دوست دختر پولدار و سکسیم

1401/03/24

سلام اولین باره که داستان مینویسم اگه استقبال بشه بازم مینویسم، داستان کاملا واقعیه و چنتا بچه جقی که لایو کص ندبدن از سر کونسوزی نیان تو کامنتا شر و ور بگن… اسمایی ک استفاده میکنم مستعاره، رضا هستم تو میدون انقلاب تهران کتابفروشی(کمک درسی) دارم ۲۲سالمه و با دخترای زیادی هم بودم و تعریف از خود نباشه قیافم بدک نیست و دخترا رو جذب میکنه هر چند قدم کوتاهه و ۱۷۵سانته، قضیه مال دوسال پیشه اهالی پایتخت میدونن بخاطر نماز جمعه، جمعه ها دستور میدن کل مغازه ها تا ساعت ۲ظهر بسته باشع، ما هم طبق معمول داخل مغازه بودیم کرکره پایین اما نیروهامون ک میومدن اروم کرکرع مغازه رو میزدن تا با ریموت درو باز کنیم بیان، یهو کرکره رو زدن فکر کردم یکی از بچه های خودمونه ریموتو زدم که دیدم یه دختر تقریبا ۱۹_۲٠ساله اومد تو، وای نگم از قیافش چقدر زیبا و خوشگل و اندام سکسیش ک اصلا به سنش نمیخورد، اومد تو گفتم خانم بستس مغازه گفت تروخدا کار منو راه بندازین چون اصرار کردگفتم باشه و ریموتو زدم تو مقازه دوتایی تنها بودیم گوشیشو دزاورد عکس یه کتاب زبان نشون داد ک طبیعتا ما نداشتیم بش گفتم همه مغازه ها بستن اما ما پیک کتاب داریم براتون ثبت سفارش میکنم و از همکارا تهیه و ارسال میکنیم، همین شد ک کلی تشکر کرد و ادرس و شماره تماس و… داد و خیلی تاکید کرد چون کتابه چنتا چاپ مختلف داره براش قبل ارسال عکسشو واتساپ کنم تا خیالش راحت شه همونه، منم از خدا خواسته ک محو خوشگلیش شده بودم و از ظاهر شیکش هم معلوم بود خیلی پولداره (همه لباساش مارک بود) همون روز کتابه رو تهیه کردم و واتساپ کردم براش و همینکه سین کرد وااای اره خودشه مزسییی بفرستید و فرستادیم،،، قضیه موند تا چند روز بعدش ک دوباره پیام داد بازم کتاب میخاس اینبار کمک درسی ک متوجه شدم کنکوریه، کلی تخفیف بش دادیم و برگاش ریخت از اینهمه تخفیفو همین شد ک باهام صمیمی شد، چند وقتی فقط مثل دوتا دوست بودیم ک کم کم مخشوزدم و چتی پیشنها دوستی دادم و قبول کرد بعد ی ماه که رل بودیم و بهمم گفته بود واقعا بخاطر کنکورش اجازه نداره زیاد بسرون بیاد و رابطمون فقط چتی بود،کم کم مخشو زدم تا سکس تلفنی داشته باشیم و لامصب با صدای حشریش خیلی یهم حال میداد ی بارم ک پرسیدم سکس داشته بم گف دوس پسز قبلیش ترتیبشو داده از جلو ک پیگیر شدم بم گف پردش ارتجاعیه و از خوشحالی پریدم هوا ک عجب گوشتی نصیبم شده هم خوشکل و خوش هیکل هم پولدار و هم باپرده ارتجاعی،بعد دوماه رابطه چتی بهم گفت ک میخواد ببینتم چون نمیتونه بیاو بیرون برم خونشون وقتی کسی نیست اما باهام شرط کرد هیچکاری نکنم و منم قبول کردم، خونشون پونک بود، رفتم بالا درو یاز کرد رفتم تو همون دم در دیدم یه شلوارک پوشیده درست تا زیر کونش، رونای گوشتی و سفیدش کلا بیرون بود و یه تاب ک چاک سینشو قشنگ انداخته بود بیرون،نتونستم جلو خودمو بگیرم همون جا بغلش کروم جلو در کوبیدمش ب دیوار و لبامو گزاشتم رو لباش و دستمو بردم رو پاهاش سفیدش… وای چقدز نرم یود، یهو گف ک قول دادی کاری نکنی، منم گفتم یاشه و ولش کردم رف چایی ریخت برام اورد رو کاناپه کنارم نشست با اینکه بهش قول داده بودم ولی وقتی پاهای سفید و گوشتی شو کنارم میدیدم نمیتونستم دووم بیارم یهو بازم از خود بیخود شم لیامو گزاشتم رو لباش و دراز گشیدم روش و اونم ممانعت نکرد اما بخاطر قولم دوس داشتم زود تمومش کنم از رو شلوار انقد تلمبه زدم تا ابم اومد و ریخت داخل شرتم و اما حس میکردم هلیا داره لذت میبره پاشدم و کلی معذرت خواستم یهو دستشو انداخت رو دهنم و گف هیس هیچی نگو فقط ارضام کن، دراز کشید و شلوارکشو کشید پااین وااای چه کص صورتی داشت بین رونای سفیدش عین کلوچه مونده بور خم شدم براش لیس زدم و ارضاش کردم بهم گف خیلی دیوثی قرار بود کاری نکنیم گفتم ببخشید نتونستم جلو خودمو بگیرم خلاصه چون نزدیک تایمی بود ک مامانش میومد من رفتم اما همونجا ک سوار بی ارتی شدم برم خونه با خودم عهد کردم دفعه بعدی مث سگ بکنمش… گذشت و چند روز بعدش بهم گف پنجشنبه این هفته مامانش اینا میرن کرج برای عروسی و تا شب نیستن و اینم ب بهونه درس و کنکور میمونه خونه. پنشنبه شد من صبح نرفتم سرکار رفتم کافه نشستم قلیون بکشم و منتظر اینکه پیام بده زفتن، همینکه پیام داد رفتن پاشدم سریع خساب کردم و یه موتور پیک گرفتم تا سریعتر برسم بکنمش، همینکه از اسانسور پیاده شدم دیدم از کنار در با اون چشای قشنگش نگام میکنه، رفتم تو درو بست برگشت بغلم گرفتمش و همونجا دس بردم رو باسن نرم و بزرگش و همزمان لباشو میک میزدم، یه تیشرت سکسی تنش بود با یه ساپورت چسبون، بردمش سمت کاناپه هلش دادم رفتم روش دست بردم رو سبنه ااش، سینه هاش ۷۵بود اما بش میخوزد ۹۵باشه، یهو بم گف پاشو پاشدم دستمو گرف برد اتاق بابا مامانش جلو تخت با اون چشاش تو چشام زل زد و با ی حالت التماس گف رو تخت جرم بده، دیگه دیوونه شده بودم هلش دادم رو تخت و کیرمو دراوزدم اول ی چک از رو ساپورت زدم میخواس بگع بدو درش بیار ساپ… ک با دستم ساپورتشو پاره کردم از شدت حشر، ترسیده بود هلیا… کیرمو دراورم کیرمم ۱۶_۱۷سانته یکم مالیدم رو کوسش بعد تف زدم کردم توش تنگ بود و ب سختی تونستم کیرمو جا بدم اما ناله هاش بلند شده بود شرو کردم ب گاییدن چه ناله و ضجه ای میزد زو تخت یهو خم شدم داگ استایل ک میردم در گوشش گفتم فک کن تو این وضع بابان بیاد تو و جفتمون خندیدیم و ادامه دادم ب گاییدن داشت ناله میکرد ک بگا جندتووو رضا رحم نکننن بم باورم نمیشد این دختر نجیب و و ادم حسابی رو تخت این حرفارو میزنه چون اولین سکسمون بود علایقشو نمیدونستم اما با سکس تلفنیایی ک داشتم میدونستم از سکس خشن بدش نمیاد، دستمو انداختم رو دهنش جیکش در نیاد اما یجوری ناله میکرد دستمم نمیتونس صداشو قطع کنع بعد دراوردم و سرپا کردمش پاشو انداختم رو بازوم میگف نکن اینطوری میفتما اههه اههه ولی من انقد وحشی شده بودم انگار نمیشنیدم و فقط صدای ناله هاش و صدای شاپ شاپ تلمبه هام میپیچید تو خونه بردمش جلو اینه قدی دستاشو از پست با شال خودش بستم و گاییدمش قشنگ تو اینه تو چشای هم نگا میکردیم و با اون نگاهش با شهوت و درد امیخته بود سعی میکرد بهم بفهمونه یواشتر ترتیبشو بدم اما من مث قحطی زده ها تلمبع میزدم و چک در کونش میزدم بعد اینکه چنتا پوزیشن گاییدمش زانو زد جلوم و ساک زد وای نگم از اون لبای قرمزش با رژ لب غلیظ که کیرمو میمالید بهشون، بعد ساک هم کیرمو گزاشتم لای ممه های گندش و ارضا شدم رو سینه هاش بعدشم ک ناهار خوردیم و یه پارت دیگ کردمش و بار دوم نتونستم ارضا شم، ببخشید اگر طولانی شد خیلی سعی کردم خلاصش کنم امیدوازم خوشتون بیاد اگر پسندیدید هم سکسای بعدیم با هلیا و هم ادمای دیگه رو براتون میزارم

نوشته: رضا


👍 8
👎 18
61001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

879311
2022-06-14 00:56:29 +0430 +0430

ننویس خواهشا.آقا ما بچه جقی فقط شما ننویس

6 ❤️

879329
2022-06-14 01:42:14 +0430 +0430

بچه پولدار بود بعد از تخفبفت بال درِآورد.اته کشکش خالی بند تو از رو لباس چارتا تلمبه زدی آبت اومد بعد یه ساعت به چند روش نختلف گاییدی به زور آبت اومد،؟؟؟؟ ما کسخولیم؟؟؟؟ کص ننت

4 ❤️

879331
2022-06-14 01:45:24 +0430 +0430

کونده 175 قد کوتاهی 😂😂😂
پس قد متوسط 190
قد. بلند 2متر به بالا🤣🤣

3 ❤️

879368
2022-06-14 03:41:40 +0430 +0430

رضا کونی میشه بگی علت انتخاب اسم مستعار چی کسی میشناست تو این مجازی هزار پدر به نظرم زودتر کلاسای ترک جلق شروع کنی به نفعته دیگه ننویس کوس کش

5 ❤️

879373
2022-06-14 04:46:44 +0430 +0430

ایران شده پر از گنده گوز، مازادمون هم صادر میکنیم ترکیه
ولی تو یکیو برمیگردونیم قبرس

3 ❤️

879409
2022-06-14 08:55:00 +0430 +0430

پونک ، پولدار
خودت اهل کجایی

1 ❤️

879424
2022-06-14 11:10:46 +0430 +0430

یکی پیدا بشه قرصهای اینو بهش بده

2 ❤️

879435
2022-06-14 12:14:04 +0430 +0430

عالی بود ، منم عاشق کتگوری خشنم ، فقط دوست دارم انال بکنم بعد درکونی های ممتد بزنم درحدی که قرمز بشه

0 ❤️

879452
2022-06-14 13:43:39 +0430 +0430

داستان جالبی بود چون برای خودمم شبیهش پیش اومده بود
از فضا سازی بیشتر استفاده کن مثلا وقتی میگی پولدارن در مورد تعداد اتاق های خونه هم بگو داستانه دیگ تا بهتر تصور کنیم همین هلیا رو پیش برو

0 ❤️

879871
2022-06-16 11:17:54 +0430 +0430

فقط اونجا که گفتی دختر پولداری بود و از تخفیفی که بهش دادی خیلی خوشحال شد …یکم شک برانگیز شد…یعنی نمی‌خوام بگم خدای نکرده تو دروغ میگی…میگم شاید پولدار نبوده…یا شاید هم تو بیدار نبودی…نمیدونم یه همچین چیزایی میاد تو ذهنم

1 ❤️

880525
2022-06-20 02:03:01 +0430 +0430

به امید پیدا شدن یدونه از این هلیا ها…!!

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها