دوستان پسرمو خفت کردیم (۱)

1401/02/21

سلام دوستان سارا هستم 21 سالمه دانشجوی گرافیک هستم، تهران زندگی میکنم، خاطره ای که میخوام تعریف کنم مال 6 ماه پیشه ، یه رل زده بودم که اسمش علی بود یه سال از من کوچیک تر بود و تقریباً هم قدش بودم اندامش هم خیلی معمولی بود وضیعت مالشیونم اوکی بود، در کل پسر خوب و گود بوی ای بود.
بعد از یه مدت که با هم بودیم قرار شد اولین سکسمونو بکنیم، من قبلا سکس داشتم ولی علی اولین بارش بود، من خیلی بهش حسی نداشتم ولی خب، به هر حال دوس پسرم بوده.
شبی که داشتیم چت میکریدن راجبش قرار شد آخر هفته بریم. رسید به آخر هفته اونم منو برد یه خونه ای تو لواسون، رفتیم یکم نشستیم بعدش کیس و بغل شروع شد، گفتم بلند شو لباسامونو در بیاریم، بلند شدیم من لباسمو کندم با لباس زیرِ زردم بودم (از خودمم بگم هیکل خوبی دارم و وزنم نرماله، پوستم سفیده سایزم 70 عه، کونمم اوکیه نرم و گرد)
خلاصه برگشتم دیدم اونم با شورت وایساده، اولین بار بود لختشو می دیدم یکم تپل تر بود موهای بدنشم میزد برا باشگاهی که تازه شروع کرده بود ، رفتم جلوش زانو زدم، دستمو گزاشتم دوره کمرش شورتشو کشیدم پایین که یهو شوکه شدم، دیدم کیرش خیلی کوچیکه گفک کنم 10 سانت هم نمیشد، نزدیکه 1 مین هی علی نگاه میکردم هی کیرشو بعدش یهو زدم زیر خنده کلی خندیدم اونم داشت خجالت میکشید ولی به رو خودش نمیاورد.
-چته چرا هی میخندی؟
+نخندم، چی کارش کنم خب؟؟ چرا اینقد ریزههه
باز کلی خندیدم
-پشیمون شدی چرا بهونه میاری خب
باز با خنده گفتم: بهونه ی چی علی اینو چی کار کنم واقعا؟
که بعدش یه جوری با نا امیدی و بغض گفت: برو بابا
منم دلم سوخت و دیگه نخندیدم، بلند شدم بغلش کردم گفتم ناراحت نشو عزیزم، اومدم یکم براش دست کشیدم دیدم بزرگ تر نمیشه گزاشتم دهنمو براش ساک زدم و آبش اومد یهو شل شد افتادیم رو زمین اونم روم افتاده بود از زیرش اومدم بیرون نگاش کردم، به شکم خدابیده بود رو زمین دستاشم جفت پاهاش، خندم گرفت، یواشکی یه عکس ازش گرفتم، رفتم باز بوسش کردم گفتم این دفعه رو بزار همینجوری تموم کنیم دفعه بدی یه چی میارم برات اوکی شی
-اذیت نکن دیگه سارا، همین امروزم با کلی بدبختی امدیم
+نه علی این سری نمیشه
-نمیشه نداریم همه چی آمادست
من که داشتم میرفتم سمت لباسام یهو از پشت بغلم کرد، داشت سوتینمو باز میکرد به زور چرخیدم سمتش
گفتم نه علی، جِدیم
اونم ناراحت شد رفت لباساشو پوشید تو راه خونه هم تو فکر این بودم کات کنم چون این کار اخرش رو مخم رفت.

خلاصه چن وقت گذشت، با یکی از دوستام سروناز خونه ی دوستم شقایق بودیم همینجوری داشتیم حرف میزدیم که بحث علی شد و اون روزو براشون تعریف کردم اونا هم میخندیدن،بهشون اون عکس اخر سر هم نشون دادم که شقایق گفت از پشت خوب چیزی هستاااا. همو نگاه کردیم و خندیدیم بعدش که کار آخر سر علی تعریف کردم ناراحت شدن و به شقایق خیلی بر خورد
+من حساب این بچه کون رو بایدد برسم، گوه میخوره دست درازی می کنه
من گفتم ولش کم بابا کون لقش میخوام کات کنم
گفت : نه نه نه، این پسر باید آدم شه کات نکنیا
منم گفتم باشه

بعد چن روز شقایق پیام داد که : با علی قرار بزار برین کار اون سری رو کامل کنین منم گفتم باشه علی هم استقبال کرد
شقایق و سروناز هم با ماشین دنبالمون اومدن بدون اینکه علی بفهمه
رسیدیم یکم نشتیم و این سری پیک هم زدیم بعدش گفت عزیزم کم کم شرو نه نکنیم؟
گفتم تا تو بری دستشویی و بیای من آماده میشم تا رفت درو باز کردم سروناز و شقایق با یه کوله اومدن تو، علی که اومد بیرون اینا رو دید خشکش زد میدونست رفیقامن، سلام کرد و گفت شما اینجا چی کار میکنین
یهو سروناز با طنابی کا از کوله گرفته بود پاشو کشید
تا علی افتاد شرو کرد بستنش شقایق گرفتش و سروناز میبستش علی همینجور تقلا میکردو میگفت چی کار میکنین؟
اونا هم بدون اینکه جواب بدن ادامه دادن، علی همش تقلا میکرد ولی نمیتونست از زیر دستشون فرار کنه،
وقتی بستنش، شقایق رفت از کوله یه قیچی اورد لباسای علی رو پاره کرد در آورد، آخرم شورتشو، گوشیو داد دست سروناز مه فیلم بگیره
-چی کار میکنین؟ سارا چتونه؟ شقایق چرا منو بستی؟
+بچه کونی به دوست من دست درازی میکنی؟
یه لگد زد به پهلوش، علی داد کشید و چرخید تا دید داریم فیلم میگیریم رنگش پرید، دست و پا میزد سرمون داد زد بازم کنین که یهو شقايق پاشو کرد تو دهنش
-هیسسس لال شو علی، صداتو بالا ببری فیلمتو پخش میکنم
یکم پاشو چر خوند تو دهنش
‌-آروم باش هر چی میگم گوش کن تا فیلمتو پخش نکنم
گوشی گرفت برد گزاشت رو مبل یه جور که فیلم بگیره باز
شقایق هم لباساشو در اورد با کون نشست رو صورت علی اونم تقلا میکرد در بره، بلند شد علی نفسش بند اومده بود شقایق علی رو برگردوند رو کونش اسپنک میزد علی داد میزد، شقایق آروم گفت بکنین لباساتونو
ما هم در آوردیم کون علی قرمز شده بود شقايق بلند شد باز علی رو چرخوند به ما گفت یکم پا بکنین تو دهنش، خودش با کوله رفت تو یکی از اتاقا، ما پاهامونو کردیم تو دهنش، اون یهو اوق زد نا خندمون گرفت اون زار زده منو نگاه کرد گفت : سارا، چرا اینجوری میکنین با من تورو خدا ولم کنین
یهو سروناز با پا زد تو دهنش گفت خفه شو پا بخور
شقایق اومد بیرون با یه دیلدوی مشکی که به کمرش بسته بود اومد بالا سر علی گفت بچرخ علی که دیلدو رو دید اشک از چشماش اومد پرید زیر پای شقایق
-ترو خدا شقایق مگه من چی کار کردم، ولم کن تو رو خدا گوه خوردم…
شقایق با پاش کوبید تو دهنش گفت بچرخونینش ما هم رفتیم چرخوندیمش با هم به صورت داگی نگه داشتیمش، یه اسپنک محکم زد تو کونش، دیلدو رو نزدیک کرد یهو فشار داد تو، علی چنان جیغی کشید که ما ترسیدیم ولش کردیم شقایق دراز کشید روش دیلدو هم توش بود،
شقایق تلمبه میزد دیدم داره بی صدا گریه میکنه دلم سوخت سروناز اومد جلوش نشست پاشو باز کرد موهای علی رو کشید فشار داد رو کوسش
-بخور توله سگ بخور، تا ارضام نکنی شقایق تورو میکنه، علی هم برا اینکه زود تر خلاص شه تند تند میخورد.
من بلند شدم گوشی رو اوردم از نزدیک تر فیلم گرفتم که از یه طرف شقایق داشت تو کونش تلمبه میزد از جلو هم داشت برا سروناز میخورد تا گوشی رو دید صورتشو چسبوند به کوس سروناز تا تو فیلم نیوفته ولی قبلا کامل از صورتش گرفته بودیم، بعد یه ربع سروناز ارضا شد ابشو ریخت رو صورت علی، خیلی بدش اومد
شقایق یکی زد رو کونشو بلند شد
کونش بد جور زخم و کبود شده بود
شقايق گفت: خوب چیزی بودی حال داد اشتباه ازت سر بزنه فیلمتو پخش میکنیم
-نه تو روخداا…
+خفه شو وسط حرفام زر نزن، گفتم اگه اشتباه کنی، به حرفام گوش بدی چیزی نمیشه، زنگا و پیام هامونو در جا جواب میدی
ما کم کم لباسمون رو پوشیدیم علی رو باز که کردیم حمله ور شد به سمتمون که گوشی رو بگیره سروناز که تکواندو کار بود رفت چلو یه لگد زد تو شکمش علی افتاد
-این یه بار رو میبخشمت دفعه بعدی فیلمت دست رفیقاته
بلند شد گفت ببخشید رفت از تو اتاق خواب یه لباس پیدا کرد که بپوشه ما هم رفتیم

از اون به بعد ما با علی داستان داشتیم هر وقت حصلمون سر میرفت برنامه داشتیم 😂
چند سری هم با بچه های دیگه رفتیم که اونم بعدا تعریف میکنم

نوشته: سارا


👍 10
👎 40
47201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

873331
2022-05-11 01:13:34 +0430 +0430

خالی بندی محصولات گلنار


873332
2022-05-11 01:16:33 +0430 +0430

بجان خودم گوه زیادی داری میخوری علی هر سه نفرتونو جلو باباتون گاییده🤣🤣🤣


873336
2022-05-11 01:19:38 +0430 +0430

طرف یعنی انقدر پلشت بود که شما جنده ها دست پاش بستید بعدم کردینش؟
کم کصشر بگو


873354
2022-05-11 01:46:36 +0430 +0430

یا صاحب ترس !

2 ❤️

873362
2022-05-11 01:54:52 +0430 +0430

اینجور دخترای ک فک میکنن ی گوهین باید بست جفت سوراخاشونو خشک خشک کرد تا بفهمن گنده گوزیم حدی داره


873366
2022-05-11 02:02:35 +0430 +0430

عزیزم کیرم تو مغز معیوبت کمتر توهوم بزن شاشیدم تو کون مامانت

3 ❤️

873412
2022-05-11 07:49:06 +0430 +0430

حس میکنم نصف داستان نویسا سایت شیشه میکشن

کیرم دهنت ننویس دیگه

9 ❤️

873413
2022-05-11 07:51:02 +0430 +0430

گذشته از این که محتوای متن تقریبا غیر قابل باور بود، عنوان داستان یا خاطره هم غلط انداز بود! دوستان پسرمو خفت کردم. 😳
اولش هر کی بخونه فکر می کنه پدر یا مادری دوستان پسرشون رو سر موضوعی خفت کردن اما بعد که متن رو می خونی می فهمی که داستان یه چیز دیگه است.

5 ❤️

873417
2022-05-11 08:12:44 +0430 +0430

اتفاقا اسم منم علیه، البته با یه فرق کوچولو که واسه من بیست سانته، حالا درخدمتیم😂

1 ❤️

873428
2022-05-11 10:06:56 +0430 +0430

نمیدونم ادمین جنسشو ازکحامیگیره! اینجاشده بچه بازی، هربچه ای از راه میرسه ی کوسشعری از ذهن مریضش تراوش میکنه ادمینم اونو منتشر میکنه
ادمبن جان تجدید نظر کن تورو خدا

3 ❤️

873429
2022-05-11 10:19:23 +0430 +0430

کص نگو زن یا مرد حالا هرچی هستی،خاک تو سر اونی که دوتا زن خفتش کنن و راحت دستوپاشو ببندن،احمق لااقل مینوشتی تو نوشیدنیش قرصی چیزی ریختم بیهوش که شد بچه‌ها اومدن دستوپاشو بستیم!!

0 ❤️

873467
2022-05-11 14:35:05 +0430 +0430

تو که راست میگی
ولی خار مادر دروغگو رو سگ گایید

1 ❤️

873475
2022-05-11 15:19:59 +0430 +0430

منکه عاشق اینم دخترا بکننم و کفپاهاشونو بلیسم

0 ❤️

873478
2022-05-11 15:37:50 +0430 +0430

میفمم تراوشات یه ذهن جقی بود

ولی دلم خواس 🤭🥲

0 ❤️

873490
2022-05-11 17:01:36 +0430 +0430

کسی رو پیدا کنین که علاقه به بردگی داشته باشه… نه اینکه کسی رو. مجبور کنی… دوس داری کسی مجبورت کنه به یه کاری که دوست نداری؟

0 ❤️

873509
2022-05-11 20:01:01 +0430 +0430

شک ندارم علی بدجور گاییدت و کیر بهت زده که اینجوری داری تلافی میکنی 😂

3 ❤️

873537
2022-05-12 00:48:56 +0430 +0430

بابا دست از این کسشعر گفتن هاتون بردارید مردمو چی فرض کردین بچه کونی ها و منده ها

2 ❤️

873544
2022-05-12 01:07:27 +0430 +0430

سه تاتون زور یه دست علی رو هم ندارین😂

3 ❤️

873624
2022-05-12 13:09:36 +0430 +0430

ارزو بر دختران عیب نیست کصخولن دست خودشونم نیست بدبختا

2 ❤️

873677
2022-05-12 18:24:19 +0430 +0430

اخ اخ من اونجا بودم ب خاری ا ستاتون میگاییدم دیگ گنده گنده نگوزید کسکشای بیناموس

1 ❤️

873678
2022-05-12 18:27:23 +0430 +0430

مادر کونی کس شعرم حدی داره خواهر جنده آخه بچه کونیاشم از سه تا کون چاغال مثل شما کتک نمیخورن قرار بزار من میام تو با ده تا دختر بیا کیری خان ببینم کی کیو میکنه

1 ❤️

873688
2022-05-12 19:43:50 +0430 +0430

علی مرد نبوده دست من بیوفتین
کاری میکنیم که مادرتون به براتون زار بزنه
دوسدارم گیرم بیوفتین یه کاری بککنم باهمتون دیگه گوه بخورین از این کارها بکنین
اخه جنده چرت و پرت مینویسی
ولی ای کاش دست من بیوفتین موتانو میتراشم لخت میفرستمتون بیرون که همه رسواییتونو ببینن

1 ❤️

874931
2022-05-19 16:34:31 +0430 +0430

واقعا اگه حقیقت داره تو یه حرام زاده ای

0 ❤️

894308
2022-09-08 15:47:01 +0430 +0430

ببخشید ولی اگه واقعا همچین کاری کرد مطمعنم خودت و دوستات حرومزاده هستین ته حرومزاده شماها هستین اگر دارین پیامم بده ببینم دارین با منم همچین کاری بکنین اگر واقعا راست باشه داستانت از ته دل مطمعنم که حرومزاده هستین

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها