دوست زنم سولماز

1400/12/22

داستان سکس با دوست زنم سولماز
اسم من ناصر ۳۵ سالمه قیافه معمولی دارم ۵ ساله ازدواج کردم اسم زنم آرزو ما رابطه خوبی داریم ازش راضی ام یک دوست داره اسمش سولمازه رشتیه تو بیرجند تنها زندگی میکنه از شوهرش طلاق گرفته قد متوسط تو پر‌سفید سینه ۸۵ خلاصه همه چی تمومه بریم سر اصل داستان
سلماز قرار بود خونه بخره یکروز من سر کار بودم زنگ زد گفت داداش ناصرخونه خریدم با آرزو میاین کمک کنید منم بهش گفتم زنگ بزن به آرزو بگو ببین چی میگه خلاصه دیگه خبری نشد من شب رفتم خونه سر شام ارزو گفت که این سلماز زنگ زده میگه بیاین کمک کنید من اصلا حالم خوب نیست حوصله هم ندارم ولی بهش گفتم ناصر رو میفرستم بیاد کمکت بدبخت گناه داره دست تنهاست هیچکسو نداره منم یکم غر زدم رفتم خوابیدم که انگار صبح برم کمکش.خلاصه صبح اول وقت حاضر شدم راه افتادم رفتم سمت خونه سلماز تو راه بهش زنگ زدم گفتم چیزی لازم نداری گفت چندتا نون بخر بیا واسه صبحانه.خلاصه منم نون خریدم آدرس فرستاد رفتم زنگو زدم گفت بیا بالا من اصلا تو فاز نبودم تا اینکه در واحدشو که باز کرد یک لحظه میخکوب شدم یک تاپ قرمز تنش کرده بود قشنگ چاک سینه هاش مشخص بود یک دامن تا بالای زانو موهاشو بلوند کرده بود من مات این بودم که با صدای چه عجب از اینورا به خودم اومدم دیدم یک لبخند داره میزنه فهمیده بود قضیه رو خلاصه رفتم نشستم صبحانه رو زدیم من همش چشمم تو سینه های این بود بدجوری سیخ کرده بودم بلند شدم لباس عوض کردم شروع کار کردن در حین کار زیر چشمی هواسم بهش بود دید میزدمش چایی آورد برام خم شد بردارم باز چشمم افتاد به چاک سینه اش بعد یهو بهم گفت من برم لباس عوض کنم اینجوری از کار میفتی یک خنده ایی کرد و رفت تو اتاق خلاصه تا بعدازظهر طول کشید آرزو زنگ زد گفت کارت تموم شد بیا خونه مامانم حالش خوب نیست میرم اونجا منم گفتم کارم طول میکشه اونم گفت عیب نداره.خلاصه اینکه تقریبا کارا تموم شده بود جفتمون خسته و کوفته سلماز گفت من میرم حمومو میشورم یک دوش میگیرم تمومه میام دیگه گفتم باشه منم داشتم چایی دم میکردم یهو یک صدایی اومد گفت آااااخ انگار خورد زمین من سریع رفتم پشت در چندبار صداش زدم جواب نداد درو هول دادم باز شد دیدم کف حموم افتاده سریع زیر بغلشو گرفتم بلندش کردم داشتم میبردمش سمت اتاق تازه متوجه شدم که کاملا لخته یواش یواش صدای ناله اش بلند شد بردمش گذاشتمش رو تخت ملافه رو کشیدم روش خجالت نکشه کنارش نشستم دیدم حالش بهتر شد رفتم یک آب قند‌براش اوردم خورد گفت کمرم خیلی درد میکنه منم سریع گفتم بیا برات ماساژ بدم گفت نه خودش خوب میشه من اسرار اون انکار آخرش گفت زشته من جلوت لخت باشم گفتم بابا من لختتو دیدم خجالت نداره خلاصه با هم زدیم زیر خنده رفتم یکم روغن زیتون اوردم کنارش نشستم ملافه رو تا بالای کمرش روی کونش انداختم شروع کردم به ماساژ قشنگ از بغل سینه های سفیدش معلوم بود کیرم داشت بلند میشد همینجوری ماساژ میدادم دستم رو بردم پایین تر اعتراضی نکرد خوشش اومده بود به بهانه ماساژ پاهاش کل ملافه رو انداختم اونور دستمو گذاشتم لای چاک کونش دیدم یک تکونی خورد همینجوری ادامه دادم یواش دستمو رسوندم بغل کوسش که سرشو آورد بالا گفت حسین دیگه ادامه نده ولی دیر شده بود سریع شلوارمو درآوردم تا کیرمو دید با دستش گرفت گفت فقط همین یکبار اونم مزد کمکی که بهم کردی منم گفتم قبوله بعد سرشو آورد بالا سر کیرمو یواش کرد تو دهنش شروع به ساک زدن کرد منم دستمو گذاشتم روی کوسش میمالوندم  به پشت خوابوندمش کیرمو گذاشتم لای سینه هاش بالا پایین میکردم تو حال خودم بودم که گفت بکن دیگه منم پاهاشو انداختم پشت گردنم کیرمو لای چاک کوسش مالوندم بعد یهو تا ته کردم تو یک آهی کشید همونجا‌نزدیک بود آبم بیاد بعد شروع‌کردم به تلمبه زدن وحشیانه میزدم عین کوس ندیده ها یک ده مین تلمبه زدم آبمو با تمام فشار ریختم توش کنارش بیحال افتادم بعد بلند شدیم دوش گرفتیم; حاضر شدم اومدم خونه از اون موقع دیگه فرصتش پیش نیامد بکنمش

نوشته: الماس


👍 14
👎 38
126901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

863744
2022-03-13 01:33:36 +0330 +0330

چرا هرکی توشهوانی میبره تو یهوو طرف جیغ میکشه پس این دول موشیای تو جامع کحان

7 ❤️

863751
2022-03-13 01:50:05 +0330 +0330

همه کیرا به خر پیوند خورده

0 ❤️

863753
2022-03-13 01:57:50 +0330 +0330

خیلی شیک اومد دادددددد
مگه مامانته که انقد راحت بده؟؟؟؟

2 ❤️

863756
2022-03-13 02:05:38 +0330 +0330

آی این مدل کوس کردن حال میده
تجربشو داشتم میدونم

0 ❤️

863757
2022-03-13 02:07:00 +0330 +0330

بَربَردِگارا جوانان شیشه ای مارا مانع از کستان نویسی بفرما لکن شیشه ای میکشند و کستان مینویسن کیرم تو کون زنت و هرچی سولمازه

2 ❤️

863771
2022-03-13 02:47:18 +0330 +0330

چی شد ناصر یهو شد حسین؟ 🤔


863777
2022-03-13 03:33:17 +0330 +0330

راست بودآیا😂

0 ❤️

863788
2022-03-13 04:50:47 +0330 +0330

معلومه سوپر زیاد میبینی

0 ❤️

863789
2022-03-13 06:11:24 +0330 +0330

تموم شد؟خیلی تاثیرگذار بود.

0 ❤️

863790
2022-03-13 06:15:12 +0330 +0330

بچه کو.ی اسم ناصر حرمت داره نه لذت…کی.م تو تو و حسین گفتنت

0 ❤️

863797
2022-03-13 06:58:03 +0330 +0330

جقول اخرش ناصر یا حسین؟

1 ❤️

863803
2022-03-13 07:52:23 +0330 +0330

کیرم تو کوس مامانت

0 ❤️

863828
2022-03-13 10:52:46 +0330 +0330

بیا دنیارو تو نور بامن ببین

0 ❤️

863834
2022-03-13 11:38:29 +0330 +0330

چرا هر داستانی که میخونید زیرش فحش و چرت و پرت مینویسید خب مجبور نیستید که بیائید داستان بخونید تنفنگ که رو سرتون نزاشتن ، بعدشم اگر خیلی بچه مثبت هستید و متنفر از خیلی موضوعات سکسی هستید اینجا چکار میکنید؟ یه چیز دیگه انگار این داستانها خیلی روتون اثر میکنه و باورش میکنید و احتمالا چون کسی هستید که دستتون به چیزی نرسیده طرف رو به باد انتقاد و فحش میگیرید . گیریم که داستانی که یکی مینویسه درست یا خالی بندی باشه موضوعش را خوشت نمیاد نخون .

6 ❤️

863845
2022-03-13 13:49:39 +0330 +0330

احتمالا درست بلد نبودی با زنت سکس کنی، اونم از کردن بکنای سولماز خوشش دکت کرده با اونا یه اورج درست بزنه، کسخول.

0 ❤️

863846
2022-03-13 13:50:57 +0330 +0330

احتمالا درست بلد نبودی با زنت سکس کنی، اونم از کردن بکنای سولماز خوشش اومده، اونروز دکت کرده با اونا یه اورج درست بزنه، کسخول.

0 ❤️

863849
2022-03-13 14:30:02 +0330 +0330

همه هم ماساژ میدن

0 ❤️

863861
2022-03-13 15:41:54 +0330 +0330

کجای بیرجنده برم پنجشنبه جمعه تنها نباشه 😂

0 ❤️

863863
2022-03-13 16:05:57 +0330 +0330

کسشعر ؛ دقیق مثل اسمت

0 ❤️

863870
2022-03-13 17:31:43 +0330 +0330

قضیه یکم مشکوک بود به نظر من دروغ بود…حالا باز هم اساتید محترم بهتر سر رشته دارند

0 ❤️

863871
2022-03-13 17:35:45 +0330 +0330

خداوکیلی زنت مطمئن هستی فقط به تو میده؟!
کارما رو فراموش نکن تِقی تق

0 ❤️

863875
2022-03-13 17:48:48 +0330 +0330

بالای پنجاه درصد کامنتای زیر این‌جور داستانا محتوای ضمنیشون اینه که برطبق قوانینی الهی یا انرژیک!! یا کارما و از این دست کسشعرا زن راوی داستان هم از اونطرف بهش خیانت میکنه، خیلی کصخلین واقعا

1 ❤️

863877
2022-03-13 17:55:33 +0330 +0330

این ژمین خوردن تو حموم و ماساژ دادن و… دیگه خیلی قدیمی و‌تکراری شده یه خرده خلاقیت بخرج بدید. چه میدونم مثلا از بالای نردبون بیوفته یا موقع راه رفتن پاش بگیره به فرشی ، مبلی چیزی بخوره زمین و… یا بگید شما خوردبد زمین اون پیشنهاد ماساژ داده و یه دفعه اونطوری شد که اینطوری شد!!!

0 ❤️

863879
2022-03-13 18:56:56 +0330 +0330

اصل داستان اینه که به‌عنوان کمک، می‌کِشوندت خونه‌ش، ولی نمی‌دونستی که شوهر داره. در می‌زنه، یه سی‌بی‌ل کلفت در رو باز می‌کنه و فوقع ماوقع! توی اون خونه‌ی خالی، ممّدفرچه، حسین‌شلنگ، اصغرکاردک، مجیدبُرس، علی‌تایدی، رضاوایتکس و شاهین‌تِی منتظرش بودن و مزدش رو دادن.
زنت راحت اجازه داد بری کمکش؟ زنت رفت خونه‌ی مادرش، چه ربطی به داستان داشت؟ روغن زیتون توی خونه‌ی جدید می‌برن؟ قدیما که معتقد بودن، آینه و قرآن می‌بردن.
تمام وسائل همون خونه، حواله‌ت بادا ابله بی‌سواد الدنگ خالی‌بند.

1 ❤️

863881
2022-03-13 19:11:46 +0330 +0330

خیلی مزخرف بود، میگم سولماز بشاشه تو دهنت.

0 ❤️

863882
2022-03-13 19:22:00 +0330 +0330

فقط خط اولشو خوندم ارزش نداشت

0 ❤️

863888
2022-03-13 19:49:19 +0330 +0330

بله بله کااااملا صحیح
داداش ناصر!
چقد یاد گیم آف ترونز افتادم

0 ❤️

863913
2022-03-14 00:08:07 +0330 +0330

آرزو دمت گرم، حالا فهمیدم چکار کردی، بازم میام بیرجند بهت سر بزنم، ولی اگه میگفتی شوهر دارم، نمیومدم، ولی چون شوهرت هول و هیزه
اشکال نداره، خوبش کردی.

0 ❤️

863928
2022-03-14 01:17:47 +0330 +0330

موندم این حمومه یا زمین دو که همه توش پهن زمین میشن🤣🤣🤣

0 ❤️

863937
2022-03-14 01:53:41 +0330 +0330

تم داستان تکراری ، تو حموم آخ رو تشک واخ ، تو هم که اندازه دو تا اسمت کیر کلفت هم کردی تو گفت آخ و وای و داد زد .
اونایی که تو کامنتا نصیحت میکنن که فحش ندین ، من میام شهوانی فقط کامنت میخونم میخندم و میخوابم ،
فقط یه بحثی کارما رو اعتقاد داری نمیدونم چیه ولی میگن سرت میاد سر زنت سر بچت میاد ، منتظر باش دیگه خیانت شده حزو لاینفک یه مشت بچه کوچه ای

0 ❤️

864006
2022-03-14 15:17:52 +0330 +0330

ببخشید شما چند تا اسم داری کسخول ناصر حسین میخواهی جند تا اسم هم من برات بزارم؟کونی جقی اینا بهتر بهت میاد

0 ❤️

864068
2022-03-15 03:11:57 +0330 +0330

آرزو بر جوانان عیب نیست،
ولی خدایی تو سکس پیشرفت کردیم.

0 ❤️

864085
2022-03-15 07:40:44 +0330 +0330

کیرم توش چرا تو 90 درصد این داستان های جقی همه تو پر و 85 هستن
دیگه اینکه همه زنهای بیوه یا زن متاهل که اینا میکنن یا حمومه یا راحت برا ماساژ راضی میشه و بعدش ایناهم میکنن توش 🥺🥺🥺🥺😭
کیرم تو این تفکرات مجلوق تون عه

0 ❤️

864107
2022-03-15 16:42:01 +0330 +0330

اسمتون ناصرهست وموقع ماساژ وقتی دستت رسید کنارکسش گفت بسه حسین ادامه نده؟فک کنم ناصر اسم مستعار بوده وموقع نوشتن داستان چون حواست به نوشتن بوده اسم واقعیت رو نوشتی بدون اینکه متوجه بشی.

0 ❤️

864120
2022-03-15 22:31:15 +0330 +0330

آمو داستانتون رو بخونید جقتون رو بزنید دیگه چرا اینقدر راستی آزمایی می کنید زیر هر داستان؟ والا اگر دنبال متون ادبی فاخر هستید اینجا جاش نیست

0 ❤️

864309
2022-03-17 09:08:19 +0330 +0330

یه رمان سکسی نوشتی پانصد صفحه ای، بعد کل صحنه سکسی رمان پانصد صفحه ایت یه پاراگراف دو خطی بیشتر نیست، خودت بخون ببین بعد از خوندن داستان به خودت فهش نمیدی؟

0 ❤️