يا سه چهار سال پيش يه دونه بوده فقط. فك كنم تلمود بود. البته الان يادم نيس دقيق. بسيار محتمله كه اشتباه كنم!
درود بر تمامی صاحب دلان امروز اندکی زودتر بیامدم… بهر اینکه بیکاری مرا رنجه میداشتو امدن در این جمع و نظم و نثر راندن به رفتن به این کوچه و بازاری که کس و ناکس ز ان بنالد… بهر گرانی برنجو نان و شیر و اجیلو پراید و موبایل و لپ تاپ و بیکاری و دزدی و الواتی و هکذا…
او اینک بنویسم کز این درد ها دوباره … اندرو بود اری دوباره… عشق و امیدواری اندرو درخشد همچون ستاره…
((اندر حکایات بازار موبایل و لپ تاپ))
روزی روزگاری نبود… بلکه اندر زمان حال بود که دلار و یورو و پوند و امثال انها هر رو بالا برفتی سرعتی… انگار که مرغان از پی روبهان می گریزند… من به بازار موبایل برفتم و اندر قیمت ها جویا بشدم که بسی این یازده دو صفر مرا رنجه میداردو همچنین دافان مرا به سخره می گیرندبجهت نداشتن ایفون فایو و گلکسی اس 3 … حتی در حکایات پیش … که هست در تواریخ مشهور و مذکور… خلاصه چه بگویم … که اگر ان پدر مرده ی ایفون یا گلکسی را نگیرم و بروم سراغ سونی اریکسون مرا بد تر از پیش به سخره گیرند و گویند کا جواد رفتمو بگفتم من این نظم به بهر خرید گوشی قسطی… چون نبود پول به بهر خریدش نقدی
بگفتم من کنون بر حکیم علیم(مقصود مغازه دار است)
کننون نبود نزد من سیم علیل…
اکر من کنون بمنم تهی…
به دستم بود فقط این کون گهی
نتوانم کنم من کنون کسی…
چو پیر گشتم از بهر تف با کف دسی
یه لطفی بکن اندر این بی پولی…
که نبود یه سیمی به بهر خرید ان غول انبوهی
بکن یک بزرگوای بسی طلب چک نما…
مرا بیرون بیاور کز این دردو این کما…
اگر رها یابم من از این رنجها…
کنم فردا من خوب تورا دعا…
رسی تو به هرچه می خوای…
چون من نجات یافتم از این جهنم نا متنهاهی
چون نفروشی توامروز گلکسی اس را مشروط
تا ابد تباه بشوم من در راه کس به رنگ قره قروت
بگفتا مکن بچه خر ای هوشیار…
تو فکر کردی اینجا بودیم همچو گاو
توی کونی امروز بکسی هی چک…
که فردا نبود اندک پولی به بنک
ما که می دانیم نداری سیم اندکی…
بخواهی بدزدی تو مال را یواشکی…
اگر قسطی خواستی برو چک بیار…
از بس یه کارمند … نه از حساب یک حمال(مقصود پدر بنده را می گفت)
اگر ان بیاوری بدم من نقد… گلکسی اس را به بهر کست…
اما کننون باید دهی نصفش را نقد…
ما الباقی کند تو به سوراخ کون تنگ
بسی گلکسی اس را کنون 3 برابر…
که این باشد گوی و میدان جنگ
که اگر فردا جز به کام من اید جواب من و گرز و میدان افراسیاب…
دیدم که نصیحت نمی پذیرد و دم گرم من در اهن سرد او اثر نمی کند…
ترک دکان بکردمو امدم در خلوت خویش… بسی به سوگ بنشستم به اهنگ مرتضی پاشائی که می گوید((دله دنیا رو خون کردی که به این زودی تو رفتی تموم دلخوشی هامو تو با رفتن گرفتی))
و بسی بدود بکردم من سیگار… من در این دیار… که بلکه حد اقل کوچک بکند این خیار که ماد جنده دم به دقیقه هی اندر خواب راست می گرددو همی هم خیس… و حال مارا بر هم زند اندر صبحگاه که اصلا نبود حسش که بشویی این کثافات را صبح سحر اندر خزینه … و نبود کسی بهر گاییدن از بد این روزگار… چه کنم؟؟
کنون باید دست بر دست خود زدم که این دریغ… نخریدم من ایفون را نقد اندر شفیق…
اری… و این قصه ها هر چند دراز است… اما اندرو فایده هاست … کنون بندند مرده دل را به سنگ … که به فحش بست ایین نیکو کمند(موبایل فروش…)
همينه! آفرين!
شماره اين پيري رو ميخوام چيكا! شماره خودتو بگو مرو!:-D
یه چی بگم …بروس فیلمهای وحشتناک و مربوط به زامبی زیاد میبینه …شب که میشه همش خواب اون فیلما رو میبینه … =))
خوبم خواباش یادش میمونه …خیلی خوبه … =))
مريم اسم پسره؟!
نميشه دوتا دختر از هم شماره داشته باشن؟!
همه فكرا منحرفه!
جونور جاش تو جنگله، نهايتا خيلي شهري باشه باغ وحش! چي ميگي ميري!
سلام آمیرزا جووون
حال کردی جون گفتن رو خواجه جان؟
آقا آقا شرمندم ،من مخلص همگی هستم ،خیلیا یادم رفتن خووو
مثلا بانو پروازی قلب مسین عزیز و گل و همچنین خودت میرزا جان
آقا شما تاج سری میرزا جان ،من دلیلی نداره باهات قهر کنم
قلب مسین عزیز ،رفتن رو بیخیال شو فعلا ،داداش این جمع بهترین جمع هست الان
تازه میرزا هم که یه عشق به نام نخودی خانم یافته
خانم نخودی گرامی :
منم مجرد هستم ها ،25سالمه ،مهندس کامپیوتر هستم ،شرکت کامپیوتری دارم عزیز ،واست ماشین شاستی بلند میخرم
اگه مایل بودی باهم بیشتر آشنا بشیم
خخخخخ
آقا برداشت بد ممنوع ،دیدم همه خواستگاری میکنن گفتم منم یه سنگی بندازم
چاکر پاکر همگی
آمیرزا جون مردم از خنده با این آدرس دادنت …
خیلی باحال بود دمت گرم … =))
نخود جان گفتم که من دارم شماره بده تا برات اس کنم شماره میرزا رو
مریم مجدلیه ببخشید … چیز ما چی؟
نقطه چین رو خودت پرکن چون دوست دارم بدونم کدوممون جنگلی هستیم :D
بلللللللللللللللللللللله جان :O این چیز که نمیدی چیه؟
مغز یابین دوباره شد پریود
کاسه ی آش دید و گشت نخود
میرزا از دیگ ما نماند جدا
شد کنار برادرش لوبیا
ایشالله اگه مادر بیوه خانم ایس ایس بطلبه تو عرض موعود همه شما جهود نماها رو میزنیم به سیخ همین سیخی خودمون :D
سیخی ببین چه مهم شدی استفاده ابزاری پیدا کردی :D =)) :)) :)) :)) :))
دوستان ناراحت نشید ایشون با منه که چیزشون کردیم پشت پیام خصوصی :D
آخه شما دوتا کسخول رو تنها تو باغ چرا ول کردن که گل بدبخت رو کثيفش کردي اون چه گناهي داشت!؟
واقعا شما کسخوليدها
مگه نه!؟
بابا بزنید تو کار شعر این نخود رو به …یرتون حساب نکنید روش کم میشه :D
باز ادی آمد و بوی اسپم آورد
هر کاربری در برش کم آورد
این روزها مد بلاک شدن است
اسم بلاک آمد و با خودش غم آورد
لیدی جان این مسائل بین زن و شوهره لدفن شما دخالت نکنید :D
زنیکه بپیچ وسائلتو برو خونه بابای قورومدنگت
بزارید راحت فحش بده ولش کنید اونجاش پماد سوختگی میخواد :D :)) =))
لیدی من زدم ماتحتش رو ترکوندم برای همین داره فحش میده :D
خانم علاوه بر فونت فارسی گوشی سواد هم نداره :D
گم شو عزیزم
همی شعرم آید همچون شاش بچه
قسم به استامبولی *مالات و کمچه
شعر من کلا معنا ندارد اینبار ای دوست
ولی کلا بگو آخر به تو چه؟
عاقا این بار برای نخود و آمیرزا یه شعر دارم
برو تو این دام بر خواجه آمیرزا بگذار
نه ما که شوتیم آنهم رو به دیوار
عزیزم من که نمیخوام پیرزن بگیرم
دست از سر کچل زشت ما وردار
عاقا من دوباره این بار برای بروس
بروس شبها انگار تو جیش داری داداش
راحت باش تو جات بشاش
ولی خب خواب محترمه عزیزم
تو این خوابهات نیا و به ما نشاش :D
می بینم که آمیرزا اومده و داره دنبال پارتنر می گرده :)) :)) :))
توبه شکستی؟
شراره داریم دست دوتا فسیل رو تو اسکلت هم میکنیم بیا قدمت رو تخم چشای این نخودی :D
آره لیدی جون خوندم…طبق معمول چاخانهاش خیلی خنده دار بود =))
اره جون خودت…راستی بچه ها شما امشب موضوع قشنگی برای بحث ندارید؟
وای که امشب منو بنی برادر شدیم
بدون اصل و اصول برابر شدیم
خدا و موسی و خاخام و توراتمان یکیست
خدا را سپاس گویم که ما یک شدیم
به به ایشون به من گفت 3 تومن فقط در هفته در آمد داره حالا چیشد؟
انگار مالیات زیاد میده :D
دختر مظلوم گیر آوردید؟از خشم من نمی ترسید؟ نخودی جان شاگرد نمیخوای؟
اصلاح و متخصص طراحی ابرو هستم.آخرین بار هم دخترخاله ام رو تو مراسم پاتختیش درست کردم(برای صرفه جویی در هزینه) و تو اون مراسم کلی هم برای همین آرایش خواستگار پیدا کردم :)) :))
جدی میگما؟
بماند که شبیه جن شده بود(البته مامان بزرگم میگفت شبیه وروره جادو شده بود
:))
شما بزرگواريد ليدي خانوم
شما لطف داريد بنيامين خان
ولي چي مشكوكه؟
جونور خب بچه ها صداتون كردن منم شنيدم!
شبخير بچه ها
مریم خانم ما دربست و در باز مخلصیم آجی کجا تازه میخواستیم بساط پذیرایی بچینیم :D
نخود چس زا نبینم به لیدی عزیز بند کنی ها لاشی.
ضمناً کم کسشعر بگو بی سواد بزار باد بیاد.
بد نیستم عزیز. میبینم بد گرد و خاکی کرده نخود!!
اااااا سلام کاکتوس جان؟ خوبی؟
دقت نکردم،بچه ها حالا چرا دعوا میکنید؟
یکی دیگه میخواد ازدواج کنه شما چرا جنگ میکنید؟ :))
بروس خیـــــــــــــــــــــــــــــــــلی خوابت قشنگ بودامیدوارم امشبم خوابای قشنگ ببینی
راسی جونورمگه خدافظی نکرد؟؟؟؟؟؟؟؟
بنی برادر به samuel قسم که آسمانش را طلب دارم
به زکریا که همی خدایش به یاد دارم و اسمش به لب دارم
به نام عزرا کاهن بزرگم که دادم به او روح مبارک خویش را
به دست یوشع قسم که از دست او طلب برای بخشش دارم
خوابم میاد،
حسن ختام امشب شری جون:
وقتی که سیم حکم کند زر خدا شود
وقتی دروغ داور هر ماجرا شود
وقتی هوا،هوای تنفس هوای زیست-
سرپوش مرگ بر سر صداها صدا شود
وقتی به بوی نان همسایه عقل و رای
بی اختیار معده شود و اشتها شود
وقتی که سوسمار صفت پیش آفتاب
یک رنگ،رنگها شود و رنگ ها شود
وقتی که دامن شرف و نطفه گیر شرم
رجاله خیز گردد و پتیاره زا شود
بگذار که در بزرگی این منجلاب یاس
دنیای من به کوچکی انزوا شود
…
اگه بیتی رو از قلم انداختم یادآور بشید
شب بخیر
به صحرای نگب برمیگردم
دره اریحا
شاید در صوغر دوستان از قبیله باشند
آی منسی ها کجایید
از قبیله افرایم خبر دارم
از یوشع
از یار موسی
از نون پدرش بیاید همه مردند
خبر اگر رسید من را هم
چون یک بشر از زمین های جلعاد
بدرود زمین
من با موسی میروم
آقا از فاز نخود در بیاید نفخ میکنید
بنی بیا مشاعره به سبک خودمون من تازه پیدات کردم
بابا برنامه شد این بگوری بانو
بیخیال بزنید تو کار شعر و طنز حالام که نمیدونم مونده یا گورشو گم کرده
اوهوی اگه صدامو داری گم شو بابا با اون املای …خماتیکت
ننه فلان اومده جمع ما رو پکوند
بابا من به بنی هم گفتم یارو هیچ گهی نیست بیخیال بزنید کانل خودمون
آخ از دست تو میرزا ~X( ~X( ~X( ~X(
من از قوم یبوسی تو از کدام دیاری
تقصیر خودم بود
کنیزان من را به حقارت دیدند
در گوش خدا نجوا کن
نامش اسماعیل است
آری
او میشنود
انت ایل رُنی
در چاه گرفتار شوم کاش
خدا هستی ؟
انگار فیلتر شدی
گویا ساکس با سرور کنعان خوب است
هاجر پای فیس بوک
ابراهیم به سدوم میرود
قتل گاه خدا برای سی نفر
آیا بیست نفر گناهی دارند؟
و این من
و تو و نادانی
و همه ایلم که با تو و دوستت رفت
خدا روی خط نیستی؟
لایک بزن بندگی های من بی خدا را
سلام و علیکم دوستان عزیز
میرضا چرا نظرات نخودی رو میبینی ولی نظرات ما رو نمیبینی هان؟
آقا بیخیال این رفیقمون یا اطلاعاتی هست یا پسر دختر نما یا کسیه که فقط میخواد جو رو به هم بزنه ،محلش نذارید
نخود پیشنهاد من رو رد کردی؟ ماهی 2میلیون درمیاری ،عزیزم من ماهی 6/7برابر اون پول تو جیبمه
حیف فقط 32سالته و من 25سالمه
ولی خودمونیم خعلی بد دهنی داداش
عاقایون ساکت املا داریم همه یه کیف بذاریدبین خودتونوبغل دستیتون تقلب کنیدخانوم معلم ازکلاس بیرون میکنه ها
بنی جان همین صفحه شش اولین کامنت شعر منه که اتفاقن ماه پیش برای دوستم آنخماهو فرستادم
اومدم تهران برای مراسم میبینمت
خودت بگیر دیگه
سلام آرتیم جان
نه عزیزم جسارت نکردم خدمتت دوست خوبم
منظورم به این نخودی آقا بود
میرزا ،معرفتت تو حلقم
خدا فرمود روشنایی بشود
روشنایی شد
اما صد افسوس ما در تاریکی جهلیم
مگر صوف با پسرانش
جهل من را کم کنند
عروسی یوشع دو روز دیگر است؟
موسی شراب مهمان تو
ما قوم منسی خوب میرقصیم
عیلی کاهن
به دیدار خدا برو و دعوتش کن
به او بگو نواده ات تو را میطلبد
تنهایی بداست
دِپرس میشوی
روانپزشک شیطان این را میگفت
ببین او با زمینیان دوست شده
ببین ما هم با او دوستیم
تنها نباش بیا
دمی در قلب من روشنایی کن مثل آفرینشت
داستان از اول
یکی بود که تو بودی
یکی نبود که من بودم و دیگران
ما را زاییدی اما
زیرش هم زاییدی و ما تخم حرام شدیم
که شیطان سر بزیر دارد
تا آدم به سجده هایش گریه کند
خواهش میکنم آرتیم جان ،شما سروری تازه وارد چیه گلم؟
راحت باش و هرچه میخواهد دل تنگت بگو
پراید لیدی به بورس شعر برگشت
از لطف مروآ گیسبریده که پنچر گشت
لیدی خدا تورا بکشد من راحت شم
چون به من ارثش ندادی تا این گونه بی در گشت
عزیزان شبتون خوش و ایام به کام
منتظر داستان بعدی هستیم که انتخاب کنید کجا باید بیایم
شب همگی خوش
سوره پراید
همانا ما پراید را آفریدیم که شما حسرت سانتافه و لکسوز را نخورید(1)ما قیمت آن را با لامبورگینی مساوی کردیم(2)تا شما بدانید مرگ بهای زیادی دارد(3)دو گانه و یگانه هم ندارد(4)مطمئن برای سفرهایتان(5)تا شما کلا باهم در بهشت حاضر شوید(6)خانوادگی تا بنیان خانواده از هم نپاشد(7)آیا به آفرینش پراید شک دارید؟(8) ای کسانی که به پراید ایمان ندارید(9)گوزوها شما پول خریدش را ندارید زر نزنید(10) ما خداییم و حال میکنیم تا شما را برای خرید پراید به زحمت بیندازیم(11)و بعد برای انهدامش بگویید(12)به تخمم محصول مطن از این بهتر نمیشود(13)پراید را گرانتر میکنیم تا شما زیادی کلاس داشته باشی(14)همگی برای عمه ایرانخودرو صلوات تا ما خوشنود شویم(15)
عاقا این رو تقدیم میکنم به مجدلی بانو تا بیخیال سوال از من بشه
آجی بیخی :D :X
استر اسمش مقدسه مردک اینجا اسمشو نبر ~X(
بعدشم جواب همه سایپا زیر مجموعه ایرانخودروئه
بنی شعرت باحال بود اسامی متبرکه رو نیار مردک
بابا بیخیال من باید برم مثل اینکه خدا رو شکر خوابم میاد
یکی را می خواستم اما بهم می گفت نه
قلبم از جا کنده می شد تا بهم می گفت نه
کاش تنها با تشر یا این که با یک توسری
با بلایی بدتر از این ها بهم می گفت نه
سلام به همه.ببخشید برس کوش.بیا اینجاببینم
مامورنما،
مگه تونگفتی 8شب به بعد اینجا بشیم مگه من الاف توهستم که منوگزاشتی سر کار میخوای به میرزابگم نصفت کنه به سیخی بگم توسرت یه سیخ فروکنه یا به لیدی بگم باپرایدش لهت کنه.
.
.میزاد .
.
میاد.
صحبت از آرزو خانم دختر همسایه بود
تا که می گفتم فقط تو ،بهم می گفت نه
در هوایی سرد و برفی راهی صحرا شدم
داشتم می مردم از سرما بهم می گفت نه
من رابطه ی ولرم دارم با تو
یا داغم و عشق گرم دارم با تو ؟
ناخن هایم نمی شود تیز ،ملوس
درصلحم و جنگ نرم دارم با تو
من مردودمیکنی امیرزا ایشالا برنج تایلندی اوفففف پنجشنبه توگلوت گیرکنه.
سلام بنی بنی من هستم همیشه ولی خوب برای اطمینان همیشه نمیشه ظاهرشد
ای من به فدای آن زلم زیمبیلت
وی من به فدای کله ی نارگیلت
سیبیلوی پشمالوی دلخواه ،میرزا
کل بدنم فدای آن سیبیلت :D
باز یه خانم اومد همه …!
مانند تو افسانه ، کسی شانه ندارد
یک شانه ی لخت این همه افسانه ندارد!
برعکس تو در شانه ی من نیست شکوهی
تا جمع کنم گرد خود از جلوه گروهی
بیننده ی عکس لب سرخ تو شود لوس
لب بر لب ِ لپ تاپ گذارد بکند بوس
بیژن خان تفصیرش کن واسم من متوجه نشدم.
میرزا من هرروز میام شماهامعلوم نیست توکدوم پسدوقایم شدید وچه ساعتی میاید بیرون
میرزا یادته این شعر …؟
یک جمله ی گنگ تو چهل لایک بگیرد
صد شعر من از حسرت یک لایک بمیرد
ای کاش مرا نیز لب و سینه و ران بود
یک سیر از این بود و دو کیلو هم از آن بود
از شعر من و شانه ی تو خلق ملولند
یک عده صبورند و دگر عده عجولند
گویند گرفته ست تو را جو ریاست
من هم شده ام متهم سهو و سیاست
گویند که ادمین تو مثل شکلات است
با تلخ ِ نود درصدی اش عین دوات است
گویند زند طعنه به انواع علامت
تا جوجه زند جیک ، نویسد به سلامت
گویند که چون مرغ به هر کس که دهد کیش
بیچاره به شلوار خود از ترس کند جیش
امام زاده چت شده توکه اینجوری نبودی .دلت خیلی پرشده میخوای باخودم دردل کنی.چرااحساس میکنم ناراحت وگرفته ای.دلمان اب شد.
گویند که استاد اگر واقعا ً استاد
استادی خود از چه زند این همه فریاد
گویند که ما نیز چو او شاعر شهریم!
در شهر نگنجیم که علامه ی دهریم
گویند که ما پرفسور و دکتر شعریم
خود صاحب سبکیم و سراینده ی معریم
این رشته دراز است بمان تا شب دیگر
یک شرح دگر گویم و یک مطلب دیگر
یکبار به قانون شکن افسانه کن ارفاق
تا کس ننهد نام تو بیژنِ بد اخلاق
تکرار اگر شد بکنش در پس پستو
ارشاد ، به شرطی که نگارش نبرد بو
بیژن سالمی؟من نگرانتم میگم ماتو یاجونور یاسیخ فرقی نمیکنه باماشین لیدی یاامیرزا(پرایدو)تک سوز82وااااااو
بیان دنبالت بابروس وبنی بنی برید بیرون بگردید دلت وابشه
خوپ پس چرا تیک میزنه.دیگه امیرزا افسانه ۱۹روکم بنویسی .خودت میدونی
افسانه جان من چیزیم نشده من از این جماعت ملولم
تو کامنتا دیدم غروبی کاربی به نام eshghe-khamoshe اومده بنده خدا یه متنی نوشته شعر نوشته
یکی به این بنده خدا نگفته ما تو رو دیدیم.
امشب دیگه همه تو کار نخود لوبیا بودن!
امیرزا فقط بهش گفته بود زیبا بود یه همچین چیزی. البته من میدونم اینجا سایت سکسی هستش و کاربراش …!
اما جالب خود تو تو امضات نوشتی به خاطر سکس نیومدم اینجا خصوصی ندین.!
پس نتیجه میگیریم :
شعور تو در حد این شعر نیست
کسی که کند فهم این شعر کیست؟
در این سال ِ سی ، زیر صفر آمدیم
گرفتم پدرجدمان بوده بیست
تو گویی که این مملکت بیست بود
ولی من بر آنم که بوده دویست
چه حاصل از آن بیست این صفر را
که افتاده از صدر بر ذیل لیست
تو گویی گذشته ، چنین و چنان
و من پرسمت حال و آینده چیست؟
دختر خوب من عمری این و اون رو بروم بیرون دلشون وا شده
خوجه شبت خوش امیدوارم خواب زامبی های شهوانی روببینی خخخخخ
هه هه
اگه فهمیده بودی که تا صبح خوابت نمیبرد. به کامنت قبلیم مراجعه و درست مطالعه کن
هر چند تو شعر آخری وصف کردم…
“شب خوش”
میرزا.دیگه باهات حرف نمیزنم.تازه به برس مامورنماهم میگم.
جونورم میمیره واسه این کارا.
ادمین هم که قربونش برم خواب نداره منتظر تاامسال تورواسپم کنه
امان از دست این نویسنده های جقی آخه یکی نیست بگه کسی که از بچگی اسب داشته چه جوریه که تا اون موقع سوار نشده یعنی داستان واسه این خوبه که بری واسه بابا مامانت تعریف کنی آخرم یه کتکی بت بزنن تا تو این کوس شعرا را ننویسی
دوست عزیز جق نزن/که نشی اینطوری جو گیر/که اینجوری وا ندی/داستانای جقی تو/ توی شهوانی جا ندی/اگه دوباره بشنوم/یاکه بیام ببینم/گذاشتی اینجا کس شعر/بدون که میکنم فرو/کیر شرکو تو کونت